تداوم درگیریهای نظامی در لیبی؛ حفتر به دنبال کسب حمایتهای نظامی منطقهای
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۳۲۷۳۴
نیروهای وابسته به خلیفه حفتر، دولت وفاق ملی این کشور را متهم کرد که از موشکهای گراد برای حمله به غیر نظامیان در طرابلس پایتخت لیبی استفاده کرده است. ۲۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۴ بین الملل آسیای غربی نظرات - اخبار بین الملل - به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، خلیفة العبیدی مدیر دفتر تبلیغاتی فرماندهی کل نیروهای مسلح لیبی امروز دوشنبه اعلام کرد که شبه نظامیان وابسته به دولت وفاق اقدام به شلیک موشکهای گراد به طرابلس پایتخت لیبی کردند و افراد غیر نظامی را در مناطق مختلف شهر هدف قرار دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
العبیدی در این اظهارات تاکید کرد که شبه نظامیان غنیوة وابسته به دولت وفاق ملی در اردگاه حمزة در مسیر فرودگاه متمرکز شدهاند و از مدتی پیش اقدام به شلیک موشکهای گراد به سمت بلندیهای الهضبة و حی الاکواخ و ساختمانهای حی الزهور کردهاند.
وی تاکید کرد که این سناریو تکرار سناریوی جنگی با تیپ هفتم در سپتامبر گذشته است که در آن زمان نیز چنین اقداماتی با هدف بسیج افکار عمومی ضد نیروهای مسلح عربی در لیبی انجام شد.
فرماندهی کل نیروهای مسلح لیبی به ریاست خلیفه حفتر در روز چهارم ماه جاری میلادی عملیات خود را برای آنچه از بین بردن تروریسم در پایتخت لیبی خواند، آغاز کرد. این در حالی است که در طرابلس دولت وفاق ملی به ریاست فایز سراج روی کار است که از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته میشود.
جدیدترین اخبار لیبی|دولت وفاق: "حفتر" راه را برای حرکت داعش به غرب باز کردتبعات نظامی و سیاسی عملیات حفتر در لیبی
حفتر با استقبال برخی کشورهای منطقهای از جمله عربستان، امارات و مصر سعی کرد خود را به عنوان یک جریان رسمی به دیگران تحمیل کند. این در حالی بود که دولت وفاق ملی در این کشور مخالف تحرکات نظامی و سیاسی حفتر بود.
حفتر دور جدید عملیات نظامی خود را با تحت کنترل گرفتن سبها و تراغن و ام الارانب از ژانویه گذشته آغاز کرد و با وجود این که با مقاومت شدید در مرزق پایتخت قبیله التو مواجه شد، اما توانست طرحهای توسعه طلبانه خود را پیش ببرد.غرب لیبی اما مخالف پروژههای توسعه طلبانه حفتر است و گروه های شبه نظامی مستقر در این مناطق رویکرد مشترکی در مخالفت با جریان های هوادار حفتر دارند.
سرهنگ محمد القنیدی مسئول دستگاه اطلاعات نظامی نیروهای البنیان المرصوص وابسته به دولت وفاق ملی لیبی اخیرا اعلام کرد که امارات، عربستان سعودی و مصر از پیشروی نیروهای حفتر به سمت طرابلس حمایت میکنند.
القنیدی در مصاحبه با وبگاه الخلیج آنلاین گفت که این سه کشور از خلیفه حفتر فرمانده شبهنظامیان الکرامه با هدف به وجود آوردن السیسی جدید در لیبی حمایت میکنند.
وی افزود که حفتر از پول و سلاح کافی برای مقابله با نیروهای البنیان المرصوص و ارتش وابسته به دولت وفاق ملی برخوردار نیست و این تحرکات آنها پس از سفر اخیر حفتر به عربستان سعودی آغاز شد.
