Web Analytics Made Easy - Statcounter

مدیری اخیرا باز هم به شبکه نمایش خانگی آمده و اولین قسمت از سریال «هیولا» را با برون‌مایه‌هایی که از مسائل روز اجتماعی وام می‌گیرد، روانه بازار کرده است. «هیولا» داستان یک خاندان اعیانی قدیمی است که بنا به سنت‌های خانوادگی‌شان، خود را ملزم به حفظ شرافت می‌دانند.  به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، مهران مدیری یک چهره کاملا تلویزیونی است که تنها تجربه سینمایی او به عنوان کارگردان، چندان موفق از آب در نیامد و چند تجربه نه‌چندان موفق دیگر هم در شبکه نمایش خانگی داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

معمولا تمام کار‌های مدیری در شبکه نمایش خانگی، با ایجاد یک شوق اولیه بسیار بالا در مخاطبان روانه بازار می‌شوند، اما پس از گذشت چند قسمت از توزیع سریال‌های او و مواجهه مردم با کیفیت کارها، این اشتیاق اولیه فروکش می‌کند. مدیری البته مدت‌هاست که در سریال‌سازی تجربه موفقی نداشته و این قضیه به کار‌های شبکه نمایش خانگی او محدود نمی‌شود و مجموعه «در حاشیه» یعنی تنها کاری که او طی ۱۰ سال گذشته در خود تلویزیون ملی کارگردانی کرده است را هم شامل می‌شود.

او از سال ۹۵ تاکنون تاک‌شوی طنز «دورهمی» را هفته‌ای چند بار روی آنتن تلویزیون می‌فرستد که مجموعه موفقی در جذب مخاطبان بوده است. مدیری اخیرا باز هم به شبکه نمایش خانگی آمده و اولین قسمت از سریال «هیولا» را با برون‌مایه‌هایی که از مسائل روز اجتماعی وام می‌گیرد، روانه بازار کرده است. «هیولا» داستان یک خاندان اعیانی قدیمی است که بنا به سنت‌های خانوادگی‌شان، خود را ملزم به حفظ شرافت می‌دانند. جد بزرگ خانواده، مهدی‌قلی‌خان، نایب سوم شهربانی در زمان احمد شاه قاجار بود و در هنگام مرگ، ۱۰ هزار مترمربع باغ در پامنار داشت. اما اصرار موروثی اعضای این خانواده روی مساله حفظ شرافت، باعث شد که امروز «هوشنگ شرافت» در محله‌ای که به نام آنهاست و سابقا باغ اجدادیشان بوده، مستأجر باشد. او معلم مدرسه است و باید برای مادر مریضش از ناصرخسرو دارو بخرد. صندوق ذخیره‌ای که پول معلمان را بالا کشیده، مبلغی از پس‌انداز هوشنگ را هم در خودش ضبط کرده و، اما اینکه دختر هوشنگ روی اینکه آیا اصرار آبا و اجدادی این خانواده برای حفظ شئون شرافت درست بوده یا نه، به تردید می‌افتد. مدیری در اکثر کارهایش وقتی می‌خواهد نقد از جامعه ایران را به بستر ریشه‌شناسی تاریخی ببرد، نقبی هم به دوره قاجار می‌زند، اما او هیچ‌گاه کوچک‌ترین نقدی به دوره پهلوی نمی‌کند که به‌طور مشخص مخصوص این دوره باشد.

او داستانش درباره شرافت خانوادگی این خاندان را از سال ۱۲۹۵ شمسی شروع می‌کند و همراه با صدای راوی، جزئیاتی از قسمت‌های مختلف این تبار را نمایش می‌دهد و به سال ۱۳۹۷ می‌رسد؛ در حالی که این وسط، نه صنعت نفت ملی می‌شود، نه اتفاقات خونین سال ۴۲ رخ می‌دهند، نه در دهه ۵۰ انقلاب می‌شود و نه پس از آن دشمن به کشور حمله می‌کند. در حقیقت شرافت خانواده‌ای که مدیری نمایش می‌دهد، در پس دادن باقی پول هندوانه‌فروش و نگرفتن رشوه از این و آن خلاصه می‌شود و معلوم نیست چنین آدم‌های شریفی در مواجهه با صحنه‌هایی مثل کودتای آژاکس در سال۱۳۳۲، کشتار مردم معترض در سال‌های ۵۶ و ۵۷ و تجاوز یک کشور خارجی به ایران، شرافت‌شان را چگونه برای نوع عملکرد در چنین صحنه‌هایی در جایگاه داوری قرار می‌دهند و نقشی که هر فرد در اجتماع وظیفه دارد در این هنگامه‌ها ایفا کند را چطور ارزیابی می‌کنند. به عبارتی سرراست‌تر؛ شخصیتی که مدیری نشان می‌دهد، ابله است، نه شریف و بیرون از فضای سریال و در عالم واقع، انفعال بی‌حد و حصر کسی مثل او، خودش نوعی خیانت فرد به جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کند.

