مهریه سنگین ضامن خوشبختی است؟
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۶۱۲۴۰
مهریه سنت و رسم قدیمی که مثال "کی داده کی گرفته" همواره برای آن به کار برده می شد و در چند سال اخیر به معضلی بزرگ تبدیل شده است. ناطقان: همیشه هنگامی که صحبت از ازدواج میشود، همه یاد مراسم شاد و باشکوهی میافتند که در آن دختر و پسر برای آغاز زندگی مشترک خود راهی خانه بخت میشوند. اما امروزه همین مراسم تبدیل به سد نیرومندی شده است که خیلی از جوانان حتی رغبت نمیکنند به سمت آن قدم بردارند و خانواده مستقل خود را تشکیل دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ورود به گود با اندیشه «چه کسی داده و چه کسی گرفته؟»
با افزایش سرسام آور قیمت سکه، پذیرفتن مهریه بالا از سمت خانواده پسر نوعی خودزنی محسوب میشود. چون ابتدا با اندیشه چه کسی داده و چه کسی گرفته است وارد گود میشوند و بعد از ورود به زندگی مشترک و اختلافهای پس از آن متوجه مخمصهای میشوند که در آن گیر افتادهاند و برای آنها تنها پشیمانی است که به جا میماند. در صورتی که اگر خانواده دختر مهریهای معقولتر در نظر بگیرند یا پسران با توجه به بودجه خود تن به مهریه بدهند، چنین اتفاقاتی را شاهد نخواهیم بود.
مهریه بالا؛ اهرم فشاری برای داماد!
اگر غرض از مهریه بالا حفظ کانون خانواده یا اهرم فشاری برای داماد باشد، باید گفت: اندیشهای کاملاً اشتباه است، چراکه چه بسیار زوجهایی که با مهریه بالا و حتی عجیب و غریب نتوانستهاند شادی، خوشبختی و تداوم زندگی خود را تضمین کنند. البته غرض این نیست که دختران در این مورد احساسی و شتابزده عمل کنند و بدون شناخت کافی از طرف مقابل بدون هیچ مهریهای به ازدواج رضایت دهند.
تهیه جهیزیههای سنگین
مسئله دیگر در شروع زندگی مشترک تهیه جهیزیه رنگین و سنگین از سوی والدین دختر است که روز به روز بر تعداد وسایل در این لیست اضافه میشود و هزینهای مافوق تصور بر دوش خانواده دختر قرار میدهد. اگر بخواهیم صادقانه و بیطرفانه به این موضوع نگاه کنیم چه لزومی دارد که خانواده دختر زیر بار چنین هزینهای برود؟ وقتی دو جوان که در ابتدای راه هستند و میتوانند برای ساخت زندگی خود تلاش کنند چرا باید خانهای را آماده و بدون هیچ کم و کاستی تحویل بگیرند؟
در نظر بگیرید در خانوادهای سه دختر دم بخت وجود دارد. سرپرست خانواده چگونه میتواند از پس این هزینه هنگفت بر آید؟ هم از نظر اخلاقی و هم از نظر قانونی به خانواده دختر در این مورد اجحاف میشود، چراکه در این لیست بلند بالا بسیاری از وسایل نه تنها ضروری نیستند بلکه به ندرت استفاده خواهند شد و فقط هزینهای را تحمیل کرده است.
جهیزیه یا معامله؟
نکته غم انگیز ماجرا اینجاست که قضیه جهیزیه و مراسم عروسی به نوعی معامله تبدیل میشود، به طوری که خانواده دختر جهیزیه سنگین میدهد و در عوض داماد مراسم عروسی مفصل تری میگیرد. یعنی سطحیترین نگاهی که میتوان به ازدواج داشت. خود مراسم عروسی هم مانند کابوسی است که خیلی از پسران را میترساند.
تصورکنید دختری که دوست ندارد از هیچ یک از موارد عروسی کم کند و از هر چیزی بهترین را میخواهد، بهترین آرایشگاه، بهترین آتلیه، بهترین کلیپ عروسی، بهترین تالار و ...انگار رقابتی است که هیچ کس نمیخواهد از دیگری کم بیاورد و حذف هر کدام برای آنها افت دارد. واقعاً چه لزومی دارد برای چند ساعت چنین سرمایهای را صرف کرد. درست است که این مراسم فقط یک بار در عمر اتفاق میافتد، اما آیا حقیقتاً ارزش چنین هزینهای را دارد؟ در صورتی که میتوان با هزینهای کمتر و مراسمی جمع و جورتر هم از هزینهها کم کرد و هم از خستگی و بدو بدوهای نزدیک مراسم کاست.
خوشبختانه به تازگی شاهد این هستیم که زوجین به این نتیجه رسیدهاند و ترجیح میدهند این هزینه را در قسمتهای دیگری از زندگی خود صرف کنند. هنگامی که به مراسم ازدواج در خیلی از کشورهای دیگر نگاه میکنیم مراسم تنها با حضور نزدیکان و تعدادی از دوستان و در نهایت سادگی انجام میگیرد و از لباسها و آرایشها و غذاهای آنچنانی خبری نیست. اما در کشور ما مراسم مانند یک مسابقه است و چشم و همچشمی بیداد میکند. حتی بدتر از آن در مراسمی جهیزیه عروس را در معرض نمایش میگذارند و با دعوت فامیل آنها را به قضاوت مینشانند و خود صاحب مراسم با فخر و غرور جهیزیه را نشان میدهد، غافل از اینکه دلیلی ندارد داشتههایمان را به معرض نمایش بگذاریم، چراکه به صورت خودخواسته به این رسم غلط دامن میزنیم و آن را ادامه میدهیم.
از مسائل مهم ازدواج دور شده و به فرعیات چسبیدهایم!
اگر بخواهیم به ذات ازدواج نگاه کنیم، باید بدانیم ازدواج باعث تکامل دو انسان میشود و آنها را به رشد و آرامش میرساند. اما در بیشتر اوقات تشریفات زمینهساز اختلاف زوجین شده و همین کینههای اول کار باعث میشود در دعواهای زوجین همیشه به صورت سریالی تکرار شود.
متأسفانه ما از مسائل مهم ازدواج دور شدهایم و به فرعیات چسبیدهایم. کدامیک از زوجین به جای پرسوجو درباره بهترین آرایشگاه به دنبال مشاوری برای آموختن مهارتهای زندگی میگردد؟ چه تعداد از زوجین دنبال مشاوره ازدواج میروند تا به شناخت بهتری از خود و طرف مقابل برسند؟ چه تعداد از جوانها چشم به روی تشریفات میبندند و با درک طرف مقابل به ازدواج آسان تن میدهند؟
همین چشم بستن روی تشریفات و مراسم پر خرج نشاندهنده بلوغ فکری آنهاست. اینکه به جای فکر کردن به حرف مردم و قرار گرفتن در یک چرخه رقابتی بیپایان به شروع زندگی مشترک فکر میکنند و اینقدر اهداف ارزشمند دیگری دارند که چنین خواستههایی خیلی ظاهری و سطحی به نظر میرسند.
تضمین سلامت جسم و روان جامعه با ازدواج
کاملاً روشن است که وضعیت اقتصادی نقش بسزایی در تشکیل خانواده و نظر مثبت خانواه دختر دارد، اما مهمتر از آن ظرفیت دو طرف به ویژه پسر برای درآمدزایی در آینده است. برای مثال ممکن است پسری در حال حاضر درآمد زیادی نداشته باشد، اما کاملاً مشخص است که در آینده میتواند با تلاش و انگیزه زیاد به درآمد خوبی دست پیدا کند، پس همین بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است و با حمایت خانوادهها میتوان مسیر ازدواج آنها را تسهیل کرد.
در نهایت باید گفت: تسهیل ازدواج و کم کردن از تشریفات باید به نوعی سبک زندگی تبدیل شود و خانوادهها از آن استقبال کنند. چون ازدواج به عنوان نوعی پیوند مقدس از بسیاری مفاسد جلوگیری میکند و باعث تضمین سلامت جامعه میشود. منبع: باشگاه خبرنگاران برچسب ها: مهریه سنگین ، خوشبختی ، ضامن
منبع: ناطقان
کلیدواژه: مهریه سنگین خوشبختی ضامن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۶۱۲۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط افرادی که در خانوادهای سمی بزرگ شدهاند این ۷ مورد را درک میکنند
نحوه بزرگ شدن شما تا بزرگسالی، چه خوب و چه بد، بر رفتارتان تأثیر میگذارد تجربیات مخرب اولیه زندگی زخمهای عاطفی ماندگاری از خود به جای میگذارند.
آنها اغلب روابط شما را به گونهای تحت تاثیر خود قرار میدهند که درک آن دشوار است.
در ادامه، به بررسی ۷ چیز در زندگی میپردازیم که طبق اصول روانشناسی، افرادی که در خانوادهای با روابط سمی بزرگ شده اند درکشان میکنند.
۱) زندگی در تنش مداوم
بزرگ شدن در یک خانواده سمی میتواند به معنای زندگی در یک تنش دائمی باشد. هرگز نمیدانید که درگیری بعدی چه زمانی رخ خواهد داد روانشناسان خاطرنشان میکنند که اعضای سمی خانواده ممکن است معتاد به درگیریهای مداوم باشند در نتیجه، آنها از نظر احساسی بیش از حد واکنش نشان داده و در جمع یا در فضای خصوصی عصبانیتشان را نشان میدهند.
بزرگ شدن در چنین محیط ناآرامی مانند حرکت در میدان مین بوده که در آن هر قدم مملو از خطر است از لحظهای که از خواب بیدار میشوید، تا زمانی که به رختخواب میروید، یک حس تنش وجود دارد؛ مانند طوفانی که در حال وقوع است.
شما در چنین شرایطی مجبور هستید که همیشه رفتارها و سخنان خود را بررسی کنید و هرگز نمیدانید که یک نظر ظاهراً بی ضرر چه زمانی طوفانی را برمی انگیزد این حالت حتی پس از مستقل شدن به سختی از بین میرود.
