Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-29@23:29:48 GMT

خمار چاقوکش!

تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۲۸۷۰۵

حوادث رکنا: لحظه ای که تیغه چاقو را در پای مادربزرگم فرو بردم، خودم هم نمی فهمیدم که با این کار روزگارم سیاه می شود اما آن لحظه از شدت خماری به چیزی جز زورگیری از مادربزرگم نمی اندیشیدم چرا که...

جوان 18ساله ای که در ماجرای جمع آوری معتادان متجاهر و خطرناک توسط نیروهای انتظامی دستگیر شده بود، در حالی که دلیل چاقوکشی خودش را نداشتن حالت طبیعی هنگام خماری می دانست، در تشریح ماجرای زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: 10ساله بودم که فرزند طلاق نام گرفتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن زمان پدر و مادرم که هر دو اعتیاد نیز داشتند همواره با یکدیگر درگیر بودند زیرا نمی توانستند هزینه های اعتیادشان را تأمین کنند و به همین دلیل همدیگر را متهم به سرقت مواد یا فرار از کار کردن و تأمین مخارج زندگی می کردند، تا این که در نهایت این مشاجره ها و درگیری ها به طلاق کشید و آن ها با رها کردن تنها فرزندشان از هم جدا شدند و هر کدام به دنبال سرنوشت تاریک خودشان رفتند. در این میان، من که آواره شده بودم و جا و مکانی نداشتم به ناچار به آغوش مادربزرگم پناه بردم اما او نیز مانند پدرم آلوده مواد مخدر بود و هیچ توجهی به من نداشت. در واقع من تنها در زیر سقفی زندگی می کردم که از باد و باران در امان باشم.

دیگر به درس و مدرسه هم اهمیتی نمی دادم تا جایی که هنوز سال تحصیلی به پایان نرسیده بود، مدرسه را رها کردم تا با کار کردن در بازار درآمدی برای خودم کسب کنم ولی در همین روزها با کودکان ضایعات جمع کن آشنا شدم که پاتوق های مخصوصی داشتند. هر کدام از آن ها برای نشان دادن قدرت و احساس بزرگی در میان دیگران، چاقویی به کمر می بستند و دود غلیظ سیگار را از حفره های بینی خود بیرون می دادند. این گونه بود که من هم از 12سالگی سیگار را کنج لبم گذاشتم و انگشتانم دسته چاقو را لمس کرد.

از آن روز به بعد برای زهرچشم گرفتن از دیگران همواره با چاقوهای ضامن دار بازی می کردم و به مصرف انواع موادمخدر روی آوردم به طوری که خیلی زود غرق در مواد افیونی شدم و برای تأمین مواد مخدر از دیگر کودکان زورگیری می کردم. طولی نکشید که دیگر به یک معتاد حرفه ای تبدیل شدم و به مصرف انواع مخدر صنعتی پرداختم. آرام آرام هزینه های اعتیادم آن قدر بالا رفت که دیگر زورگیری مبالغ اندک از کودکان ضایعات جمع کن هم پاسخ گوی نیازم نبود. به همین دلیل روزی چاقوی ضامن دار خود را برداشتم و در حالی که از شدت خماری تلوتلو می خوردم، به سراغ مادربزرگم رفتم. آن روز تیغه وحشتناک چاقو را نشانش دادم و تهدیدش کردم که اگر پول زیادی به من ندهد او را می کشم ولی مادربزرگم که به سختی مخارج اعتیاد خودش را تأمین می کرد، فریاد می زد پولی ندارم. من هم برای گرفتن زهرچشم از او ناگهان تیغه چاقو را در پایش فرو بردم چرا که از شدت خماری فقط به مواد مخدر می اندیشیدم. با سر و صدای مادربزرگم از محل گریختم ولی چند روز بعد توسط نیروهای انتظامی دستگیر و به مدت شش ماه روانه زندان شدم. بعد از آزادی از زندان دوباره به پاتوق دوستان قدیمی ام رفتم و باز هم مصرف مواد را آغاز کردم. در حالی که هنوز به 18سالگی نرسیده بودم یک بار دیگر نیز به خاطر قدرت نمایی با چاقو و تهدید دیگران در نزاع دسته جمعی روانه زندان شدم چون بعد از مصرف شیشه حال طبیعی نداشتم و همواره دیگران را با چاقو تهدید می کردم.

آخرین بار نیز زمانی که در گوشه ای از پارک از شدت خماری در خودم می لولیدم، دستگیر شدم ولی نمی دانم این بار که از مرکز ترک اعتیاد بیرون بیایم زندگی ام در کدام مسیر قرار می گیرد و ...

شایان ذکر است، به دستور سرهنگ حمیدرضا علایی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) این جوان به مراجع قضایی تحویل شد.

منبع: رکنا

کلیدواژه: اخبار حوادث سیاه چاقو چاقوکش زورگیری خماری فیلم عکس ایران جسد سیل زمین قتل فوت جوان مردم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۲۸۷۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم

همشهری آنلاین - حوادث: ظهر بیست و ششم فروردین‌ ماه، اهالی کوچه‌ای در خیابان گاندی صدای مشاجره زن و مردی جوانی را از داخل کوچه شنیدند. در جریان این درگیری، مرد جوان دیوانه وار با چاقو، به زن جوان ضربه زد و سپس از آنجا گریخت. شاهدان این صحنه هولناک با اورژانس و پلیس تماس گرفتند اما زمانی که آمبولانس رسید، زن جوان به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی سالار صنعتگر، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند.

