اقتصاد در پی سیاست
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۸۴۸۳۹
تهران- ایرنا- موضوعی که اخیرا به گفته عدهای بازارهای اقتصادی را درگیر خود کرده است، انتشار این خبر بود که آمریکا، سپاه پاسداران ایران را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داده است. از ابتدای ماجرا سیل عظیم انتقادها روانه شد. حال با توجه به این مسائل سوالاتی دراینباره پیش میآید که هرکدام از بازارها تا چه میزان از انتشار اینگونه اخبار تاثیر میپذیرد و یا قدرت این خبر به اندازهای هست که اقتصاد را به چالش بکشاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«اقتصاد ایران قابل پیشبینی نیست، پس نمیتوان به رخدادها اعتماد کرد»؛ این نظر بسیاری از کارشناسان درخصوص وضعیت اقتصادی ایران است. ماهها است که اقتصاد در تلاطم به سر میبرد و اتفاقات بیسابقهای را تجربه کرده است. از سویی دیگر هم هرگونه اقدام برای فعالیت اقتصادی از سوی افراد با تاخیر انجام میشود و سرمایهها وارد چرخه اقتصادی نمیشود، هنگامی هم که دلیل آن را بررسی میکنیم ما را به این نتیجه میرساند که معلوم نیست وضعیت بازارها در آینده چگونه است پس دست نگه میداریم!
اقتصاد ایران مدتها است که با تمام مشکلات بر سر راه خود، بیرمق ادامه میدهد. در این بین کوچکترین اتفاق و یا واکنشی میتواند مسیرش را تغییر دهد و به بیراهه بکشاند. موضوعی که اخیرا به گفته عدهای بازارهای اقتصادی را درگیر خود کرد، انتشار این خبر بود که آمریکا، سپاه پاسداران ایران را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داده است. از ابتدای ماجرا سیل عظیم انتقادها روانه شد. حال با توجه به این مسائل سوالاتی دراینباره پیش میآید که هرکدام از بازارها تا چه میزان از انتشار اینگونه اخبار تاثیر میپذیرد و یا قدرت این خبر به اندازهای هست که اقتصاد را به چالش بکشاند؟
حمیدرضا میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه درخصوص انتشار خبر اقدام جدید آمریکا علیه ایران و تاثیر آن بر بازار سرمایه به «ابتکار» میگوید: اخبار اقدام جدید آمریکا و تروریست خواندن سپاه در بازار سرمایه بود همانگونه که بسیاری از فعالان اقتصادی هم از این خبر آگاه بودند. در ابتدا انتشار این خبر مقداری از اثر خود را نشان داد اما بعد از اعلام آن به صورت رسمی تاثیری در بازار سرمایه نداشت و این بازار همچنان به روند رشد که از ابتدای سال داشت ادامه داد.
وی میافزاید: البته هنوز ابعاد اثرات آن مشخص نشده است و برای ما قابل لمس نیست، اما مشخص است که با این اقدام جدید تغییر خاصی در اقتصاد به وجود نخواهد آمد و ما با مشکل جدیدی روبهرو نخواهیم شد، چون مشابه این اقدام از گذشته بوده است. بازار سرمایه خیلی این مسئله را جدی نگرفته و نسبت به آن واکنش نشان نداد. اما اگر بخواهیم به بازارهای دیگر نگاهی داشته باشیم باید بگویم که بازار ارز در ابتدای انتشار این خبر کمی افزایش نرخ را تجربه کرد، اما به سرعت روند کاهشی را در پیش گرفت و این نشان میدهد که تاثیر این خبر بر روی بازار ارز گذارا بوده است. در این میان بازار جهانی نفت یکی دیگر از بازارهایی بود که واکنش شدیدی نسبت به این ماجرا نشان نداد.
