Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-04-28@14:40:50 GMT

فارن‌پالیسی: ایران تسلیم زور نمی‌شود

تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۶۶۱۸۵

فارن‌پالیسی: ایران تسلیم زور نمی‌شود

استفان والت، تحلیلگر آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد در تازه ترین یادداشتش تحت عنوان" آمریکا آنقدرها هم که تصور می کند، قدرتمند نیست"، سیاست های اخیر دولت ترامپ را مورد بررسی قرار داده است. خلاصه ای از این یادداشت را در ادامه بخوانید:

والت در مقدمه یادداشتش این سوال را مطرح می‌کند: آمریکا چقدر قدرتمند است؟ آیا آمریکا همچنان قدرت تک قطبی نظام بین الملل است و این توانایی را دارد که خواسته هایش را بر هر مخالف، متحد، شریک و یا طرفهای خنثی هم تحمیل کند؟ و یا آنها را مجبور به تبعیت از سیاست هایش کند؟ آنهم در حالیکه در نگاه همین کشورها، این سیاست ها احمقانه، خطرناک و در تضاد با منافع شان است؟ و یا اینکه اصولاً قدرت آمریکا محدودیت هایی دارد که قاعدتاً باید با دقت نظر و نگاه استراتژیک دنبال شود؟

دولت ترامپ در وضعیت سوال اول قرار دارد، به خصوص از زمانی که جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید و همچنین مایک پمپئو به عنوان وزیر خارجه آمریکا انتخاب شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

غریزه اولیه ترامپ هر چه باشد، بروز و ظهور این دولت، آغاز یکجانبه گرایی و رویکرد خودخواهانه در سیاست خارجی ای بود که دقیقا مشخصۀ دور اول ریاست جمهوری بوش پسر بود، زمانی که او به همراه دیک چنی وارد کاخ سفید شد.

شعار اصلی دولت در آن زمان، این فرضیه بود که ایالات متحده آمریکا آنقدر قدرتمند است که می تواند به تنهایی به همه موضوعات ورود کند و سایر دولتها نیز مفتونِ نمایش قدرت آمریکایی ها، می توانند از واشنگتن تبعیت کنند؛ کمااینکه یکی از مشاوران ارشد بوش (که ظاهراً کارل راو نام داشته) به ران ساسکین روزنامه نگار گفته بود:" ما هم اکنون یک امپراطوری هستیم و زمانی که وارد عمل می شویم، واقعیات خاص خودمان را رقم می زنیم". اصولا گفتگو، مصالحه و ائتلاف سازی در قاموس آن دولت نبود و آنرا به نوعی، ضعف تلقی می کردند، کمااینکه دیک چنی هم در سال 2003 گفته بود: ما با شیطان مذاکره نمی کنیم، شکستش می دهیم.

رویکرد بوش- چنی مجموعه ای از شکست ها را برای آمریکا رقم زد، اما همان یکجانبه گرایی خودخواهانه را هم اکنون دولت ترامپ در پیش گرفته است. در تصمیمات ترامپ، تهدید به جنگ اقتصادی موج می زند، جنگ اقتصادی آنهم نه تنها با چین بلکه با بسیاری از شرکای اقتصادی آمریکا. تصمیم ترامپ به خروج از شراکت فرا-آتلانتیکی، خروج از پیمان آب و هوایی پاریس نمونه هایی از تصمیم هایی غیرمنطقی دولت ترامپ بود. همچنین به کارگیری تاکتیک "همینی که هست" و طرح خواسته های غیرمنطقی از سوی ترامپ در قبال ایران و کره شمالی با هدف مجبور کردن آنها و سپس تشدید تحریم ها، با این امید که واشنگتن به همه آنچه که می خواست، دست یافته است؛ آنهم در حالی که این سیاست بارها در گذشته در قبال این دو کشور به درب بسته خورده است.

اعمال فاز دوم تحریم ها علیه نفت ایران نمونه دیگری از این سیاست است؛ تصمیمی که می تواند قیمت نفت را بالا ببرد و رابطه آمریکا را با کشورهای چین، هند، ترکیه، ژاپن، کره جنوبی و سایرین خراب کند. طرح صلحی که داماد ترامپ قول داده، آنرا رونمایی کنند هم دچار همین نواقص است؛ طرحی که قرار است، بنیامین نتانیاهو، شلدون ادلسون و سایر طرفداران "اسرائیل بزرگتر" را خوشحال کند غافل از اینکه هیچ طرح و هدفی برای صلح ندارد. رویکرد آمریکا در قبال تحولات ونزوئلا نیز به همین ترتیب بود؛ قبول مشروعیت زودهنگام خوآن گوایدو به عنوان رییس جمهور ونزوئلا از سوی ترامپ و تأکید بر این مسئله که مادورو باید برود. خیلی خوب و مناسب بود در صورتی که می دانستیم در قبال این تحولات چگونه برخورد کنیم.

