علم، چوب زیر بغل ایمان نیست
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۳۰۵۵۷
عاشق ادبیات کهن فارسی است، بویژه حافظ که عمده شهرتش را مدیون پژوهشهایی است که در خصوص شعر و زندگیاش انجام داده است.«حافظ حافظه ماست»، «ذهن و زبان حافظ»، «حافظ نامه» و«شرح عرفانی غزلهای حافظ»هم از جمله آثاری است که حاصل فعالیت او در این عرصه هستند. البته چند ماهی است که دانشنامهای هم با عنوان «حافظ و حافظ پژوهی» به سرپرستی و سرویراستاری او و با همکاری جمعی از استادان ادبیات و حافظ پژوهان منتشر شده که درقالب چهار جلد در اختیار علاقهمندان قرار گرفته و چاپ دوم آن هم این روزها در نمایشگاه کتاب عرضه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استاد خرمشاهی ارزیابیتان از استقبال مردم برای شرکت در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران آن هم در شرایط اقتصادی فعلی چیست؟
علاوه بر مسائلی که تحریمهای اقتصادی و سیاسی برایمان پیش آورده آغاز سال جدید همراه با اتفاقات خوبی نبود، بخشهایی از کشورمان گرفتار سیل شد و آسیبهای بسیاری متوجه جان و مال هموطنانمان شد. برپایی نمایشگاه کتاب در شرایطی که هنوز از بحرانهای سیاسی-اقتصادی و از سویی مسائل پیش آمده از بارندگیهای یک ماه اخیر عبور نکردهایم را میتوان نویدبخش این دانست که هنوز امید میان مردمانمان از میان نرفته است. حتی اگر اینگونه فرض کنیم که مردم بواسطه کاهش توان اقتصادیشان به اندازه سالهای قبل قدرت خرید کتاب ندارند (که تصور بیراهی هم نیست) اما همین که برای خرید حداقل یک جلد کتاب یا حتی اطلاع از تازههای نشر هم که شده به نمایشگاه کتاب مراجعه میکنند گویای این است که مردم امید دارند و این روزها را سپری میکنند. نکته دیگری که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد این است که بخش قابل توجهی از بازگشت سرمایه ناشران در همین ایام 10 روزه نمایشگاه رخ میدهد. به همین واسطه با وجود نقدهای برخی مبنی براین که چرا نمایشگاه کتاب وجههای فروشگاهی پیدا کرده معتقدم تکان مثبتی در صنعت کتابمان ایجاد میکند. مردم با وجود تمام مشکلات از نمایشگاه کتاب استقبال کردهاند و این نشان میدهد علیرغم گفتههایی که هرازچندی شنیده میشود هنوز هم قشر کتابخوان داریم. باز هم تأکید میکنم اینکه مردم با وجود تمام مشکلات مشتاقانه به نمایشگاه کتاب میروند و در حد بضاعتشان کتاب میخرند اتفاق خوبی است. اما سخن آخرم در خصوص این سؤالتان این است که زندگی را در هر شرایطی باید عزیز و مغتنم بشماریم و قدر آن را بدانیم. اگر با چنین نگاهی پیش برویم بیشک این روزها و شرایط را هم پشت سر خواهیم گذاشت، زندگی مقدس است، به قول سعدی: «گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری»
این روزها شاهد عرضه تجدید چاپ تازهای از آثار شما هستیم؟ یا حتی کتابی جدید؟
«دل هم دلایلی دارد» کتابی است که برای عرضه به علاقهمندان در همین روزها از سوی نشر ناهید منتشر شده است. کتابی حدوداً 200 صفحهای در زمینه دین و ایمان است و آن را با این هدف نوشتهام که بگویم ایمان بدون نیاز به دلایل علمی همچنان محکم و استوار بر سرجای خود ایستاده است.«دل هم دلایلی دارد» را به همراه شش پیوست ارائه کردهام، در یکی از پیوستها این مسأله مطرح میشود که دین برای اثبات نیازی به تأیید علم ندارد، جالب است که بگویم این پیوست توجه بسیاری از دوستان اهل علم و آکادمیکم را هم برانگیخته است. این بخش از کتاب بسیار کوتاه است اما از نظر اهمیت موضوع آنقدر برای اهل تفکر مهم بوده و هست که قرنهای نوزدهم و بیستم زمان بسیاری صرف پرداختن به آن شده است.
عمده کتاب را به بینیازی دین از علم اختصاص دادهاید؟
بله، «دل هم دلایلی دارد» شاید در ظاهر کتاب کوچکی باشد اما در همین حجم کم هم تلاش کردهام بگویم که دین به علم نیازی ندارد و محکم برجای خود ایستاده است. برای«دل هم دلایلی دارد» تلاش بسیاری به خرج دادهام تا آسان خوان باشد و مخاطب هنگام مطالعهاش گرفتار پیچیدگیهای بیهوده زبانی نشود. متأسفانه برخی دوستان مسائلی را که میتوان به سادگی و با بیانی سهل به مخاطبان عرضه کرد چنان پیچیده میکنند که پیام مورد نظرشان بشدت مشکل یاب میشود. در رابطه با همین مسائل به گمانم بهترین کتاب در زمینه قرآن و علوم طبیعت را دکتر مهدی گلشنی نوشتهاند. او موفق به خلق اثری شده که به چند زبان ازجمله انگلیسی، عربی، اردو، اندونزیایی و... ترجمه شده است. این اثر ارزشمند نه تنها در شرق دور و میانه، بلکه در دیگر نقاط جهان هم بسیار مورد توجه قرار گرفته است، آنچنان که خودم هم در تألیف دانشنامه قرآن از این کتاب بهره گرفتهام. بگذارید به نکتهای هم در ارتباط با اسم کتاب اشاره کنم، «دل هم دلایلی دارد» عنوانی است که از یکی نوشتههای پاسکال، دانشمند و فیلسوف اواسط قرن 17 میلادی فرانسوی گرفتهام که جایی گفته بود:«دل هم دلایلی دارد که عقل از آن خبر ندارد.» نه تنها در خصوص این کتابم، بلکه در ارتباط با دیگر آثارم هم هر گاه بحثی پیش آید میگویم که نام آنها را از گفته یا اثر چه کسی وام گرفتهام. اصلاً اهل اینکه بخواهم بدون اشاره به منابعی که از آنها بهره گرفتهام کاری عرضه کنم، نیستم. البته من نام بیشتر کتابهایم را از سهراب سپهری گرفتهام و همیشه هم در پیشگفتار آثارم توضیحات لازم را دادهام؛ درست مثل«فرصت سبز حیات»، «خاطره شت» و... که حدود 10 عنوانی میشود.
گویا چاپ تازهای هم از کتاب «عرفان و فلسفه»تان عرضه شده؟
بله، چاپ نهم ترجمهام از این نوشته «والتر ترنس استیس» به تازگی با همکاری نشر سروش در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. استیس در این کتاب تلاش کرده تا با زبانی ساده و بدون پیچیدگیهای رایج، درصدد پاسخ به این پرسش برآید که«حال یا تجربه عرفانی» چه رابطهای با مسائل مهم «فلسفه» دارد؟ کتاب در زمینه عرفان کم منتشر نشده، منتهی درباره عرفان، ارزیابی آن و میزان صحت، اصالت عرفان و حتی اینکه در نهایت راه به کجا میبرد چندان صحبت نشده است. این در حالی است که استیس نه تنها دراین رابطه نوشته بلکه حتی گفته که عرفای شرقی چه میگویند و همینطور غربیها. استیس دراین کتاب دست به داوری زده است. هرازگاهی که فرصتی برای تعامل با مخاطبان پیدا شده از آنان شنیدهام که چندین مرتبه کتاب را خواندهاند، البته عجیب هم نیست چراکه هم استیس قلم بسیار شیوایی دارد و هم اینکه بخوبی از پس انتقال پیامهای مورد نظرش به مخاطبان برآمده است. از معدود آثاری که تا پیش از ترجمه آثاری اینچنینی در دسترس داشتیم کتابی از زندهیاد عبدالحسین زرینکوب با عنوان «ارزش میراث صوفیه» است. البته دکتر یثربی هم کتابی با عنوان فلسفه عرفان نوشته که برای تألیف آن از کتاب استیس بهره بسیاری گرفته است. از این کتاب که بگذریم چاپ دوم یکی دیگر از آثارم با عنوان «دلرباعیها» هم به تازگی برای عرضه در نمایشگاه کتاب از سوی نشر مروارید منتشر شده است.
