پرونده قدیمی؛ چه کسی به استقلال خیانت کرد؟
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۱۲۹۳۳
به گزارش پارس نیوز،
برگزاری دربی 89 در تعطیلات نوروزی 98 باعث شد تا اتفاقات رخ داده در رختکن این تیم حداقل برای یک روز هم شده رسانه ای نشود اما برخلاف پیش بینی ها این بار خود مدیریت باشگاه استقلال بود که بعد از نشست اضطراری هیات مدیره در بیانیه ای درگیری های رخ داده بین دو نیمه دربی را تایید و خاطیان را جریمه کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به قلعه نویی خیانت شد
شفر در تازه ترین گفتگوی خود با "ورزش سه" گفت: «شنیدم سرمربی فعلی سپاهان قبلا در رختکن استقلال با یکی دو بازیکن برخورد شدیدی داشته است. این اتفاق حتی فیلمبرداری هم شد. به نظر من کسی که این فیلم را گرفته، چه بازیکن باشد و چه فرد دیگری باید اخراج شود چون یک خائن است! آن فرد با این اقدام خود یک تیم را نابود میکند». سرمربی این روزهای استقلال در حالی به این موضوع قدیمی که در زمان خود جنجال های زیادی به راه انداخت، اشاره کرد که مشخصا از رسانه ای شدن ماجراهای رختکن تیمش بعد از دربی اصلا دل خوشی نداشت.
ماجرای جنجالی رختکن استقلال در شیراز
اما اشاره ای که شفر به فیلم پخش شده از زمان امیر قلعه نویی کرد برمی گردد به اتفاق رخ داده در رختکن ورزشگاه حافظیه شیراز. بین دو نیمه بازی استقلال با فجرسپاسی شیراز، جایی که شاگردان قلعه نویی در یکی از ضعیف ترین نمایش های خود مقابل میزبان شیرازی بازی را واگذار کردند تا امیر در بین دو نیمه بازی با عصبانیت به برخورد با شاگردانش بپردازد. لحظات پرتنش در رختکن همراه با عصبانیت شدید سرمربی وقت استقلال و محکوم کردن بازیکنانی که وظایف خود را به خوبی اجرا نکرده بودند تا میزبان با برتری زمین را ترک کند. قلعه نویی در این دقایق حرف های تند زیادی به زبان آورد که برحسب حساسیت های حاکم بر بازی می شد به او حق داد. برخی صحبت های رد و بدل شده به این شکل بود:
*منم منم پدر تیم استقلال را در آورده است! گل دوم، گل بود ما خوردیم ... توپ معمولی را گرفته آورده کاشته و ... دفاع های ما عین سه نفرشان ... بودند.
*کل تیم شان را جمع کنی قراردادشان می شود اندازه یک نفر از استقلال ...
*خجالت بکشید، یک بازیکن نصف و نیمه همه شما را دریبل می کند و می شود ستاره زمین آن وقت شما در زمین راه می روید ...
*وقتی در نشست فنی و آنالیز به جای گوش دادن مسخره بازی در می آورید همین می شود که از مهار بازیکن مستقیم عاجز می مانید...
فیلم چرا پخش شد؟
در سالی که مدیریت استقلال بر عهده واعظ آشتیانی بود گروهی فیلم ساز با امضای قراردادی وظیفه تهیه مستندی با نام "آبی استقلالی" به مناسبت قهرمانی استقلال در لیگ برتر را برعهده گرفت. در فیلم اکران شده این بخش از صحبت های جنجالی امیر قلعه نویی نیز گنجانده شد آن هم در شرایطی که این مربی موفق دیگر با استقلال نبود و بعد از درگیری ها و اختلافات پیش آمده با مدیریت وقت باشگاه به اصفهان و سپاهان کوچ کرده بود. نکته جالب این جا بود که فیلم گنجانده شده در مستند آبی تر از دریا نه به صورت علنی بلکه پنهانی و با گوشی موبایل از رختکن ضبط شده بود و هیچ کس اطلاعی از آن نداشت تا این که فیلم مستند استقلال پخش شد. در آن برهه بسیاری این گونه برداشت کردند که انتشار این بخش از فیلم براساس سیاست خاصی انجام شده است، سیاستی که مدیریت وقت باشگاه آن را ترسیم و به دنبال برتری در جنگ های لفظی و کری های خاص با سرمربی کنار رفته از استقلال بود.
