تنظیم فعالیت پژوهشی طلاب براساس نیاز جامعه
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۰۳۰۷۴
معاون پژوهش مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران گفت:فعالیتهای علمی و پژوهشی طلاب باید براساس نیاز کنونی جامعه ترسیم و تنظیم شود.
به گزارش مهر، حجت الاسلام علیاکبر حصاری امروز در مراسم افتتاحیه مرکز پژوهشی و مطالعات تخصصی نهج البلاغه که در مدرسه علمیه حضرت خدیجه (س) برگزار شد، اظهار داشت: راه اندازی مراکز علمی و پژوهشی در حوزههای علمیه خواهران حاصل تلاشهای چندین ساله همکاران و حرکت جهادی آنان در فعالیتهای تحقیقاتی و پژوهشی برای تولید علم دینی بوده تا از این طریق نیازهای جامعه را پاسخگو باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه مرکز پژوهشی و مطالعات تخصصی نهج البلاغه دومین مرکز پژوهشی حوزههای علمیه خواهران تهران است که امروز افتتاح میشود، افزود: خوشبختانه امروز مدارس علمیه خواهران وارد مرحله کارکردی و نتیجه دهی خود شده است.
حجت الاسلام حصاری با بیان اینکه مهمترین رسالت اساسی حوزههای علمیه تنها تربیت طلبه نیست بلکه تربیت طلبه مقدمهای برای ایفای رسالت در امر تبلیغ، تعلیم و ترویج دین است، عنوان کرد: فعالیتهای علمی و پژوهشی طلاب باید براساس نیاز کنونی جامعه ترسیم و تنظیم شود.
معاون پژوهش حوزههای علمیه خواهران با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی یک اتفاق مبارک در جهان معاصر بود، اظهار داشت: با پیروزی انقلاب اسلامی دین بخصوص مکتب اهل بیت (ع) وارد میدان محرکه نزاعهای ایدئولوژی شده است، حوزههای قبل از انقلاب اسلامی بخشهای بسیاری از فقه را تدریس نمیکردند چون کسی از آنان در این زمینه درخواست نمیکرد.
وی سبک زندگی را به عنوان یک ابر پروژه تحقیقی بیان کرد و گفت: مراد از ابرپروژه بودن سبک زندگی آن است که صدها کلان پروژه در نهاد آن نهفته شده و میطلبد حوزههای علمیه با ورود به این موضوع نیازهای جامعه را پاسخ دهند تا دیگران که آبشخورشان ایدئولوژیهای دیگر هستند این نیاز را پاسخ ندهند.
وی ادامه داد: هیچ نهاد دیگری غیر از حوزه صلاحیت پاسخ به نیازهای سبک زندگی انسان را ندارد این حوزه است که میتواند با رجوع به منابع دینی نیازهای اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی جامعه را استخراج کرده و در اختیار مردم قرار دهد.
حجت الاسلام حصاری اضافه کرد: اگر حوزه در این زمینه ورود پیدا نکند این فرصت طلایی که بعد از ۱۴۰۰ سال برای مردم فراهم شده را از دست میدهد. اگر رهبر معظم انقلاب در بیانیه دوم تاکید به جامعه و تمدن سازی دارند و سپس هفت توصیه را برای جوانان مطرح میکنند در اصل آن هفت محور ارکان اصلی تمدن است یعنی اگر به آنان پرداخته شود تمدن سازی اتفاق میافتد بنابراین اگر حوزههای علمیه سوالات مطرح شده در این زمینه را استخراج کند در آن زمان میتواند تمدن اسلامی را بنا نهد.
معاون پژوهش حوزههای علمیه خواهران با بیان اینکه پژوهش دینی یکی از بزرگترین ضرورتهای مکتب، انقلاب، نظام و جامعه کنونی است، گفت: اگر ما جامعه را از دست بدهیم نظام را از دست خواهیم داد و اگر نظام را از دست بدهیم مکتب در محاق خواهد رفت.
