هزار سال روحانیت تشیع در علامه شهید مطهری متجلی شده است
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۱۷۹۷۸
به گزارش خبرنگار مهر، سیزدهمین همایش حکمت مطهر به مناسبت بزرگداشت استاد شهید مطهری در دانشگاه صدا و سیما برگزار شد.
سیدحسن شهرستانی، عضو هیأت علمی دانشگاه هنر در میزگردی با اشاره به اینکه شاگرد کلاس درس شفای ابن سینا و جلسات هفتگی درس استاد مطهری بوده است، اظهار کرد: این قضیه علاوه بر جنبه عاطفی برای من بسیار مهم است در بیانیه گام دوم انقلاب، مقام معظم رهبری در سه مرحله خودسازی، جامعه سازی و تمدن سازی را خلاصه کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: عناصر ساخته شدن تمدن باید خودساخته باشند و خودسازی مقدمه واجب تمدن سازی است و حتماً باید این افراد و عناصری که جامعه را میسازند استوار و خودساخته باشند. خداوند وقتی در قرآن میخواهند امت اسلامی را به وحدت دعوت کند، قبل از آن اول عناصر تشکیل دهنده حکومت را میسازد و فرد سازی میکند. فرد مسلمانی که تقوا را در خود پیاده کرده باشد، نمی میرد، مگر اینکه مسلمان باشد. این آجر و مصالح ساختمان تمدن اسلام است؛ یعنی آجرهای منفرد و پراکنده هرچقدر هم سالم باشند وقتی نظام هماهنگی نداشته باشد خانه و ساختمانی بنا نمیشود. بعد هم در قرآن هشدار میدهد که از بین شما باید عدهای مرتب دعوت به خیر و نهی از منکر کنند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه عنصر سازنده نظام جامعه، فرد جامعه، خردمند، یزدان شناس و خداشناس است که خواجه نصیر طوسی هم به آن اشاره داشته، تصریح کرد: شهید مطهری نیز به چنین شخصیتی علاقه مند بوده است. قهرمان در شاهنامه فردوسی سه ویژگی دارد؛ باید خداشناس، خردمند و عدالت گستر باشد. اگر زور هم داشت میشود پهلوان. نقطه مقابل آن دیو میشود که کسی است که خردمند نیست و بی خدا و نادان است. چون این سه عنصر را در صدر اسلام داشتیم و به آن عشق میورزیدیم تمدن اسلامی شکل گرفت و بسیار هم دوره خوبی داشت و منصفانه همه چیز قضاوت میشد که اساس ساخت پایههای جامعه متشکل از انسانهای خردمند آن بود.
در ادامه این مراسم، عزیرالله سالاری، پژوهشگر و استاد دانشگاه با اشاره به شخصیت شهید مطهری تأکید کرد: الحق و الانصاف باید گفت که هزار سال روحانیت تشیع در علامه شهید مطهری متجلی شده است. مطهری برای جامعه یک روح مستقل قائل بود و در مقدمه کتاب «انسان و سرنوشت» علل عقب ماندگی مسلمانان را از این فرهنگ خودی بر میشمارد که بعضی آن را جبر گرایی و یا اعتقاد به قضا و قدر میدانستند. شهید مطهری آن را رد میکند و میگوید قضا و قدر به معنای جبر باوری نبوده است. شهید مطهری انسان را یک حیوان فرهنگی میداند و معتقد است انسان در آینده انسان فرهنگی است و معتقد است اگر ما عقب مانده ایم به دلیل عقب ماندگی مسلمانان در همین از خود بریدن بود که از سنت و داشتهها و باورهایمان فاصله گرفتیم. به اعتقاد او وقتی ما از دین بریدیم باعث شد عقب بیفتیم. ما از خودمان بریده شدیم و بازگشت به خویش اقبال لاهوری در اندیشه مطهری متجلی بود.
وی با اشاره به اینکه یکی از الگوهای شهید مطهری، سید جمال الدین اسدآبادی بوده است، افزود: اسدآبادی، فیلسوف شرق و بیدارگر اسلامی بود که الگوی اقبال لاهوری هم بوده است. اسدآبادی در جایی به گفته موسولینی اشاره کرده که ما برای پیشرفت باید آهن بسازیم. یعنی به تکنولوژی و ابزار تکیه کنیم ولی لاهوری میگوید ما برای پیشرفت باید آهن باشیم و به محکم بودن و ایستادگی تأکید دارد.
سالاری با اشاره به کتاب «خدمات ایران و اسلام» شهید مطهری، تصریح کرد: اگر مطهری فقط همین یک کتاب را مینوشت جا داشت او را علامه مطهری لقب بدهیم و مسائل ایران و اسلام را در این کتاب فراملی و بدون تعصبات بیان میکند. شهید مطهری فقر فرهنگی را مطرح میکند که ما میتوانیم طرحی نو براندازیم و تمدن نوین اسلامی را احیا کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه فیلسوفان ما یا ایرانی یا شیعی بودند، خاطرنشان کرد: این برای ما افتخار است که ایرانیان کتب اربعه شیعه را نوشته اند. میگویند علم را حتی از گمراهان بیاموزید و اینها برای فرهنگ و تمدن اسلامی افتخار است.