نکته دیگر، نقد‌های روز اجتماعی است که در این مجموعه طرح می‌شوند. وقتی مسائلی مثل اختلاس موسسات مالی و اعتباری و صندوق‌های ذخیره ادارات از پس‌انداز ناچیز اقشار محروم و متوسط جامعه تا این حد زبانزد تمام محافل شده، وقتی رشد آسانسوری قیمت دلار دیگر چرت هر آدم بی‌تفاوتی را هم پاره کرده و مسائل مختلف دیگری از این دست، تمام صحنه را پر کرده‌اند، دیگر پرداختن آثار هنری به این نوع مسائل یک نوع کلیشه‌برداری بدون افق و کاسبکارانه است، نه سرآغازسازی و چراغ تابیدن بر مسیر‌های پیش‌رو. اینکه امروز دیده می‌شود از «رحمان ۱۴۰۰» گرفته تا «هیولا»، دست پایین‌ترین آثار نمایشی ایران هم موضوعات‌شان را از فضای معضلات اجتماعی انتخاب می‌کنند و از غارت موسسات مالی و تجمعات مردم در برابر آنها، تصاویری نیمه‌کمیک نشان می‌دهند، نشان‌دهنده خزینه شدن وادی خشم و اعتراض و وارد شدن هرکس و ناکسی به گود، حتی آن‌هایی است که خودشان متهمان وضع موجود هستند. نام یکی از بزرگ‌ترین اختلاس‌گران از صندوق ذخیره فرهنگیان (محمد امامی) در تیتراژ ابتدایی فیلم «خوب، بد، جلف» به‌عنوان سرمایه‌گذار حک شده بود و این در حقیقت تنها فیلمی بود که تا این حد علنی، وابستگی خود را به محمد امامی اعلام می‌کرد.

بعد‌ها دادستان تهران، از ارتباط مستقیم پولشویی‌های این شخص با فعالیت‌های سینمایی او صحبت کرد و این در حالی است که اعتراض به نوع حضور محمد امامی در سینما و مفاسد اقتصادی او، قبل از تولید «خوب، بد، جلف» مطرح شده بودند. گنجانده شدن سکانس تجمع اعتراضی معلمان در برابر صندوق ذخیره‌ای که حق آن‌ها را بالا کشیده در سریال «هیولا»، نمادی تمام‌عیار از کاریکاتوریزه شدن مساله اعتراض به فساد و انتقاد از ساختار‌های فسادخیز است. نویسنده و کارگردان «خوب، بد، جلف»، نویسنده سریال «هیولا» هم هست و سکانسی در قسمت اول این سریال نوشته که معلمان مقابل «موسسه مالی و اعتباری خاک پای فرهنگیان (خاف)» تجمع کرده‌اند و شعار می‌دهند و پلاکارد‌هایی اعتراضی در دست دارند. این موسسه به‌طور واضح به موسسه مالی و اعتباری «سرمایه» کنایه می‌زند و عبارت «صندوق بی‌اعتبار/ حق مارا پس بده» که روی پلاکارد‌ها نوشته شده، به صندوق ذخیره فرهنگیان اشاره دارد. این حیرت‌انگیز است که کسی خودش بخشی از فرآیند پولشویی ۱۵۰۰میلیارد تومانی محمد امامی از صندوق ذخیره فرهنگیان باشد و حالا بیاید و چنین سکانسی بنویسد. آیا فرآیند ساخت مجموعه‌ای مثل «هیولا» خودش سوژه بهاری به‌عنوان یک سریال ایرانی با موضوع جایگاه شرافت در جامعه امروز ایران و مساله فراگیر فساد ساختاری نیست.