میرمعینی از اقدام جدید ترامپ با عنوان ریسک جدید نام میبرد و دراینباره میگوید: یک چیز را نمیتوان انکار کرد و آن این است که یک مسئله و ریسک جدیدی به مشکلات پیشین اضافه شده ولی اینکه این ریسک در آینده تا چه میزان میتواند اثرگذار باشد به گذشت زمان نیاز دارد. ما باید منتظر بمانیم و واکنش بازارها را در آینده نسبت به این اقدام ببینیم اما آن چیزی که مشخص است نمیتوان زیاد به آینده خوشبین بود. این کارشناس بازار سرمایه تاثیرپذیری بازارهای اقتصادی از هرگونه اتفاقی را طبیعی میداند و میگوید: این نوع رفتار، واکنش طبیعی بازار است. در هر اقتصادی با انتشار خبری، جوهای هیجانی و یا وحشتزدهای به وجود میآید و این نوع واکنش همراه با نوسان در تمام بازارهای دنیا اتفاق میافتد. طبیعی است که با انتشار اطلاعاتی، نوسان شکل گیرد که هنگام اعلام آن همراه با بزرگنمایی خواهد بود. اما باید بدانیم که بعد از مدتی با بررسیهای منطقی، فارغ از جوزدگیها و هیجانات بازار به تعادل خواهد رسید.
** بازار سکه و طلا
با انتشار این خبر بازار طلا و سکه از افزایش قیمت عقب نماند. آنطور که بررسیها نشان میدهد این بازار با شنیدن خبر اقدام آمریکا علیه سپاه ایران، روند افزایشی را در پیش گرفت و به گفته عدهای به سرعت از خود واکنش نشان داد. منصور نامداریزندی، دبیر اتحادیه صادرکنندگان طلا و جواهر نیز با اشاره به تاثیرپذیری اقتصاد یک کشور از تصمیمات سیاسی به «ابتکار» میگوید: وقتی تصمیم سیاسی گرفته میشود، نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا تاثیرات خود را در اقتصاد نشان خواهد داد و ممکن است در برخی موارد رکود را به بازارها بیاورد.
وی میافزاید: ما میدانیم که در اقتصاد کشورمان ضعفهایی وجود دارد اما مسئلهای که باید به آن توجه کنیم این است که در هر جای دنیا وقتی محدودیت و یا تحریمی صورت میگیرد، زیان آن نه تنها به خود کشور بلکه به دیگر کشورهایی که با آن مراوده، چه سیاسی و چه اقتصادی دارند هم میرسد. در این شرایط باید برنامهای در دست اجرا قرار گیرد که اقتصاد بتواند خودش را پیدا کند و مشکلات را برطرف کند. اگر در این زمینه مدیریت صحیحی وجود داشته باشد، صد در صد نتیجه مثبت خواهد بود و مشکل جدی پیدا نخواهیم کرد.
** واکنش تند بازار ارز
بازار ارز با انتشار این خبر پس از مدتها ثبات نسبی رقم 14 هزار و 400 تومانی را تجربه کرد، اما این رقم ماندگار نبود و این بازار به سرعت در مسیر کاهش قیمت قرار گرفت. با توجه به این مسائل برخی از کارشناسان این نوسان را مقطعی دانستند و معتقد بودند که جایی برای نگرانی نیست. وحید شقاقیشهری، کارشناس مسائل اقتصادی و استاد دانشگاه نیز تاثیر اقدامات سیاسی بر بازارهای اقتصادی را بررسی میکند و در اینباره به «ابتکار» میگوید: در ابتدا باید بگویم این موضوعی که به تازگی در مورد سپاه مطرح شده و دولت آمریکا آن را در زمره گروههای تروریستی قرار داده است، موضوع جدیدی نیست، چون آمریکا با طرح آن، عملاً قانون کاتسای تابستان سال 1396 را دوباره بستهبندی و با زبان دیگری اعلام کرده است.
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه میگوید: متاسفانه ما در کشور این موضوع را خیلی برجسته کردهایم که این خود یک راهبرد اشتباه بود و به نوعی در دام مکارانه آمریکاییها قرار گرفتهایم. قرار دادن سپاه در زمره گروههای تروریستی هیچ تاثیری بر اقتصاد کشور نداشته و نخواهد داشت. همانگونه که گفتم آمریکاییها در تابستان سال 1396 قانون کاتسا را که یک قانون داخلی آمریکا بود و وجه بینالمللی نداشت تصویب کردند. در این قانون اشاره شده بود که سپاه قدس در زمره گروههای تروریستی قرار دارد و به همین دلیل نیز در اردیبهشت ماه سال 1397، ولیالله سیف رئیسکل سابق بانک مرکزی با برچسب حمایت از گروههای تروریستی از سوی آمریکا مشمول تحریم شد بنابراین اگر قرار بود این تروریستی اعلام شدن سپاه بر اقتصاد تاثیرگذار باشد، در همان زمان تصویب قانون کاتسا یعنی در تابستان 1396 تاثیرگذار بود که اتفاقاً در همان زمان هم تاثیری بر وضعیت اقتصادی نگذاشت.
