Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-05-01@18:08:06 GMT

انواع کچلی در مردان و زنان

تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۰۷۳۰۵

کچلی به نوعی از عفونت پوستی و یا ریزش مویی که ناشی از بیماری‌های قارچی باشد، گفته می‌شود. ناطقان: افراد بسیاری چه در میان آقایان و چه در میان بانوان هستند که به کچلی مبتلا می شوند، اما مطلبی که در این میان خودنمایی می کند انواع کچلی و عوامل ایجاد کننده آن است که امروز خبرگزاری میزان قصد دارد به معرفی و بررسی آن بپردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



انواع کچلی در مردان و زنان
کچلی چیست؟

کچلی به نوعی از عفونت پوستی و یا ریزش مویی که ناشی از بیماری‌های قارچی باشد، گفته می‌شود.

در کچلی سر این ضایعات با حدود کاملاً مشخص و پوسته دهنده سبب ریزش مو به صورت لکه و پوسته ریزی سر، تغییر رنگ، شکنندگی و سست شدن مو‌ها در محل زخم، ریزش و طاسی موقتی می‌شود و جالب است بدانید که، خود طاسی با کچلی متفاوت است.
 

می‌توان از انواع کچلی که ناشی از قارچ‌ها هستند به کچلی سر، کچلی ریش، کچلی بدن، کچلی ناخن و... نام برد که از انواع این قارچ‌ها مانند میکروسپورومها، تریکوفیتونها، اپیدرموفیتون‌ها به وجود می‌آیند.

روش انتقال کچلی تماس مستقیم فرد به فرد، از محیط (قارچ‌های خاک دوست) یا وسایل آلوده مشترک مانند شانه، روسری، حوله و دمپایی است.

اما در رابطه با طاسی می‌توان گفت، شکل شایعی از اختلالات خود ایمنی است که اغلب سبب ریزش مو می‌شود.

طاسی مشکل رایجی است که در مردان بروز پیدا می‌کند پس افرادی که پدر و مادرشان به طاسی مبتلا هستند در معرض خطر بالاتری قرار دارند.
انواع کچلی و عوامل ایجاد کننده آن
اکتوتریکس

شایعترین فرم کچلی سر است که ضایعات آن قبل از دوران بلوغ دیده شده و به صورت اپیدمی در مدارس شایع است.

ضایعات منفرد یا متعدد به صورت لکه‌های گرد یا بیضی با حاشیه کاملاً مشخص دیده می‌شوند.

مو‌ها در محل ضایعه خاکستری رنگ شده و چند میلیمتر بالاتر از سطح پوست شکننده می‌شوند.

عفونت اکتوتریکس به سه صورت لکه‌های بدون مو و یا لکه‌های خاکستری ویا به فرم کریون (آبسه‌های ملتهب چرکی با ترشحات زرد رنگ) همراه با آدنوپاتی (تورم غدد لنفاوی) دیده می‌شود که عامل قارچی از حیواناتی نظیر گاو و گوسفند به انسان منتقل می‌شود.

در عفونت اکتوتریکس (خارج موئی) عوامل قارچی پس ازورود در ساقه مو رشد کرده و سپس از مو خارج شده و در اطراف ساقه مو رشد کرده و سپس از مو خارج شده و در اطراف ساقه مو به شکل آرتروکونیدی وکونیدی دیده می‌شوند.
عوامل ایجاد کننده اکتوتریکس

میکروسپوروم کنیس (حیوان دوست) میکروسپوروم جیپسئوم (خاک دوست) ترایکوفیتون منتاگروفیتس (انسان دوست) و ترایکوفیتون وروکوزوم (حیوان دوست) است.
اندوتریکس

عوامل قارچی در داخل مو رشد و تکثیر می‌یابند.
کچلی سر با پلاک خاکستری

این بیماری بصورت پلاک‌های گرد یا بیضی بروز میکند و معمولا آثار التهاب به همراه ندارد.

 

مو‌ها کدر و در ۳-۱ میلیمتری سطح پوست شکسته میشوند و پس از بهبودی مو‌ها به حالت اولیه باز میگردند و از خود ردپائی بر جائ نخواهند گذاشت.
کچلی نقطه‌ای سیاه

این کچلی بیشتر بصورت پلاک‌های کوچک گرد با پوسته مختصر وبدون التهاب میباشد که بر روی آن‌ها نقاط سیاهی دیده میشود.

این نقاط سیاه همان مو‌های مبتلا میباشند که در سطح پوست شکسته شده اند.

چنانچه بیمار درمان شود مو‌ها به وضع اولیه باز خواهند گشت و بیمار هیچگاه مبتلا به ریزش مو نخواهد شد.
نوعی قارچ سر بنام فاووس

فاووس شکل شدید و مزمنی از کچلی پوست و موی سر میباشد.

این کچلی با پلاک‌های قرمز پوسته دار شناخته میشود.

پوسته‌ها به صورت دلمه‌های خمیری شکل زرد رنگ یا متمایل به قهوه‌ای بر روی پوست سر و مو‌ها میچسبند.

چنانچه دلمه‌ها برداشته شوند بر روی سر فرورفتگی فنجانی شکل قرمز با قاعده مرطوب دیده میشود که گوده فاویک یا اسکوچولا نام دارد.

انواع کچلی در مردان و زنان
نوعی قارچ سر بنام کریون

این کچلی در ابتدا به صورت یک توده آماسی با حدود دردناک تظاهر میکند و در مدت کوتاهی ضایعه بزرگتر و ملتهب‌تر شده و به صورتیک توده آماسی با حدود دردناک بروز میکند و در مدت کوتاهی ضایعه بزرگتر و ملتهب‌تر شده و به صورت یک توده متورم سفت به قطرچند سانتی متر در می‌آید و بر روی آن پوسچول‌های چرکی و سینوس هائی که از آن ماده چرکی ترشح میشود قابل مشاهده اند و بتدریج مو کاملا میریزند.

این التهاب مربوط به کیفیت آلر‍‍‍زیک و ایجاد نکروز در نسج میباشد. گاه آدنوپاتی و تب نیز به همراه ضایعه دیده میشود.
 

پس از فروکش کردن ضایعه یک سطح صاف تقریبا بدون مو و قرمز رنگ بر جای میماند. چنانچه درمان صحیح انجام شود.

در این نوع کچلی، مو‌ها مجددا رشد خواهند کرد، اما اگر درمان به موقع و درست صورت نگیرد.
فولیکول هایمو نکروز شده و از بین میروند و در نتیجه ریزش موی سیکاتریسل بر جای میگذارند.

کچلی‌های قارچی چطور درمان می‌شوند؟

    درمان کچلی‌های قارچی دارو‌های ضد قارچی است مانند گریزئوفولوین، کلوتریمازول، فلوکونازول و البته درمان معمولاً طولانی و دشوار است.
    خشک نگهداشتن ضایعات ضروری است. برای ضایعات ناحیه سر، هر روز مو‌ها رابا شامپو بشویید. مو‌ها را کوتاه کنید، ولی نتراشید. این کار را هر دو هفته یک بار تکرار کنید.
    یکی از مهم‌ترین عوامل ریزش مو‌های بالای سر مردان که می‌تواند باعث طاسی و کم مویی شود، نرسیدن خون کافی به پوست سراست.
    به گفته محققان در هنگام خواب، گذاشتن سر بر روی متکا یا بالش و نظایر آن باعث می‌شود که سر بالاتر از بدن قرار گرفته و خون کمتری به ریشه‌های مو‌های آن قسمت از بدن برسد. همچنین سیگار کشیدن، مصرف زیاد شکر و نمک و عوامل منعقدکننده خون از تغذیه مطلوب و کافی ریشه مو‌های سر جلوگیری به عمل می‌آورد. تصلب شرائین نیز که ناشی از رسوب اسید‌های چرب در رگ‌هااست از عوامل موِثر در اختلال در خونرسانی به ریشه موهاست.

