الگوهایی که خانه خراب کن هستند تا آینده ساز
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۳۶۲۵۱
به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، با گسترش فضای مجازی به خصوص اینستاگرام و همه گیر شدن آن در میان جامعه امروز، با پدیده نوظهور شاخهای اینستاگرام روبه رو هستیم.
شاخهای اینستاگرام با رفتارهای غیرمتعارف توانستند تعداد زیادی فالوور جذب کنند و سبک زندگی غلط خود را به نمایش بگذارند و با این روش به شهرت برسند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فاطمه منفرد پویا در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص دلیل بروز رفتارهای نامتعارف شاخهای اینستاگرام اظهار کرد: جامعه ما پیچیدگیهای زیادی دارد و استفاده از فضای مجازی در کشور ما با سایر کشورها متفاوت است.
منفرد یکی از دلایل فعالیتهای شاخهای اینستاگرام را درآمدزایی دانست و گفت: یکی از دلایل فعالیتهای این افراد درآمدزایی است و پولهای هنگفتی نیز در این کار دریافت میکنند.
وی با بیان اینکه اختلال شخصیت نمایشی عامل بروز رفتارهای نابهنجار در افراد است، بیان کرد: این اشخاص با رفتارهای نامتعارف باعث جذب افراد بسیاری در فضای مجازی میشوند. معمولا افرادی که این اختلال را دارند، برای آنها مهم جلب نظر دیگران است و میخواهند به نوعی جلب توجه کنند، همچنین اختلال شخصیت نمایشی درمان ناپذیر است.
یکی از نگرانیهای مهم از پدیده نوظهور شاخ اینستاگرام، الگوبرداری برخی جوانان از آنهاست، چرا که این افراد با رفتارهای نابهنجار به شهرت رسیده اند و میتواند خطراتی را برای جامعه به همراه داشته باشد.
در ایران به ویژه متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ به شدت از سلبریتیها الگو برداری میکنند و میخواهند مانند آنان زندگی کنند. بدون اینکه اطلاع درست و کاملی از پشت گوشی هایشان درباره این افراد داشته باشند. حریم شخصی و شهرت در شبکههای اجتماعی دچار یک پارادوکس بزرگ است و نمیتوان بدون از دست دادن آن، به میانبر شهرت رسید.
با توجه به تغییر سبک زندگی افراد و به نوعی مدرن شدن جامعه امروز میتوان توقع داشت که الگوهای جدیدی برای افراد به وجود آید، اما مسئله این است آیا شاخهای اینستاگرام و افرادی که یک شبه سلبریتی شدند، میتوانند الگوی مناسبی برای جوان امروز باشند؟
همواره فرهیختگان بسیاری در جامعه ما پرورش یافته اند و این فرهیختگان الگوهای مناسبی برای جوانان نسل قدیم بوده اند و الگوبرداری از این افراد زمینه رشد و تکامل را برای جوانان فراهم کرده بود.
امروزه نیز افراد شایسته بسیاری هستند که لایق الگوبرداری جوانان برای پیشرفت در زندگی هستند، اما جوان امروز با آشنا شدن با فضای مجازی و سلبریتیهای نالایق، از سبک زندگی آنها پیروی کرده و به نوعی شیوه غیر اخلاقی شاخهای مجازی را در زندگی دنبال میکنند.
تا چند سال پیش زمانی که هنوز فضای مجازی به شکل امروزی همه گیر نشده بود، برخی از جوانان از بازیگران و خوانندگان محبوب در دنیا الگو برداری میکردند که خود این مسئله در آن زمان موضوع نگران کنندهای بود، اما برخی از جوانان امروز الگوی خود را فردی قرار دادهاند که تنها هنر آنها رفتارهای بی محتوا و نابهنجار است و این مسئله بسیار موضوع مهم است.
علت الگوبرداری از شاخهای اینستاگرامرقیه نوری پور لیاولی روانشناس و مشاور در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص علت گرایش برخی از جوانان به الگوبرداری از شاخهای اینستاگرام اظهار کرد: شاخهای اینستاگرام احساس نیاز به توجه دارند و دوست دارند مورد تکریم قرار گیرند.
نوری پور با بیان اینکه جوانان به دنبال الگو هستند تا از آن پیروی کنند، گفت: با توجه به اینکه از شخصیتها و فرهیختگان علمی و غیره اسطوره سازی کردیم، بنابراین برخی از جوانان جایگاه این افراد را دست نیافتنی میدانند و احساس عدم استحقاق به جایگاه افراد فرهیخته را دارند، لذا الگوبرداری از آنها کمتر میشود.