شاید این مسئله از همه مهمتر باشد که عناصر رویکرد و اهداف ما هیچ تقارن و تناسبی با یکدیگر ندارند. اگر ایالات متحده آمریکا به عنوان قدرتمندترین کشور قصد داشت خرید نفت چین از ایران را متزلزل کند، باید بدانیم که این مسئله هیچ تأثیری بر مذاکرات و اهداف چین نخواهد داشت؛ و ترکها نیز در پاسخ به این فشارها به مسکو نزدیکتر خواهند شد. از سویی متحدان آمریکا در ناتو از حضور واشنگتن در اروپا ناامید و دلسرد شده اند؛ متحدی که مدام آنها را سرزنش می کند و علیه چین فرا می خواند.

بله. آمریکا هنوز قدرتمند است؛ دلار همچنان قدرتمندترین پول دنیاست؛ بازارهای آمریکا هنوز ارزشمندترین بازارها هستند.

اما دلایل زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه سیاست خارجی فعلی آمریکا در آینده با شکست روبرو خواهد شد. اول اینکه ضعیف ترین دولتها در مقابل تسلیم شدن مقاومت خواهند کرد؛ آنهم تنها به یک دلیل: وقتی به آنها ثابت کردید که مجبور به تسلیم شدن هستند، موج مطالبات آغاز خواهد شد. و آنها این را می دانند. از طرفی زمانی که آمریکا بر طبل تسلیم شدن می کوبد( خلع سلاح کره شمالی و تغییر رژیم در ایران) هیچ انگیزه ای برای طرف مقابل باقی نمی گذارد. زمانی که از دیپلماسی ترامپ و پمپئو بی صداقتی و دروغگویی می بینند، چرا باید سخنان و اطمینان های آنها را باور کنند؟ از این رو هیچ شانسی برای توافق باقی نمی ماند.

دربارۀ ایران مسئله به همین منوال است: دولت آمریکا به وضوح و صراحت بارها اعلام کرده است که هدفش نابود کردن برنامه های هسته ای ایران است. ترامپ بارها بر این نکته تأکید کرده است، و گویی هدفش تنبیه سایر کشورهایی است که توافق نامه با ایران را امضاء کرده اند. ایران تا کنون نسبت به مواضع ترامپ ایستادگی و پایداری نشان داده است، اما صبر تهران هم تا ابد نخواهد بود؛ به خصوص زمانی که ترامپ مدام بر طبل تغییر رژیم می کوبد. آیا این احتمال وجود دارد که ایران فعالیت های هسته ای خود را از سر بگیرد؟ و در آن صورت آیا سایر کشورها، برای اقدامات جدید، پشت سر دولت آمریکا خواهند آمد؟ چرا باید این کار بکنند؟ آنهم وقتی می دانند که این آمریکا بود که توافق هسته ای را نابود کرد و در آن صورت دیگر از سمپاتی برای آمریکا خبری نخواهد بود. متحدان و شرکای آمریکا قطعا از به راه افتادن جنگ تازه در خاورمیانه استقبال خواهند کرد، اما روی کمکی از سوی آنها حساب باز نخواهند کرد.

به خاطر داشته باشیم که سیاست دیکتاتوری و خودسری سایر کشورها را تحریک خواهد کرد تا اتحاد بیشتری برای منافع شان با یکدیگر داشته باشند، در همین چارچوب نزدیکی چین و روسیه بی دلیل نیست؛ هر چند که آنها به خودی خود متحد و شریک نیستند. در صورتی که سیاست هوشمندانه واشنگتن می توانست چین را از روسیه دور کند.

آنچه که در حال حاضر شاهد آنیم، رویارویی و رقابت میان دو نگاه در ژئوپولیتیک معاصر است. نگاه اول می گوید قدرت آمریکا نامحدود است و با توانایی های مادی، قدرت ژئوپولیتیک و سایر توانمندیها می تواند سیاست توسعه طلبانه خود را ادامه دهد و به موفقیت دست یابد. اما نگاه دوم که بدان معتقدم این است که قدرت ایالات متحده آمریکا بسیار بالاست اما قدرتِ همین ابرقدرت دارای محدودیت‌هایی است و ضروری است تا اولویت بندی، جایگزینی و همچنین همکاری در عرصه سیاست خارجی در آن لحاظ شود. و اینکه به خاطر داشته باشیم که سایر کشورها به سیاست تسلیم آمریکا تن نخواهند داد و اصولا توافق های بین المللی نیازمند مصالحه و همکاری است؛ گاهی حتی با دشمن ها.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: استفان والت آمریکا ترامپ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۶۶۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟

دکترین هسته‌ای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیت‌های موجود در حوزه هسته‌ای به‌منظور دستیابی به فنّاوری‌های روز نیز استفاده خواهد کرد.