منبع: میزان برچسب ها: کچلی ، مردان ، زنان

منبع: ناطقان

کلیدواژه: کچلی مردان زنان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۰۷۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آشنایی با زنان عارفی که مردان دانشمند از محضرشان درس گرفتند

رابعه نه تنها به اربابان قدرت بی‌اعتنا است، بلکه می‌گوید:«وقتی به روشنایی چراغ سلطان، شکاف پیرهن دوختم، دلم روزگاری بسته شد. تا آن را باز نشکافتم، دلم گشاده نشد.» یعنی حتی استفاده از نور چراغ سلطان را موجب ظلمات قلب خود می‌داند! - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، "برای مردان بهره‌ای است از آنچه کسب کرده‌اند و برای زنان نیز بهره‌ای است از آنچه کسب کرده‌اند." (سوره نساء؛ آیه 32) در نگاه دینی، زن و مرد علیرغم تفاوت‌های جسمانی، در زمینه مقام بندگی و کسب معرفت یکسان هستند. زن در این نگاه هرچند مسئول امور منزل است، اما می‌تواند در مراتب علمی و دینی به بالاترین درجات برسد.

نوع زندگی و طریقت حضرت خدیجه (س) و حضرت زهرا (س) و دیگر زنان صدر اسلام می‌تواند معرف نگرش دین به جایگاه زن مسلمان باشد. زمانی که جامعه عرب، دختران را زنده به گور می‌کرد، پیامبر (ص) نهایت تکریم و محبت را نسبت به دخترشان ابراز می‌کردند. حضرت فاطمه (س)  در کنار کارهای منزل، جلسات تفسیر قرآن برگزار می‌کردند و در زمینه اعمال عبادی هم در زمره بهترین بندگان خدا هستند.

اما متأسفانه تاریخ شاهد آن است که علیرغم سفارش اسلام به یادگیری علم برای یک مسلمان، بدون در نظر گرفتن مسئله جنسیت، زنان حتی پس از ورود اسلام به سرزمین‌های مختلف، همواره مورد ظلم قرار گرفته و جرأت ورود به عرصه‌های مختلف علمی را ندارند. زنان آنچنان در تنگنا قرار داشته‌اند که ما کمتر اثری از ایشان در تاریخ گذشته جوامع می‌بینیم. وقتی به تعریف عرفان توسط مشایخ آن نگاه می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که در تعریف عرفان و در کسب مقامات عرفانی نیز نباید تفاوتی بین زن و مرد وجود داشته باشد.

خبرگزاری تسنیم با مرور بخش‌هایی از زندگی زنان عارف برگرفته از بخش‌هایی از مقاله زهرا خاکباز، استاد دانشگاه، به بررسی جایگاه و منزلت این عرفای اسلامی در طول تاریخ پرداخته است.

رابعه عدویه؛ عارفی که مردان دانشمند از محضرش درس گرفتند

در میان زنان عارف اهمیت رابعه عدویه (بصری) کاملاً مشهود است. سخنان و کارهای او در کتاب تذکرة الاولیا و دیگر متون نقل شده است و مردان بزرگی مانند حسن بصری با او مراوده داشته‌اند و از محضرش بهره می‌برده‌اند، که بسیاری از سخنان رابعه از این عارفان نقل شده است.

رابعه، عارفی بزرگ است و تأثیر بسزایی در عرفان اسلامی داشته است. رابعه،از ابتدای کودکی مورد احترام امیران بوده است؛ شبی که متولد شد، در خان پدرش از شدت فقر لباسی نبود که بر تن او کنند. عیسی رادان (امیر بصره) به پدر او پیغام می‌دهد که: «من خود آیم و به محاسن، خاک آستان تو روبم.»

دلیل این تواضع، رساندن پیغام رسول خدا(ص) به امیر، از طریق پدر رابعه است. پیغمبر(ص) در خواب به پدر رابعه می‌فرمایند:«این دختر سیّده‌ای است که هفتادهزار از امت من در شفاعت او خواهند بود. پیش عیسی رادان رو...» عیسی رادان که این خواب را می‌شنود، شخصاً به بالین رابعه حاضر می‌شود. درواقع از کودکی امیران دنیا خاکسار رابعه هستند.

