Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-05-03@02:51:39 GMT

اسنادی از مبارزات مرحوم «هادی باریک‌بین» با رژیم پهلوی

تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۴۳۶۱۱

اسنادی از مبارزات مرحوم «هادی باریک‌بین» با رژیم پهلوی

به گزارش ایکنا از قزوین، آیت‌الله مرحوم هادی باریک‌بین از اولین علمای قزوین بود که جزء پیشگامان نهضت اسلامی قرار داشت و از همان دوران شروع مبارزات در سال 1342 از روحانیون فعال و مبارز به شمار می‌آمد به طوری که در 10 خرداد 1342 به همراه دیگر روحانیون شهر قزوین نامه‌ای به امام خمینی(ره) به جهت ملاقات و بیعت با ایشان می‌نویسند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

[1]
این مراوادت و مبارزات تا آنجایی ادامه می‌یابد که در 13 خرداد 1345 امام خمینی (ره) طی حکمی اجازه شرعی و اخذ وجوهات شرعیه و نمایندگی امور حسبیه را برای وی صادر می‌‌کند و به این طریق ساواک روابط آیت‌الله باریک‌بین با نجف را زیر نظر گرفته و کنترل می‌‌کند.[2]

درواقع آیت‌الله باریک‌بین یکی از مراجع مبارزاتی انقلابیون قزوین و حلقه وصل مردم و امام خمینی(ره) به شمار می‌آمد بطوری که محمدحسین خاکساران از مبارزان انقلابی قزوین در این رابطه می‌گوید: «با برقراری ارتباط و دریافت اطلاعات و اخبار مبارزه از این دو بزرگوار [ آقای باریک‌بین و زرآبادی] پیوندمان را با نهضت اسلامی حفظ می‌کردیم.»[3]
آیت‌الله باریک‌بین در پایگاه مسجد شیخ‌الاسلام قزوین به عنوان روحانی مبارز و انقلابی شناخته شده و با راه اندازی صندوق‌های قرض‌الحسنه و مراسمات و برنامه های مختلف به فعالیت‌های علیه رژیم پهلوی مبادرت می‌ورزد. علاوه براین‌ وی با استفاده از فرصت جلسات مذهبی به تربیت نیروهای مبارز اسلامی می‌پردازد، از جمله این برنامه‌ها، جلسات کانون ناشرین حق بود که باا محوریت علمای قزوین از جمله آقای باریک‌بین و شرکت کارمندان و دانشجویان تشکیل می‌شد و مورد توجه ساواک قرار می‌گرفت.[4]

تلاش برای تثبیت مرجعیت امام خمینی (ره)
پس از فوت آیت‌الله العظمی حکیم در سال 1349 ، تلاش‌های گسترده‌ای در جهت زمینه‌سازی برای تثبیت مرجعیت امام خمینی به جای مرحوم آیت‌الله حکیم از طرف روحانیت مبارز و مردم انقلابی صورت گرفت.
به همین ترتیب آیت‌الله باریک‌بین در قزوین از اولین کسانی بود که به در این جهت اقدام کرد چنانچه در گزارش ساواک در این رابطه آمده است: «طی چند ماه اخیر تعدادی از روحانیون قزوین از جمله سید جلیل زرآبادی و هادی باریک‌بین..... پس از فوت آیت‌الله حکیم فعالیت هایی را در زمینه تعیین [امام] خمینی به جانشینی [آیت‌الله] حکیم شروع کرده‌اند.»[5]


فعالیت‌ها و تبلیغات وی در راستای تثبیت مرجعیت امام خمینی(ره) و مبارزات انقلابی به حدی بود که در 27 تیر 1351 آیت‌الله باریک‌بین به ساواک قزوین احضار شده و مورد بازجویی قرار می‌گیرد.

گسترش مبارزات انقلابی تا تبعید
فعالیت‌های انقلابی شیخ هادی باریک‌بین در مسجد شیخ‌الاسلام بیش از پیش گسترده‌تر می‌شد و علاوه بر برنامه‌های مذهبی و سیاسی با دعوت از چهره‌های مطرح روحانیت مبارز در تداوم مبارزه مردم قزوین نقش ویژه‌ای داشت.
یکی از مهمترین این برنامه‌ها دعوت از آیت‌الله مطهری به استان قزوین بود. بطوری که گزارشگر ساواک در تاریخ 2 آذر 1353 درباره این جلسات می‌نویسد: « شیخ مرتضی مطهری به مدت چهار شب به دعوت شیخ هادی باریک‌بین به قزوین آمد تا در مسجد و مدرسه مذکور[شیخ الاسلام] سخنرانی کند... در این چند شب حدود هشتصد تا هزار نفر در جلسات حضور پیدا می‌کردند.»[6]
با ادامه روند فعالیت‌های روحانیت مبارز شهر قزوین و تأثیر آن‌ها در تبلیغات علیه رژیم پهلوی ساواک تصمیم می‌گیرد تعدادی از این شخصیت‌های مبارز را ممنوع‌الخروج نماید که نام شیخ هادی باریک‌بین در کنار دیگرانی چون میرزا رحیم سامت و سید حسن شالی به چشم می‌خورد.
با اوج گیری نهضت اسلامی و وقوع حادثه 19 دی قم در سال 1356، روند مبارزات انقلابی مردم و روحانیت مبارز قزوین رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد بطوری که اقدامات علنی بیشتری در راستای مبارزه صورت می‌یابد. پس از حادثه 19 دی قم آیت‌الله باریک‌بین به همراه علمای شهر قزوین از اقامه نماز جماعت در مساجد خودداری نموده و موجی از اعتراض را در شهر قزوین به وجود می‌آورند. بطوری که گزارشگر ساواک در 4 بهمن 1356 می افزاید: «سید عباس ابوترابی و شیخ هادی باریک‌بین بیشتر از دیگران ابراز علاقه و تأکید برای تعطیلی نماز جماعت دارند.»[7]
نقش آیت‌الله باریک‌بین در فضای انقلابی قزوین تا اندازه‌ای بود که رئیس شهربانی قزوین در این رابطه به ساواک چنین گزارش می‌دهد: «اخیرا اقدام به جمع‌آوری عده‌ای جوانان و طلبه‌ها نموده و در قبال کمک مالی به آنان، آن‌ها را تشویق به پخش اعلامیه مضره در سطح شهر می‌نماید. ایشان این کمک‌ها را از طریق صندوق ذخیره ولی‌عصر و عده‌ای از بازاریان متعصب انجام می‌دهد.»[8]
با شروع سال 1357 تحرکات وی علیه رژیم پهلوی بیش از پیش بود بطوری که در گزارش 7 فروردین ساواک آمده است: «هادی باریک‌بین که به شهر قم سفر کرده بود، به اتفاق عبدالرحیم ربانی‌شیرازی به قزوین بازگشت و بناست که از روحانیون دیگری جهت سخنرانی و ... به قزوین دعوت نماید.»
همچنین در ادامه جریانات زنده نگهداشتن حادثه 19 دی و قیام 29 بهمن تبریز در سند دیگری مطرح می‌کند: «شیخ هادی باریک‌بین پیشنماز مسجد شیخ‌الاسلام شهرستان قزوین که از روحانیون ناراحت و افراطی منطقه می‌باشد، در نظر دارد به عناوین مختلف برای چهلمین روز وقایع تبریز مجالسی برپا نموده و در نظم و آرامش منطقه ایجاد اخلال نماید.»[9]
این فعالیت‌ها در فضای خفقان رژیم پهلوی چنان اثری بر مبارزات انقلابی قزوین می‌گذارد که از تاریخ 11 فروردین 1357 مقامات امنیتی استان به دنبال دستگیری و تبعید آیت‌الله باریک‌بین هستند که بالأخره در تاریخ 27 اردیبهشت به گزارش «رئیس ساواک قزوین، شیخ هادی باریک‌بین به علت تحریک مردم و توزیع اعلامیه‌های مضره و انقلابی از طریق کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی به هجده ماه اقامت اجباری در شهرستان سردشت محکوم گردید و به آن شهر تبعید شد.»[10]
این حکم موجی از مخالفت‌ها را در قزوین به وجود آورد تا جایی که عده‌ای از انقلابیون با عنوان «مسلمانان قزوین» در اعتراض به تبعید آیت‌الله باریک‌بین اطلاعیه‌ای منتشر کردند؛ علاوه بر این روحانیت دیگر شهرها از جمله اصفهان به این تبعید اعتراض کردند.