خودویرانگری سریال‌سازان

طبق آخرین نظرسنجی مرکز رسمی آمار ایران در سال ۱۳۹۶، سرانه زمان تماشای برنامه‌های سیمای جمهوری اسلامی ایران در داخل کشور چهار ساعت و ۵۲دقیقه است. مردم در همان سال به‌طور متوسط روزانه ۱۸ دقیقه هم رادیو گوش می‌دادند. به عبارتی مردم ایران بیش از پنج ساعت در روز مخاطب صداوسیما هستند در حالی که سرانه زمان حضور در شبکه‌های اجتماعی، اندکی بیش از یک ساعت است. اگر شبکه‌های تلویزیون ملی ایران پرتعداد هستند، تکثر و تنوع در رسانه‌های مجازی و اینترنتی بسیار بیشتر است و طبیعتا سهم کمتری از مخاطبان به هر کانال یا پیج یا سایت می‌رسد.

واضح است که این دو میدان، یعنی تلویزیون و فضای وب، به لحاظ گستره و ظرفیت فعالیت‌شان به هیچ‌وجه در یک تراز قرار نمی‌گیرند. با این حال باید توجه کرد که مقدار زیادی از زمانی که مردم ایران در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند، صرف ارتباطات شخصی یا حضور در جمع‌های دوستانه می‌شود و در حقیقت آن‌ها در این لحظات مخاطب یک رسانه مجازی پابلیک قرار نگرفته‌اند. امروز مهم‌ترین بخش از فضای وب مربوط به فضای مجازی می‌شود و مهم‌ترین خصوصیت فضای مجازی، واکنشی بودن آن است. این فضا باعث می‌شود مردم یا لااقل بخشی از مردم بتوانند واکنش خودشان را نسبت به مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بروز بدهند. مردم احساس می‌کنند که در این فضا می‌توانند افشاگری کنند، نه بگویند و طرد کنند یا آری بگویند و به قضیه‌ای مهجور اهمیت بدهند و فعالیت‌های دیگری از این دست... علاوه‌بر این‌ها آزادی بی‌حد و حصر فضای مجازی در بعضی زمینه‌ها باعث شده تا گروه‌های خاص اجتماعی که تعداد آن‌ها در شرایط عادی کمتر از آن است که به چشم بیایند، در این فضا با فعالیت مضاعف جلوه بیشتری پیدا کنند و بیشتر دیده شوند. اما تمام این‌ها روی هم رفته نمی‌تواند باعث شود که فضای مجازی جای تلویزیون را بگیرد.

تلویزیون رسانه‌ای یک‌طرفه‌تر است که ارتباط با آن انرژی کمتری از مخاطب می‌گیرد؛ فلذا می‌شود آن را لابه‌لای کار‌های روزانه یا حتی بین گپ‌های دوستانه یا فامیلی و در میهمانی‌ها هم تماشا کرد، در حالی که فضای مجازی لاجرم کاربرانش را اتمیزه می‌کند و مثلا از یک جمع دوستانه و خانوادگی، در صورت استفاده تک‌تک افراد از فضای مجازی چیزی جز پوسته جمع باقی نخواهد ماند. از طرف دیگر بنس‌ریت Bounce Rate یا زمان ماندن مخاطب فضای مجازی در هر مطلب یا عنوان، از حد به‌خصوصی بالاتر نمی‌رود. به عبارتی در فضای مجازی بعید است که مردم برنامه‌های طولانی‌تر از پنج دقیقه را تماشا کنند؛ در حالی که بسیاری از برنامه‌ها برای جذاب شدن و جا افتادن، در هر قسمت حداقل یک ساعت زمان لازم دارند.

فضای مجازی برای تماشای کلیپ مناسب است نه سریال، در این فضا می‌شود یک آیتم یا ویدئویی کوتاه درخصوص هر مطلبی را تماشا کرد، نه برنامه‌ای مفصل را و این مقایسه بین تلویزیون و فضای مجازی، فارغ از هر نوع ارزش‌گذاری، نشان می‌دهد که این دو رسانه در دو لاین متفاوت حرکت می‌کنند و کسی که می‌خواهد همان نوع فعالیتی که در تلویزیون داشته را به فضای وب بیاورد، از پیش شکست خورده است.