اما این تواضع دوطرفه نیست. رابعه نه تنها به اربابان قدرت بی‌اعتنا است، بلکه می‌گوید:«وقتی به روشنایی چراغ سلطان، شکاف پیرهن دوختم، دلم روزگاری بسته شد. تا آن را باز نشکافتم، دلم گشاده نشد.» یعنی حتی استفاده از نور چراغ سلطان را موجب ظلمات قلب خود می‌داند! این حد بی توجهی به دنیا و مالکان دنیا در سایر اقوال وی نیز دیده می‌شود.

آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی

نوشته شده روزی یکی از مشایخ بصره نزد رابعه شروع به بدگویی از دنیا می‌کند، رابعه به وی می‌گوید: تو دنیا را دوست داری که اگر دوست نداشتی، نیک و بد آن را به زبان نمی‌آوردی. «من احب شیئا، اکثر ذکره» و این حد اعلای اِعراض از دنیاست.

این نگرش رابعه فقط در کلام وی تجلی نیافته، بلکه در عمل نیز او یکی از بهترین نمونه‌های پرهیز از دنیاست. او به دلیل همین روی‌گردانی از دنیا، هیچ وقت حاضر به ازدواج نشد و طریقت دائمی او عدم توجه به جسم و پرورش روح بود. درباره قوت او آمده است که رابعه به روزی یک خرما  یا اندک پیه آبه‌ای قانع بود.

فاطمه نیشابوری؛ گمشده‌ای در عرفان اسلامی

یکی از اولیاء تصوف و عرفان فاطمه نیشابوری است. این زن در عالم عرفان و تصوف آنچنان مقامی دارد که جامی در نفحات الانس متذکر است که فاطمه دارای مقام ولایت بوده و می‌نویسد بایزید بسطامی دربار او و شوهرش می‌گوید: «یک زوج و زوجه دیدم که از مقامات عارفین و کمالات اهل یقین هرچه از آنها پرسیدم، جوابی دادند که دلیل خبرت و بصیرت آنها بود.»

ذوالنون مصری نیز در مقامات عرفانی این زن مانند بایزید بسطامی اظهار اعتقاد می‌کند. از این زن، با چنین درجه‌ای از عرفان، مختصر اطلاعاتی در دست است که از طریق آنها نمی‌شود جزئیات روحیات وی را متوجه شد.

خواهران بشر حافی؛ الگوی تقوا و پرهیزکاری

آنچه از رابعه، دربار عدم استفاده از روشنایی چراغ سلطان ذکر شد، در احوالات خواهر بشر حافی نیز آمده است؛ البته خواهران بشر، عارف بوده‌اند و در کتب احوالات عارفه‌ها، با عنوان «اخوات بشر حافی» اقوال و احوال ایشان ذکر شده است، اما این حکایت درباره یکی از آنهاست.

نقل شده است که زنی خدمت احمد حنبل رفت و عرض کرد: «تابستان بر بام پنبه می‌ریسم، به روشنایی مشعل سلطان. و کسان خلیفه می‌گذرند، به روشنایی چیزی رشته می‌شود. روا بُوَد یا نه؟» پرسیدند: «تو کیستی؟» گفت: «خواهر بشر بن حارثم.» احمد زار بگریست و گفت: «چنین تقوی از خاندان او بیرون آید.»

بشر حافی معترف است که پارسایی را از خواهرم آموختم. او کوشش داشت آنچه که به دست مخلوق تهیه شده است، نخورد.

نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی

کردیه دختر عمرو؛ بی اعتنا به ثروت دنیا

او از اهالی بصره یا اهواز بود. از او نقل شده است که گفت: «هیچ یک از صاحبان دنیا به جهت آنچه که داشتند، در نظرم بزرگ نیامد و هیچ مسلمانی را حقیر نشمردم.» و این نشان عرفان عمیق این بانوی عارف است.