این سرهنگ لیبی همچنین تصریح کرد که ریاض به حفتر برای پیشروی به سمت طرابلس چراغ سبز داده و از او برای سیطره بر این منطقه حمایت مالی به عمل میآورد.
القنیدی در ادامه اشاره کرد که امارات و مصر نیز حفتر را به سلاح و تجهیزات سنگین مجهز میکنند و ما اطلاعات موثقی درباره وجود سلاحهای اماراتی و مصری در میان نیروهای حفتر داریم و گذشته از آن حفتر از شبهنظامیان چاد و معارضان سودانی نیز کمک گرفته است.
در دیدار حفتر و السیسی چه گذشت؟نقش عربستان در حمله "حفتر" به طرابلس
انتهای پیام/
R36346/P/S8,90/CT10منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۳۲۷۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد
به گزارش «تابناک»، در همین زمینه، روزنامه «شرق» در گفتوگویی با عبدالمحمد طاهری سعی کرده است جنبههای این اقدام و در کل مناسبات مرزی ایران و افغانستان در دوره حکومت طالبان را به شکل دقیقتر کنکاش کند. آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گپوگفت با اولین مستشار و رایزن فرهنگی وزارت امور خارجه ایران در وزارت معارف افغانستان است که در کارنامه دیپلماتیک خود علاوه بر کارداری ایران، سابقه مشاور سیاسی برخی چهرههای افغانستان نظیر محمد حنیف اتمر، وزیر امور خارجه سابق افغانستان را هم دارد.
جناب طاهری پنجشنبه هفته گذشته شاهد دستگیری تعدادی از مرزبانان ایرانی بودیم که به نظر میرسد با ورود اشتباهی آنان به خاک افغانستان رخ داد و ساعاتی بعد هم آزاد شدند. جدای از این نکته، شما روند درگیری و دستگیری مرزی بین ایران و افغانستان از زمان روی کار آمدن حکومت دوم طالبان را چگونه میبینید؟
اتفاقا نکته همینجاست که اگر موضوع صرفا ورود اشتباهی و غیرعمدی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان بود، دستگیری آنها از طرف طالبان میتواند یک واکنش طبیعی جلوه کند؛ کمااینکه در دیگر نقاط مرزی امکان وقوع آن وجود دارد. اما مسئله اساسی اینجاست که در بازه زمانی سهسالهای که از روی کار آمدن حکومت دوم طالبان میگذرد، به نظر میرسد هم شدت درگیریها با مرزبانان ایرانی و هم تعداد دفعات دستگیری مرزبانان کشور رو به افزایش است؛ تا جایی که اکنون خبرهایی دال بر این وجود دارد که وزارت کشور و هنگ مرزبانی ایران موضوع ایجاد دیوار مرزی را به شکل جدیتر در دستور کار خود قرار دادهاند. هرچند به نظر میرسد در وهله اول این دیوار مرزی با هدف توقف در رفتوآمد مهاجران غیرقانونی به داخل خاک ایران، ترددنداشتن گروههای تروریستی و باندهای قاچاق مواد مخدر در مرز است، اما نمیتوان شدت و وسعت درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایرانی را هم یکی از عوامل مهم در تغییر نگاه تهران به حوزه مرزداری با افغانستان ندانست.
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا از این جنبه قابلیت ارزیابی دارد یا حضرتعالی ابعاد تحلیلی دیگری را متصور هستید؟
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا یک جنبه ندارد. جنبه مهمتر دیگر این است که ثابت شد طالبان فارغ از قرائتهای ایدئولوژیک تندروانه خود که میتواند یک تهدید امنیتی باشد، مشخصا در موضوع سرزمینهای ایران پشت دیوار مرزی حاضر به همکاری با ایران نخواهد بود. به بیان دیگر ایندست رفتارها نشان از سختگیری طالبان دارد و همزمان با آن مؤیدی بر آن است که طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی و مرزداری را ملاک عمل و رفتار خود قرار نمیدهد و کوچکترین توجهی هم به قراردادهای فیمابین برای ترسیم مرز دو کشور ندارد.
پس به باور شما امکان تداوم و تشدید درگیریهای مرزی و همچنین احتمال درگیری مرزبانان وجود دارد؟
بدون شک چنین است. این یک چیز طبیعی است و در همه مرزها روی میدهد؛ اما موضوع مرز ایران و افغانستان از زمان طالبان فرق دارد.
چه فرقی؟
فرق اصلی به سایه سنگین نگاههای رادیکال ایدئولوژیک طالبان و خوانشهای تند ناسیونالیستی آنان بازمیگردد؛ بنابراین اساسا نیروهای مرزبانی افغانستان که همان نیروهای طالبان هستند، نیروهای آموزشدیدهای نیستند که بخواهند حرفهای رفتار کنند، بلکه بر مبنای خوانشهای ایدئولوژیک و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی خود به مسائل مرزی و سرزمینی نگاه میکنند. درحالیکه با توجه به حساسیت موضوع مرزبانی و مرزداری و همچنین حوزه امنیتی مربوط به حوزه هنگ مرزی باید مرزبانان افغانستان یا مشخصا نیروهای طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری تجربیات لازم را ببینند که خدای ناکرده از تکرار این اتفاقات جلوگیری شود یا از وقوع حوادث تلختر پیشگیری کرد. کسی نمیتواند تضمین بدهد که در درگیریهای پیشروی احتمالی یا بروز خطای سهوی مرزبانان ما که کاملا طبیعی است، شدت تنش تا چه حد بالا خواهد رفت و آیا خدای ناکرده این تنشها کشته یا زخمی به دنبال خواهد داشت یا نه؟ اینجاست که وزارت امور خارجه، وزارت کشور و همچنین هنگ مرزی جمهوری اسلامی ایران باید به شکل جدی، صریح و بدون پرده، طالبان را وادار کند در موضوع مشخص مرزبانی و مرزداری یا به قوانین و مقررات پایبند باشد یا آموزشهای لازم را دراینباره ببیند که بداند اختلافات مرزی باید چگونه اداره شود. نمیتوان با نگاههای شعاری، احساسی و ایدئولوژیک پشتونی به مرزداری پرداخت؛ چون این نوع نگاههای تندروانه که متأسفانه با نگاههای ایدئولوژیک هم درآمیخته است، خودبهخود زمینهای برای هرگونه درگیری و تنش ناخواسته خواهد بود.
مسئله خطرناکتر اینجاست که چون نیروهای طالبان با همان نگاه ایدئولوژیک تندروانه و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی به مرزبانی و مرزداری نگاه میکنند، هرگونه تردد یا ورود سهوی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان را با نگاه امنیتی و تلاش برای برهمزدن حاکمیت طالبان تحلیل میکنند که میتواند به یک واکنش و برخورد سخت طالبها منجر شود. شاید در اتفاق پنجشنبه گذشته با یک مذاکره، شش مرزبان در کمال صحت و سلامت به کشور بازگشتند، اما نمیتوان این یقین را حاصل کرد که در صورت بروز اتفاقات مشابه، درگیریها بیشتر نشود. ما تجربه تلخ درگیریهای مرزی طالبان افغانستان با نیروهای مرزی پاکستان در همین سه سال اخیر را فراموش نکردهایم که کماکان ادامه دارد و حتی تشدید هم پیدا کرده است. پس این موضوع اصلا چیزی ساده و طبیعی نیست که بخواهیم از کنار آن و بدون حساسیت رد شویم. من معتقدم طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری با سوءنیت رفتار و برخورد میکند و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود تا این رویه به عادت طالبان تبدیل نشود که هر زمان و هر جا که دلش خواست، با سلیقه خود عمل کند. مرزبانی و مرزداری قاعده و قانون دارد و طالبان هم باید به آن تمکین کند؛ در غیر این صورت سنگ روی سنگ بند نمیشود.