قلعه نویی تشر می زد اما بی احترامی نمی کرد
یکی از بازیکنانی که آن روز پیراهن استقلال را برتن داشت و در رختکن از نزدیک ناظر همه صحبت ها بود، پیروز قربانی مدافع آبی پوشان نام داشت. پیروز که خود به جرگه مربیان پیوسته در خصوص اظهار نظر شفر همین طور درست و غلط بودن پخش آن فیلم به "ورزش سه" گفت:« من هم با حرف وینفرد شفر کاملا موافقم چون درست می گوید. کسی که فیلم رختکن و اطلاعات آن را به بیرون درز می دهد نه به آن شدت اما خب خیانت می کند چون این کار درستی نیست. حتی در این راه آن کسی هم که دستور می دهد اتفاقات رختکن فیلمبرداری شود هم کار درستی انجام نداده است».
مدافع سابق استقلال ادامه داد: «مسئول اول و آخر رختکن در تمام تیم ها سرمربی است. وقتی اقتدار رختکن از دست برود، قدرت مربیان هم از دست می رود درست مثل بلایی که سر مردان بزرگی همچون مورینیو و ... آمد. از همین رو باید به امثال وینفرد شفر یا حتی امیر قلعه نویی در آن سال ها حق داد که واقعا از درز اخبار و اتفاقات درون رختکن تیم های شان شوکه شوند».
قربانی در ادامه تصریح کرد: «به هر حال اطراف استقلال این ماجراها زیاد است چون کنترل تمامی اتفاقات کار سخت و تقریبا غیرممکنی به نظر می رسد. به هر حال پیش می اید که رختکن تیم هایی مثل استقلال با این گونه ماجراها روبرو شود. در این راه هر مربی هم سیاست و سیستم خاصی دارد. امیرخان قلعه نویی هم از آن دست مربیانی بود که برای نشان دادن قدرتش در رختکن سیستم تشر زدن به بازیکنان را در پیش می گرفت. البته این تشر در کنار احترام بود نه این که بخواهد ناسزای بدی از دهانش خارج شود».
این چهره خوشنام استقلالی ها در پایان گفت:« آن روز در شیراز ما روز خوبی نداشتیم. 4-1 به فجرسپاسی باختیم آن هم در شرایطی که همه از ما انتظار قهرمانی داشتند. البته ما در نهایت هم قهرمان شدیم اما همین تشرهای به موقع بود که ما را از خواب بیدار می کرد که چاشنی این تشرها هم حرف هایی بود که همه شنیدند. البته حرفه ای این بود که هیچ وقت مسائل درون خانوادگی رسانه ای نمی شد ولی شد و کاری هم نمی توانستیم انجام بدهیم».
نمونه خارجی دارد یا نه؟
انتشار این گونه فیلم ها یا اخبار درگیری ها در دنیای فوتبال بارها مشاهده شده است اما نه به شکلی که خود باشگاه بخواهد آن را رسانه ای کند. معمولا سیاست گذاری معاونت های رسانه ای در باشگاه های بزرگ و حرفه ای دنیا جلوگیری از تنش و جنجال است، درست برعکس اتفاقات مشابهی که در ایران رخ می دهد. در کشورهای صاحب فوتبال معمولا این رسانه های معتبر و پاپاراتزی ها هستند که این گونه گزارش های جنجالی را منتشر و واکنش های باشگاه ها را برمی انگیزند. اما این که باشگاهی بیاید و خود بخواهد اتفاقات جنجالی و صحبت های مربی تیم را منتشر کند تا کنون دیده نشده است. در این بین می توان به آخرین فیلم منتشر شده از پپ گواردیولا در شبکه های ورزشی معتبر اشاره کرد جایی که حرکات عجیب این مربی در تهییج شاگردانش، تب و تابی که برای اجرای برنامه های تاکتیکی داشت همین طور داد و فریادش بر سر بازیکنان سرو صدای زیادی به راه انداخت.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: تعطیلات نوروزی رسانه باشگاه استقلال استقلال امیر قلعه نویی قلعه نویی زمین بازی پدر لیگ برتر اصفهان موبایل جنگ مردان خواب فوتبال ایران امیر قلعه نویی پدر خواب فوتبال ایران قلعه نویی پارس پارس نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۱۲۹۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است
ابتدای جاده الموت در میدان ورودی قزوین، ایستگاه ماشینهای خطی به سمت قلعه است.