واضح است که پخش فیلم‌ها و سریال‌ها یا برنامه‌های گفتگو محور یا مسابقات تلویزیونی در نسخه قالب نسخه‌های دی‌وی‌دی یا سی‌دی در فروشگاه‌های محلات و مراکز صوتی و تصویری هم به هیچ وجه قابل رقابت با دایره مخاطبان چنین تولیداتی در صورت پخش از تلویزیون نخواهد بود. میل به شکستن ساختار‌های تلویزیون در فضایی رها و تقریبا بی‌قید و شرط که باعث می‌شود بسیاری از فیلمسازان یا برنامه‌سازان ایرانی فکر کنند در این فضا می‌توانند تولیدات جذاب‌تری خلق کنند، در عالم واقع معمولا چنان نتیجه‌ای نخواهد داد که به نظر می‌رسید. اینکه افراد، برای خودشان چارچوب بیانی پیدا کنند، کار دشواری است.

آن‌ها از طرفی باید در پی شکستن موانع و چارچوب‌های دست‌وپاگیر باشند و از طرف دیگر برای خودشان چارچوب و قالب به‌خصوصی تعریف کنند که این تناقض معمولا به نفع بی‌چارچوبی، کیفیت آثاری که خارج از فضای رسمی تلویزیون ساخته شده‌اند را به‌شدت پایین آورده است. تجربه فیلمسازی و برنامه‌سازی تعدادی از موفق‌ترین چهره‌های تلویزیونی در فضای خارج از تلویزیون، نشان می‌دهد که سودای خروج از سیمای ملی و شکستن قالب‌های دست‌وپاگیر آن برای به دست آوردن مخاطبان فراوان‌تر در حقیقت بی‌نتیجه است و برای چنین افرادی یک نوع خود ویرانگری به‌حساب می‌آید.

بیژن بیرنگ کارگردان سریال‌های موفقی همچون «خانه سبز»، «همسران» و مجموعه «شام ایرانی» را در سال ۹۰ برای شبکه نمایش خانگی طراحی و تولید کرد. البته این مجموعه کپی‌ای از مجموعه‌های خارجی بود و بیرنگ تلاش کرد که یک مستند مسابقه را در فضایی ایرانی ترسیم کند. این مجموعه به‌رغم موفقیت اولیه، با جدایی بیژن بیرنگ، دچار افول شد. بیرنگ در این‌باره گفته است: «این کار را از قسمت هشتم به بعد از من گرفتند و چیز دیگری شد. صدای من، نریشن و گفت‌وگوی من، اشعار من، شعر من، نگاه من و همه صحبت از این دارد که دور از تعصب‌ها ما به‌عنوان ایرانی همدیگر را دوست داشته باشیم که قدر این سفره ایرانی را بدانیم. اما تهیه‌کننده فکر می‌کرد با اشخاص دیگر کار کند بیشتر می‌خنداند و به پول بیشتری می‌رسد، ولی این اتفاق نیفتاد. متأسفم که متوجه نشدند مفهوم اصلی «شام ایرانی» چیست، وگرنه به قهقرا نمی‌رفتند. شام ایرانی همان «خانه سبز» است و همه مفاهیم و ایده‌های «خانه سبز» در آن وجود دارد.» بیژن بیرنگ بعد‌ها سراغ ساخت سریالی با عنوان «عشق تعطیل نیست» در شبکه نمایش خانگی رفت که برخی معتقد بودند که این سریال کپی سریال آمریکایی «فرندز» است. این سریال در همان ابتدای راه به حاشیه رفت و فصل اول این سریال که قرار بود در ۱۲ قسمت تولید شود، پنج قسمت بیشتر دوام نیاورد و بیرنگ از وجود نداشتن عشق و اعتقاد در نزد بازیگرانش سخن به میان آورد. محمدرضا گلزار و مهناز افشار دو بازیگر اصلی این سریال بودند.

یکی از شاخص‌ترین آثار مذهبی ایران، مجموعه تلویزیونی امام علی (ع) ساخته داود میرباقری است که هنوز پس از گذشت نزدیک به دو دهه از ساخت آن همچنان باطراوت جلوه می‌کند. میرباقری سریال «امام علی (ع)» را اوایل دهه ۷۰ با برآورد اولیه بودجه ۲۷ میلیون تومانی به‌صورت یک تله‌تئاتر مقابل دوربین برد و بعد‌ها به دلیل اهمیت ساخت سریال در حوزه تاریخ و البته نظر مدیران وقت تلویزیون، این مجموعه در طول مدت ساخت بیش از ۱۰ بار دچار اصلاح برآورد بودجه شد و درنهایت به‌عنوان یکی از پروژه‌های پرهزینه و سنگین تلویزیون تولید شد. داود میرباقری بعد‌ها برای تلویزیون، سریال‌های موفق تاریخی دیگری همچون «معصومیت از دست‌رفته» و «مختارنامه» را کارگردانی کرد. با نگاهی به کارنامه هنری میرباقری می‌بینیم که حضورش در تلویزیون چشمگیر‌تر از سایر فرم‌های هنری بوده است. در ۶، هفت سال اخیر هم میرباقری برای تولید سریال در فضای شبکه نمایش خانگی تلاش کرد و ماحصلش سه سریال «شاهگوش»، «دندون طلا» و «ماه تی‌تی» بود. دو سریال اول اقبال کمی در بازار شبکه نمایش خانگی داشت و پروژه «ماه تی‌تی» هم به دلیل پرونده فساد اقتصادی سرمایه‌گذارش، متوقف شد. حسین هدایتی متهم پرونده فساد اقتصادی در آخرین دفاعیاتش گفته است که مهران برومند تهیه‌کننده پروژه «ماه تی‌تی» به او بدهکار است. میرباقری بعد از حواشی سریال اخیرش در شبکه نمایش خانگی، ترجیح داد که بار دیگر به تلویزیون برگردد و ساخت سریال سلمان فارسی (ع) را در شرایط مالی امنی شروع کند.

عمده شهرت فریدون جیرانی در تلویزیون به خاطر برنامه جنجالی سینمایی «هفت» است. بخش مهمی از موفقیت جیرانی در این برنامه تلویزیونی به خاطر حضور مستمرش بین اهالی سینما و البته شم رسانه‌ای‌اش بود که از سال‌ها قبل در دنیای رسانه و مصاحبه‌های هنری به دست آورده بود. جیرانی بعد از اینکه از برنامه «هفت» جدا شد شبیه آن را با نام «۳۵» در فضای تلویزیون اینترنتی ساخت و اگرچه بخش‌هایی از گفتگو‌های «۳۵» هم در فضای مجازی بازنشر داشت، ولی هیچ‌گاه به قوت و اثرگذاری «هفت» در فضای عمومی نرسید. فریدون جیرانی که در سینما، کارگردانی آثار موفقی همچون «سالاد فصل» و «قرمز» را برعهده داشت در اواخر دهه ۸۰، برای اولین بار در تلویزیون سریال موفقی همچون «مرگ تدریجی یک رویا» را تولید کرد. جیرانی در اولین ساخته تلویزیونی خود، زندگی نویسنده‌ای جوان را به تصویر کشید که در جست‌وجوی پیشرفت و شهرت بیشتر به خارج از کشور سفر کرد و روزبه‌روز فاصله‌اش با همسرش بیشتر شد. این سریال همچنان مخالفان و موافقان سرسخت خودش را دارد. اما جیرانی در اولین گام سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی، سراغ اثری به نام «نهنگ آبی» رفت. این سریال به‌رغم هزینه بالایی که برای تولید و به‌خصوص تیم پرتعداد بازیگرانش صرف شد، نتواست مخاطب چندانی را در شبکه خانگی با خود همراه کند. در روز‌های اخیر، خبری منتشر شد که «لیلا حاتمی از این پروژه جدا شده است» و البته که این جدایی با تغییر مسیر فیلمنامه و مرگ کاراکتر این بازیگر رقم خورد. شواهد گویای این است که جیرانی در اولین گام خود در شبکه نمایش خانگی شکست خورده است.