۲) احساس میکنید که در افت و خیز احساسی هستید
اعضای سمی خانواده همیشه در آستانه انفجار نیستند گاهی اوقات، آنها آرام، دوستداشتنی و خوب به نظر میرسند. درست پیش از اینکه بدون هیچ هشداری وارد حالت سمی خود شوند.
این دقیقاً همان چیزی است که باعث میشود احساس کنید که انگار در یک ترن هوایی احساسی هستید درست زمانی که فکر میکنید در امانید، یک طغیان شما را به قلمروی دلواپسی پرتاب میکند این تغییرات سریع خلق و خو باعث ایجاد حس بی ثباتی میشوند.
بچههایی که در چنین شرایطی بزرگ میشوند و نمیدانند که چه چیزی انتظارشان را میکشد، ممکن است دچار اضطراب شده و دائماً خود را برای حمله عاطفی بعدی آماده کنند.
۳) مراقبت از دیگران
کودکان در خانوادههای سمی ممکن است خود را در نقشهایی بیابند که معمولاً برای بزرگسالان تعریف شده اند؛ مانند نقش مراقب، این امر آنها را وادار میکند که خیلی سریع بزرگ شوند و کودکی و معصومیت آنها را میرباید.
بر اساس اصول روانشناسی، اگر مجبور باشید از همان ابتدا نقش مراقب را بازی کنید، این احتمال وجود دارد که هویت خود را با انجام کارهایی برای دیگران پیوند دهید.
در حالی که کمک کردن خوب است، با داشتن چنین ذهنیتی این کار را بیش از حد و بدون تعیین مرزهای سالم و توجه به نیازهای خود انجام میدهید.
در این صورت، عزت نفس شما آسیب میبیند. به خصوص اگر این باور را داشته باشید که تنها در صورتی شایسته عشق و احترام هستید که بتوانید به دیگران کمک کنید.
۴) عزت نفس پایین
افرادی که در خانوادههای سمی بزرگ شده اند، اغلب در دوره بزرگسالی با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم میکنند اگر در دوران کودکی خود مجبور بودید که با انتقادات بی وقفه کنار بیایید، همان افرادی که باید به شما عشق بیقید و شرط میدادند، باعث شدند که احساس بی ارزشی کنید.
هنگامی که متقاعد شدید بی ارزش هستید، از بین بردن این باور دشوار است. حتی در موقعیتهایی که به طور عینی موفق هستید، ممکن است دچار احساس بی کفایتی و شرم شوید.
بنابراین، اهداف بزرگ تری را برای خود تعیین کرده و اگر نتوانستید به آنها دست یابید، خودتان را سرزنش میکنید.
۵) کمالگرایی
فرزندان خانوادههای سمی میتوانند دچار کمالگرایی شوند. شاید پدر و مادرتان اشتباهات شما را به عنوان یک نقص، به جای بخشی از زندگی عادی تلقی میکردند.
بنابراین، ممکن است این رفتار باعث شده باشد که شما در دوره بزرگسالی فکر کنید که باید از اشتباهات به هر قیمتی اجتناب کرد و تلاش برای کمالگرایی یک هنجار است؛ نه یک استثنا.
تمایل به کمالگرایی همچنین میتواند ناشی از نیاز به کسب تایید یا اجتناب از انتقاد در یک محیط خانوادگی سمی باشد که در درازمدت باعث استرس مزمن و نارضایتی از زندگی خواهد شد.
۶) سرکوب احساسات
محیطهای سرکوبکننده عاطفی در دوران کودکی، بیان آشکار احساسات را برای افراد چالشبرانگیز میکنند.
روانشناسان خاطرنشان کرده اند که سرکوب احساسات یک راهبرد معمول مقابلهای است که توسط اعضای خانوادههای سمی استفاده میشود.
کودکان در چنین خانوادههایی این باور را دارند که ابراز احساسات میتواند منجر به نادیده گرفته شدن یا حتی خشونت و شرمندگی شود؛ بنابراین آنها احساسات خود را سرکوب میکنند که باعث میشود ایجاد روابط عمیق در دوره بزرگسالی چالشبرانگیزتر شود.
اگر نتوانید به طرف مقابل بگویید که واقعاً چه احساسی دارید، چگونه میتوانید به او نزدیک شوید؟
۷) مکانیسمهای مقابلهای ناسالم
بزرگ شدن در یک شرایط سمی میتواند باعث شود مکانیسمهای مقابلهای دیگری در شما شکل گیرند:
کنارهگیری از تعاملات اجتماعی به عنوان راهی برای محافظت از خود در برابر رنجهای عاطفی بیشتر
سوء مصرف مواد مخدر برای از بین بردن درد عاطفی یا مقابله با استرس
انجام رفتارهای خودآزاری در تلاش برای مقابله با احساسات طاقتفرسا یا به دست آوردن حس کنترل
صرف زمان بیش از حد در شبکههای اجتماعی یا خیالبافی به عنوان وسیلهای برای فرار از واقعیتهای زندگی ناکارآمد خانوادگی
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها