حاشیههای افتتاح یک مسجد لاکچری در تهران/ ایران مال چگونه خود را تطهیر میکند؟
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۹۵۸۳۶
ایرانمال، مجموعهای که به شکلی معیوب در حال تجربه و تقلید منطق سرمایهداری متاخر در ایران است، حالا در نیمه شعبان (جشن عدالتخواهی)، به دنبال تطهیر خویش است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ شکل متاخر سرمایهداری و منطق آنچه که امروز به عنوان نئولیبرالیسم در کشور ما هم شناخته شده است، در دهههای آخر قرن پیش در راستای پیوند سیاستهای اقتصادی ریگان-تاچر (آمریکایی-انگلیسی) شکل گرفت و وضعیتی به مراتب پیچیدهتر از آنچه را که در ذات لیبرالیسم کلاسیک قابل دریافت بود، رقم زد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا آنجا که به وجوه نرم و میتوان گفت «فرهنگی» سرمایهداری متاخر و نئولیبرالیسم مربوط میشود، این شکل از سرمایهداری با فراروی از هویت متعین و تا حدی متصلبی که در سرمایهداری متقدم میشد سراغ گرفت و آریگویی به هر نوعی از ایدهها، کنشها، آرمانها و همه چیزهایی که میتواند برایش نفعی داشته باشد، خود را به هیولایی تبدیل میکند که همه چیز را میبلعد و به ابژه نفع و سود بدل میکند. این فرایند از طریق پیوند میاننئولیبرالیسم و پستمدرنیسم رخ میدهد و پیش میرود. بر این مبنا، نظم اقتصادی نوین در این شکل جدید از سرمایهداری با تن دادن به گفتمان گَل و گشاد پستمدرنیسم، حتی خود را آماده میکند تا با هر نوعی از آرمانخواهی آسمانی-زمینی و وجوه فرهنگی متنوع و تقدسهای متنوع هم همراه شود و انواع و اقسام ابژهها را برای تداوم حیات و پیشبرد اهداف خویش به کار بگیرد، یا به بیان درستتر «به مصرف برساند».
این شکل از سرمایهداری با فراروی از هویت متعین و تا حدی متصلبیکه در سرمایهداری متقدم میشد سراغ گرفت و آریگویی به هر نوعی از ایدهها، کنشها، آرمانها و همه چیزهایی که میتواند برایش نفعی داشته باشد، خود را به هیولایی تبدیل میکند که همه چیز را میبلعد و به ابژه نفع و سود بدل میکندبدینترتیب نظم سرمایهداری متاخر، شکل کاملاً پراگماتیسمی دارد و همه چیز را در صورتی که نفعی برایش داشته باشد، در درون خود میبلعد. اما نکته اینجاست که برای این بلعیدن و مصرف کردن، همه آن چیزها (اعم از آرمانها، اعتقادات، مناسک و…) باید همه از محتوایش تهی شده و به مادهای خام یا ابزاری برای تحقق منافع سرمایهداری به کار بسته شود. در این زمینه، حتی انقلابیگری، دین به معنای عامش، اسلام در معنای خاص، عرفان، حتی چپگرایی، سوسیالیسم و جنبشهای اعتراضی ریز و درشت و… هم میتوانند مواد خام یا ابزارهایی برای این نظم همهچیزخوار تلقی شوند. یک نمونه ساده و سرراست این مسئله واقعیتی است که در خصوص همه انواع اعتراضات به نظام سرمایهداری رخ داده است. در دهههای اخیر تقریباً انواع و اقسام شورش بر نظام سرمایهداری که در قالب چپگرایی و یا شکلهای متنوع آنارشیسم و اعتراضات ضد تمدنی و حتی جنبشهای مبتنی بر نجات زمین و حمایت از حیوانات و محیط زیست و… تبدیل به مُدهای مصرفی جدید و فرمهای فرهنگی و هویتی توخالی بدل شده که در شکلی عجیب و غریب تغییر شکل داده و از قضا به کار پیشبرد همین نظام جهانی و سرمایهداری متاخر میآیند و توسط آن به بهترین شکل مصرف میشوند!
نمونه دیگر این فرایند در تاریخ موسیقی، بروز و ظهور جنبشهای موسیقی اعتراضی است که باز به اشکال مختلفی خودشان شکلدهنده یا رونقدهنده به بازارهایی شدند که از طریق مدهای فرهنگی پوشالی صرفاً به در خدمت همان منطق بازاری-کالایی سرمایهداری قرار گرفتند. در این زمینه و معنا، چیزهایی که «در ابتدا» علیه این نظم جهانی شکل گرفتند، با پیوندی که سرمایهداری با پستمدرنیسم برقرار کردند و از این طریق با نفی هرگونه ذاتگرایی و تثبیت هویت ثابت و متعین توانست آنها را «مالِ خویش» کند، به خدمت خود درآورد و از آنها برای اهداف خود استفاده نماید. سادهترین مثال شاید همین شلوارهای جین کهنه، نخنما و پارهای باشد جوانان جامعه ما هم به طور افراطی از آن استفاده میکنند؛ اینها «در سرآغاز» چیزی نبودند جز پوششی نمادین برای کنشی اعتراضی و ضدتمدنی و ضدسرمایهدارانه در غرب (آمریکا) که حالا امروز خودش تبدیل به یکی از مدهای بسیار پرسود نظام جهانی سرمایهداری شده و توانسته کمپانیهای سرمایهداری بزرگی را تأسیس یا تقویت کند.
این مختصر، ذکر شد تا روشن شود که چگونه این نظام متاخر سرمایهداری و نئولیبرالیسمتاچری-ریگانی توان این را دارد که همه چیز را در خودش ببلعد و هضم کند؛ همچنین تلاشی بود برای اشاره به این نکته شدیداً مهم که آنچه ماهیت و هویت آمریکایی-انگلیسی قلمداد میشود، صرفاً یک شعار یا تابلوی تکراری و از جهاتی بیکارکرد از «آمریکای جهانخوار» در سطح سیاسی و نظامی صرف نیست؛ بر مبنای این قاعده، ما به هیچوجه، صرفاً با یک نظامهژمونیک سیاسی و میلیتاریسیتی روبهرو نیستم، بلکه آنچه بیش و پیش از اینها اهمیت دارد، درک این ماهیت هولناک و هیولایی که آماده است ما را حتی به عنوان آرمانخواهترینآرمانخواهان به عضو یا عنصری از خویش بدل کند و ما را به مصرف خویش برساند. این واقعیت هم دیگر حزباللهی و غیرحزباللهی و مؤمن و غیرمومن، خطیب و غیرخطیب و مداح و غیرمداح و شیعه و غیرشیعه نمیشناسد.
حالا وقت آن است که به نمونه اصلی، وطنی و بومی خویش بازگردیم؛ در خبرها و تبلیغات آمده بود که مسجد ابرپروژه یا ابرمجموعه «ایرانمال» در حال افتتاح است! مسجدِ یکی از بزرگترین مجموعههایی که به شکلی هیولاوار هم زمین بسیار بزرگی از تهران به طور غیرقانونی بلعیده و هم در جامعهای کاملاً طبقاتیشده در حالی با جلال و جبروت وکاخوارگیاش آسمان و زمین تهران را خراش داده و در کنارش، تنها کمی آنطرفتر، خانههای بسیاری از انسانهای معمولی که به هر دلیلی فاقد رانت و رابطه بودهاند، روز به روز در حال شبیهشدن به کوخها و ساکنانشان هم در حال مشتبه شدن به مردمانی هستند که گویی سالهای سال است قحطی بر آنها مسلط بوده است.
آنچه ماهیت و هویت آمریکایی-انگلیسی قلمداد میشود، صرفاً یک شعار یا تابلوی تکراری و از جهاتی بیکارکرد از «آمریکای جهانخوار» در سطح سیاسی و نظامی صرف نیست؛، بلکه آنچه بیش و پیش از اینها اهمیت دارد، درک این ماهیت هولناک و هیولایی که آماده است ما را حتی به عنوان آرمانخواهترینآرمانخواهان به عضو یا عنصری از خویش بدل کند و ما را به مصرف خویش برساند. این واقعیت هم دیگر حزباللهی و غیرحزباللهی و مؤمن و غیرمومن، خطیب وغیرخطیب و مداح و غیرمداح و شیعه و غیرشیعه نمیشناسد«افتتاح، در چه زمانی؟» روز میلاد امام عصر (عج) که بزرگترین در هم کوبنده «طاغوت» و «جهانخواران»، در حین دفاع از مستضعفان و بازگرداندن جهان به آنها خواهد بود! «افتتاح، با حضور چه کسانی؟» با حضور یکی از مشهورترین خطیبان تهران و یکی از مشهورترین مداحان تهران که نواهایش درباره بزرگترین شخصیت انقلابی تاریخ، «حسین بن علی (ع)» و یاران و خاندان شریفش که در برابر زر و زور و تزویر در زمان خود، از بذل جان دریغ نکرد، در گوش همهمان ماندگار شده است. در روایتی از امام باقر (ع) که خودشان یکی از بازماندگان واقعه عدالتخواهانه کربلا بود آمده است: «اذا قام القائم لم یَبقِ مسجدٌ عَلیالاَرضِ لَه شُرف الّا هَدَمها و جَعلهاجمّاء / هنگامی که امام زمان (عج) قیام میکند بر روی زمین ایشان هر مسجدی که به شکل کاخها ساخته شده است خراب خواهد کرد»
به نظر میرسد ایرانمال، مجموعهای که به شکلی معیوب در حال تجربه و تقلید منطق سرمایهداری متاخر در ایران است، حالا در نیمه شعبان (جشن عدالتخواهی)، به دنبال تطهیر خویش است و بدین ترتیب مجبور است همه آن چیزها و کسانی که باید برای افتتاحش به کار بگیرد را از درون تهی کرده و به مصرف خویش برساند. هیولای همهچیزخوار سرمایهداری نمونه اعلای بدل کردن بزرگترین آرمانها و آرمانخواهها به عضو و عنصری از خویش است.
منبع: مهر
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۹۵۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا در تهران قدیم خودروها وسط خیابان پارک میکردند؟
همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: پارک خودرو در حاشیه خیابان اگرچه امروز یک تصویر آشنا برای همه شهروندان است، اما روزگاری در تهران رسم بود که رانندگان خودروهای خود را درست در وسط خیابان پارک کنند. این تصویر جالب از خیابان سعدی تهران به سمت میدان مخبرالدوله که در دهه ۳۰ ثبت شده است، قوانین شهری متفاوت آن روزگار را نشان میدهد. همان روزها که اگرچه شمار خودروها بسیار کمتر بود اما رانندگان باید برخلاف قوانین فعلی، خودروهای خود را در وسط خیابان پارک میکنند. موضوعی که اگرچه امروز هم در برخی معابر تهران مشاهده میشود اما علت آن کمبود جای پارک حاشیهای است.
کد خبر 848303 برچسبها هویت شهری همشهری محله خودرو - تاکسی، اتوبوس و مینیبوس تاریخ عمومی ایران حمل و نقل شهری