رهایی از تبعید تا پیروزی انقلاب اسلامی
با گذشتن هفت ماه از دوره تبعید در شهرستان سردشت، ساواک در تجدیدنظری حکم به برائت شیخ هادی باریک‌بین و اتمام دوره تبعید در مهر ماه 1357 می‌دهد. با شدت گرفتن روند نهضت اسلامی، آیت‌الله باریک‌بین بلافاصله مبارزات خود را ادامه می‌دهد و به زمینه‌سازی و هماهنگی برنامه‌های تظاهرات و راهپیمایی‌ها می‌پردازد.
با فرا رسیدن ایام ماه محرم و پیام امام خمینی مبنی بر استفاده مطلوب از ظرفیت عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع)، شیخ هادی باریک‌بین با دعوت از منبری‌های انقلابی قم حرکات مردمی علیه رژیم را استمرار بخشید. نقش وی در این عرصه به گونه‌ای بود که ساواک برای کنترل هرچه بیشتر آیت‌الله باریک‌بین اقدام به شنود تلفنی منزل او نمود.


از مهمترین حوادث روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی حادثه 9 دی 1357 قزوین بود که با تظاهرات گسترده مردمی صورت گرفت و آیت‌الله باریک‌بین نقش بسزایی در برپایی آن ایفا کرد که با سخنرانی شیخ علی‌اکبر ناطق‌نوری برگزار شد و ترتیبات فراری دادن وی را آقای باریک‌بین فراهم کرد.[11]
آیت‌الله باریک‌بین تا پیروزی انقلاب اسلامی همپای سایر علما و روحانیت مبارز قزوین در صف اول مجاهدت‌های خالصانه قرار داشت و تا آخرین لحظات از هیچگونه فعالیت و مبارزه‌ای علیه رژیم پهلوی دریغ نکرد.

به گزارش ایکنا، آیت‌الله هادی باریک‌بین نماینده پیشین ولی فقیه در استان قزوین روز شنبه ۱۹ فروردین ماه به سبب عفونت ریه در سن ۸۷ سالگی دارفانی را وداع گفت. آن مرحوم از شاگردان درس خارج امام خمینی(ره) بود و در زمان مبارزات قبل از پیروزی انقلاب نقش برجسته ای در هدایت مردم قزوین و انتشار اعلامیه ها و افشاگری علیه رژیم طاغوت داشت.
نمایندگی مردم قزوین و زنجان در مجلس خبرگان رهبری و نمایندگی ولی فقیه در استان قزوین و امامت جمعه قزوین از سال 1360 تا 1393 از جمله مسئولیت های آیت الله باریک بین بود. همچنین آیت الله باریک بین از خانواده معظم شهدا و پدر شهید مرتضی باریک بین بود.

1. علی شیرخانی، انقلاب اسلامی در قزوین، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 34
2. همان، ص 63
3.خاطرات محمد حسن خاکساران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 80
4. مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - استان قزوین، جلد اول، ص 288
5. همان، ص 298
6. شیرخانی،پیشین،ص 148
7. همان، ص 169
8. همان ، ص 177
9. همان، ص 182
10. همان، ص 195
11. خاطرات ناطق نوری جلد اول، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 140
انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: هادی باریک بین اسناد ساواک اسناد تاریخ انقلاب اسلامی اسناد قزوین قزوین در دوران انقلاب انقلاب اسلامی آیت الله هادی باریک بین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۴۳۶۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فتاوای آیت‌الله حکیم در سطح جامعه تحول ایجاد می‌کرد

حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین ملک زاده در چهلمین نشست تخصصی همایش بین‌المللی فقه سیاست خارجی با موضوع «بررسی مبانی فقهی تبدل رأی آیت‌الله حکیم درباره تعامل با اهل کتاب» با اشاره به اینکه موضوع شناسی این بحث بسیار مفصل است و فقط به معنای بین الاذهانی که وجود دارد را در نظر می‌گیریم و منظور ما یهود و نصارا است، گفت: در مورد اهل کتاب یک سری احکام عمومی وجود دارد که هر غیرمسلمانی می‌تواند داشته باشد و یک سری احکام اختصاصی. مثلاً اهل ذمه شدن و زندگی با آزادی در ذمه اسلام و حفظ جان و مال و ناموس او و عناوین از این قبیل از اختصاصات اهل کتاب است و قائلی وجود ندارد که غیر از اهل کتاب مشمول این حکم شود.

وی ادامه داد: اما آیا برخی مسائل مانند طهارت و نجاست و یا جواز نکاح هم از اختصاصات اهل کتاب است یا میان همه کفار عمومیت دارد؟ همچنین چرا آیت‌الله حکیم را انتخاب کردیم؟ اولاً ایشان لااقل در عراق بعد از آیت‌الله بروجردی مرجع تقلید اعلا بودند، درحالی‌که اعاظم دیگری بودند و برخی قائل به اعلمیت سایرین بودند، بنابراین از این لحاظ جایگاه مهم و والایی دارند. جهت دیگر جنبه‌های اجتماعی ایشان است و اثرگذاری فتاوای ایشان بود که در سطح جامعه موج و تحول ایجاد می‌کرد. جهت سوم ارتباط خیلی خوب ایشان با شخصیت‌های جهان اسلام بود که از ایشان شخصیتی بین المللی ساخته بود. از سوی دیگر ایشان سالیان درازی فتاوای مشهوری در مورد اهل کتاب مانند نجاست اهل کتاب، عدم جواز نکاح دائم با کتابیة داشتند که مشهور بود و همه از آن مطلع بودند، اما یک‌باره و پس از سفر درمانی مرحوم آیت‌الله حکیم به انگلستان، فتاوای ایشان در این زمینه تغییر کرد و در هر صورت با توجه به اینکه ایشان مخالفینی هم داشتند، این تبدل رأی نیازمند نوعی جرئت بود.

حجت الاسلام والمسلمین ملک‌زاده با ذکر اینکه برای بررسی رأی مرحوم حکیم، آن را در دو سطح می‌توان بررسی کرد؛ سطح فقه فتوایی و سطح فقه استدلالی، افزود: در سطح فقه فتوایی به رساله‌ی عملیه و کتاب منهاج الصالحین ایشان مراجعه می‌کنیم. در رساله عملیه، ایشان در مسئله ۱۰۷ می‌گویند:«کافر یعنی کسی که غیر معترف به خداوند است یا برای خدا شریک قرار می‌دهد یا پیغمبری پیامبر خاتم را قبول ندارد، نجس است.» در باب ازدواج نیز در مسئله ٢۴٠۶ می‌گویند:«زن مسلمان نمی‌تواند به عقد کافر درآید، مرد کافر هم نمی‌تواند با کافر ازدواج دائم کند. ولی صیغه موقت با زن اهل کتاب مانعی ندارد.» منظور از صیغه هم متعه است و می‌بینم که فتوای ایشان صریح است. اما در منهاج الصالحین که دیدگاه ایشان بعد از تبدل رأی ذکر شده است، در کتاب الطهارة مورد دهم از نجاسات را کافر معرفی می‌کند و اهل کتاب را از این مورد استثنا کرده و ایشان را ذاتاً پاک برمی‌شمرد و باقی مانده‌ی آب و غذای آنها را نیز پاک می‌داند. در کتاب النکاح هم می‌گویند:«ازدواج با کافر غیرکتابی، چه دائم و چه منقطع، جایز نیست و در این حکم اجماع وجود دارد.» و در مورد ازدواج با اهل کتاب هم می‌گویند:«فی الکتابیة قولان، اظهرهما الجواز فی المنقطع و اما فی الدائم اشکال و الاظهر الجواز...» یعنی ازدواج دائم را هم جایز می‌دادند که این نظر قطعا خلاف مشهور است. هرچند ظاهرا فتوای مرحوم آیت‌الله بروجردی هم همین بوده است.

