جهیزیه پربرکت عروس آق قلائی!
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۱۶۶۷۶
به گزارش «تابناک»، غلامرضا بنیاسدی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
ان مع السر یسرا، وعده حضرت خداوند است که بارها و بارها، به تجربه نشستهایم و به ایمانی مضاعف برخاستهایم. آخرین مورد را میتوان در همین حادثه سیل دید که در اوج تلخ کامی، حلاوت شهد را میچکاند. حلاوتی که شاید به اندازه تلخیها به چشم نیاید اما قطعا اگر از آن بیشتر نباشد، کمتر هم نخواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما جلوههای زیبا گاه دقیقا از میان حادثه مثل گل شکوفا میشود و آدمی را به وجد میآورد مثل ماجرای آن نو عروس آق قلایی که "رادیو ایران" روایت میکرد؛ نوعروس از طبقات ضعیف بود و با هزار زحمت، جهیزیهاش را آماده کردند تا به خانه بخت برود اما سیل آمد و همان جهیزیه را برد. همانی که با هزار مشقت فراهم شده بود. خبر که به گوش خیرین رسید، نگذاشتند مشقت این خانواده چند برابر شود برای تهیه مجدد جهیزیه که با این گرانیها قیمتی چند برابر داشت. نگذاشتند عروسی به تعویق بیفتد به خاطرهای ناخوش تبدیل شود. آنان، جهیزیه را فراهم کردند و در اختیار عروس گذاشتند تا عروسی برپا شود و شادی، پا به کوچههای غم زده، بگذارد. اما این بار نوبت نوعروس بود که اعجاز مهربانی را کامل کند. او اول جهیزیه را به همشهریان سیل زدهاش بخشید و بعد به خانه بخت رفت!
این رفتار بسیار زیبا را در قرآن، ذیل آیه شریفه 92 سوره آل عمران میتوان خواند که میفرماید: "لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّالله بِهِ عَلیمٌ" به این معنای زندگی ساز که؛ "هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمیرسید مگر این که از آن چه دوست میدارید، (در راه خدا) انفاق کنید؛ و آنچه انفاق میکنید، خداوند از آن آگاه است." این عروس و داماد هم در عین نیازمندی، شکوه استغنای مؤمنانه را نشان دادند و از آنچه "دوست دارند" که همه آنچه خود نیاز دارند را در راه خدا به همشهریان خود بخشیدند و قطعا خداوند کریم و جواد، پاسخ این بخشایش را با بخشندگی مضاعف جواب خواهد فرمود. از یک شهر حادثه زده دیگر هم گزارش میخواند رادیو که عروس و داماد از میهمانان مجلس خود خواستهاند تا به جای کادو، وجه آن را به حساب هلال احمر واریز و رسید آن را بیاورند تا عروس و داماد، از آن آلبومی خاطره انگیز بسازند که به روزگاران بماند و بیانگر مهربانی مردمان این دیار باشد. کسی چه میداند، شاید کسی آمد و با همت عالی این آلبوم را هم خرید در روزگاری که گروهی دیگر نیاز به یاری داشته باشند.
در خبرها از دانشآموزان هم فراوان خواندیم که عیدیهای خود را هدیه کردند تا بهای لبخندی شود که بر لب همسالانشان مینشیند بعد از این که بسیار گریستهاند. آن جهیزیه پر برکت که زندگی را در چند خانه جریان داد و آن بهای کادوهای عروسی و این هدیهها نماد ظهور "یسر" است در "عسر" طاقت سوز که صبح مهربانی را طلوعی تازه است در "عصر همدلی". این هم خوانشی تازه است از بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش، زیک گوهرند. پس باکمان نیست اگر دردی بیاید که درمان هم خواهد آمد که ایران را روزگار بعد از این شیرین خواهد بود. انشاءالله
منبع: تابناک
کلیدواژه: سیل سیلاب سیل زدگان بخشش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۱۶۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند. یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900022