Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- نویسنده «خانم کارکوف» گفت: این کتاب داستان زنی مخلص، پاک و بی‌ادعا است که چیزی از کسی نمی‌خواهد و از اینکه بچه‌هایش را تقدیم انقلاب، ولایت فقیه و خدا کرده، خوشحال است.

رضیه غبیشی از نویسندگانی است که به واسطه زندگی در آبادان جنگ را تجربه کرده است. وی که کتاب‌های پرمخاطبی درباره جنگ نوشته در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان درباره کتاب «خانم کارکوف» توضیحاتی را ارائه کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خانم کارکوف کیست؟

زهرا کارکوب مادر یکی از همکلاسی‌هایم بود که قبل از جنگ در یک دبیرستان تحصیل می‌کردیم. من این همکلاسی را در دوره جنگ هم بار‌ها دیده بودم چراکه شوهر دختر وی همرزم همسر شهیدم بود.

وی مادر دو شهید و دو جانباز است که یک فرزند مفقودالاثر هم دارد.

نگارش این کتاب چطور آغاز شد؟

بار‌ها به خانم کارکوف گفته بودم که می‌خواهم با وی مصاحبه کنم و ایشان هم از من می‌خواستند به قم که محل سکونتش بود بروم. با سفر به قم مصاحبه‌ها شروع شد.

مصاحبه و نگارش کتاب چقدر زمان برد؟

از زمان مصاحبه تا چاپ «خانم کارکوف» چیزی حدود دو سال طول کشید.

هدفتان از نگارش این کتاب چه بود؟

من توانستم زحمت‌های این مادر را به سینه تاریخ، نسل آینده و کسانی که دنبال اسطوره‌های واقعی هستند، بسپارم. کسانی که در پی واقیت و اسطوره‌های واقعی هستند، حماسه‌هایی که واقعا حماسه است و زاییده اذهان نیستند، بلکه واقعیت و حقیقت سرزمینم آبادان است.

از چنین حماسه‌هایی زیاد بوده و هستند. بودند، چون خیلی‌ها به سینه خاک رفتند و هستند، زیرا یکسری از حماسه‌ها هنوز در سینه برخی افراد نهفته است و در این میان تنها یک قلم توانا نیاز است تا این‌ها را پیداکند، بیون بکشد، بنویسد و مکتوب کند.

آیا نپرداختن به چنین حماسه‌هایی در آبادان مورد حمایت هم قرار می‌گیرد؟

تاکنون هیچ مسئولی، حمایتی از اسطوره‌های جنگ نکرده است. با اینکه افرادی، چون ملاصالح در این شهر زندگی می‌کنند، اما تاکنون از قهرمان دوره جنگ یا نویسنده‌ای که به آن می‌پردازد، تجلیل نشده و نخواهد کرد. نگارش این مصاحبه‌ها یک قلم مومن می‌خواهد و من این افتخار را داشتم که این کار را انجام دهم.

در کتاب «خانم کارکوف» از زبان و به چه چیزی پرداخته‌اید؟

این کتاب از زبان مادر شهید روایت می‌شود. وی مادر شهید، جانباز و آزاده است.

وی در این کتاب فرزندانش را تعریف می‌کند، از زندگی فقیرانه‌اش، از فعالیت خود و همسر و فرزندانش می‌گوید و به سختی‌هایی که در دوره دفاع مقدس تحمل کرده، می‌پردازد.

این کتاب مستند است؟

تمامی بخش‌های کتاب واقعیت است، چون از زبان مادر شهید، جانباز و آزاده روایت می‌شود. آنچه مخاطب در این کتاب می‌خواند من در آوردی و مطلبی از روی هوا و هوس نیست.

به نظر خودتان چه ویژگی از این کتاب باعث شد تا «خانم کارکوف» جزو پرفروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین کتاب‌های انتشارات شهید کاظمی شود؟

«خانم کارکوف» زنی رئوف، مهربان و مخلص است، زنی که با اینکه از سختی‌ها مچاله شده، اما همچنان لبخند بر لبش نقش می‌بندد و بر درد‌های روزگار می‌خندد.

به قدری دل این مادر شهید و جانباز پاک است که مقام معظم رهبری سفر ده روزه خود را یازده روزه کرد و به منزل این زن رفت و با این مادر ملاقات کرد.

خانم کارکوف زنی بی‌ادعا است که چیزی نمی‌خواهد و همیشه می‌گویم خوشحالم که بچه‌هایم را تقدیم انقلاب، ولایت فقیه و خدا کردم. صحبت‌های این زن درسی برای تمامی مادران است، زیرا وی هم روزی جوان بوده، ولی راهش را درست انتخاب کرد و تربیت فرزندانش را درست انجام داد.

در شرایطی که خانواده‌ها فراموش کرده‌اند فرزندانشان را برای اهداف مهمی تربیت کنند، زندگی خانم کارکوف می‌تواند یک درس باشد. وی به بچه‌هایش درس انسانیت آموخت و وقتی آن‌ها بزرگ شدند هم در کمال ساده‌زیستی راه عشق را انتخاب کردند.

چطور شد که این کتاب را انتشارات شهید کاظمی دادید؟

«خانم کارکوف» انتشارات سوره ایراد‌های بسیار زیادی از کتابم گرفت به طوریکه ترجیح دادم کتاب را از انی انتشارات بگیرم و نشر شهید کاظمی ارائه کنم.