بررسی‌های اولیه از این حکایت داشت که مقتول، زنی‌37 ساله بود که با 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. بررسی‌ها نشان می‌داد که قاتل فردی آشنا بود و این دو ظاهرا قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به درستی مشخص نبود که علت درگیری آنها در خیابان چه بوده است.

دستگیری در کلبه جنگلی

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، جست و جو برای دستگیری عامل جنایت را آغاز کردند. آنها در گام نخست به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند و به این ترتیب هویت قاتل شناسایی شد. خانواده مقتول می‌گفتند که وی از چند ماه قبل با جوانی به نام یاسر در ارتباط بوده و آنها قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما چند وقتی می شد که با هم دچار اختلاف شده بودند.

در این شرایط بود که ماموران راهی محل زندگی یاسر در پایتخت شدند اما او ساعتی پس از جنایت، وسایلش را جمع کرده و با یک چمدان از خانه گریخته بود. با این حال جست و جو برای یافتن مخفیگاه وی آغاز شد تا اینکه چند روز قبل مخفیگاه او در یکی از روستاهای استان گلستان به دست آمد. متهم در یک کلبه روستایی مخفی شده بود که ماموران با هماهنگی قضایی راهی آنجا شدند و وی را دستگیر کردند.

متهم جوان پس از انتقال به پایتخت، به قتل زن جوان اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.

نمی دانستم قاتلم

مرد جوان در تمام این چند روز خودش را در روستای جنگلی حبس کرده بود و از ترسش جرات نمی کرد به داخل شهر برود یا وارد فضای مجازی شود. هرچند به گفته خودش هرگز تصور نمی کرد که زن مورد علاقه اش را به قتل رسانده و تبدیل به قاتل شده است. گفت و گو با یاسر را می خوانید.

انگیزه ات از قتل زن موردعلاقه ات چه بود؟

من نمی خواستم شهرزاد را بکشم و ناخواسته تبدیل به قاتل شدم. خدا می داند که چقدر ناراحتم و هر شب خودم را سرزنش می کنم که ای کاش آن روز چاقو همراهم نبود. در یک لحظه عصبانی شدم و ناخواسته تبدیل شدم به قاتل.

با شهرزاد چطور آشنا شدی؟

5 ماه قبل در یک کافه او را دیدم و در همان نگاه اول عاشقش شدم. رفته رفته رابطه ما عمیق تر شد تا جایی که به او پیشنهاد ازدواج دادم. چون شهرزاد همان زنی بود که من همیشه در رویاهایم تصورش می کردم.

اما در نهایت جانش را گرفتی؟

متهم اشک می ریزد و ادامه می دهد: پشیمانم،‌خیلی هم پشیمانم. اشتباه کردم،‌ ای کاش خدا به ما فرصت بازگشت به عقب و اصلاح اشتباهات بزرگمان را می داد.

برگردیم به روز حادثه ، چه شد که جان شهرزاد را گرفتی؟

شهرزاد این اواخر رفتارش با من سرد شده بود. دیگر تماس هایم را پاسخ نمی داد. جواب پیامک هایم را یک خط در میان می داد. می دانستم که دیگر نمی خواهد با من باشد. تا اینکه یک روز آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت قصد دارد به این رابطه پایان بدهم. احتمال دادم پای شخص دیگری در میان است چون قرار بود با هم ازدواج کنیم اما به یکباره اخلاق و رفتارهایش تغییر کرده بود. روز حادثه با او قرار گذاشتم و می خواستم هر طور شده موبایلش را بگیرم تا آن را بررسی کنم. اما شهرزاد مقاومت می کرد. در نهایت موبایلش را گرفتم و شهرزاد به دنبالم امد تا آن را پس بگیرد. چاقو را برده بودم او را بترسانم و بتوانم با تهدید رمز گوشی را بگیرم.قصدم این بود که فقط بفهمم که آیا شهرزاد به من خیانت می کند یا نه؟ اما او می خواست گوشی را بگیرد و نمی دانم چه شد که از شدت عصبانیت چند ضربه به او زدم. اما تا روزی که دستگیر شدم نمی دانستم شهرزاد فوت شده است.

پس چرا فرار کردی؟

ترسیده بودم. یک درصد احتمال می دادم که او زنده نماند و من قاتل شده بودم. به همین دلیل فرار کردم و در این چند روز سعی کردم بیرون از خانه آفتابی نشوم. حتی گوشی موبایل ها را هم خاموش کرده بودم. با این وجود مخفیگاهم توسط پلیس لو رفت و بعد از دستگیری آنچه که می ترسیدم سرم آمد؛‌شهرزاد جان باخته و من تبدیل به قاتل شده بودم.

کد خبر 848122 برچسب‌ها تهران قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • نحوه ساخت یک ابزار ساده و کارآمد برای تیز کردن چاقو در خانه (فیلم)
  • عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم
  • اعتراف مادر دیانا به قتل فجیع فرزندش / او را با چاقو کشتم و آتش زدم!
  • فیلم درگیری ترسناک اراذل قمه‌کش و چاقوکش در بیمارستان اصفهان
  • فوتبال کلمبیا دنیا را شگفت زده کرد
  • رسوایی در کلمبیا: چاقو پرت کردند، قسر در رفتند!‏
  • چاقو خوردن جوان کاشمری بخاطر دفاع از ۳ دختر در مقابل اراذل
  • دفاع جانانه یک پسر جوان از ۳ دختر در مقابل اراذل + ویدئو
  • فیلم| جوانی که برای دفاع از ۳ دختر با اراذل درگیر شد
  • مارال ؛ محمد نوری