درخشش هنر بر بستر حقیقت گرایی و همبستگی در استان یزد/همه هنرمندان استان زیر یک سقف و برای تجلی هنری که به دنبال حقیقت است تلاش کنند
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۹۰۰۱۵
به گزارش خبرگزاری برنا از یزد، آیین تجلیل از هنرمندان برگزیده سال 97، معرفی چهره برتر هنر اتقلاب در استان یزد و تجلیل از پیشکسوتان عرصه هنر و ادبیات چهل سال گذشته،همراه با رونمایی از شش کتاب شعر، با حضور" محمد علی طالبی" و یادبود هنرمند شهید «سیدجلیل ساداتی» در سالن برق منطقه ای شهید عباسپور یزد برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استانداریزد در این مراسم با تبریک اعیاد شعبانیه عنوان کرد:جای چنین برنامه ها و مراسم هایی که هنرمندان را در رشته های مختلف گرد هم آوَرَد و از برترین ها تجلیل کند در استان خالی بود و امروز به مناسبت هفته هنر انقلابی این اتفاق با نام و یاد شهدای بزرگواری که هنرمندان و هنردوستان یاد و خاطره آن ها را گرامی می دارند،تحقق یافت.
«محمدعلی طالبی» افزود: اقدام نیکوییست که این مراسم به نام و یاد شهید آوینی که در جامعه و به ویژه در نگاه هنرمندان جایگاه برجسته ای دارند و شهید ساداتی که از شهدای هنرمند استان بوده نامگذاری شده است.
"طالبی" خاطرنشان کرد:لازم است که در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب وضعیت هنر را مورد ارزیابی دقیق قرار دهیم و پستی ها و بلندی هایی که هنر کشور در این دوران طی کرده را بررسی و برای مسیر آینده برنامه ریزی کنیم.
وی گفت:کشور به مدد هنرمندان در رشته های مختلف توانست افتخارات بسیار زیادی را به دست آوَرَد و در استان یزد نیز به واسطه فضای بسیار خوب و سالمی که برای رشد هنر فراهم آمده،شاهد جوشش هنر در رشته های مختلف بوده ایم.
عالی ترین مقام اجرایی استان ادامه داد: مهم ترین ظرفیتی که انقلاب برای هنر فراهم کرد، ایجاد بسترهایی برای رشد هنر در همه اقشار جامعه بود و هم اکنون نیز شاهدیم که هنر از محدود شدن به قشری خاص فاصله گرفته و وارد زندگی اقشار مختلف جامعه شده است.
"طالبی" افزود: با توجه به این ظرفیت مهم ، بسیاری از هنرمندان توانستند فضای کشور و جامعه را عرصه هنرمندی خود کنند و آثار بسیار خوبی را خلق نمایند که در معرض دید و قضاوت مردم قرار گیرد و به شکلی اثرگذار، ایفاء نقش نماید.
استاندار یزد یادآور شد: امیدواریم به نام هنر انقلابی همه هنرمندان استان زیر یک سقف و برای تجلی هنری که به دنبال حقیقت است تلاش کنند و چه خوب است که در این مراسم، به جای خط کشی بین افراد و تقسیم به انقلابی و غیر انقلابی به تعریف هنر، با نگاه اصالت و حقیقت پرداخته شده است.
طالبی در پایان با ابراز امیدواری برای موفقیت روزافزون هنرمندان استان عنوان کرد: هرگاه فضا برای فعالیت همه هنرمندان فراهم و زمینه برای همگرایی،همبستگی، همراهی و رقابت سالم و سازنده در بین جامعه هنری وجود داشته باشد، ماحصل چنین رقابتی رشد هنر ورزی در استان و خلق آثار فاخر و ماندگار در سطح ملی و بین المللی خواهد بود.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ادبیات انقلاب رشد شعر یزد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۹۰۰۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام