چهره ماندگار فلسفه: فیلسوف را تأیید میکنند تا او را به سکوت وادارند
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۱۱۵۷۴
کریم مجتهدی در مراسم رونمایی از جدیدترین کتابش با عنوان «جستارهایی درباره فلسفه و ادبیات» گفت: گاهی فیلسوف را تأیید میکنند تا او را به سکوت دعوت کنند، او شاید در ظاهر ساکت شود، اما کار خودش را ادامه خواهد داد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «جستارهایی درباره فلسفه و ادبیات» تألیف کریم مجتهدی چهره ماندگار فلسفه عصر امروز در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سپس نشستی با حضور مؤلف و محمدمنصور هاشمی پژوهشگر و ویراستار علمی کتاب به دبیری محمدحسین محمدی برگزار شد.
* فلسفه یک تعهد است
مجتهدی در ابتدا گفت: من خودم را فقط یک دانشجو میدانم. فلسفه، دانشجویی است. کسی که بلد نیست دانشجو باشد، نمیتواند در رشته فلسفه وارد شود.
وی تصریح کرد: فلسفه یک تعهد است. فیلسوف عاشق وطنش، کارش و جستجوست.
وی ادامه داد: گاهی فیلسوف را تأیید میکنند تا او را به سکوت دعوت کنند، او شاید در ظاهر ساکت شود، اما کار خودش را ادامه خواهد داد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره جدیدترین تألیف خود گفت: کتاب «جستارهایی درباره فلسفه و ادبیات» یکی از آخرین کارهای من است. این کتاب حاصل دورهای است که تدریس نمیکنم و به خودم اجازه میدهم آزادتر به مطالبی بپردازم که از اول عمر خواستهام یاد بگیرم.
مجتهدی اظهار داشت: «جستارهایی درباره فلسفه و ادبیات» یک کتاب میانرشتهای است. در این کتاب، روش من استقرایی و تجربی است؛ یعنی جزء به جزء تحقیق کردم نه اینکه یک تحقیق کلی بکنم و آن را تعمیم دهم.
درباره فلاسفه و ادبا کلی گویی نشده، بلکه اوصاف هر یک از آنها به تنهایی آمده است. نظر هم ندادهام، بلکه گفتهام جویند هستم و تحقیق میکنم.
وی خاطرنشان کرد: آقایهاشمی کتاب را ویرایش کرده و خواستم در این جلسه حضور یابد تا اولین منتقد واقعی من باشد.
مجتهدی درباره فصول کتاب توضیح داد: قسمت اول کتاب با افلاطون شروع میشود. او در ۱۹ - ۱۸ سالگی آثار ادبی و شعرهای خود را آتش زد. این سوال را در ابتدای کتاب طرح کردهام که افلاطونی که در جستجوی آرمانشهر بوده است، چرا شعرهای خود را آتش زده؟
شاعرها (نمایشنامهنویسها) با استاد افلاطون، یعنی سقراط برخورد کردند. این افراد در اتوپیا (مدینه فاضله) افلاطون حق مدنیت و شهروندی ندارند، چون برای او علم و آگاهی فضیلت است و شعر در درجه دوم قرار دارد.
مؤلف کتاب «جستارهایی درباره فلسفه و ادبیات» افزود: بعد از افلاطون، سراغ ارسطو رفتهام، این به شدت با هم تفاوت دارند. افلاطون عالم والا را میخواهد، اما ارسطو یک معلم ساده است و به نظر من وقتی معلم است، یعنی دانشجوست. اگر دانشجو نباشد، معلم هم نیست.
این چهره ماندگار فلسفه تصریح کرد: ارسطو فوقالعاده معتدل است، اصلا فضیلت یعنی اعتدال. او معلمی است که رنج و سختی کشیده است، چون در آتن - مرکز فرهنگی عالم در آن زمان - اجنبی محسوب میشده است.
مجتهدی خاطرنشان کرد: در این کتاب هیچ مسألهای حل نمیشود، بلکه ایجاد مسأله میکند.
* «جستارهایی درباره فلسفه و ادبیات»، ایجاد مسأله میکند
هاشمی هم در این مراسم اظهار داشت: کتاب «جستارهایی درباره فلسفه و ادبیات»، کتاب فلسفه ادبیات نیست، بلکه درباره فلسفه و ادبیات در دورههای مختلف - از یونان تا اسلام و دوره جدید - است.
وی ادامه داد: مثلا نسبت تولستوی نویسنده کتاب «جنگ و صلح» را با هگل که یک فیلسوف با آرائی درباره جنگ است، بررسی کرده است.
هاشمی خاطرنشان کرد: «جستارهایی درباره فلسفه و ادبیات» برای خواننده سوالاتی را ایجاد میکند که ممکن است از آن جهت به آن فکر نکرده باشد.
کتاب «جستارهایی درباره فلسفه و ادبیات» در ۷۰۲ صفحه به قیمت ۸۵ هزار تومان توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چاپ شده است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: کریم مجتهدی فیلسوف فلسفه چهره ماندگار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۱۱۵۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت| پیمانهای که پُر شد
استاد اسلامی ندوشن از نامآوران کامروایی بود که پیمانه زندگیشان پُر و پیمان بوده، از مصادیق اعلای بزرگانی که زیست تام و مرگ بههنگام داشتهاند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، احمدرضا بهرامپور، پژوهشگر و منتقد ادبی، در یادداشتی بهمناسبت دومین سالروز درگذشت زندهیاد محمدعلی اسلامی ندوشن، یادی کرده است از خدمات این استاد بنام به فرهنگ و ادبیات ایران. یادداشت بهرامپور را میتوانید در ادامه بخوانید:
حقوق خواندهبود اما جانش سرشتهبا ادبیات و سرشار از مطالعاتِ فرهنگی بود. همچون چخوف که تناقضِ میانِ شغلِ پزشکی و هنرِ خویش را در عبارتی جاودانهکردهبود، او نیز میگفت حقوق عیال و ادبیات محبوبه من است! ادبدوستیِ خویش را بیشتر مرهونِ خالهاش میدانست؛ خالهای تنها که در خردسالی او را با آثارِ سعدی، این «شیخِ همیشهشاب» آشناکردهبود. جیمز جویس نیز میلِ بیمارگونهٔ خویش به داستاننویسی را متاثّر از عمهٔ قدّیسهمانندِ خود میدانست؛ عمهای که جویس را در خردسالی به تماشای تابلوی «روزِ قیامت» میبُرد.
