Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-05-03@04:21:26 GMT

تمدن بین انسان و انسان رخ می‌دهد نه بین انسان‌ و طبیعت

تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۷۱۳۰۲

تمدن بین انسان و انسان رخ می‌دهد نه بین انسان‌ و طبیعت

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ پیش‌همایش مناسبات فلسفه و تمدن در جهان اسلام، به همت گروه حکمت و کلام دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی، سه‌شنبه، ۲۰ فروردین، برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین حبیب الله بابایی، عضو هیئت علمی گروه مطالعات اسلام و غرب پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست بیان کرد: باید مشخص کنیم که با چه هدفی به دنبال تمدن رفته‌ایم و باید نقطه عزیمت روشن شود که دغدغه کسانی که در مورد فلسفه و تمدن بحث می‌کنند منظورشان چیست و چه مشکلی را حل می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در مورد ماهیت تمدن، مراد، کلان‌ترین نظام مناسبات انسانی است و مراد بنده از تمدن این است که اولا یک نظام و نظام‌واره بوده و فراخ است و معطوف به نظام مناسبات انسانی است که البته ذیلش مباحثی دارد و می‌شود گفت که مفهوم تمدن، مفهوما و مصداقا، یک مفهوم مشکک است و به همین دلیل، تمدن به جهت مفهومی و مصداقی عجین با مسئله زمان و مکان است.
وی در ادامه افزود: نکته دیگر مربوط به غایت یک تمدن است که در ضمن این بحث به برخی از مسائل فلسفی، اشاره می‌کنیم. غایت تمدن را می‌شود دو غایت سلبی و ایجابی در نظر گرفت. در غایت سلبی می‌شود دفع شرور متراکم و در غایت ایجابی جلب خیرات انباشته را مطرح کرد. در تعاریفی که برای تمدن ذکر می‌شود، می‌توانید به بحث خیر و شر در تمدن توجه کنید. در تقریری جامعه‌شناختی که از تمدن ارائه می‌کنید، اینگونه است که تمدن‌ها پاسخ‌های متراکم به نیازهای انباشته است و همین معنا را اگر تقریر فلسفی کنید، در واقع تمدن‌ها، خیرات انباشته در برابر شرور متراکم هستند. البته از این می‌شود تقریر الهیاتی نیز مطرح کرد.
بابایی تصریح کرد: نکته دیگر در مورد نسبت بین فلسفه و تمدن این است که می‌توانیم تاریخ فلسفه را در تمدن اسلامی مرور کنیم و ببینیم سهم فلسفه در شکل‌‌بندی تمدن اسلامی چیست و این شاید در تاریخ علوم و تاریخ تمدن اسلامی مرور شده است و از این نقطه بحث نمی‌کنم. ولی یکبار دیگر، جا دارد که تحلیل فلسفی از تمدن و تحلیل تمدنی از فلسفه مورد توجه قرار گیرد که با یک مثال باید توضیح دهم. گاهی اوقات تمدن را موضوع قلمداد می‌کنید و گاهی نیز آن را یک رویکرد می‌دانید. مثلا عینکی که به چشم دارید گاهی آن را برمی‌دارید و در مورد جنس، وزن و نمره‌اش صحبت می‌کنید. این دیدن عینک به مثابه یک موضوع است که عینیک‌شناسی می‌کنید و یکبار عینک را به چشم می‌زنید و دنیا را با این عینک می‌بنید و با این عینیک متن و قرآن می‌خوانید و دنیا را خوانش می‌کنید و همه چیز را از منظر این عینک می‌بینید. تمدن این حالت را در نسبت با فلسفه دارد که شما یکبار عینک تمدن را به چشم می‌زنید و با رویکرد تمدنی فلسفه را می‌خوانید و یکبار نیز شما با همان ژست فیلسوفانه موضوع تمدن را تحلیل فلسفی و در مورد ماهیت تمدن بحث می‌کنید.