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: کتاب جنگ شهید مقام معظم رهبری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۵۴۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ختم غائله‌ی شهرنو ؛ «چند نفر از خانم‌های‌ خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»

یک اعلامیه دادیم خانم‌ها را دعوت کردیم، متوسط‌ها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشین‌های خودمان به شهرهای‌شان برگرداندیم... چندتای‌شان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آن‌ها گفتند ما برای خدا حاضریم با این‌ها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانم‌های بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم می‌آیند.   به گزارش خبرآنلاین، در آستانه‌ی پیروزی انقلاب یکی از نقاطی که مورد غضب انقلابیون تندرو قرار گرفت و حتی دو هفته پیش از پیروزی قطعی توسط آنان به آتش کشیده شد، شهرنو یا همان محله‌ی بدنام تهران بود. نخستین بار عصر دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۵۷ شماری از جوانان تندرو به شهرنو هجوم برده و آن‌جا را به آتش کشیدند، اما ماجرا با ورود ده نفر روحانی در آن مقطع ختم به خیر شد؛ آن‌ها فورا به آتش‌نشانی مراجعه کرده و از ماموران خواستند برای خاموش کردن آتش اقدام کنند. با این حال استخوان شهرنو همچنان لای زخم انقلاب باقی ماند تا نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب.   مرحله‌ی بعدی مواجهه‌ی انقلابیون با شهرنو این بار اما نه سرخود، که به دستور دادستانی وقت صورت گرفت آن هم نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. روز یک‌شنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابان‌های اطراف محدوده‌ی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و در ساعت ۲۲ پاسداران کمیته‌ی منطقه‌ی ۱۲ و چند نفر از اعضای شورای دایره‌ی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی با بولدوزرهای شهرداری دیوارهای شهرنو را تخریب کردند..     فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت: «قرار است جای خانه‌ها، مغازه‌ها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان می‌گیرد، به‌زودی در زمین آن بازار اسلامی،‌ مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود.»   یکی از مسئولان شورای دایره‌ی مبارزه با منکرات نیز در رابطه با این موضوع به خبرنگار شهری کیهان گفت: «دایره‌ی مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عمل‌کرد این شورا مبارزه‌ی پی‌گیر در جهت ریشه‌کن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور می‌باشد.»   نماینده‌ی دادستان برای حل این مسئله، شیخ حسین انصاریان بود. ایشان در گفت‌وگویی که با بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاییز ۷۸ انجام داده جزئیات این ماجرا را توضیح داده است.     مرکز اسناد انقلاب اسلامی به‌تازگی ویدیوی قسمت دوم این بخش از سخنان او را در کانال تلگرامی خود قرار داده که متن آن به این شرح است:   «یک اعلامیه دادیم خانم‌ها را دعوت کردیم، متوسط‌ها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشین‌های خودمان به شهرهای‌شان برگرداندیم.   جوان‌های‌شان را یک محضرداری به نام آقای تقوایی که روحانی بود الان هم هست به او گفتیم ما شاید دو هزارتایی ازدواج داشته باشیم... چندتای‌شان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آن‌ها گفتند ما برای خدا حاضریم با این‌ها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانم‌های بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم می‌آیند.   تعدادی‌شان هم اعلام کرده بودیم به موسسات ازدواجی، آن‌ها جوان‌ها را می‌فرستادند ما هم عین داستان را بهشان می‌گفتیم و خیلی‌های‌شان هم به این صورت ازدواج دادیم. پیرزن‌ها را هم بهشان گفتیم که به شما کمک می‌کنیم؛ ماهیانه‌ای برای‌شان مقرر کردیم هر ماه می‌آمدند و پول به آن‌ها می‌دادیم. آن‌جا تخلیه شد.» کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مینو محرز: شش درصد کارگران جنسی تهران ایدز دارند/ می‌خواستند روسپی‌ها را با آموزش خیاطی درمان کنند تهران ، زنان «شهر نو» و یک آقای خیلی خاص!

دیگر خبرها

  • شمسایی قهرمانی آسیا را به خانواده شهید غیرت تقدیم کرد
  • شمسایی قهرمانی آسیا را به شهید الداغی تقدیم کرد+ فیلم
  • شمسایی، قهرمانی تیم ملی فوتسال در جام ملت‌های آسیا را به خانواده «حمیدرضا الداغی»، شهید غیرت تقدیم کرد + فیلم
  • ختم غائله‌ی شهرنو ؛ «چند نفر از خانم‌های‌ خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
  • «تاریخ تحلیلی پوستر انقلاب» بر اساس کتاب شهید آوینی بررسی شد
  • آیا می شناسیدش؟
  • درگذشت مادر شهیدان محمدرضایی در شهر زاینده رود
  • سردار فدوی: امام خمینی (ره) خبیثان آمریکایی و صهیونیسم را مورد حمله مستقیم قرار داد/ 92 درصد از کشورهای جهان طی 200 روز گذشته، همان مطالب 60 سال پیش امام خمینی در خصوص آمریکا را تکرار کردند
  • زایمان موفق خانم دامغانی در خانه با کمک اورژانس
  • غیرتی که در خون غلتید