شقاقیشهری با اشاره به شایعه پراکنیهای داخلی و تاثیر منفی آن بر بازارهای اقتصادی میگوید: یک خبری پخش میشود و ما خودمان در داخل کشور به آن دامن میزنیم و در این شرایط مردم عادی تصور میکنند که اتفاق جدیدی در راه است. عامه مردم که از اصل ماجرا خبر ندارند پس طبیعی است که یک جو روانی به راه میاندازند. این التهابها ایجاد شده و با اینکه پایدار نخواهد بود اما روانه بازارهای مختلف میشود، همین التهاب و جو روانی در مبلغ بالایی دلار را افزایش داد و ما شاهد بودیم که حدود 700 تومان نرخ ارز افزایش پیدا کرد. متاسفانه ما به مسئله دامن میزنیم و رسانههای بیگانه هم از اوضاع پیش آمده استفاده میکنند.
وی میافزاید: من از زمان انتشار این خبر منتظر بودم که یک صاحبنظر بیاید و به روشنی برای همه بیان کند که این تصمیمات تاثیری بر اقتصاد نخواهد گذاشت و به نوعی خیال مردم را نسبت به این موضوع راحت کند. همانطور که اشاره کردم ما نباید التهابآفرینی کنیم زیرا ماحصل این التهابات این میشود که 700 تومان نرخ دلار بیمورد افزایش پیدا میکند و بعد از چند روز هم این مسئله فروکش میکند و فراموش میشود.
منبع: روزنامه ابتکار، 1398.01.22
گروه اطلاع سانی**2002**
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي روزنامه ابتكار سپاه ايران و آمريكا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۸۴۸۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت جمعگرا؛ مبنای اقتصاد دستوری
عصر ایران - دولت جمعگرا (collectivist state) به دولتی گفته میشود که سراسر زندگی اقتصادی را تحت کنترل خود درمیآورد. نمونۀ اعلای چنین دولتی، در کشورهای کمونیستی شکل گرفت. یعنی در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی.
مداخلۀ دولت جمعگرا در حیات اقتصادی جامعه، بسیار فراتر از مداخلات دولتهای توسعهگرا و سوسیال دموکراتیک میرود. این دو دولت اخیر، با هدف راهنمایی یا پشتیبانی کلی از اقتصاد خصوصی در زندگی اقتصادی مداخله میکنند. اما دولت جمعگرا در واقع اقتصاد را ملک طلق خودش میداند.
در شوروی و اروپای شرقی، دولتهای جمعگرا میکوشیدند سرمایهگذاری خصوصی را کلاً از بین ببرند و به جای آن، اقتصادهایی با برنامهریزی مرکزی، همراه با مدیریت شبکۀ وزارتخانههای اقتصادی و کمیتههای برنامهریزی برپا کنند.
بنابراین آنچه "اقتصاد دستوری" خوانده میشود، از راه سیستم برنامهریزی "مستقیم" سازمان یافته بود که در نهایت بالاترین ارگانهای حزب کمونیست آن را کنترل میکردند.
توجیه "جمعی کردن" دولت (یا لغو مالکیت خصوصی به سود نظام مالکیت اشتراکی یا عمومی)، از گرایش بنیادی سوسیالیسم به ارجحیت دادن مالکیت عمومی بر مالکیت خصوصی ناشی میشود؛ اما استفاده از دولت برای رسیدن به این هدف، بیش از آنکه ناشی از نوشتههای مارکس و انگلس باشد، محصول تلقی مثبت از "قدرت دولت" است.
مارکس و انگلس "ملی کردن" را رد نکرده بودند. بویژه انگلس معتقد بود که در دورۀ "دیکتاتوری پرولتاریا" کنترل دولت تا کارخانهها، بانکها، ترابری و مانند آنها گسترش مییابد. با این حال این دو اندیشمند کمونیست تصور میکردند که دولت پرولتری کاملا موقت خواهد بود و همین که اختلاف طبقاتی از بین برود، این دولت نیز رو به فرسایش خواهد گذاشت.