وی گفت: همچنین در استفتائات پرسیده شده از ایشان، بعد از خبر تغییر در فتاوا، سؤالات زیادی از سوی مردم در این مورد مطرح می‌شود و ایشان در پاسخ به این سؤالات که عموماً درباره‌ی طهارت اهل کتاب و پاک بودن غذا و آب خورده شده توسط آنان است، بر فتوای جدید خود تأکید دارند. از جمله در کتاب رسالة الاسلام که در پاسخ تأکید دارند که اهل کتاب طهارت ذاتی دارند، هرچند ممکن است مانند مسلمانان نجاست بر آنان عارض شود اما در صورت برطرف شدن نجاست، پاک هستند. مطلب مهم این است که این تبدل رأی در اواخر عمر ایشان صورت گرفته است و تا اواخر عمر بر همان رأی پیشین بوده اند.

استاد حوزه علمیه قم گفت: در سطح فقه استدلالی، کتاب مستمسک ایشان که اولین شرح استدلالی بر کتاب عروة الوثقی است و تاکنون نیز مورد توجه عموم فقها بوده است. هرچند این کتاب بخش نکاح ندارد و در بخش طهارت می‌توان فتوای ایشان درباره‌ی اهل کتاب را بررسی کرد. در این بخش ذیل عبارات صاحب عروه در اقسام کافر در پاورقی می‌گویند:«درباره‌ی این مطلب اجماع وجود دارد و از کتب سید مرتضی، ابن زهره، ابن ادریس، محقق حلی، علامه حلی و... این اجماع حکایت شده است و حتی ادعای اجماع مسلمین شده است. اما درمیان اهل سنت حکم به طهارت آنان شده است.»

حجت الاسلام والمسلمین ملک‌زاده ادامه داد: به عنوان دلیل دوم به آیه ۲۸ سوره توبه استناد می‌کنند که می‌فرماید:«...إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلَا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ...» ذیل آیه اشکالاتی که به استدلال به این آیه مطرح شده را بیان می‌کنند و چند پاسخ برای هریک از اشکالات ارائه می‌دهند و سپس به عنوان دلیل سوم به سنت استدلال می‌کنند و روایاتی که از نظر خودشان مهمتر بوده را ذکر می‌کنند. بعد از آن، می‌گویند نصوصی که از آن طهارت اهل کتاب برداشت می‌شود را مطرح می‌کند و نوعی تعارض بین این دو دسته روایات ایجاد می‌شود. گام اول جمع دلالی است در این مواقع، اما از این روش استفاده نمی‌کنند بلکه در این دسته روایات خدشه وارد می‌کنند تا روایت دلالت بر نجاست اهل کتاب را برتری بدهند. این موردی خاص است که علما خلاف روش اجتهادی عمل کرده‌اند.