کد خبر 4605307 مهرنوش محمدزادهمنبع: مهر
کلیدواژه: گام دوم انقلاب علامه اقبال لاهوری همایش حکمت مطهر مراسم بزرگداشت شهید مطهری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۱۷۹۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه تند روزنامه جمهوری اسلامی به مهدی نصیری
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی به مهدی نصیری کنایه تندی زد.
این روزنامه نوشت: خوشبختانه بسیاری از افراد روحانی که اهل انتقاد هستند، روش اعتدالی را پیشه خود کردهاند و از افراط و تفریط پرهیز میکنند.
مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید از منتقدین منصف و معتدل تقدیر به عمل آورند و به مطالبی که مطرح میکنند توجه جدی نمایند و ترتیب اثر بدهند. منتقدین منصف، خیرخواهان نظام و مردم و کشور هستند و وجود آنها برای جلوگیری از انحراف حکمرانان از مسیر حق و عدل، ضرورت دارد و فقدانشان به ضرر کشور و حتی به ضرر حکمرانان است.
اهمیت استقبال حکمرانان از منتقدین منصف و معتدل در اینست که ترتیب اثر دادن به نقطه نظرات آنان، راه را بر افراد تخریبگر و برانداز که در پوشش منتقد ظاهر میشوند میبندد و جامعه را از عوارض منفی آنچه آنها مطرح میکنند مصون نگه میدارد. مسئولان نظام اگر به این نکته بسیار ظریف و در عین حال مهم توجه و به آن عمل کنند، این کار آنها منشأ دو فایده بزرگ خواهد بود.
یک فایده اینست که عملکرد خود حکمرانان تصحیح میشود و فایده دوم اینست که زمینهای برای میداندار شدن منتقدان تخریبگر و برانداز باقی نمیماند و مردم بطور طبیعی آنان را طرد میکنند و به مطالبشان اهمیتی نمیدهند. نتیجه این میشود که جامعه صاحب حکمرانی سالم و مطلوب خواهد شد و در چنین جامعهای جائی برای تخریبگران و براندازان وجود نخواهد داشت.
آنچه مایه تأسف است اینست که در اثرعدم توجه مسئولین به انتقادهای منصفانه و خیرخواهانه، عرصه برای کسانی که در پوشش انتقاد، اغراض براندازانه خود را دنبال میکنند باز میشود. مهمتر اینکه با میداندار شدن عناصر افراطی، فرهنگ اعتدال به فراموشی سپرده میشود و در تمام زمینهها فرهنگ افراط رشد میکند. این، خطر بزرگی است که روحانیت باید با آن مبارزه کند و به آن اجازه رشد یافتن ندهد.
یک آفت بزرگ که از بطن روشهای افراطی سر برمیآورد، اِعمال بغضهای ایمانسوز است. معیار افراد افراطی به جای آنکه حمایت از حق و مبارزه با باطل باشد، مخالفت با هر چیزی است که فلان شخص میگوید و هدفی است که او آن را دنبال میکند خواه حق باشد یا باطل.
به عبارت روشنتر، افراطیون وقتی با کسی مشکل داشته باشند، او اگر در زمانی که آفتاب به همه جا تابیده بگوید الآن روز است، افراطیون خواهند گفت نه خیر اینطور نیست و الآن به هزار دلیل شب است و اگر در شب تار، او بگوید الآن شب است آنها خواهند گفت الآن روز است! چنین کژراههای را حتی از افراد غیرمنتسب به روحانیت نمیتوان پذیرفت چه رسد به افرادی که مدعی برخورداری از علوم دینی هستند.
متأسفانه این روش افراطی و بشدت انحرافی در حال گسترش است و کار به جائی رسیده که بعضی از این افراد حتی حاضر شدهاند برای نشان دادن بغض خود به تعفن برجامانده از رژیم شاهنشاهی پناه ببرند. البته این، نتیجهعدم تعادل کسانی است که از چاله تفریط به چاه افراط غلطیدهاند و انتظار دیگری از افرادی با چنان سابقهای نمیتوان داشت، سوختن ایمان در آتش بغضهای جاهلی.
روحانیت باید خطر بغضهای ایمانسوز را جدی بگیرد و با تقویت روش اعتدالی در تمام زمینهها، مانع گسترش روشهای افراطی شود. رسیدن به این هدف مهم، نیازمند فرهنگسازی است و با اظهار تأسف و بیعملی هیچ مشکلی حل نخواهد شد.