قتل مرموز دفترخانه دار به خاطر سند ۲۵۰ متر زمین
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۴۲۸۴۵
مرد میانسال که به خاطر سند ۲۵۰ متر زمین یک دفترخانه دار را کشته بود، با تأیید حکم قصاص در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
به گزارش شریان نیوز، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۶ به دنبال مرگ مشکوک صاحب یک دفترخانه اسناد رسمی شروع شد.
خیلی زود تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی در محل حاضر و با جسد پیرمردی به نام اصغر روبهرو شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحقیقات نشان میداد اصغر آن روز با مردی بهنام فرامرز دیدار داشته است.
ساعتی از مرگ مشکوک پیرمرد نگذشته بود که فرامرز به دفترخانه رفت. وی به مأموران گفت: قرار بود امروز سند زمینی را که دو سال قبل از اصغر خریده بودم به نامم بزند. به همین خاطر به اینجا آمدم، اما متوجه شدم او مرده است.
دستپاچگی و اظهارات ضد و نقیض این مرد شک پلیس را برانگیخت و وقتی روشن شد، دوربین مداربسته دفترخانه صحنه درگیری او و اصغر را ضبط کرده است این مرد لب به اعتراف گشود.
وی گفت: پس از درگیری با اصغر برای دفاع از خودم یک ضربه به گردن او زدم، اما تعادلش به هم خورد و از پلهها به پایین سقوط کرد. من که ترسیده بودم به طبقه بالا رفتم و چاقو را به سطل زباله انداختم و وقتی متوجه مرگ او شدم دفترخانه را ترک کردم. من چند ساعت بعد برای اینکه پلیس را گمراه کنم به دفترخانه برگشتم و مدعی شدم با مرحوم قرار ملاقات داشتهام. با اعترافهای این متهم، وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغرعبداللهی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه اولیای دم برای متهم قصاص خواستند.
سپس متهم که در یکی از رشتههای علوم انسانی مدرک دکترا دارد به دفاع از خود پرداخت و گفت: از مدتها قبل اصغر را میشناختم. دوسال قبل تصمیم گرفتم پسانداز چند سالهام را سرمایهگذاری کنم. بههمین خاطر پولم را به پیرمرد دادم و زمین ۲۵۰ متری را از او خریدم، اما با گذشت ۲ سال از این معامله او سند زمین را به نامم نمیزد. به همین خاطر چند بار با او درگیر شده بودم.
قرار بود آن روز زمین را به نامم سند بزند، اما وقتی در راه پلهها با هم روبه رو شدیم او برخورد بدی با من داشت. بههمین خاطرعصبانی شدم و بار دیگر با هم درگیر شدیم. او به سمتم حمله کرد و من برای دفاع از خودم با چاقو یک ضربه به گردن او زدم که تعادلش به هم خورد و از پلهها سقوط کرد.
وی ادامه داد: باور کنید ضربهای که به گردن اصغر زدم کشنده نبود و مرگ او به خاطر سقوط از پلهها اتفاق افتاد. با پایان دفاعیات متهم وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: به نظر میرسید علت فوت پیرمرد ۸۰ درصد به خاطر شکستگی جمجمه ناشی از سقوط از پلهها بوده است و موکلم فقط ۲۰ درصد در فوت او تقصیر داشته است. با طرح این ادعا قضات دادگاه نظریه پزشکی قانونی را درباره علت تامه مرگ اصغر استعلام کردند. با اظهارنظر قطعی پزشکی قانونی، قضات دادگاه متهم را در مرگ پیرمرد مقصر دانسته و او را به قصاص محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد.
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۴۲۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیدار مدیرکل ارتباطات مردمی قوه قضاییه با مردم هرمزگان
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز خلیج فارس؛ سید علی اصغر رفاهی افزود: در این کارگروه درخواستها جمع بندی و به تهران ارسال می شود.
وی گفت: در صورت نیاز، پرونده افراد متقاضی با حضور اعضای شورای عالی قضایی، معاونان قوه و یا حتی در دیدار با خود رئیس قوه قضائیه بررسی میشود.
مدیر کل ارتباطات مردمی قوه قضاییه افزود: برای بررسی موضوعات مهم، پرونده ویژه در تهران تشکیل میشود.
بیشتر بخوانید: قدردانی دادستان کل کشور از اقدامات فرماندهی انتظامی هرمزگان
سید علی اصغر رفاهی افزود: در شهرستانهای استان هم معاونان و روسای سازمان با مردم ملاقات و درخواستهای آنان را پیگیری می کنند.
وی گفت: بیشتر درخواستها اجرای احکام حقوقی، کیفری و تقاضاها شامل عفو، انتقالی و تسریع در رسیدگی پرونده زندانیان بود.