Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-28@02:58:30 GMT

سکوت راز آلود بسیجی شهید

تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۱۷۳۵۵

سکوت راز آلود بسیجی شهید

شهید به‌معنای تفسیری غیرسیاسی و صرفا عرفانی از شهید و شهادت نیست. شهید به‌غایت و درغایت موجودی سیاسی است. این سیاسی‌بودن برای او خودخواسته و خودآگاه است و دقیقا می‌داند دارد چه کار می‌کند. ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۱ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، شهید مجید قربان‌خانی نخستین کسی نیست که فرایند تحول تا شهادت را پیموده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پیش‌ازاین در میان عرفا و شهدا، اشخاص متعددی بوده‌اند که از دوران جاهلیت زندگی‌شان به حقیقت رسیده‌اند و عاقبت‌به‌خیر شده‌اند؛ از حر بن‌یزید ریاحی گرفته تا فضیل بن‌عیاض و از طیب حاج‌رضایی تا سیدمرتضی آوینی. فراوانی این تیپ آدم‌ها نباید ما را بفریبد و گمان کنیم همه این‌ها از یک کلیشه متحد پیروی می‌کنند. در این یادداشت، به بهانه بازگشت پیکر شهیدقربان‌خانی و همچنین بیست‌هزار نسخه‌ای‌شدن کتابی که درباره او نوشته شده، می‌خواهم نکاتی درباره این تیپ از «انسان انقلاب اسلامی» یادآوری کنم. در این نوشته، از تأملات دکتر سیدجواد طاهایی در کتاب «بسیجی شهید به‌مثابه انسان آرمانی ایرانی» و «پدیدارشناسی بسیجی شهید» الهام گرفته‌ام.

شهیدقربان‌خانی آن‌طورکه در احوالاتش آمده و در کتاب «مجید بربری» ذکر شده، جوانی بزن‌بهادر و اهل دودودم بوده و قهوه‌خانه داشته و مهمانی‌های شبانه می‌رفته و روی دستش خالکوبی آنچنانی داشته و بسیاری از نمادهای زندگی جاهلی را در خودش جمع کرده است. یک روز تصمیم می‌گیرد «بسیجی» شود و به سوریه برود و از حرم دفاع کند. سوریه‌رفتن همان و شهیدشدن همان. داستان به همین کوتاهی است؛ اما آیا کسی خبر دارد مجید دقیقا تحولات انفسی را تجربه کرده که به اینجا رسیده است؟ چرا بسیاری از جوانانی که بزن‌بهادر و اهل دودودم هستند و قهوه‌خانه دارند و مهمانی‌های شبانه می‌روند و روی دستشان خالکوبی آن‌چنانی دارند، مدافع حرم نمی‌شوند؟ چرا بسیاری از کسانی که اهل هیچ‌یک از این‌ها نیستند و دائم در هیأت‌ها و مساجد غلت می‌خورند و نماز و روزه‌شان به راه است و بسیار معصوم می‌نمایند، چنین سرنوشتی پیدا نمی‌کنند؟

باید اقرار کنیم که نمی‌توانیم از سرّ این پدیده آگاه شویم. به‌تعبیر شهیدآوینی «در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی‌شود»؛ اما دست‌کم تأمل درباره چنین پدیده‌هایی شاید بتواند حجاب آشنایی را از برابر دیدگان‌مان کنار بزند و کلیشه‌اندیشی را از ما بگیرد. اگر دستاورد این متن صرفا همین باشد که توهم فانتزی از شهید و شهادت را زایل کند و ما را به تأمل و تعمق بیشتر درباره تحول انفسی شهدا فرابخواند، بسیار مغتنم است.

«مدافع حرم» عنوانی است که برای گروهی از بسیجیانی به‌کار می‌رود که به‌طور مشخص به سوریه می‌روند که بجنگند. از میان این‌ها، کسانی که شهید می‌شوند با عنوان «شهید مدافع حرم» نامیده می‌شوند. نمی‌توان خرده گرفت که دستگاه تبلیغی نظام چرا به همه شهدایی که به سوریه رفته‌اند یک برچسب واحد می‌زند. او کار خودش را می‌کند و به‌واقع هم درنهایت، همه این‌ها مدافعان حرم هستند؛ اما می‌توان از این کلیشه فرا رفت و به «سلوک ویژه‌ای» توجه کرد که هریک از بسیجی‌ها دارند.

مجید قربان‌خانی وقتی می‌خواست به سوریه اعزام شود، به مسوول اعزام گفته بود می‌خواهم «بسیجی» شوم. آیا بسیجی‌شدن امر مشخص و واحدی است که هرکسی به یک شکل متصف به آن می‌شود؟ هم بله و هم خیر. هر بسیجی با خودش خلوت و تنهایی ویژه‌ای دارد و سلوکی باطنی را تجربه می‌کند. دریافتن رازورمز این سلوک باطنی کار بسیار سخت و شاید محالی است. البته، بعضی تعابیر ذوقی از نشانه‌های این تحول ذکر می‌شود. 

با‌ این‌حال، دست‌یافتن به لحظه انقلاب درونی افراد امری نیست که بتوان با تأمل فلسفی به آن دست پیدا کرد. آنچه می‌بینیم و می‌دانیم، این است که بسیجی شهید یک انقلاب را تجربه کرده و لایق شهادت شده است. از طرف دیگر می‌دانیم انقلاب انفسی او به انقلاب آفاقی رسیده و او به جمع هواداران امام‌ خمینی؟رح؟ و جمهوری اسلامی پیوسته است؛ اما این موضوع نباید ما را به‌اشتباه بیندازد و تصور کنیم با مطالعه ایدئولوژی انقلاب می‌توانیم حکمی واحد درباره انقلاب درونی بسیجیان شهید صادر کنیم. مجید قربان‌خانی در سفر اربعین سال 93 حالات عجیبی پیدا کرده و دگرگون شده است. از لحظه مواجه‌شدن او با گنبد امام حسین؟ع؟ و بین‌الحرمین، توصیفی شبه‌تئاتری در کتاب «مجید بربری» آمده است. سؤال اینجاست که مجید چه نسبتی با امام حسین؟ع؟ برقرار کرده که او را از شرایط خاص زندگی‌اش کَنده و به دفاع از حرم حضرت زینب رسانده است؟ چرا میلیون‌ها نفری که زائر اربعین می‌شوند، چنین نسبت خاصی با سیدالشهدا؟ع؟ برقرار نمی‌کنند و به شهادت نمی‌رسند؟ 

یکی از نشانه‌های اینکه بسیجی تنهاست و گویی رازی با خود دارد، «سکوت» است. مجید قربان‌خانی کسی بوده که اهل بذله‌گویی و حاضر جواب بوده و یک کلمه را با دوکلمه جواب می‌داده و هیچ متلکی را بی‌پاسخ نمی‌گذاشته است. همین مجید ایام پایانی حیاتش در جواب متلک‌هایی که با تمسخر می‌گفته‌اند «تو را چه به سوریه؟»، سکوت می‌کرده و لبخند می‌زده است. بسیجی به‌مثابه انسانی مجاهد و نه فیلسوف، زبانی هم‌تراز با تجربه وجودی‌اش ندارد که به ما بگوید چه بر او گذشته است. او به‌ناچار سکوت می‌کند و لبخند می‌زند و در آخر مثل مجید قربان‌خانی با همان لبخند از دنیا می‌رود. بسیار اندک‌اند شهدایی که کمی زبان گرفته‌اند و توانسته‌اند خودشان را روایت کنند. سیدمرتضی آوینی از معدود کسانی است که در میان شهدا به مقام «روایت» رسیده است و می‌توان به او لقب «سخنگوی شهدا» داد. البته همان‌طورکه گفته شد، هر شهید داستان متمایز خود را دارد و نمی‌توان یک سخنگو را برای همه شهدا برگزید.

بااین‌حال، «خاص‌بودگی» هر شهید به‌معنای تفسیری غیرسیاسی و صرفا عرفانی از شهید و شهادت نیست. شهید به‌غایت و درغایت موجودی سیاسی است. این سیاسی‌بودن برای او خودخواسته و خودآگاه است و دقیقا می‌داند دارد چه کار می‌کند. قربان‌خانی اولین انگیزه‌هایش برای حضور در سوریه وقتی رقم خورد که روی تخت قهوه‌خانه از درخطربودن حرم اهل بیت و وضع وخیم مردم سوریه و خطر داعش برای جامعه اسلامی سخنانی از دوستانش شنید. او به یکی از دوستان رزمنده‌اش گفته بود: به‌خاطر فداکاری شما امنیت و آرامش داریم. مجید صرفا با انگیزه‌ای عرفانی به سوریه نرفته بود. او کاملا به وجه سیاسی عملش خودآگاه بود. جوگیری‌های معنوی می‌تواند تا حدی پایدار بماند؛ اما اگر طرحی عقلانی و سیاسی از عمل وجود نداشته باشد، این حرارت در عادات زندگی روزمره سرد می‌شود. مجیدی که روزی 20 تا قلیان می‌کشید، مجبور بود به‌خاطر اینکه در مراحل آمادگی آموزش نظامی اعزام نفس کم نیاورد، قلیان را ترک کند. ترک‌کردن دود بسیار طاقت‌فرساست و همه جوزدگی‌های معنوی را زایل می‌کند. اینکه مجید توانسته چنین کاری کند، نشان می‌دهد او اعلاوه بر جرقه‌های اولیه تحول، توانسته طرحی عقلانی و سیاسی برای آن داشته باشد و با سلوک و ذکر مداوم آن را حفظ کند.یکی دیگر از اوصاف بسیجی شهید، «مرگ‌آگاهی» است. او از لحظه انقلاب تا لحظه شهادت، خود را در میانه میدانی می‌بیند که هر لحظه امکان دارد عاملی به زندگی دنیوی او پایان دهد. او با مرگ انس می‌گیرد و حتی پیش‌پیش به استقبال آن می‌رود. مجید توبه کرده بود و تصمیم گرفته بود 

«دور خلاف را خط بکشد». آیا همین برای «خوب‌بودن» یک انسان کافی نیست؟ نه! اگر بخواهی به مرتبه «بسیجی» برسی، باید برای رفتن به دل مرگ، پیش فرمانده نظامی آموزشگاه گریه‌وزاری راه بیندازی و او را به حضرت زهرا؟سها؟قسم بدهی و همه را قال بگذاری و به خط بزنی. این‌چنین است که مرگ‌آگاهی و فراتر از آن، معاشقه با مرگ، تو را به مرتبه بسیجی شهید می‌رساند؛ چنان‌که مجید قربان‌خانی را رساند.

منبع:صبح نو

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

R41383/P/S9,1299/CT12

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۱۷۳۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اردوی جهادی ۷۰ نفره دانشجویان بسیجی علوم پزشکی گلستان

مسئول رسانه حوزه بسیج دانشجویی امام خمینی (ره) دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی استان گلستان گفت: حدود ۷۰ نفر از دانشجویان بسیجی دانشگاه علوم پزشکی گلستان با حضور در روستای کم‌برخوردار ماهستان علی آباد کتول به اهالی منطقه، خدمات رایگان پزشکی، دندانپزشکی و فرهنگی ارائه کردند.

طا‌ها مصطفی‌لو در گفتگو با خبرنگار گروه استان‌ها خبرگزاری دانشجو اظهارکرد: بسیجیان عضو قرارگاه جهادی امام رضا (ع) حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی گلستان با هدف خدمت رسانی به محرومان روستای ماهستان و اسلام آباد فندرسک از توابع علی آباد از روستا‌های محروم استان طی سه مرحله و در سه هفته متوالی عازم این منطقه کم‌برخوردار شدند.

وی افزود: دانشجویان جهادی پس از شناسایی‌های متعدد میدانی و برسی خلأ‌های سلامت، اقدام به انتخاب این منطقه و برگزاری اردو جهادی بزرگ در ماهستان کردند.

مسئول رسانه بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی استان گلستان افزود: این اردو جهادی از نظر اجرا و مدیریت تماما دانشجویی بود؛ و بیش از ۷۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی، با همراهی تعدادی از اساتید و پزشکان متعهد در عرصه‌های مختلف فرهنگی، پزشکی و دندانپزشکی به مردم خدمت رسانی کردند.

وی ادامه داد: در بخش دندانپزشکی خدمات ترمیمی، Ext، فیشور سیلانت و فلوراید تراپی با اولویت کودکان و مادران باردار انجام شد.

مسئول رسانه بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی استان گلستان گفت: برای ارائه عادلانه‌تر خدمات، دانشجویان از دو هفته قبل، معاینه اولیه مردم این دو روستا را انجام داده‌اند.

وی ادامه داد: در بخش بهداشت و درمان، با توجه به مشکلات خانه بهداشت روستای ماهستان، خط غربالگری برای برسی و غربالگری عوامل خطر مهم از جمله فشار خون، قند خون و BMI ایجاد شد و علاوه بر پایش بیماری‌های شایع، موارد مورد نیاز را به پزشک ارجاع دادند.

مصطفی‌لو افزود: داروخانه سیار هم از دیگر بخش‌هایی بود که برای خدمت رسانی به مردم ایجاد شد.

وی گفت: برنامه‌های فرهنگی و مذهبی برای کودکان، آموزش موارد بهداشت دهان و دندان به کودکان روستا، توزیع غذا در بین نیازمندان  و رنگ امیزی و زیباسازی حیاط مدرسه  از دیگر فعالیت‌های اعضای این گروه جهادی در منطقه کم‌برخوردار ماهستان علی آباد کتول بود.

 

دیگر خبرها

  • کشف جسد خون‌آلود مرد جوان در غرب تهران/ قتل بی‌رحمانه فاش شد
  • ارگ کریم خانی میزبان صنایع دستی وهنر‌های سنتی فارس شد
  • پای پیشکسوتان صنایع دستی به ارگ کریم‌خانی شیراز باز شد
  • شوراها در گره‌گشایی از مردم پیشتاز باشند
  • اردوی جهادی ۷۰ نفره دانشجویان بسیجی علوم پزشکی گلستان
  • راننده خواب‌آلود سبب مرگ پاکبان شد/ تکرار مرگ رفتگران گرگانی برای سومین سال
  • (ویدئو) واکنش بغض‌آلود وزیر اسبق بهداشت به مهاجرت بهترین شاگردانش از ایران
  • نشست هم اندیشی روسای دانشگاه‌ها و تشکل‌های دانشگاهی گیلان
  • شرکت ۲۰ هزار بسیجی در المپیاد جام شهید عجمیان
  • خدمت‌رسانی گروه‌های جهادگر بسیج در پی آبگرفتگی مناطق شیراز