این عضو هیئت علمی گروه مطالعات اسلام و غرب پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: آنجا که موضوع تمدن را از منظر فلسفه مورد تحلیل قرار می‌دهید یا از منظر اسلامی یا غربی، مثلا فرض کنید مقوله علم و یا طبقه‌بندی علوم را شما در فلسفه به عنوان یک مقوله تمدنی مورد توجه قرار می‌دهید و تحلیل می‌کنید و آنگاه طبقه‌بندی علوم و این موضوع تمدنی را با دغدغه‌هایی که در تمدن دارید، یکبار دیگر خوانش می‌کنید که اگر صرفا بر اساس مُدرک‌ها اتفاق افتاده، شما می‌آیید برای اینکه این بحث طبقه‌بندی علوم را بحث تمدنی کنید، علاوه بر مدرکات، طبقه‌بندی نیازهای اجتماعی را نیز لحاظ می‌کنید که افزوده جدیدی است. اگر از توحید، خوانش تمدنی ارائه کنید و این را نه صرفا آموزه کلامی یا اعتقادی، بلکه توحید را به مثابه یک آموزه اخلاقی نیز تفسیر کنید، این رویکرد تمدنی شما در خواندن مسئله‌های فلسفی است.
وی تصریح کرد: مسئله غیب و ارتباط آن با تمدن نیز یک مسئله دیگر است که اساسا چطور می‌توانید از مغیبات در ایجاد نظام تمدنی و یا در تفسیر یک تمدن استفاده کنید که اهمیت دارد. همچنین این سؤال مطرح می‌شود که آیا اساسا استفاده از مغیبات به جهت فلسفی راهش باز است که در عرصه تمدنی از آن استفاده کنید یا خیر؟ در این مسائل با رویکرد تمدنی وارد فلسفه نمی‌شویم، بلکه با رویکرد فلسفی وارد مسائل‌ تمدنی می‌شویم. اولین مسئله‌ای که اشاره می‌کنم مسئله‌های فلسفی تمدن یا مسئله‌های به حمل اولی و مفهومی و یا مسئله‌های به امر شایع و مصداقی است. مثلا وقتی یک فیلسوف در مورد خشونت تحلیل فلسفی ارائه می‌کند، یا کسی که در مورد زبان، چندفرهنگی و یا در مورد عدالت بحث می‌کند، این مسئله‌ها، مسئله‌های انضمامی و عینی تمدن هستند که در منطق می‌گوییم اینها به حمل شایع هستند و نه اولی که در آزمایشگاه فلسفه شما عینیت‌هایی که در نظم تمدنی امروز نقش ایفا می‌کند و بی نظمی درست می‌کند را دارید مطرح می‌کنید و شما کار فلسفی می‌کنید. کار شما فلسفی است و یکبار نیز شما به حمل اولی، با نگاه نظری و انتزاعی وارد حوزه مسئله‌های فلسفی می‌شوید. در این نگاه ما مسئله‌های قدیمی و دعواهایی را داریم که بین داوری و سروش مطرح بود که تمدن کل است یا کلی است و یا اینکه اساس تمدن مانند جامعه اصالت فلسفی دارد یا ندارد. اینها قدیمی هستند و ما یکسری مباحث دیگری را نیز در ساحت فلسفه در مورد تمدن می‌توانیم طرح کنیم که می‌تواند مسیر مطالعات تمدنی ما را از یکسو و سیر برنامه‌ریزی‌های اجتماعی ما را از دیگر سو متفاوت کند.
عضو هیئت علمی گروه مطالعات اسلام و غرب پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: یک مسئله‌ای که در نگرش نظری به تمدن در حوزه فلسفه آشکار و پیدا است و به نظر می‌آید این بحث همچنان به لحاظ نظری به اشباع نرسیده و این فقر نظری و فلسفی در این حوزه می‌تواند آسمان ما را در مطالعات تمدنی عقیم کند، مسئله رابطه انسان و جوهر اخلاقی یک تمدن است. گفته می‌شود اگر تمدن را بخواهید اسکن کنید، تمدن بین انسان و طبیعت رخ نمی‌دهد که از تصرف انسان در طبیعت عکس بگیرید و در مورد تمدن داوری کنید. تمدن بین انسان و انسان است. اگر بخواهید در مورد تمدن قضاوتی کنید که یک منطقه‌ای در فرایند تمدنی هست یا نیست شما باید در نحوه روابط انسان‌ها با یکدیگر تمرکز کنید.
این پژوهشگر حوزه دین بیان کرد: کتابی از آقای «اشمیتز» وجود دارد که ایشان در این کتاب آورده که هر چند تمدن به مثابه پیشرفت روحی و مادی و معنوی توامان است، اما پیشرفت حقیقی از نظر او آنجایی است که به جهت روحی تکاملی حاصل شده باشد و از این نظر سیادت عقل بر طبیعت، پیشرفت خالص نیست، بلکه آمیزه‌ای است از محاسن و معایب که آثار خوب و بدی دارد. لذا عقل باید بر غرایض انسانی حاکم باشد و مانع از استثمار انسان و انسانیت شود. از منظر ایشان ادعای تمدن زمانی صحیح است که بین آنچه که جوهری است و آنچه جوهری نیست، تمایز ایجاد شود. هر دو پیشرفت فوق، یعنی فیزیکی و روحی، کار روح است اما در یکی تصرف روح در ماده است و در دیگری تصرف روح در روح. مقصود از سیادت عقل، کاربست اراده نیک در جهت مادی و معنوی است. در این معنا پیشرفت اخلاقی، جوهر تمدن است و اساس تمدن غیر از این معنا، معنای دیگری ندارد.
بابایی در ادامه تصریح کرد: او از این منظر به نقد وضعیت گذشته و امروز تمدن‌ها می‌پردازد و آنها را تهی از ارزش‌های اخلاقی می‌داند و می‌گوید هر قومی با تعصب خود در پی کسب منافع خود بوده است. امروز شعوبِ متمدن با تاکید بر قومیت خود، تابع غرایض شده و از نظر اشمیتز، باید در پی روح جدیدی در دنیا بود و باید خُلق باطن را عوض کرد و باید تعارض میان امت‌ها را کم کنیم تا تمدن حقیقی شکل گیرد. اساسا در این مسئله، آنچه برای فیلسوفِ تمدن مهم است، یک نوع ارتباط وجودی بین انسان و انسان در رشد انسانی و اخلاقی است و این یک مسئله فلسفی است که یک فیلسوف می‌تواند در پاسخ به مسئله‌های تمدن ورود کند و پاسخی دهد که اگر این مبنا که تمدن اساسا رابطه با انسان را تمرکز می‌کند اگر مورد توجه باشد آن موقع شاخص‌های تمدن، شاخص‌های سخت و سخت‌افزاری نیستند. بلکه اینها شاخص‌های نرم انسانی هستند. اگر در مورد هر دوره، قضاوت کنید تا زمانی که نتوانید به مسئله عدالت پاسخ دهید نمی‌توانید در مورد بود و یا نبود تمدن اسلامی در دوره‌ای از دوران گذشته مسلمانان نظری دهید.
عضو هیئت علمی گروه مطالعات اسلام و غرب پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: اما بر اساس مبنایی که اگر تمدن را بر اساس ساخت شهرها و ایجاد یک نوع نظم و قانونی در نظر بگیرید، اساس داوری شما در مورد تمدن‌ها تفاوت خواهد کرد و اینجا ما نیاز به نوعی از علم النفس تمدنی داریم.
انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: خبرگزاری قرآن اندیشه نشست علمی تمدن فلسفه انسان طبیعت تمدن سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۷۱۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دزفول خاستگاه فرهنگی و تمدنی عمیقی در پیشینه خود دارد

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مناسبت روز دزفول پیامی صادر و در آن تاکید کرد: از آقای دکتر محمدرضا سنگری به عنوان یکی از مهم‌ترین ادبای معاصر قدردانی و از نقش آفرینیشان در مبارزات قبل از انقلاب و در ایام دفاع‌مقدس نیز تقدیر می‌کنم.

متن پیام محمدمهدی اسماعیلی به شرح زیر است:

 بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی مشتاق بودم در مراسم نکوداشت و تقدیر از شاعر عزیز و گرانقدرمان آقای دکتر محمدرضا سنگری در شهر مقاومت در دزفول عزیز حاضر شوم.

دزفول یکی از مهم‌ترین حوزه‌های دفاعی و افتخار آفرینیِ ما در دفاع مقدس بوده است؛ در دفاع مقدس شاید کنار خرمشهر عزیز بیشترین بازخورد، خاطره، قصه و بعضی وقت‌ها غصه در شهر عزیز دزفول به وجود آمده است.

قطعه شعری را از آقای سنگری خطاب به دزفول برای شما می‌خوانم:

سلام‌ای شهر/ سلام‌ای عشق/ سلام‌ای منزل پرواز و پروانه/ سلام‌ای خاستگاه و خوابگاه عاشقان پاک/ سلام‌ای خاک/ سلام‌ای شهر‌ای دزفول!

به هر حال اتفاق مهم دیگر این است که این خطه در کنار دفاع‌مقدس و حضور نورانی در ایام دفاع مقدس اساساً خاستگاه فرهنگی و تمدنی عمیقی را در پیشینه خود دارد.

دزفول در شمال خوزستان از هزاره‌های قبل از ورود اسلام عزیز تا امروز مهد تربیت فضلا، حکما، ادبا، فقها و سیاستمداران بزرگ و نجیب و شعرا و اهل قلم بسیاری بوده است.

کتاب افتخارات دزفول کتاب بسیار قطوری است و برای همچون منی و آن هم در چنین زمان کوتاهی شاید فرصت نباشد حتی قطره‌ای از این یم را بازگو کنم.

ولی به هر حال نمی‌شود به دزفول و سابقه پرافتخارش توجه کرد و یادی از اولین دانشگاه رسمی در تمام نقاط دنیا و قدیمی‌ترین دانشگاه، دانشگاه جندی شاپور نکرد.

از دزفول عزیز یاد کرد و از بزرگانی، چون شیخ مرتضی انصاری خاتم الفق‌ها و المجتهدین نام نبرد، از دزفول عزیز نام ببریم و از بزرگان تاریخ‌سازش در ایام پیش از پیروزی انقلاب در ایام مبارزه و دفاع مقدس نام نبرد؛ تا به امروز دزفول و دزفولیان در پیشانی افتخارات این مرز و بوم درخشیده اند.

از آقای دکتر محمدرضا سنگری به عنوان یکی از مهم‌ترین ادبای معاصر قدردانی و از نقش آفرینیشان در مبارزات قبل از انقلاب و در ایام دفاع‌مقدس نیز تقدیر می‌کنم.

بسیاری از سرایندگان اشعار حماسی از اندیشه‌های ایشان وام گرفته‌اند و بسیاری از خوانندگان و هنرمندان نام نیک ایشان را در کنار آثارشان با افتخار ثبت کرده‌اند، امروز هم این شخصیت بزرگ برای کشور و مملکت ما نعمت است.

خوشحال هستم که مردم عزیز دزفول و مسئولان شهرستانی و استانی این همت را گمارده اند که از این شخصیت تابناک و این چهره ادبی که در عین حال معلمی دلسوز و محققی پژوهشگر و پرتلاش است تجلیل کنند.

از راهی دور، از طریق فضای مجازی خدمت تک تک شما بزرگواران، آقای دکتر سنگری و همه شرکت کنندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام دارم، انشاالله به زودی توفیق داشته باشم و در دزفول عزیز حاضر شوم و خدمت عزیزانمان در آنجا از نزدیک عرض سلام و ارادت داشته باشم، در پناه خداوند متعال باشید.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه ها

دیگر خبرها

  • عفاف و حجاب حافظ زندگی انسان‌ها است
  • دزفول خاستگاه فرهنگی و تمدنی عمیقی در پیشینه خود دارد
  • گربۀ محله مهم است
  • تمدن ایرانی-اسلامی از عرصه جهانی حذف‌شدنی نیست
  • مهم‌ترین مسئله حفظ حرمت معلمان در جامعه است/ ثبات در آموزش و پرورش را ایجاد کنیم
  • مجتهدی حال فلسفی‌اش از قال فلسفی‌اش بیشتر بود
  • نمایش زجر به قیمت لایک!
  • حرکت علمی باید همراه با روح تمدنی انقلاب اسلامی باشد
  • بررسی اندیشه های فلسفی شهید مطهری در برنامه رادیویی سوفیا
  • روح تمدنی انقلاب اسلامی در مباحث علمی جاری شود