وی تأسیس مرکز پژوهشی و مطالعات تخصصی نهج البلاغه را بسیار ارزشمند دانست و گفت: کتاب شریف نهج البلاغه نازله وجود نورانی امام علی (ع) است طلاب و محققین باید بدانند که وجود مقدس امام علی (ع) تنها در کتاب شریف نهج البلاغه خلاصه نمیشود بر این اساس نباید از واکاوی سایر امامان معصوم غفلت کرد و در یک امر محصور شد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: تنظیم فعالیت پژوهشی طلاب نیاز جامعه محمد بن زاید مذاکرات آستانه مصطفی قاسمی فرهاد مجیدی نمایشگاه کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۰۳۰۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عدم تامین معیشت؛ مانع استقبال روحانیون از مسئولیت امامت جماعت
امامت جماعت یکی از مهمترین شئونات دینی و حوزوی است و نهادهای متولی به خصوص حوزه علمیه باید تلاش کنند تا با حمایت از این جایگاه در رونق آن بکوشند و جایگاه امامت جماعت را به وضع مطلوب خود نزدیک کنند به گونهای که طلاب با میل و رغبت به سمت فعالیت مذهبی و فرهنگی در مساجد بروند.
امام جماعت در درجه اول یک طلبه و روحانی است که باید در حوزه علمیه تربیت شود و با علم و مهارت لازم به جامعه برگردد و اولین مسئولیت اجتماعی و دینی او حضور در جایگاه امام جماعتی در مسجد است.
البته موانع در این مسیر کم نیست ولی سنت مراجعی مانند آیتالله العظمی بروجردی در کشور خودمان و برخی کشورهای اسلامی میتواند برای ما الگو باشد.
در این راستا با حجتالاسلام والمسلمین تقی قرائتی؛ رئیس مؤسسه مسجد گفتوگو کرده ایم که در ادامه میخوانید:
یکی از کارکردهای مهم روحانیت اداره مساجد و برگزاری نماز جماعت است، مهمترین ویژگی یک امام جماعت چه مواردی است؟
دنیای امروز دنیای مهارت است نه فقط تخصص نظری و کسب یکسری معلومات؛ کارشناس پیشدبستانی با کارشناس مهد کودک و کارشناس مهد کودک با کارشناس دبستان تفاوت دارد و در مسجد از کودک تا کهنسالان حضور دارند؛ زن و مرد و فقیر و غنی و باسواد و بیسواد که باید یکنواخت مورد توجه قرار بگیرند. نه مسجد باید طوری مدیریت شود که سرای سالمندان باشد و نه مهد کودک برای کودکان و نه باشگاه برای جوانان و همه را هم تحت پوشش قرار دهد و حلقه اتصال و مدیر یت آن با امام جماعت است.
امام جماعت باید مهارتهای مختلف را بداند ولی به دلیل اینکه امور دیگر زودبازده هستند طلاب از امام جماعتی، استقبال نمیکنند، امام جماعت بودن مسجد، کار درازمدت فرهنگی است و دیر جواب میدهد ولی امور دیگر بعد از چند ماه بازده دارد گرچه فعالیت چند ماهه آموزشی مانند علف بهاری است که با یک آفتاب پژمرده میشود ولی تربیت در مسجد، نهادینه میشود و باورهای دینی در عمق و وجود همه ماندگار خواهد شد، لذا طلاب ترجیح میدهند بروند در پادگان و قوه قضائیه و نهادهای نظامی و اداری و ... خدمت کنند که مخاطبان آنها یکسطح باشند نه اینکه بخواهند با اقشار مختلف مواجه شوند ضمن اینکه در ادارات وضعیت معیشتی آنها نسبتا تامین است ولی در مسجد اینگونه نیست.
تربیت در مسجد فرا جناحی، فرا سنی است. باید تشکیلات آموزشی کشور افراد متخصص برای مسجد تربیت کنند که سطح معیشت آنان هم تامین شود تا بتوانیم مساجد را حفظ کنیم.
اشاره کردید که طلاب اقبال زیادی به امامت مسجد ندارند، علاوه بر دلیل فوق، آیا دلایل دیگری هم دارد؟
تامین معیشت امامان مساجد موانع متعدد دارد؛ طلبه اگر در دانشگاه، تدریس و به کارهای فرهنگی اشتغال داشته باشد یا در قوه قضائیه، سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و وزارت جهاد و ... معیشت او در حد کارمندی تامین است ولی در مسجد اینگونه نیست درحالی که در صدر اسلام، یک امام جماعت و نماینده پیامبر(ص) که به بلاد مختلف اعزام میشد، از جهت معیشتی تامین میشد لذا امامت مسجد باید از همه این موارد بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
اگر معیشت اولیه طلاب تامین شود مثلا منزل حداقلی و اتومبیل حداقلی داشته باشند، از بازنشستگی و ... بهرهمند شوند؛ مشکل تا حد زیادی رفع میشود در حالی که امامت جماعت، نه تامین مالی دارد و نه بازنشستگی و دولت قبل از اینکه به دانشگاهها و نهادها برسد باید از امامت جماعت مساجد حمایت کند و این حمایت هم فقط از بعد حقوق نیست. برای اینکه مردم سفر کنند مشوقهایی از سوی مراکز مختلف ایجاد میشود که اقشار مختلف بتوانند سفر کنند ولی در مورد مساجد و ائمه جماعات چنین چیزی وجود ندارد.
یکی از سؤالاتی که از طلاب میشود این است که اگر شما مخیر بین استخدام در یک اداره و نهاد بشوید یا اینکه امامت جماعت مسجد را بر عهده داشته باشید به چه مبلغی حاضرید این کار را بکنید و جواب دادهاند یک سوم آنچه در دانشگاه و قوه قضائیه داده میشود؛ این نشان میدهد که طلاب اهمیت کار مسجد را میدانند و بر این باورند که با تربیت در مسجد نیازی به نیروی انتظامی گسترده و قوه قضائیه نداریم؛ هر متفکری در جمهوری اسلامی متوجه است که وجود 20 هزار مسجد از 20هزار پاسگاه در امنیت کمتر نیست؛ 20هزار مسجد از 20هزار مرکز درمانی برای مشکلات روحی و روانی مردم تاثیرگذارتر است ولی شرایط به گونهای است که به راحتی نمیتوانند در عمل مسجد را انتخاب کنند.
اگر فرض را بر این بگذاریم که مساجد، معیشت روحانی ثابت را تامین کنند آیا نیروی کارآزموده به اندازه نیاز از سوی حوزه و نهادهای متولی تربیت شده است؟
خیر. حوزه نیروی متخصص برای امامت مسجد تربیت نمیکند و نیروهایی که تربیت کرده است عمدتا برای جهاد، ارتش، سپاه و قضاوت و ... است و گرایش امام جماعتی و مسجد نداریم چون پشتوانه مالی ندارد.
یکی از سنتها و سیرههای بزرگان حوزه در قرون گذشته تربیت امام جماعت مردمدار، مسلط به قرائت نماز و آشنا با احکام مبتلابه مردم بوده است و کسانی مانند آیتالله العظمی بروجردی به تامین معیشت روحانی و امام جماعت در شهرها و روستاها میپرداختند و البته مردم هم کمک میکردند چرا الان این سنت در بین بزرگان وجود ندارد یا کمرنگ شده است؟
این سنت قبلا بوده است و کم و بیش وجود دارد؛ در آن دوره شرایط حوزه و تعداد طلاب و ... به گونهای بود که مراجع میتوانستند رسیدگی کنند ولی الان این وضعیت وجود ندارد لذا تربیت طلبه به صورت جدی وجود ندارد و اگر هست به صورت بسیجیوار و برخی مراکز مانند مؤسسه مسجد در حال انجام است که هیچ بودجه دولتی و وابستگی ندارد. کسی که مسجد و کارکردهای امامت جماعت را ترویج کند نداریم. 25 سال است که دورههای آموزشی کوتاه مدت داریم و البته کارکردهای مسجد و امام جماعت نیازمند پژوهشکده و دانشگاه تربیت طلاب متخصص است.