اما دولت جمعگرای شوروی همیشگی و دارای قدرتی فزاینده و بوروکراتیک شد. در زمان حکمرانی استالین، سوسیالیسم به طور کامل با دولتگرایی مترادف شد و پیشرفت سوسیالیسم در گسترش مسئولیتها و اختیارات سازمان و تشکیلات دولتی بازتاب یافت.
دولتگرایی یا statism که در ایران به "اتاتیسم" مشهور شده، یعنی اعتقاد به اینکه دخالت دولت مناسبترین وسیلۀ رفع دشواریهای سیاسی یا پدیدآوردن توسعۀ اقتصادی و اجتماعی است. ایمانی ژرف و شاید تردیدناپذیر به دولت، به منزلۀ سازوکاری که با آن اقدام جمعی را میتوان سازماندهی کرد و به هدفهای مشترک دست یافت. زیربنای این دیدگاه را تشکیل میدهد.
دولت آرمانی اخلاقی، وسیلهای در خدمت ارادۀ عمومی تلقی میشود. دولتگرایی یا استاتیسم کاملا در نقطۀ مقابل آنارشیسم است. در آنارشیسم فرض بر این است که انسانها در غیاب منبع اقتداری به نام دولت نیز میتوانند همکاری جمعی مطلوبی داشته باشند و به زندگی خودشان سامان دهند. اما دولتگرایی مخالف چنین ایدهای است.
دولتگرایی در سیاستهای حکومت که زندگی اقتصادی را تنظیم و کنترل میکند به روشنی دیده میشود. این سیاستها از ملی کردنِ گزینشی و مدیریت اقتصادی (که گاه هدایت خوانده میشود) گرفته تا کورپوراتیسم (در هر دو شکل لیبرالی و فاشیستی) و جمعگرایی به شیوۀ شوروی را در بر میگیرد.
جمعگرایی در واقع حد اعلای دولتگرایی است. در مارکسیسم، چنانکه گفتیم، دولتگرایی ناشی از نگاه مثبت به دولت بود؛ نگاهی که مارکس و انگلس نداشتند. مارکس اصولا دولت را همانند دین و سرمایه، پدیدهای منفی میدانست که نهایتا باید از بین برود. غایت اندیشۀ مارکس، سرشتی آنارشیستی داشت چراکه بیدولتی را تجویز میکرد.
اما مارکسیستهایی که توانستند حکومت تشکیل دهند، نه تنها دولت را از بین نبردند، بلکه دولتهایی فراگیر یا توتالیتر تشکیل دادند که بر همۀ حوزههای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه سلطۀ کمنظیری داشت؛ سلطهای که در تاریخ بشر فقط در نازیسم و تا حدی هم کاتولیسیسم عصر قرون وسطی مشاهده شده. بنابراین collectivism یا جمعگرایی در قبال نهاد دولت را میتوان راهی به سوی توتالیتاریسم نیز دانست.
در زندگی شخصی و اجتماعی (و نه در مقام تعیین ماهیت دولت)، جمعگرایی البته در برابر فردگرایی قرار میگیرد و لزوما پدیدهای منفی نیست. یعنی در بسیاری از موارد، جمعگرایی بر فردگرایی ارجحیت پیدا میکند و اصولا زمینهساز همکاری بین افراد است. بنابراین جمعگرایی اگر رقمزنندۀ ماهیت و کیفیت دولت نباشد، پدیدهای مذموم نیست.
دولتهای جمعگرا اگرچه مارکسیست بودند ولی برخلاف نظر مارکس، محصول خوشبینی به نهاد دولت بودند. ضمنا این دولتها برخلاف غایت اندیشۀ مارکس، خودشان را نهادی موقت و نهایتا زائد در زندگی بشر نمیدانستند؛ چراکه اصولا با این فرض تاسیس و فربه شده بودند که بهترین نوع همکاری جمعی انسانها تحت کنترل و هدایت دولت امکانپذیر است.
با چنین نگاهی به نهاد دولت، دلیلی برای اعتقاد به اضمحلال و انحلال نهاد دولت به عنوان نشانۀ سعادت و آزادی انسان وجود ندارد و دولت نه تنها شر ضروری نیست، بلکه خیر ضروری است.
کانال عصر ایران در تلگرام