دلرباعیها با «ع»؟
بله، چراکه این کتاب دربردارنده مجموعه رباعیهای سروده خودم است؛ رباعیهایی که همگی طنز هستند.«دلرباعیها» مجموعه 200 رباعی طنزآمیز با موضوعات ازدواج، عشق، دست شکستگی، فیش حقوقی، دین پژوهی، سفرنامه، مرگاندیشی و... است. همانگونه که در پیشگفتار کتاب هم آوردهام در دلرباعیها تلاش کردهام با حفظ وزن رباعی، قالب را دستکاری کنم، در این مجموعه گاهی یک داستان کوتاه را در چند رباعی پیوسته عرضه کردهام. عنوان این کتاب را هم از این مصرع زیبا که سروده نصرت فیروزپور است که:«با چار ربایی چو رباعی دل من». اغلب رباعیهای طنزی که در این کتاب جای گرفته را در یک دهه اخیر سرودهام، البته زمان سرودن برخی از آنها آنقدر نزدیک است که به یکی-دو سال اخیر میرسد.
مشغول ویرایش مجدد زندگینامه خودنوشت تان بودید، کی منتشر میشود؟
این زندگینامه را سالها قبل نوشتهام، با این حال دست به ویرایش دوبارهاش زدهام و نکاتی درباره بیست سال اخیر به آن اضافه کردهام. حتی بخشهایی که بهنظرم برای مخاطبان جذاب نبوده را حذف کردهام. ویرایش مجدد این کتاب به احتمال بسیار تا اوایل پاییز با همکاری نشر قطره روانه بازار کتاب میشود که چاپ دوم آن به شمار میآید.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
مشغول نوشتن آخرین صفحههای مقدمهای هستم که بر ویراستاری خودم از ترجمه قرآن استاد محمدعلی کوشا انجام دادهام. استاد کوشا از مدرسان حوزه علمیه قم هستند که ترجمه فوقالعادهای از قرآن ارائه کردهاند. بگذارید بهعنوان یکی از قرآن پژوهان خبری به شما بدهم، جالب است بدانید تعداد ترجمههایی که به فرانسوی و انگلیسی از قرآن عرضه شده حتی از ترجمههای خود ما بیشتر است. این را با اتکا به منابع معتبر و بر اساس حوزه کاری خودم میگویم.
ویراستاریتان از این ترجمه کی منتشر میشود؟
به احتمال بسیار تا پاییز منتشر میشود. این آخرین کاری است که هماکنون مشغول کار به روی آن هستم. راستش شرایط جسمیام به گونهای نیست که توان زیادی داشته باشم، البته همچنان علاقهمند به فعالیت در حوزههای کاریام هستم و امیدوارم باز هم بتوانم کتابی ترجمه یا تألیف کرده و به علاقهمندان تقدیم کنم. البته چاپ دوم «دانشنامه حافظ و حافظ پژوهی» که سرپرستی و سرویراستاری آن را برعهده داشتهام هم منتشر شده و در نمایشگاه عرضه شده است. همان طور که پیشتر هم گفتهام اثر دایرةالمعارفی درباره حافظ و حافظ پژوهی است.این دانشنامه دربردارنده یک هزار و 700 مقاله است که در قالب چهار مجلد در اختیار علاقهمندان قرار گرفته. مقالههای این دانشنامه به نحوی طراحی شده که تا اندازهای کارکرد شرح و تعلیقات هم دارد، آنچنان که تعدادی از ابیات دشوار حافظ هم در آن شرح شده و از سویی به موضوعات و مسائلی در خصوص حافظ پرداخته شده که بیسابقه بوده، همچون پدیدههای نجومی.