ارسال چند پیام از سوی آمریکایی‌ها و سپس تکذیب آن حکایت از سردرگمی کاخ سفید در تحلیل وقایع منطقه پس از عملیات درخشان وعده صادق دارد. پیش‌ازاین نشریه انگلیسی آی در گزارشی نوشته بود که و بایدن همه گزینه‌ها را «روی میز» نگه می‌دارد و در نظر دارد تا توافق برای جلوگیری ایران از تولید سلاح‌های هسته‌ای به‌عنوان بخشی از تلاش‌های دیپلماتیک گسترده‌تر برای جلوگیری از جنگ همه‌جانبه در خاورمیانه را احیا کند.

این نشریه انگلیسی که به محافل دیپلماتیک در لندن نزدیک است در ادامه با اشاره به موضوع احیای برجام نوشته است که کاخ سفید در حال بررسی توافق هسته‌ای جدید با ایران درازای لغو برخی تحریم‌های اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمام‌عیار در منطقه جلوگیری کند، یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیس‌جمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هسته‌ای ایران می‌بیند.

پس از انتشار این گزارش روزنامه کویتی الجریده که مدعی انتشار اخبار محرمانه در منطقه است در خبری قابل‌توجه نوشت که ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا درباره برجام نیز آغاز شود!

البته این اخبار دو روز پس از انتشار از جانب یک مقام سیاسی در آمریکا تکذیب شده است، ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جریان کنفرانس خبری و در پاسخ به پرسشی در خصوص این دست گزارش‌ها اعلام کرد که در مورد راه‌های ارتباط خود با ایران ابراز نظر نکرده اما می‌بایست گفت آمریکا در حال مذاکره مستقیم با ایران در نیویورک یا هر جای دیگری در مورد برجام نیست.

برای مهار ایران با آن‌ها گفتگو کن!

برخی آگاهان سیاسی اعتقاد دارند که انتشار این دست اخبار از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکایی‌ها و تکذیب آن در تریبون‌های رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به آغاز مذاکراتی است که با دادن مشوق‌هایی ایران را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا مهار کند. به‌عبارتی‌دیگر آمریکایی‌ها پس از مشاهده ضرب دست ایران در عملیات وعده صادق به این نتیجه رسیده‌اند که افزایش فشار بر ایران کارکرد خود را ازدست‌داده و تنها گزینه فعال روی میز گفتگو است.

این گزاره شواهد قابل‌توجهی دارد؛ باوجودآنکه طرف آمریکایی باز کردن میز مذاکره با ایران را تکذیب کرده اما مدتی قبل متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به این پرسش که آیا بایدن در حال بررسی مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هسته‌ای با ایران است یا خیر؟ اعلام کرد که دولت بایدن بر این باور است که یک مسیر دیپلماتیک بهترین راه روبه‌جلو است.

البته آمریکایی‌ها برای باز کردن کریدور گفتگو با ایران از یک سیاست پیچیده و ترکیبی استفاده کرده و مسیر ابهام را پیش می‌برند، کاخ سفید هفته قبل معافیت‌های تحریمی را که به ایران اجازه می‌داد در پروژه‌های هسته‌ای با طرف‌های بین‌المللی همکاری کند را تمدید نکرده اما در اقدامی متقابل در باغ سبز مذاکره را نیز باز گذاشته است، این تاکتیک نشان می‌دهد که سیاست آمریکا در قبال ایران افزایش فشار با راهنما زدن به‌سوی مذاکره است!

درحالی‌که آمریکا با عدم تمدید معافیت‌های هسته‌ای مرگ برجام را تائید کرده اما در آن‌سو در حال دادن تنفس مصنوعی بی‌نتیجه به آن است، این سیاست به معنای تمایل آمریکا به دادن مشوق جدید به ایران نیست بلکه ایجاد اتمسفری است که با تمسک به آن راهبردهای جدید بازدارندگی از جانب ایران را مهار کند.