«تا خود قلعه میری؟»، «میمونی یا برمیگردی؟»، «نفری 70 تومن. اگه ماشین دربست بگیری میشه 200 تومن» و... رانندهها ایستادهاند تا ماشینها پر شوند از مسافرانی که بعضیشان گردشگرند و بعضی از اهالی روستاهای الموت.
جاده از میان روستاهای «کورانه»، «شنقر»، «میانبر» و... میگذرد و تقریباً تا «رزجرد» هم صاف و مستقیم است اما به دامنه کوهها که میرسد پر پیچ و خم و باریک میشود.نرسیده به بالاترین ارتفاع جاده روی کوه، سوز سرمای زمستان به صورتم میخورد و نخستین سپیدیهای برف امسال در کنار جاده چشم را میزند. دوباره سرازیر میشویم. مسیر پر از گردنههای کوهستانی است. سرازیری پیچهای تندِ باریکی دارد که رانندگی در آن کار ناشیان نیست. تا پیش از آنکه تا «رجایی دشت» و شالیزارهای برنجش پایین برویم، روبهرویمان قلههای بلند «شاهالبرز»، «سیالان»، «خشچال»، «زیورچال» و... روی بلندیهای رشته کوه البرز دیده میشوند. کمی جلوتر «علمکوه» هم به چشم میخورد. پایینتر آنجا که آب به سرخی خاک رس میزند، جاده از میان شهر «معلم کلایه» میگذرد. پس از عبور از چندین روستای دیگر، آنجا که در ارتفاع و روی بزرگترین تخته سنگ منطقه نشانههایی از سایت کاوش پیدا میشود، مسیر از بین باغهای گیلاس روستای «گازرخان» به سمت دژ تاریخی الموت یا همان «قلعه حسن صبّاح» میرسد.
بیراههای به نام هودکان
آن طور که «حمیده چوبک» میگوید مسیرهای منتهی به جاده قلعه از «گرمارود»، «رودسر»، «طالقان»، «آوه»، «اندج»، «شهرک»، «کندانسر» و راه «هودکان» بوده است؛ هر چند کوه هودکان در شمال شرقی قلعه مسیر اصلی ورود به قلعه نیست. هودکان مسیری سخت گذر دارد که به گفته رئیس سابق پژوهشکده باستانشناسی ایران و مدیر سابق پایگاه ملی قلعه الموت استقرارگاههایی برای چوپانان و دامپروران و سنگ بزرگی برای آسیاب در کاوشهای این کوه به چشم خورده است.
«این کوه ارتفاع خیلی بالاتری از قلعه دارد و احتمالاً بخش کوهستانی بوده که افراد از آن عبور میکردند. هودکان همین حالا هم فقط برای کوهنوردان خیلی متبحر میتواند قابل دسترسی باشد».
از نظر تاریخی منطقهای که قلعه الموت در آن واقع شده راهبردی بوده، آن طور که پیش از حسن صباح، «ناصرخسرو قبادیانی» از آن عبور کرده و در سفرنامه خود به اهمیت این منطقه اشاره کرده است. هر چند راههای دسترسی به جاده قلعه زیاد است اما برای ورود به خود قلعه تنها یک مسیر وجود دارد، همانی که حالا برای دسترسی گردشگران استفاده میشود؛ یک مسیر پاکوب باریک از کنار پرتگاههای بلند که در انتها مقابل در ورودی قلعه به چند پله سنگی میرسد. پلهها در سالهای اخیر در کاوشهای باستانشناسانه پیدا شدهاند؛ پلههایی که دستکن هستند. قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است. از همان اول که از روی پلههای ابتدایی وارد مسیر قلعه شدیم شیب زیاد، نفس اغلب گردشگران را میگیرد. تا نیمههای مسیر دور تا دور منظره پاییزی باغهای گیلاس است و نمایی از روستای گازرخان.
عبور سخت
اگرچه برخی متون به تعداد 20 قلعه در این منطقه اشاره کردهاند، اما سرپرست گروه کاوشهای باستانی قلعه معتقد است در حال حاضر هفت قلعه «قسطین لار»، «شیرکوه»، «آوه»، «نویزرشاه»، «شهرک» و «لمبسر» در منطقه وجود دارد و بسیار دیدهبانیهای دیگر؛ دیدهبانیها هم مثل قلعهها بر بلندای کوهها هستند؛ آنجا که مسیرها باید کنترل شوند. به گفته او همین تنها مسیر ورودی قلعه هم مدام کنترل میشده است.