مؤسسه شما وابستگی به حوزه ندارد و تعاملی ندارید؟
در حوزه هست ولی وابسته به حوزه نیست؛ زیرا امام جماعت کار طلبگی است؛ البته آنقدر مسائل دیگری وجود دارد که با فعالیت یک مؤسسه مانند مؤسسه ما مشکل امام جماعت و مسجد حل نمیشود یعنی گرایش طلاب به کارهای غیر از مسجد زیاد است. البته باز تاکید کنم مخاطب ما طلاب هستند، طلابی که یک دوره تبلیغ رفته باشند و علاقه به این کار داشته باشند و استقبال هم خوب است با اینکه ما بورسیه و سهمیه و حمایت مادی نداریم.
ما حدود 200 هزار مسجد نیاز داریم و 200 هزار امام جماعت ولی کمبودها زیاد است؛ بیش از 70هزار مسجد داریم که تعدادی از آنها فعال نیستند بدلیل واقع شدن در فضاهای متروکه، و مابقی هم ممکن است در دو وعده فعال باشند و امام جماعت آنها هم تامین نیست و امامان جماعت در کنار سایر کارها در مسجد هم خدمت میکنند و نمازی هم میخوانند ولی اینکه تمام وقت و کار تخصصی در مسجد بکنند و به کار دیگری نپردازند، نداریم.
تا همین یکی دو دهه قبل هم این مسئله رواج داشت که بزرگانی چون آیتالله سیدرضی شیرازی، آیتالله مجتهدی، آقامجتبی تهرانی و امثال ایشان هر کدام امامت جماعت مساجد یا حوزههای بزرگ تهران را عهدهدار میشدند و تاثیرات تربیتی زیادی هم داشتند، چرا این سنت در حال از بین رفتن است و آیا حوزه در این عرصه کاری انجام میدهد؟
قانون و سنت بود کسی که به مرتبه اجتهاد میرسید چه در نجف و چه در قم به مناطقی میرفت که شاید کمتر کسی میرفت و در آنجا حوزه و مسجدی تاسیس کرده و به رونق معنوی آنجا میپرداخت ما کسانی چون آقایان ایازی و فاضل استرآبادی را داریم که در روستاها حوزه درست کردند و به یک قطب در منطقه خود تبدیل شدند ولی الان جاذبههای قضاوت و عقیدتی سیاسی و ... بیشتر است و از سوی دیگر معیشت نسبی استادان و طلابی که به مناطق میرفتند تامین بود ولی الان اینطور نیست چون در قدیم فارغالتحصیلان حوزه فقط مبلغ و امام مسجد بودند لذا مردم کمکهای خوبی داشتند وقتی مردم میبینند محصولات حوزه در مراکز دیگر مشغول میشوند انگیزه حمایت و کفالت را ندارند.
زندگی در گذشته از جهاتی راحتتر بود یعنی فرد بدون وسیله نقلیه هم زندگی میکرد ولی الان بسیار دشوار است. در گذشته زندگیها سادهتر و هزینهها بسیار کمتر بود ولی الان هزینه آب و برق و گاز مبلغ قابل توجهی است. من یک بررسی تاریخی داشتم به این نتیجه رسیدم که از صدر اسلام تا یکی دو قرن قبل ما به ندرت بحثی به عنوان اجاره خانه داشتیم، اجاره اسب و کرایه و زمین و باغ بوده است ولی کسی بابت خانه کرایه نمیداده است ولی الان در بحث اجاره، اول اجاره مسکن به ذهن می رسد.
آیا امور سیاسی در اقبال مردم به روحانیت و مسجد اثری دارد؟
مسجد محل قیام و عبادت و سجده است؛ همه نامزدهای انتخابات برای گرفتن رای به مسجد میروند ولی وقتی انتخاب شدند توجهی به مسجد ندارند و رفت و آمد نمیکنند و از طرفی نگاه جناحی میتواند باعث کمرنگ شدن اقبال مردم به مسجد شود؛ از سوی دیگر یک روحانی و طلبه ممکن است در محیط دانشگاه و در قضاوت و ... آزادانهتر بتواند عمل کند تا در یک مسجد که باید هیئت امنا و متولیان مسجد را راضی کند و چون جنبه معیشتی هم تامین نیست انگیزه زیادی هم برای تلاش مضاعف وجود ندارد.
گفت و گو از علی فرج زاده