دنیای مجازی از جان فرزندان ما چه میخواهد؟
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۸۳۳۱۴
به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ در شرایطی که فضای مجازی زندگی بسیاری از افراد در سنین میانسالی و حتی کهنسالی را دگرگون کرده است، تأثیرگذاری آن بر زندگی کودکان و نوجوانانی که همعصر این تکنولوژی به دنیا آمدهاند، مضاعف خواهد بود. به همین دلیل این روزها پدر مادرهای زیادی را میبینیم که با حسی توأم از نگرانی و سردرگمی به دنبال کشف راهی هستند که نحوه مواجهه صحیح فرزندشان با فضای مجازی را تضمین کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال هنوز هم والدین زیادی هستند که از خطرات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای فرزندان خود بیاطلاعاند. والدینی که در برابر استقبال زیاد کودکانشان از فضای مجازی هیچ محدودیتی ترسیم نکردهاند و دنیای مجازی را بهترین سرگرمی برای فرزند خود بهشمار میآورند. محققان عقیده دارند که به دلیل گسترش استفاده و سپری کردن زمان طولانی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، لازم است که حساسیت در مورد کارکرد و تأثیرات این شبکهها برای همه اقشار جامعه اهمیت پیدا کند. از نظر بسیاری از کارشناسان، ضرر و زیان ناشی از بهره گرفتن از شبکههای اجتماعی تنها محدود بهصرف زمان فراغت و آموزش جوانان در این شبکهها نیست و مشکلات ناشی از پرداختن بیش از حد به شبکههای اجتماعی را بسیار فراتر از اتلاف زمان مفید جوانان میدانند.
اخیراً محققان در فلوریدا با نظرسنجی از صدها نوجوان به این نتیجه رسیدهاند که شبکههای اجتماعی از دو طریق میتوانند بر رفتار جوانان مؤثر واقع شوند. میزان زمانی که هر نوجوان صرف استفاده از شبکههای اجتماعی میکند، میتواند باعث شود که آن نوجوان برای امور دیگر و از جمله تحصیل یا حتی رابطه مستقیم با والدین، خویشاوندان و دوستان خود، یا برای پرداختن به امور تفننی وقت و فرصت کافی نداشته باشد. چنین امری میتواند باعث نارساییهای شخصیتی و رفتاری در نوجوانان شود.
افزون بر این، به باور کارشناسان، نوع استفاده از شبکههای اجتماعی نیز میتواند تأثیرات عمیقی بر روح و روان آنها داشته باشد. سایبربولینگ یا آزار و اذیتهای اینترنتی که توسط گروههای همسال در بستر شبکههای اجتماعی، ایمیل، پیامک و یا روشهای دیگر اتفاق میافتد، یکی از خطرات فضای مجازی برای کودکان محسوب میشود. آمارها نشان میدهد حدود ۴۰ درصد کودکان و نوجوانانی که در شبکههای اجتماعی حضور دارند با این تهدید مواجه شدهاند. مواجهه ناخواسته کودکان با محتوای مستهجن به دلیل وجود حجم زیادی از این نوع محتوا در وب بسیار شایع است. اینگونه مطالب به دلیل بازدید زیادی که دارند در موتورهای جستجو نیز پیشنهاد میشود و چهبسا کودک بدون آشنایی قبلی و انگیزه از طریق موتور جستجو به جستجوی این کلمات تشویق شود. همچنین ممکن است نقض حریم خصوصی کودک و دریافت تصاویر خصوصی از آنها در شبکههای اجتماعی به دلیل عدم درک صحیح آنها از عواقب این کار و اعتماد بیجا و فریب خوردن اتفاق بیافتد.
سرقت اطلاعات از کودکان، کار سادهای چراکه میتوان آنها را فریب داد و اطلاعات مهمی اعم از اطلاعات خانوادگی و اطلاعات خصوصی را از آنها دریافت کرد. مواجهه با بزرگسالانی که خود را کودک معرفی میکنند نیز یکی دیگر از تهدیداتی است که ممکن است کودکان با آن مواجه شوند و در این ارتباط تهدیدات ذکرشده اتفاق بیافتد. نوجوانان از شبکههای اجتماعی بهره میگیرند تا تصویری که از زندگی خود ارائه میدهند را جذابتر و درعین حال پرهیجانتر از زندگی سایرین بسازند. برای همین منظور از دروغ گفتن نیز نمیهراسند؛ اما نوجوانان با انتشار یک تصویر ناصحیح از زندگیشان عملاً از اعتماد به نفس خود میکاهند و تعلق خود را نسبت به هویت واقعیشان تضعیف میکنند.
نوجوانان و بهویژه دختران پس از کشف جنسیت خود، سعی میکنند تا با نمایش آن و حتی نمایش غیر واقعی آن در شبکههای اجتماعی جلب توجه کنند. نوجوانان با دیدن فیلمهای مربوط به کسانی که با استفاده از شبکههای اجتماعی و مثلاً با استفاده از یوتیوب موفق شدهاند به ستارهای پرآوازه بدل شوند، ترغیب میشوند دست به کارهای مشابهی بزنند؛ اما از آنجا که تکرار همان اعمال باعث شهرت نمیشود، ناگزیر میشوند رویکردی افراطی در پیش گیرند. از آن جمله دست به اقداماتی بزنند که میتواند هم مشکلات روحی به بار آورد و هم منجر به آسیب جسمی آنان شود.
بررسی رفتار کودکان و نوجوانان در فضای مجازی و مقایسه آن با زندگی واقعی نشان میدهد، در زندگی واقعی بین رفتار «صحیح و خطا» مرزهای مشخصی وجود دارد، اما نوجوانان، در فضای مجازی یا از این مرزها بیاطلاعاند یا حاضر به پذیرش آنها نیستند و از این رو به استقبال ریسک و خطر میروند؛ خطراتی که میتواند برای آنها پیامدهای جدی به همراه داشته باشد.
آمنه اسلامی
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: فضای مجازی کودک شبکه های اجتماعی خشونت ایکنا نبأ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۸۳۳۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دنیای فیزیک در آستانه یافتن تکقطبیهای مغناطیسی؟
دو پیشمقاله از تیم بزرگی از دانشمندان گزارش داده است که آنها هرچند نتوانستهاند تکقطبیهای مغناطیسی را پیدا کنند (فقط قطب مغناطیسی شمال یا جنوب، بدون وجود دیگری) اما محدوده وجود احتمالی تکقطبیهای مغناطیسی را مشخص کردهاند.
به گزارش خبرآنلاین، این پیشمقالهها که در سرور آرکایو منتشر شدهاند حتی عجیبترین ایدهها را هم موردبررسی قرار دادهاند، مثلا اینکه ممکن است سالها پیش تکقطبیهای مغناطیسی را ساخته باشیم و تصادفا به آنها توجه نکرده باشیم. البته پیشمقالهها هنوز موردبررسی همتایان قرار نگرفته است.
تکقطبی مغناطیسی چیست؟
یکی از اولین درسهای فیزیک دبیرستان آن است که آهنرباها همیشه دو قطب مخالف دارند، یکی شمال و دیگری جنوب. اگر آهنربایی میلهای را به دو قسمت تقسیم کنید، قطبهای جدیدی در نزدیکی شکاف ظاهر میشوند بهطوریکه هر آهنربای کوچکتر همچنان یکی از هر قطب را خواهد داشت. هرقدر که این شکاف را ریز و ریزتر کنید، باز به آهنربای ریزتری میرسید که یک قطب شمال و یک قطب جنوب دارد.
بااینحال، از قرن نوزدهم دانشمندان به این فکر میکردند که آیا راهی وجود دارد که یک قطب مغناطیسی منفرد (تکقطبی مغناطیسی) جدا و منفک از قطب مخالف دیگر وجود داشته باشد. این درحالی است که بارهای الکتریکی مثبت و منفی برای وجود خود، نیازی به وجود بار مخالف ندارند.
جیمز کلرک ماکسول، یکی از بنیانگذاران نظریه الکترومغناطیس فکر میکرد که مشکل تکقطبی مغناطیسی را برای همیشه حل کرده است، اما چند دهه بعد، «پل دیراک» نشان داد که وجود تکقطبی میتواند کوانتیزه بودن بار الکتریکی را توضیح دهد؛ و ازآنجاییکه بار الکتریکی به شکل گسسته وجود دارد، پس بار (تکقطبی) مغناطیسی نیز باید کوانتیزه باشد و از واحدهایی به نام «بار دیراک» ساخته شده باشد که مقدار آن ۶۸٫۵ برابر بار الکترون است. از آن روزگار به بعد، نظریهپردازان به شکل فزایندهای نسبت به این ایده اطمینان پیدا کردهاند اما تجربیگرایان نتوانستهاند نشانهای بر وجود تکقطبی مغناطیسی بیابند.
درواقع، تئوری تکقطبی آنقدر توسعه یافته است که فیزیکدانان در حال حاضر کاملاً موافقند که آن ها احتمالاً وجود دارند؛ اما تأیید تکقطبیهای مغناطیسی زیراتمی هنوز در هالهای از ابهام است.
بیشتر تئوریهای تکقطبی مغناطیسی نیازمند آن است که قوانین تقارن را نقض نکنند. درنتیجه، نمیتوان تعداد مازادی قطب شمال یا جنوب مغناطیسی در عالم داشت؛ تعداد هر دو باید برابر باشد اما برخلاف قطبهای مغناطیسی شناختهشده، نیازی نیست که تکقطبیها به هم اتصال داشته باشند.
چگونه تکقطبی مغناطیسی بسازیم؟
آزمایش «آشکارساز تکقطبی و دیگر پدیدههای غریب» (MoEDAL) از سال ۲۰۱۲ بهعنوان بخشی از آزمایش عظیم «برخورددهنده بزرگ هادرون» به جستوجوی تکقطبیهای مغناطیسی مشغول بوده است.
تکقطبیهای مغناطیسی به روشهای متعددی میتوانند ساخته شوند. مثلا دانشمندان MoEDAL به دنبال نشانههایی از تولید تکقطبی از فوتونهای مجازی هستند. فوتونهای مجازی نیروی الکترومغناطیسی را بین دو حامل بار حمل میکنند، اما بهعنوان ذرات آزاد وجود ندارند.
فوتونهای مجازی را میتوان با کوبیدن ذرات با سرعتهای بسیار بالا به یکدیگر ایجاد کرد. فیزیکدانان نظری دو راه را پیشنهاد کردهاند که از این طریق میتوانند تکقطبیهای مغناطیسی تولید کنند. یکی شامل ادغام دو فوتون مجازی است و دیگری که به فرآیند Drell-Yan معروف است، قادر به تولید یک تکقطبی از یک فوتون مجازی است.
اگرچه ممکن است انتظار داشته باشیم بهترین راه برای یافتن یک تکقطبی مغناطیسی از طریق میدان مغناطیسی آن باشد، لزوماً اینطور نیست. یکی از ویژگیهای اساسی تکقطبیهای نظری آن است که آنها بار زیادی را حمل میکنند. کشف چنین جسمی با بار الکتریکی بالا (HECO) نشاندهنده وجود فیزیک خارج از مدل استاندارد است و بهطور خاص، سرنخ بزرگی برای تکقطبیهای سرگردان باشد، هرچند میتوان اجرام عجیبوغریب دیگری را نیز مانند بقایای ریزسیاهچالههای میکروسکوپی مسؤول چنین پدیدههایی دانست.
پژوهشگران آزمایش MoEDAL محدودیتهای پایینتری را برای جرم یک تکقطبی تعیین میکنند که مینویسند «بهمراتب قویترین موارد منتشرشده تا به امروز» است. با انجام این کار، آنها ادعا میکنند که از آزمایش بسیار بزرگتر ATLAS که از LHC برای همان هدف استفاده میکرد، فراتر رفتهاند.
مکانیسم شوینگر
پیشچاپ دوم، جستوجوی متفاوتی را مبتنی بر مکانیسم نظری شوینگر توصیف میکند. این مکانیسم زمانی رخ میدهد که یونهای عناصر سنگین در طول اولین اجرای LHC به هم برخورد کردند. مکانیسم شوینگر، پیشنها میکند که جریان الکتریکی یا مغناطیسی به اندازه کافی قوی میتواند ذراتی را از خلأ خلق کند. اگر تکقطبیها ذراتی مرکب باشند، مکانیسم شوینگر میتواند نخستین و بهترین راه برای مشاهده آنها باشد.
پژوهشگران در این روش به بررسی این ایده پرداختند که آیا ممکن است تکقطبیها در حین آزمایش سرن، ایجاد شده باشند ولی در جایی از LHC به دام افتاده و نادیده گرفته شده باشند. هرچند نشانهای بر درستی این ایده یافت نشد، اما فیزیکدانان به این نتیجه رسیدند که برای ساختن یک تکقطبی مغناطیسی، انرژی زیادی لازم است؛ بهطوریکه با اطمینان ۹۵ درصد میتوان گفت که جرم آنها باید بیش از ۸۰ میلیارد الکترونولت ( ۸۰GeV) باشد.
صدالبته که این یافتهها، بسیاری از فیزیکدانان نظری را شگفتزده نخواهد کرد. تکقطبیهای مغناطیسی راه را برای دستیابی به نظریههای یکپارچه بزرگ هموار خواهند کرد، نظریاتی که به دنبال سازگار کردن مکانیک کوانتومی با گرانش هستند. بر اساس رهیافتهای نظریه یکپارچه بزرگ، تکقطبیهای مغناطیسی میبایست جرمهای عظیمی از مرتبه هزاران میلیارد الکترونولت داشته باشند و بار آنها دستکم ۲ یا ۳ برابر بار پلانک خواهد بود.
منبع:iflscience
۵۴۵۴
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902778