چوبک درباره نفوذناپذیر بودن قلعه چنین میگوید: «دور تا دور قلعه دره است. به آسانی نمیشود بالا رفت. دسترسی به آن غیرممکن است. راه اصلی که ما از زیر خاک کاوش کردهایم همین مسیر است و آن هم مرتب توسط دیدهبانان کنترل میشده و کسی به راحتی نمیتوانسته وارد این دژ بشود». چوبک تأکید میکند: «منطقه الموت کلاً سخت گذر است و با تمام این قلعهها و دیدهبانیها کنترل میشده و به همین دلیل غیرقابل دسترس بوده است».
اهالی روستاهای اطراف نیز معتقدند این دژ در دوره خودش آن قدر سختگذر بوده که حتی برای بردن آذوقه و آب به داخل قلعه باید مشک را به گردن بز میبستند و یک گرگ تعلیم دیده را به او نشان میدادند تا بزها از ترس به سمت قلعه تا بالای کوه حرکت کنند.
«شاهرود که از پیوستن دو رود الموت و طالقان ایجاد شده و به سفیدرود میریزد، به خودی خود در فصلهای پربارش مسیر رسیدن از قزوین به قلعه را غیرقابل تردد میکرده اما جدا از آن یک رودخانه دیگر در ضلع جنوبی دژ در درهای قرار دارد که حالا یک پل فلزی رویش نصب شده و قابل تردد است؛ اما یکی از موانع عبور و مرور به قلعه همین رودخانه و دره بوده است» این را فرخ کاظمی کارشناس میراث فرهنگی میگوید.
ورود به ملک خدا
تنها راه ورود به قلعه الموت، چند متر پایینتر از برج شرقی دژ است که از مسیر ورودی از جنوب شرقی و از روستای گازرخان مسیری پاکوب با شیب نسبتاً زیاد و پرتگاههای بلند است. اهالی منطقه بر این باورند که حسن صباح موقع خرید دژ در سال 483 قمری گفته تنها یک زمین به اندازه پوست گاو میخواهد بخرد و بعد پوست گاو را رشته رشته کرده و به شکل نخ درآورده و دور تا دور همین صخره و قلعه کشیده و این طوری دژ دوره ساسانی را مالک شده است.
قلعه الموت یا به قول اهالیِ روستایِ گازرخان؛ «قلعه حسن» حالا درِ ورودی چوبیِ بزرگی دارد که بر اساس نقاشیهای مینیاتور باقی مانده در کتابهای تاریخی بازسازی شده است. بالای سردر آن یک تابلو «الملک لله» است؛ نامی که به گفته کارشناسان «حسن صباح» بر این منطقه گذاشته است؛ به معنی «ملک از آن خداست» و تا سال 654 قمری که اینجا در زمان «هلاکوخان مغول» فتح میشود به همین نام میماند.
در این 200 سال که فرقه پررمز و راز اسماعیلیه نذاری که خود را پیروان «اسماعیل» و «نذار» فرزند و نوه امام جعفر صادق(ع) میدانستهاند و در این قلعه ساکن بودهاند اینجا ساکنان ثابتی داشته است. کارشناسان معتقدند فتح چنین قلعهای که سالها میتوانسته احتیاجات خودش و 9هزار ساکنش را برآورده کند، قطعاً با خیانت کسانی از داخل دژ انجام شده است و به گفته چوبک مغولان با حمله از تمام مسیرهای ورودی به قلعه و محاصره آن توانستهاند آن را فتح کنند.
*
مسیر آمده را برمیگردم. منظره شب اینجا، در جادههای پیچ در پیچ الموت پر از روشنایی روستاهایی در دل تاریکی است. دهها چراغ دور هم در دل تاریکی قرار گرفتهاند، کمی آن طرفتر دهها چراغ دیگر گرد هم آمدهاند. کمی بالاتر، کمی پایینتر... گوشه گوشه دامنه کوههای بلند را گرفتهاند. منطقه الموت شرقی و غربی در مجموع 182 روستا دارد. الموت را سرزمینی سحرانگیز مینامند. مسیرها، طبیعت و از همه مهمتر تاریخچهاش دلیلی بر این لقب است.
نفیسه کلهر