وی گفت: ایشان به یکایک این روایات طهارت خدشه وارد می‌کنند و در انتها سراغ به آیه حل الطعام می‌روند. تمام اینها را که می‌گویند، از مجموع آن، قول به نجاست اهل کتاب تقویت می‌شود و می‌توان گفت قائل به نجاست هستند. هرچند که بازهم انگار که مطلب برای ایشان تمام نشده است و می‌توان نوعی تردید در رأی ایشان دید. از جمله اشاره به اینکه کثرت اختلاطی که با اهل کتاب وجود داشته و به این ترتیب با حکم نجاست، حرج عظیمی برای شیعیان به‌وجود می‌آمده. البته سعی کرده‌اند اینها را با توجیهاتی پاسخ دهند و عبور کنند اما مشخص است که خودشان به یقین نرسیده‌اند. از جمله اینکه در انتهای کلام خود می‌گویند:«اقوا نجاست اهل کتاب است. هرچند روایات فراوانی درباب نکاح دائم و متعه با کتابیه وجود داشته و شهرت داشته و اصحاب طبق آن عمل می‌کردند، جا داشته اصحاب در این باره، نجاست کتابیه، بپرسند یا امام متذکر آن شود که نسبت به آن مراقبت کنند.» گویا بعد از اینکه می‌گویند اقوا نجاست اهل کتاب است، بازهم قانع نمی‌شوند و می‌گویند پس این روایات را چه‌کار کنیم؟ همچنین از مجمع البیان نقل می‌کنند، طعام اهل کتاب پاک است، اگر نیاز به تزکیه نداشته باشد و اختلاف در جایی است که نیاز به تزکیه دارد.

استاد حوزه علمیه قم گفت: در نتیجه باید گفت، ماده‌ی این تغییر رأی از جانب مرحوم آیت‌الله حکیم، در مستمسک دیده می‌شود و خود آقای حکیم نتوانسته به حکم یقینی برسد و به خاطر مطرح کردن این دست سؤالات و بی پاسخ گذاشتن آن، به نوعی زمینه‌ی این تغییر رأی را داشته است. لکن در مقام فتوا، آنگونه فتوا داد است. اما چرا ایشان به لحاظ استدلالی نمی‌تواند به‌طور قطعی قائل به نجاست اهل کتاب باشد؟ به نظر می‌رسد دلیلش نقل اجماع است. لااقل اگر معتقد به وجود شهرت فتوایی به نجاست اهل کتاب باشیم، این امر اجازه نمی‌داده که ایشان راحت به این مسئله وارد شود.

حجت الاسلام والمسلمین ملک‌زاده افزود: برای تأثیر نقش اجماع بد نیست این نکته را ذکر کنیم که مرحوم آیت‌الله خویی با وجود اینکه برای شهرت وزنی قائل نبودند و در این موضوع در التنقیح تأکید دارند که طهارت اهل کتاب مرتکز ذهنی اصحاب بوده و از این مسئله عبور می‌کردند و مسائل دیگر را مطرح می‌کردند و به‌خاطر پرهیز نداشتن اهل کتاب از نجاسات، عمده مسائل حول این امر بوده است و گفته‌اند نمی‌توانیم به اخبار نجاست فتوا بدهیم، اما با عنایت به وجود شهرت در این زمینه، فتوا به طهارت مشکل‌تر است و به همین دلیل قائل به رعایت احتیاط واجب در این زمینه هستند و البته تا پایان عمر هم رأی خود را تغییر ندادند.

وی در پایان این نشست گفت: بنابراین می‌توان گفت زمینه تبدل مرحوم آیت الله حکیم از پیش وجود داشته و نیازی به استدلال به ادله جدید نداشته اند اما به نوعی احتیاط در فتوا داشتند و بالاخره در اواخر عمر این احتیاط را کنار گذاشتند و با قطعیت فتوا دادند.

دیگر خبرها

  • اجرای طرح همیاران آرامش اجتماعی در قزوین آغاز شد
  • ساواک چطور «شیخ احمد کافی» را حذف کرد؟
  • اجرای طرح همیاران آرامش اجتماعی در قزوین
  • یاد مرحوم هادی نوروزی در بازی پرسپولیس - سپاهان زنده شد +فیلم
  • فتاوای آیت‌الله حکیم در سطح جامعه تحول ایجاد می‌کرد
  • اسناد ساواک درباره‌ی همسر حاج آقا مصطفی خمینی چه می‌گویند؟
  • نامه محرمانه ساواک درباره عروس بزرگ امام(ره)
  • دستور ساواک برای بازرسی از عروس امام (ره)+ سند
  • انتشار اسناد ساواک درباره بازرسی از همسر سیدمصطفی خمینی
  • تحریف صهیونیستی نام خلیج فارس + سند