تحصیلات ۱۵ بازیگر مشهور/ دیپلم و انصراف از تحصیل!
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۴۹۶۲۴
پدیده سلبریتیها در ایران بسیار عجیب است؛ کسانی که عمدتا با استفاده از شهرت در تمامی مسائل روز اظهارنظرهای جنجالی و اغلب بدون تحقیق میکنند؛ برای مردم یکی از مهمترین سوالات میزان سواد این افراد است.
به گزارش شریان نیوز،سلبریتی! یا به زبان فارسی همان چهره مشهور است؛ که در اصطلاح به چهرههای هنری، ورزشی، سینمایی و اهالی موسیقی که شهرت زیادی دارند؛ سلبریتی اطلاق میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گرچه در ایران واژه سلبریتی همزاد سینما است و اخیرا برخی رشتههای ورزشی هم به لیست این طومار افزوده شدند؛ برخی اهالی فرهنگ معتقدند این افراد در 40 سال اخیر از چنان آزادی برخوردار بودند که در همه زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آزادانه و منهای کارشناسی اظهارنظر میکنند.
مدتی پیش بود که رضا کیانیان در مراسمی عنوان کرده بود که در این 40 سال بعد از انقلاب همواره روی خوش نداشته است؛ این موضعگیریها در صورتی مطرح میشود که آنها در همین سینما انقلاب اسلامی پرورش یافته و فیلمهایشان در پرده سینما و تلویزیون ایران برای مردم رونمایی شده است.
به طوریکه رضا کیانیان میلیاردها تومان از طریق سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی به جیب زده است.
یا در نمونهای مشابه فاطمه معتمدآریا بعد از دریافت جایزه در ایران گفته بود که 40 سال است او را متوقف میکنند؛ این هم در صورتی گفته میشود که او قبل از انقلاب هیچ اثری نداشته و تمامی آثار و جوایز او متعلق به دوران بعد از انقلاب است.
پدیده سلبریتیها در ایران بسیار عجیب است؛ آنها با پول و امکانات دولتی ایران کار کرده و مشهور میشوند ولی خلاف جریان آب شنا میکنند.
به عنوان مثال در زلزله کرمانشاه هم آنها تنها به گرفتن عکس از مردم بسنده کرده و فراتر از آن به گفته غلامحسین محسنی اژهای، برخی از سلبریتیها علیرغم جمعآوری کمکهای مردمی، پول مزبور را خرج زلزلهزدگان نکرده و در حسابهای شخصی خود انباشته کردند.
یکی از کارهای دیگر آنان نیز گسترش شایعات در فضای مجازی و سوء استفاده از احساسات مردمی است؛ به عنوان مثال پرویز پرستویی که در سینمای انقلاب پرورش یافت و فیلمهای انقلابی و دفاع مقدسی وی در ذهن مردم مانده است به بسیاری از شایعاتی که بعدها تکذیب شده دامن میزند.
چندی پیشضعف سواد رسانهای وی بار دیگر خود را نشان داد، او عکسی از جنازه پسر بچهای که در اثر یخزدگی درگذشته است را منتشر کرده و آن را به ایران و فصل زمستان مرتبط کرده بود؛ در حالیکه تصویر متعلق به جنازه یک طفل سوری است که سال گذشته در همین ایام منتشر شده بود.
اوج فعالیتهای سلبریتیها در مسائل سیاسی است؛ آنها در سالهای 92 و 96 همهجانبه از کاندیدای خاصی حمایت کردند و بعد از این اینکه مشکلات با توسل به غرب برطرف نشد به منتقد نظام بدل گشتند! سلبریتیها انقدر مسئله را شور کردند که اعتبار سیاسی خود را بین مردم از دست دادند و امروز به حرفهای ضد نظام متوسل شدند. مدتی قبل حمید فرخنژاد گفته بود که برایش 80 میلیون ایرانی مهم نیست و تنها فکرش ارسال دلار برای پسرش در خارج از کشور است.
در همین راستا جهت روشن شدن افکار عمومی، در این گزارش به میزان سواد سلبریتیها برای سخنگفتن درباره مسائل مختلف کشور میپردازیم. مدرک تحصیلی آنها که در گفتگوها و فضای مجازی اعلام کردند را بررسی کردیم و از این تحقیق دریافتیم که بیشتر آنها فاقد تحصیلات دانشگاهی بوده و از همه مهمتر در زمینه سیاست و مسائل اجتماعی فاقد هیچگونه سواد مربوطه هستند.
در این گزارش مدرک تحصیلی 15 سلبریتی را بررسی کردیم که در جدول زیر مشاهده میکنید.
منبع:خبرگزاری دانشجو
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۴۹۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران
تا پیش از شیوع کرونا و تغییرات مدیریتی در سینما، چند سالی بود که جشنواره فیلم فجر نه فقط در بهمنماه بلکه در اردیبهشت با ساختار و شمایلی متفاوت برگزار میشد و میزبان سینماگران و فیلمهایی از کشورهای دیگر بود.
به گزارش ایسنا، جشنواره جهانی فجر با وجود برخی انتقادهایی که در داخل کشور نسبت به آن مطرح میشد، جایگاهی پیدا کرده بود که در همان چند دورهی برگزاری چهرههای بنامی از سینمای دنیا را به ایران کشاند از جمله پل ژوزف شریدر که درست در همین روز چهارم اردیبهشتماه در نشستی خبری در پردیس سینمایی چارسو مقابل خبرنگاران ایرانی نشست.
نقش متفاوت لیلا حاتمی در یک فیلم آمریکاییشریدر -فیلمنامهنویس و کارگردان مشهور امریکایی - که فیلمنامههای «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» ساخته مارتین اسکورسیزی را نوشته و در روزهای گذشته فیلم جدیدش با نام «اوه، کانادا» به بخش مسابقه اصلی جشنواره کن راه یافته است، اردیبهشت سال ۱۳۹۸ به جشنواره جهانی فجر در تهران آمد و پس از برگزاری یک کارگاه فیلمنامه نویسی، در یک نشست خبری پاسخگوی سوال اهالی رسانه شد.
او در آن نشست با اشاره به اینکه «در دنیا چند فستیوال هستند که میتوان جشنواره جهانی فجر را با آنها مقایسه کرد مثل جشنواره تورنتو ولی از ابعاد این جشنواره و تعداد فیلمهای حاضر در آن شگفتزده شدم» درباره آشنایی خود با سینمای ایران گفته بود: «درباره جایگاه سینمای ایران که تردیدی نیست چون جایگاه ویژهای دارد. در ۱۵ سال گذشته (تا سال ۱۳۹۸) سه نهضت ملی سینمای ایران، رومانی و آرژانتین شکل گرفته و همیشه این انتظار میرود که در هر جشنوارهای از سینمای ایران فیلمی حضور داشته باشد. برای بیشتر ما در غرب، سینمای ایران با کیارستمی شروع شد ولی بعد به فرهادی رسیدیم و حالا هم فیلمهای دیگری هستند. یکی از دوستان من گادفری چیشایر (منتقد آمریکایی) است که فیلمهای ایرانی زیادی دیده و کتابی درباره سینمای ایران مینویسد و به من فیلمهای ایرانی پیشنهاد میدهد.»
شریدر که سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز با دریافت جایزه یک عمر دستاورد هنری تقدر شد، درباره آینده سینما با وجود شبکههای مختلف و کمپانیهایی مثل نتفلیکس بیان کرده بود: «من فکر میکنم در این صد سال هرچه آموختیم خیلی به کارمان نیاید چون همه چیز تغییر کرده، مدت زمان فیلمها عوض شده و اینکه کجا فیلم ببینیم و چگونگی پخش و عرضه، همگی تغییر کرده است. قبلاً فکر میکردم در یک مقطع گذار هستیم ولی الان فکر میکنم در یک مقطع گذار دائم هستیم. الان دیگر بازار هدف، آمریکاییها نیستند بلکه برای چینیها میسازیم.»
وی همچنین با اشاره به رشد روزافزون تکنولوژی گفته بود: «در حالیکه فیلمها منحصر به کلاس خاصی از فیلمسازان بودند، تکنولوژی این مرزها را شکسته و هر کسی میتواند فیلم بسازد. پس خبر خوب برای آینده سینما این است که هر کسی میتواند فیلم بسازد ولی خبر بد این است که دیگر نمیشود امرار معاش کرد.»
شریدر در بخشی دیگر از آن نشست درباره اینکه به نظر میرسد شناختش از سینمای ایران بیشتر با فیلمسازانی باشد که به نوعی سیاسی شناخته شدهاند، بیان کرده بود: «تا جایی که من میدانم دو نوع سینما در ایران وجود دارد؛ یکی برای مجامع عمومی است و یکی هم داخلی و من بیشتر فیلمهایی را دیدهام که بیرون نمایش داشتهاند، اما فیلمهایی را که درباره جنگ بوده چون خارج از کشور چندان نمایشی نداشته مسلماً ندیدهام. شما مثل فیلیپین دو سینمای داخلی و خارجی دارید و به همین دلیل دو جشنواره فجر هم دارید. با این حال من هیچکدام از کارگردانها مثل کیارستمی، فرهادی و پناهی را سیاسی نمیدانم ولی میدانم فیلمهای سیاسی جذابی میشود اینجا ساخت.
این فیلمساز امریکایی در آن مقطع در واکنش به تحریمهای رییس جمهور وقت ایالات متحده (دونالد ترامپ) علیه ایران و آسیبهای آن به هنرمندان و سینما با ابراز تأسف از تحریمها اظهار کرده بود: «الان دورانی است که نمیشود به امریکایی بودن افتخار کرد، در حالی که من همیشه و حتی زمان جنگ ویتنام به آمریکایی بودنم افتخار میکردم. در حال حاضر آنچه پیش آمده به بهانه تغییر رژیم ایران و در واقع برای دستیابی به نفت و منابع طبیعی شما است و این چیزی است که در ۱۰۰ سال گذشته وجود داشته و تأثیر یک هنرمند در مقایسه با ماشین پروپاگاندا خیلی اندک است. به همین دلیل به نظرم این وضعیت بسیار عذابآور است.»