شورای آتلانتیک در گزارشی درباره اهمیت مهار ایران با کمک سیگنال‌های برجامی نوشته است:

تنش چشمگیر بین ایران و رژیم صهیونیستی در هفته‌های اخیر پتانسیل بالایی برای اشتباه محاسباتی در فقدان کانال‌های ارتباطی مستقیم را نشان می‌دهد. اگر ایران تصمیم بگیرد وضعیت خود را به‌عنوان یک کشور دارای آستانه هسته‌ای کنار بگذارد و سیاست خود را به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای بچرخاند، این خطر حتی جدی‌تر خواهد شد. علیرغم پیام‌های گسترده‌ای که در روزهای قبل از حمله به تهران ارسال شد و از آن خواست از پاسخ مستقیم علیه اسرائیل خودداری کند، ایران تصمیم گرفت سیاست مهار خود را کنار بگذارد. ایران در این مرحله به دنبال احیای بازدارندگی خود علیه اسرائیل حتی به قیمت تشدید تنش نظامی احتمالی بود.

آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟

تغییر در دکترین هسته‌ای ایران یکی از گزاره‌های جدید غربی‌ها برای افزایش فشارهایی است که ایران را به سوی کانال‌هایی هدایت می‌کند که خروجی آن طرح مهار است.

یکی از مهم‌ترین بازیگران در این طراحی مدیرکل آژانس است؛ رافائل گروسی در مصاحبه‌ای با دویچه وله، ضمن این ادعا که ایران نه ماه‌ها بلکه چند هفته با داشتن اورانیوم کافی برای تولید یک بمب اتمی فاصله دارد، اما این به آن معنا نیست که ایران در آن فاصله زمانی سلاح هسته‌ای دارد یا خواهد داشت.

البته گروسی گفته است که نمی‌توان نتیجه مستقیم گرفت که ایران اکنون سلاح اتمی دارد. به‌رغم همکاری‌های ایران با آژانس، گروسی در این مصاحبه همچنین مدعی شد آژانس سطح دسترسی لازم در ایران را ندارد و به همین دلیل سؤالات زیادی مطرح است!

مدیرکل آژانس بار دیگر درباره مواردی سخن گفته که به تعبیرش «مسائل باقیمانده» نام داشته و اعلام کرده است که برای حل این موارد تمایل به سفر به ایران را دارد. به نظر می‌رسد که مدیرکل آژانس بابیان ادعاهای پرونده‌های مفتوح در سطح یک کاتالیزور برای اعمال فشار به تهران عمل می‌کند.

واقعیت آن است که در حال حاضر اقدامات آژانس چیزی بیشتر از یک مزاحمت سیاسی نبوده و ثابت‌شده است که قرار نیست قدمی در جهت حل سه موضوع فنی یعنی «حل‌وفصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمین‌های ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریم‌های بازدارنده» بردارد، ازاین‌رو در شرایط فعلی سفر گروسی به تهران بی‌معنا بوده و تا زمانی که در نقش مزاحم فعال قرار دارد گفتگوی او با مقامات ایرانی عبور از خطوط قرمز هسته‌ای محسوب می‌شود.

واقعیت آن است که دکترین هسته‌ای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیت‌های موجود در حوزه هسته‌ای به‌منظور دستیابی به فنّاوری‌های روز نیز استفاده خواهد کرد، همچنین اظهارنظرهای شخصی باعث تغییر در خطوط کلی نظام نیز نخواهد شد.

همچنین باید به این نکته اشاره کرد که سیاست افزایش فشار و ارائه مشوق برای خروج ایران از مدار یک تاکتیک نخ‌نما شده است و اراده ایران در کنشگری فرا منطقه‌ای با این دست اظهارات ضد ایرانی همراه با سیگنال‌های مبهم دچار خلل نخواهد شد، عملیات موشکی اخیر سپاه پاسداران نشان داد دشمنان نه قادر به درک ابعاد گوناگون صبر استراتژیک ایران هستند و نه شناختی نسبت به قواعد نهان بازدارندگی در منطقه دارند!

 

این مطلب نخستین بار در سایت مشرق منتشر شده است.

دیگر خبرها

  • تسلیم شدن ۱۰۰ تروریست الشباب سومالی
  • برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟
  • فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟
  • فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
  • خطر اعتراضات دانشجویی آمریکا بیخ گوش بایدن
  • آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب ازسرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب از سرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله
  • زنی که به خاطر غزه از دولت بایدن استعفا داد + عکس
  • طرح مشاوران ترامپ برای مجازات کشور‌هایی که دلار را کنار می‌گذارند