وی در ادامه درباره کم شدن الگوبرداری جوانان از افراد فرهیخته افزود: باید جوانان از الگوهای جایگزین استفاده کنند و الگوسازی صورت گیرد. برخی از جوانان فکر میکنند شاخهای اینستاگرام الگوهای قابل دسترس و بین مردم هستند که خود واقعیشان را به نمایش گذاشته اند.
این روانشناس در خصوص الگو شدن سبک زندگی شاخهای اینستاگرام تصریح کرد: لباس پوشیدن و نوع زندگی این افراد تب جامعه شده و در نتیجه جوانان احساس میکنند اگر مانند این افراد شوند، متفاوت از بقیه افراد جامعه میشوند و به نوعی به شهرت میرسند.
جوانان، شاهد شهرت شاخهای اینستاگرام با رفتارهای غیر اخلاقی هستند و این افراد با اعمال رفتارهای بی محتوا توانستند شهرت پیدا کنند و نگاه عده بسیاری را به خود جلب کنند، به همین دلیل برخی از جوانان به الگوبرداری از آنها تشویق میشوند، چرا که فکر میکنند آنها نیز میتوانند با انجام رفتارهای خارج از عرف مشهور شوند.
نوری پور مهمترین خصیصه دوره نوجوانی را الگوبرداری دانست و بیان کرد: خانوادهها و نهادهای اجتماعی_فرهنگی در زمینه اجتماعی الگوی مناسب ارائه نمیدهند و فرد از ابتدای آموزش الگوگیری و الگوی مناسب را نمیشناسد، بنابراین جوانان معیاری معین برای الگوبرداری و رشد خود را ندارند.
وی افزود: وقتی فرد وارد دوره جوانی میشود با پدیدهای مانند شاخهای اینستاگرام آشنا میشود و الگوبرداری و پیروی از این افراد را نشانه به روز بودن دانسته و فکر میکنند مردم برای این افراد اهمیت بیشتری قائل هستند، چرا که آموزشهای لازم برای الگوبرداری را در دورههای قبل ندیده اند، بنابراین از این افراد نالایق پیروی میکنند.
این روانشناس در خصوص گرفته شدن قدرت تصمیم گیری از جوانان بیان کرد: گاهی اوقات مدگرایی افراطی توسط شاخهای اینستاگرام باعث شده چارچوب تصمیم گیری، ابتکار و حتی قدرت تمایز کردن افراد کاهش پیدا کند، به همین دلیل آسیبها در حوزههای اجتماعی و فرهنگی ایجاد شود.
وی فقدان تأثیر مثبت تحصیلات در زندگی جوانان را از دلایل گرایش به الگوبرداری از شاخهای اینستاگرام دانست و افزود: شاخهای اینستاگرام به نوعی تبلیغات منفی برای برخی از جوانان هستند که القا میکنند اگر راه من را ادامه دهید، موفق میشوید.
جوان نسل قدیم به دنبال یادگیری حرفه خاصی برای کسب درآمد بود، اما امروزه شاخهای اینستاگرام با جذب فالوورهای زیاد توانستهاند درآمدهای هنگفتی به دست آورند، اما جوان امروز با دیدن این افراد میخواهد بدون هیچ زحمت و تلاشی درآمد کسب کند. بنابراین با الگوبرداری از این افراد در فضای مجازی فعالیت خود را آغاز میکنند و برای جذب فالوور دست به هر کاری میزنند.
نوری پور آموزش مهارتهای زندگی را از ابتدای دبستان برای حفظ سلامت روان جامعه لازم دانست و در این خصوص اظهار داشت: اگر سلامت روان جامعه ارتقا پیدا کند، احتمال شکست در روابط جوانان کمتر میشود، چرا که به دلیل پیروی از شبکههای مجازی نیست و مسیر خود را عاقلانه انتخاب کردهاند.
هزاران نفر از افراد جامعه در حرفههای مختلف و متنوع فعال هستند و در کارهای خود نیز به نحو احسن موفق شدهاند که شایسته الگوگیری هستند. نخبههای کشور در حوزههای علوم ریاضی، شیمی، فیزیک و غیره به راستی میتوانند الگویی برای جوانان باشند، چرا این افراد به عنوان الگو معرفی نمیشوند؟
گزارش از فرناز عبدالمحمدزاده
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۳۶۲۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
درحالی که موضوع فرزندآوری و جلوگیری از سرعت گرفتن روند پیری جمعیت یکی از مهمترین سیاستهای دولتمردان است یکی از مهمترین سئوالها در میان زوجین و البته بخشهای آکادمیک سن مناسب فرزندآوری است. - اخبار فرهنگی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم؛ فائزه مرادی- روانشناس بالینی
فکر میکنیم به بخشی از تاریخ رسیدهایم که در کمال آزادی و آزادگی تصمیم میگیریم و نسبت به گذشتگان استقلال تفکر بیشتری داریم، اما واقعیت و نظر محققان با این تصویر فاصله زیادی دارد. از نظر محققین حوزه علوم انسانی، از جمله روانشناسی، رسانه در تمام جنبهها و ابعاد زندگی ما وارد شده و ذائقه و سبک زندگی ما را تغییر داده است و این تاثیر در اکثر موارد ناخودآگاه، منفی و در راستای از بین بردن ارزشهای پذیرفتهشده انسانی و اخلاقی و عادی کردن ضدارزشها از طرف کسانی بوده که تخصصی نداشته و صرفا قواعد بازی در دنیای رسانه را به خوبی بلد بودهاند.