برنامه «نود» طی ۲۰ سال حضور مستمرش در تلویزیون به مدد جذابیت خود فوتبال و البته کار حرفه‌ای رسانه‌ای سازندگانش توانست، برای خودش مخاطب خوبی دست‌وپا کند. حدود یک ماه است که «نود» پخش نمی‌شود و براساس تصمیم مدیران رسانه ملی، از کنداکتور شبکه سه سیما حذف شده است. فارغ از علت‌یابی و حرف و حدیث‌های حذف این برنامه فوتبالی، تلاش‌های رسانه‌ای که در یک ماه گذشته برای بازگشت فردوسی‌پور انجام شده، بار دیگر اهمیت و ظرفیت آنتن زنده تلویزیون را نشان می‌دهد، ظرفیتی که گاهی مدیران تلویزیون از آن غافل هستند و آن را هدر می‌دهند. ظرفیتی که عادل فردوسی‌پور مرد شماره یک برنامه «نود»، به خوبی از آن باخبر است و یک بار هم تفاوت کار رسانه‌ای در خارج از قاب تلویزیون را امتحان کرده بود. فردوسی‌پور، خردادماه ۹۵، برای جام یورو ۲۰۱۶، تولید برنامه‌ای اینترنتی را به دست گرفت که قرار بود در کنار پخش زنده این مسابقات، گزارش‌ها و گفتگو‌هایی از این مسابقات در تلویزیون اینترنتی آیو منتشر شود. این ویژه‌برنامه با عنوان «هت‌تریک»، بنا بود که در مدت زمان هر قسمت حدود ۴۰ تا ۶۰ دقیقه تولید شود. فردوسی‌پور برای ساخت برنامه «هت‌تریک» از همکارانش در برنامه‌های ٩٠ و فوتبال ١٢٠ استفاده کرد و سازندگانش ادعا داشتند که کاربران اینترنتی شاهد موضوعاتی خواهند بود که در دیگر رسانه‌ها و برنامه‌ها تماشا نخواهند کرد. با این وجود حتی اکثریت مردم از ساخت و پخش «هت‌تریک» مطلع نشدند و بار دیگر فردوسی‌پور ترجیح داد با قوت بیشتری به رسانه ملی باز گردد و دنبال کسب سهمیه بیشتری از برنامه‌های فوتبالی در تلویزیون باشد.   منبع: فرهیختگان

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: هیولا مهران مدیری شبکه خانگی سریال طنز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۲۳۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سریال جدید مهران مدیری در راه است

به‌نظر می‌رسد مهران مدیری بعد از تلویزیون در شبکه نمایش خانگی پرکار می‌شود. او که چندین سریال و رئالیتی‌شو را برای شبکه نمایش خانگی ساخته حالا بعد از برنامه پرمخاطب «اسکار» به سراغ سریال جدید رفته است. شنیده شده سریال جدیدش که پدر قهوه نام دارد، قصه مردی را روایت می‌کند که مافیای قهوه در ایران است.

این سریال جدید در مراحل پایانی پیش‌تولید قرار دارد. به‌نظر می‌رسد یکی از پلتفرم‌ها سرمایه‌گذار اصلی سریال است و این سریال بعد از پایان در فیلم‌نت پخش می‌شود. مدیری مانند دیگر سریال‌هایش، در کار جدیدش بازی می‌کند و شنیده شده ژاله صامتی و سام درخشانی هم از دیگر بازیگران سریال هستند. نام پدر قهوه یکی دیگر از سریال‌های مدیری با عنوان «قهوه تلخ» را به یاد مخاطبان می‌اندازد؛ سریالی که در زمان پخش با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد. به‌نظر این سریال هم طنز است.

مدیری در حال حاضر اسکار را در حال پخش دارد که از برنامه‌های جذاب پلتفرم‌ها به‌شمار می‌آید.

منبع: همشهری آنلاین

tags # مهران مدیری سایر اخبار آیا قدرت‌های فوق‌بشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت‌ می‌رسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام می‌شود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • خواستگاری مهران مدیری از نعیمه نظام دوست
  • سریال جدید مهران مدیری؛ در «پدر قهوه» چه می‌گذرد؟
  • مهران مدیری در سکوت قهوه‌اش را می‌خورد؟
  • مهران مدیری باز هم در سکوت قهوه‌اش را می‌خورد؟
  • مهران مدیری باز هم در سکوت قهوه می‌خورد؟
  • «پدر قهوه»؛ سریال جدید مهران مدیری درباره چیست؟
  • بعد از «اسکار» مهران مدیری با «پدر قهوه» در شبکه نمایش خانگی
  • «پدر قهوه»، سریال جدید مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی
  • سریال جدید مهران مدیری در راه است
  • بعد از «اسکار» مدیری با «پدر قهوه» در شبکه نمایش خانگی