استاد اسلامی گرچه مردی اروپا رفته، پاریسدیده و شرق و غربگردیده بود، اما دلی داشت که همواره در ایران بود و برای آن دُختِ پریوار میتپید. درک و دریافتام از مطالعهٔ مستمرِ آثار استاد را اگر بخواهم در چند واژه خلاصهکنم، این کلیدواژهها است: خردگرایی، مداراگری، فرهنگمداری و اندیشیدن به سرشتِ ایران و سرنوشتِ ایرانی.
اسلامی ندوشن در آینه خاطرات شاگردان/ او بزرگتر از نامش بود!استاد اسلامی مردِ «دیدهور»ی بود و هرگز فریبِ «افسانه و افسونِ» زمانه را نخورد. سالهای جوانیاش را شعر سرود، گاه نیز البته بهتفاریق و ازسرِ تفنّن، داستان و نمایشنامه نوشت. اما شغلِ شاغلش نقدِ ادب و فرهنگِ ایران بود. و ادبیات فارسی را بیشتر ازمنظر و زوایای انسانی و اخلاقیاش، پژوهید و تحلیلکرد. بیگمان نقدِ ادبیِ ما بسیار وامدارِ ایشان است و تاریخِ شاهنامهپژوهی و حافظشناسی نیز آراءشان را ازیادنخواهدبرد.
سهمِ استاد در شکلگیری ادبیاتِ تطبیقیِ ایران نیز شایانِ توجه است. استاد اسلامی آثارِ رنگارنگی (شعر و زندگینامه و ...) را به فارسی نیز برگرداند و چندین سفرنامه خواندنی و ماندنی نیز از خود به یادگار نهاد. بسیارند کسانی که از دریچهٔ دلانگیزی که او بهرویشان گشود، با کشورِ شوراها و شهرهای افغانستان و سرزمین چین آشنا شدند.
استاد جستارنویسِ پرکاری نیز بودند و مقالاتِ گوناگونشان در برترین مجلات هر دوره («پیامِ نوین»، «یغما»، «نگین»، «هستی» و ...) منتشرمیشد. اما اهتمامشان در همهٔ این آثارِ گوناگون، معطوف بود به دغدغههای ایراندوستانهٔ استادی که همیشه و همهجا چشمی به تاریخ و فرهنگ سرزمینِ مادریاش داشت و به ما نیز یادآورمیشد «ایران را ازیادنبریم».
استاد اسلامی بهخلافِ اغلبِ ادیبان، جانمایه و جوهرهٔ آثارِ ادبی را با زبان و بیانی روشن و رسا به مخاطب میشناساند. شاهنامه و شعرِ حافظ را با دید و دریافتی روزآمد مینگریست. اغلب درپیِ شناساییِ پیامِ انسانی و اخلاقیِ آثار بود. و خود نیز هرگز به جانبِ جدالهای قلمیِ فرصتسوزانه و فرهنگستیزانه میلنکرد.
بهگمانم در طولِ هزار سالی که از سرودهشدنِ شاهنامه میگذرد، کسی درستتر و خوشخوانتر و خلاقانهتر از استاد اسلامی و زندهیاد شاهرخِ مسکوب «داستانِ داستانها»ی شاهنامه را تحلیل نکرده است. گرچه ایشان ادعایی در حافظپژوهی نداشتند اما چند اثر در این زمینه نیز منتشرکردند و «ماجرای پایانناپذیرِ حافظِ» ایشان از درخشانترین آثار در حیطهٔ حافظپژوهی است.
ایشان بارها در نوشتههایشان کسانی را کامیاب خواندهاند که پیمانهٔ زندگیشان را پُرکردهاند و «ذخائر و استعدادِ وجودیشان را بهحدّاعلا شکوفاندهاند» و بهقولِ بیهقی «جهانخوردند»! ازجمله دربارهٔ بهار نوشتهاند: «من بهار را مردی کامروا میدانم، زیرا از زندگی نترسید و خود را دلیرانه در دهانِ آن انداخت». دربارهٔ اخوان نوشتهاند: «کوتاه یا بلند، مهم آن است که پیمانه پُر شود؛ و پیمانهٔ اخوان پر بود و پیمان را به آخر رساند». نیز دربارهٔ استاد غلامحسین یوسفی نوشتهاند: «برسرِهم [...] سعادتمند زندگی کرد [...]. زندگی پاکیزه و باحاصلی را گذراند».*
استاد اسلامیِ ندوشن خود نیز از نامورانِ کامروایی است که پیمانهٔ زندگیشان پُر و پیمان بوده! از مصادیقِ اعلای بزرگانی که "زیستِ تامّ" و "مرگِ بههنگام" داشتهاند. استاد دور از ایرانِ محبوبشان درگذشتند، اما «پیمانه چو پُر شود چه بغداد و چه بلخ»!
*عبارات نقلشده برگرفته از کتابِ «نوشتههای بیسرنوشت»، اثرِ استاد اسلامی ندوشن است.
انتهای پیام/