مذاکره با ایران؛ هدف اصلی امریکا از تروریستی اعلامکردن سپاه پاسداران
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۴۵۶۳۵
احمد بخشایش اردستانی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره اهداف اقدام احتمالی آمریکا از قراردادن نام سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی گفت: این یکی از بدترین طرحهای امریکاست که در واقع تروریستی اعلام کردن یک نظام سیاسی است. به عبارتی همانگونه که جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل را تروریسم دولتی میداند امریکا با این اقدام این مسئله را به ایران نسبت میدهد، زیرا سپاه یکی از ارکان مهم انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است که امام خمینی(ره) دستور تشکیل آن را دادهاند و اتفاقا یکی از رازهای موفقیت و ماندگاری انقلاب اسلامی همین دستور امام(ره) بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دو هدف اصلی امریکا از تروریستی اعلام کردن سپاه
بخشایش اردستانی با بیان اینکه امریکاییها از این اقدام دو هدف را دنبال میکنند، گفت: اول اینکه قراردادن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی، که البته بیشتر منظور امریکاییها، سپاه قدس است، به این معناست که باید در جهت اضمحلال و نابودی آن بکوشند. در آن صورت ایران هم متقابلاً توسط مجلس شورای اسلامی، ارتش امریکا را به عنوان گروه تروریستی معرفی میکند، لذا در این وضعیت فضا به سمت مقابله جدی ایران و امریکا خواهد رفت.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به این نکته که در حال حاضر بسترها و زمینههای این مقابله باشد مشاهده نمیشود، گفت: از این منظر امریکا یک جنگ روانی را دنبال میکند و در واقع هدف اصلی امریکا مذاکره با ایران است. انتهای مواجهه احتمالی امریکا با سپاه این است که به مذاکره با ایران برسند. امروز نیاز ترامپ به مذاکره با ایران از نیاز ایران به مذاکره با امریکا بسیار بیشتر است. بنابراین امریکاییها با این طرح احتمالی به انفعال کشیدن جمهوری اسلامی ایران را مد نظر دارند.
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارج مجلس ابراز کرد: هدف دوم امریکاییها، ایجاد جدایی بین ارتش و سپاه است تا در جامعه ایران یک دوقطبی را بین این دو نیروی نظامی شکل دهد که امریکا ارتش را تروریست نمیداند و سپاه را تروریست تلقی میکند. البته این اقدام امریکاییها نیاز به یک دنباله داخلی برای اشاعه این دوقطبی دارد و بسیار بعید است جریانهای سیاسی موجود در ایران به این طرح امریکا روی خوش نشان دهد چون مقابله با کیان انقلاب اسلامی است.
وی تأکید کرد: امریکاییها قطعاً در صورت ارائه این طرح اشتباه بزرگی را مرتکب میشوند و این باعث میشود مجلس نیز ارتش ایالات متحده را گروه تروریستی اعلام کند.
اهمیت تبلیغاتی اقدام متقابل مجلس شورای اسلامی
بخشایش اردستانی ارائه چنین طرحی از سوی مجلس را به لحاظ تبلیغاتی مهم و معنادار ارزیابی کرد و گفت: امریکاییها وقتی سپاه را تروریستی اعلام کنند به این معناست که باید با سپاه مبارزه کنند و در این صورت، سپاه ایران به پشتوانه طرح مجلس میتواند با ارتش امریکا به مقابله بپردازد.
وی اظهار کرد: ارتش امریکا الان در کشورهای مختلف منطقه مانند سوریه، عراق و یمن حضور دارد و وقوع این رویارویی به معنی جنگ است. اگر بنا شود که جنگی رخ ندهد باید مذاکره انجام شود و امریکاییها میخواهد با اعمال این فشارها، ایران را پای میز مذاکره بنشاند تا ترامپ از بنبست سیاسی داخلی که در مقابل دموکراتها و کنگره گرفتار شده خارج شود.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: سپاه پاسداران تروریسم امریکا ترامپ مذاکره دوقطبی ارتش ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۴۵۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
هر چه زمان میگذرد،ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید آشکارتر میشود و ملتهای جهان متوجه میشوندآنچه در بسته پر زرق و برق دموکراسی و حقوق بشر در بسترنظام لیبرالیستی به آنها عرضه شده،دروغی بیش نبوده است.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان امریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر میشود و تازه مردم امریکا و ملتهای جهان متوجه میشوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آنها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.
این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخشهایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن میدانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه ۲۵۰ ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسانها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.
چند روزی است که دانشگاههای امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینیها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش میکنند با دستگیریهای گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپهای تحصن دانشجویان را در دانشگاههایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از ۲۵ دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.
نباید از این نکته غافل بود که محیطهای علمی در امریکا در چنبره دستگاههای نظامی و امنیتی است و همانگونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاهها گفتهاند نمیتوان این مراکز را صرفاً محیطهای علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت میکند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار میگیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه میدهد به این محیطها وارد شده و آنها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاههای امریکا میافتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاهها به دلیل واکنشهایشان به ناآرامیها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامهای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بیتوجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دستهجمعی بیش از ۱۰۰ دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کمسابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال ۱۹۶۸ (حدود ۵۶ سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمیگردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیمسال تحصیلی کنونی، کلاسهای خود را به صورت نیمهحضوری و نیمهمجازی برگزار میکند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه میگوید شرکتکنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاههای دنیا برند محسوب میشود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست میشکنند.
ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاههای امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی دهها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاههای امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال ۷۸ در کوی دانشگاه اتفاق افتاد. اعتراضات دانشگاههای امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بیحد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند.
تجمعات این روزهای دانشگاههای امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاههای پلیس شدهاند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند. تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه میشود و هر رفتار خشنی را انجام میدهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت میگیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار میگیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک میخورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار میگیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط میشوند و اینجا عکس آن عمل میکنند.
آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار میگیرد، کتک میخورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار میگیرد، اینجا ازکسانی که کوچکترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذرهبین قرار میدادند و برای آن توئیت میزدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده میکردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آنها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمیتوان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلمخواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.