مخاطبین شاید اصلا متوجه نباشند که چه زمانی و چطور، قدمبهقدم و به نرمی، جای ارزشها و ضدارزشها برای آنها عوض شده و قدرت تفکر و تحلیلشان با بمباران اطلاعاتی کاهش پیدا کرده است؛ یعنی در حالیکه مخاطبان معتقد هستند عقایدشان خالص و محصول تجربه خودشان هست، در واقع گاهی فقط نسخهای ضعیف و تقلید شده از صفحات مجازیای که دنبال میکنند، فیلم و سریالهایی که میبینند و اخباری که میخوانند هستند. اگر این رسانهها اهداف شومی را دنبال کنند، مخاطبی که اظهارنظرهای رسانه را به اشتباه، نظرات خودش میداند، مرز بین درست و غلط را گم میکند. در زمانهای که هرکس با یک صفحه و تولید محتوا، رسانه شده است، نظر متخصصین گم و ناپیداست.
از نظر بیشتر روانشناسان، هر انسانی نسخهای منحصربهفرد است و تصمیمگیری درمورد ازدواج و فرزندآوری کاملا به شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی زوجین بستگی دارد اما مسیر رشد و خودشکوفایی انسانها تا حد زیادی از داشتن یک رابطه متعهدانه، دلسوزانه، واقعی و ماندگار و داشتن فرزند در زمان مناسب میگذرد، پس نمیتوان این تصمیمات را تا زمان نامعینی به تاخیر انداخت. درگیر کمالگرایی شدن، لزوما به معنی نتیجهگیری بهتر نیست.
آنها همچنین اضافه میکنند که:
داشتن فرزند نقطه توقف زندگی نیست، بلکه نقطه عطف است. وجود فرزند در زندگی انسانها هدف و انگیزه ایجاد میکند؛ افراد برای اینکه والد بهتری باشند، تلاش میکنند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و آنها را تقویت یا برطرف کنند. بر اساس تجربیات افراد و مطالعات و تحقیقات علمی میتوان گفت والد بودن یکی از ارزشمندترین، رشددهندهترین و مثبتترین اتفاقات زندگی افراد است و افرادی که در سنین پایینتر خانواده خود را گسترش دادهاند، موفقتر و دارای سلامت روان بالاتری هستند.
طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» میسازداما رسانه برخلاف یافتههای علمی و آنچه انسانها برایش برنامهریزی شدهاند، تلاش میکند تنهایی را زیبا نشان دهد، روابط با افراد مختلف و بدون تعهد و حد و مرز را عادی کند و طوری القا کند که مخاطب باور کند برای همیشه وقت دارد و وقتی آماده شد (بخوانید دلزده و خسته) میتواند سراغ ازدواج و داشتن فرزند برود و هر کسی هم که تصمیم بگیرد در زمانی زودتر از آنچه رسانه تجویز کرده است اقدام کند، برچسب امل، متحجر و ناآگاه میگیرد.
رسانه ارزشهایی را که قرنها در جوامع انسانی وجود داشته کمرنگ میکند و میخواهد از ما نسخهای از انسانهایی بسازد که در جوامع غربی امتحان شدهاند و حالا بعد از رسیدن به پوچی و ناامیدی، باز هم سراغ تشکیل خانواده و زندگی در خانوادههای پرجمعیت رفتهاند. با دیدن این چرخه چرا ما هم باید در این دام بیفتیم؟ این روزها باید شجاعت افرادی را که به جای خرج کردن شور و انرژی جوانی در روابط بیمعنی و گذرا تصمیم گرفتهاند ازدواج کنند و مسئولیت داشتن فرزند را بپذیرند، تحسین کنیم چون علاوه بر تمام موانعی که دارند، باید با تصویر کلیشهای رسانه از خوشبختی، شادی، استقلال و عشق هم مبارزه کنند و افراد را به آزاداندیشی، به دور از سلطه رسانه، دعوت کنند.
پایان پیام/