اینکه انسان به کسی به خاطر مال و مقام احترام نگذارد و کسی را به خاطر فقر تحقیر نکند، نهایت زهدپیشگی است. ضمن آنکه این امر در دین مبین نیز توصیه شده است.

امام علی علیه السلام می‌فرمایند:«کسی که نزد توانگری رفته و به خاطر سرمایه‌اش برابر او فروتنی کند، دو سوم دین خود را از دست داده است.»

حبیبه عدویه و نیایش‌های عارفانه‌اش

از احوال او چیزی در دست نیست. تنها ابن جوزی در صفة الصفوة شرح مختصری درباره‌اش نقل کرده است. در احوال او آمده است که برای نماز به پشت بام خانه می‌رفت و می‌گفت:«خدای من، ستارگان نمودار شدند و دیده‌ها در خواب شد و پادشاهان درهای خود را بستند و در تو باز است...»

این نوع نیایش با پادشاه پادشاهان، نشان از این دارد که امید اول و آخر خداست، اگر تمام درهای دنیا بسته شوند، باز در درحمت الهی باز است و این امر، حاکی از عظمت روح این عارف و بی‌توجهی‌اش به دنیای دون است.

کسی که این چنین با پروردگارش نیایش می‌کند، قطعاً دل به دنیا و اهل آن نداده است، و از همه، بجز خداوند، ناامید است. عرفان حقیقی چیزی جز این نیست.

عقلاء مجانین

یک دسته از عارفان، عقلاء مجانین هستند. عقلاء مجانین درواقع کسانی هستند که دنیا در نظر آنها تا آن حدی حقیر و بی‌مقدار است، که از بند عقل معاش بیرون می‌آیند و سخنان و افعالشان رنگ و بویی از دیوانگی می‌گیرد. معمولاً خوراک و پوشاک و شمایل ظاهری برای ایشان مهم نیست.

این دسته از عارفان را، شاید بتوان آزادترین عارفان نامید. بهلول، از معروف‌ترین عقلاء مجانین است و سخنان حکیمانه‌ای از او نقل شده است، اما کسی او را تنبیه نمی‌کند، چون گمان می کنند دیوانه است، اما تاریخ قضاوت می‌کند که ایشان معمولاً عاقل‌ترین افراد زمانشان بوده‌اند.

در میان زنان عارف نیز، عقلاء مجانینی وجود دارند، اما احوالات آنها مانند بهلول، با جزئیات و مفصل نقل نشده است. نام برخی از این زنان عارف بدون توضیح زندگی و اقوال آنها ذکر می‌شود.

ریحانه و الهه (از بصره)، ذکاره(از بغداد) و عافیه مشتاقه(از بصره) زنانی هستند که سلمی صفت والهه یا مجنونه را به ایشان می‌دهد. بیشتر زنانی که لقب والهه یا مجنونه داشته‌اند و نامشان در گروه عقلای مجانین آمده است، شاعر هم بوده‌اند و احساسات تند و شوق سوزان و بی‌پایان درونی خود را بی‌پروا بیان می‌کردند.

عارفه‌ای به نام تحفه نیز بوده است که در مورد او نوشته‌اند که او را در تیمارستان بستری کرده بودند. سری سقطی به طور اتفاقی به آن تیمارستان رفته بود و او را دید که دیوانه نیست، بلکه عارفه‌ای است شوریده. به او گفت از اینجا بیرون برو و او در جواب سری گفت: «آنکه حبیب دل من است مرا مملوک بعضی ممالیک خود گردانیده است. اگر مالک رضا شود، بروم؛ و الا صبر کنم.»

همچنین میمونه السوداء، از زنانی است که ابوالقاسم نیشابوری نامش را در ردیف عقلای مجانین ثبت است.

زنان دیگری مانند آسیه بغدادی، حیونه اهوازی، عوسجه واسطی، سلمونه و زهراء والهه نیز در کتاب نخستین زنان صوفی به عنوان عقلاء مجانین ذکر شده‌اند.

نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی

عارفه‌های گمنام

اما در کنار زنانی که به عنوان عارف از آنها یاد و احوالات ایشان، هرچند مختصر ذکر شده است، باید از زنانی نام برد که در دایره عرفان گمنام هستند. زنانی که نامشان برده نشده است، اما پشتیبان عارفان نامدار بوده‌اند.

زن همواره در عرصه هستی و در همه جای جهان، فارغ از مکان و زمان بار سنگینی به دوش داشته است؛ زادن، پروردن و به بلوغ رسانیدن. قطعاً تأثیر بسیار مهم اندیشه و طریقت زندگی مادر بر فرزند، برای همه امری مسجل است. قطعاً هستند مردان عارفی که با شیر پاک مادرانشان، مست حب الهی شده، از منیت رهایی یافته‌اند.

در کنار مادران، همسران، خواهران و دیگر زنان اقوام نیز ممکن است بر عارفانی مؤثر بوده باشند. فارغ از مقوله تأثیرات مستقیم بر عارفان، صبر همسران برخی از ایشان به تنگدستی، و زندگی آنها با کسانی که از مال دنیا به گلیمی و خرده‌نانی اکتفا کرده‌اند، خود نوعی سلوک عرفانی است.

در کنار مادران و همسران، هستند زنان دیگری که در زندگی عارفان مؤثر بوده‌اند، همانطورکه بشر حافی می‌گوید که پارسایی را از خواهرم آموختم. او کوشش داشت آنچه که به دست مخلوق تهیه شده است، نخورد.

البته نقش خواهران عرفا در زندگی ایشان شایان توجه است و در داستان‌های آنها خواهران مقامی اغلب بسیار مهم دارند. وقتی عارف بزرگی چون بشر حافی، تحت تأثیر یک زن پرورش یافته است، بعید نیست برخی عارفان نامدار، که اینک نامشان معرِّف عرفان اسلامی است، پرورده گمنامانی باشند که به خاطر جو غلط حاکم بر زمانشان و استبداد مردان، امروزه از احوالات ایشان چیزی در دست نیست.

زندگی و نقش زنان عارف در هاله‌ای از ابهام است

میزان و کیفیت حضور زنان در عرصه عرفان اسلامی، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. اما این مسجل است که زنانی در این زمینه فعالیت داشته‌اند که از میان ایشان فقط سخنان و کرامات چند تن نقل شده است و از بقیه زنان عارف، اطلاعات کافی در دست نیست.

هرچند اطلاعات محدودی از زنان عارف نقل شده است، اما در همان اطلاعات محدود، سخنان نغز و اعمال شایسته‌ای از این زنان مشاهده می‌شود. رابعه عدویه، فاطمه نیشابوری و اخوات بشر حافی زنان عارفی که حتی مطالعه اندک اطلاعاتی از ایشان روح را جلا می‌دهد.

در کنار بانوانی که به عنوان عارف شناخته شده‌اند، همسران، مادران، خواهران و زنانی که با عارفان مراوده داشته‌اند نیز بر شیوخ عرفان مؤثر بوده‌اند و مطالعه زندگی ایشان می‌تواند سرچشمه مطالعات جدیدی در زمینه عرفان اسلامی باشد.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • ثبت فوت مردان ‌در استان زنجان بیشتر از زنان بوده است‌
  • برنامه جام‌جهانی تیراندازی اعلام شد
  • زنان سرما را بیش‌تر از مردان تحمل می‌کنند
  • زن و مرد در رسیدن به مقامات معنوی برابر هستند/ دین اسلام؛ مدافع‌ اصلی حقوق زنان است
  • نتایج جالب یک پژوهش علمی؛ زنان سرما را بیش‌تر از مردان تحمل می‌کنند؟
  • تقویت کننده موی مردانه
  • آشنایی با زنان عارفی که مردان دانشمند از محضرشان درس گرفتند
  • اعزام تیراندازان به جام جهانی باکو
  • با دقت در نحوه خوابیدن به خواسته‌های درونی خود پی ببرید
  • دومی و ششمی تیم‌های ملی امید مردان و زنان در مسابقات شطرنج شهرهای آسیا