این گفتوگو نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.
منبع: تابناک
کلیدواژه: بهاءالدین خرمشاهی ادبیات فارسی ادبیات کهن دانشنامه حافظ پژوهی کتاب کتاب خوانی کودتا در ونزوئلا تنگه هرمز موسسه اعتباری کاسپین مهناز افشار سهمیه بندی بنزین جولیان آسانژ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۳۰۵۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز، روز شیراز؛ شهر شعر و هنر و حافظ
امید جهانشاهی ؛ عصر ایران - امروز روز شیراز است، شهر حضرت ناز، حافظ شیراز، حافظه ی تاریخی ایرانیان برای خواستن زندگی. شهر عشق و نسیم و عطر بهار نارنج و باغ های دل باز: عفیف آباد و جنت و نارنجستان و دلگشا و ارم. شهر سعدی، شهر حضرت شعر. مهد فرهنگ و هنر؛ خال لب هفت شهر. قهوه شیرازی، سالاد شیرازی، کلم پلو؛ آیین خوان و خوراک خواستنی.
اگرچه تخت جمشید نشانه روشنی از سابقه تمدن در این منطقه است اما دیرینه شیراز به گواهی کشفیات باستان شناسی سال 1395 در تپه چهار هکتاری پوستچی به هفت هزارسالگان می رسد. نام باستانی آن، تیرازیس بوده است.
شیراز در درازنای تاریخ از جمله مناطق امن بوده است و از همین رو در دوران های مختلف چه پیش از اسلام و چه پس از آن،از قطب های فرهنگ و هنر ایران زمین بوده است. به قول سعدی: «شهرها همه بازند و شیراز شهباز»
اگرچه از دوره های مهم تاریخی، یادگاری هایی در شیراز می توان یافت. عمارت باغ ارم یادگار دوران قاجار است با آن نقاشی های رنگ روغن، منبت کاری های روی درها و گچ بری ها و کاشی کاری های نما.
اما بسیاری بناهای فاخر امروز شیراز مربوط به دوران کریم خان زند است مثل بازار وکیل، حمام وکیل و ارگ کریم خان که محل حکومت او بود و پس از او نیز دارالحکومه امرای فارس شد. کریمخان زند را بهترین پادشاه ایران بعد از حمله اعراب دانسته اند. او از افسران شجاع سپاه نامدار نادرشاه بود که پس از مرگ وی به ایل خود برگشت. محبوبیت کریمخان زند که خود را وکیل رعایا می نامید در تاریخ ایران بینظیر است.
آنچه کریمخان را ستایشبرانگیز کرد مردمداری، دادگری و سخاوتش نسبت به زیردستانش بود. از سخاوتمندی کریمخان بسیار گفتهاند. در رستمالتواریخ آمده است که وقتی کریمخان جایی را که فتح میکرد غارت نمیکرد و میکوشید حقوق سربازانش را بدهد. وقتی دیوار شهر شیراز را دوازده هزار کارگر میساختند، هنگام حفاری سکههای اشرفی فراوانی یافت شد. او به جای مصادرۀ سکه ها و به جیب زدن آن (به نام دولت و به کام خود)، سکهها را میان همان کارگران تقسیم کرد.
شیراز در دوره ای شهره به مکتب نگارگری بود و در دورانی مشهور به دارالعلم. در دوران عضدالدوله دیلمی، چنان کتابخانه بزرگی داشت که از همه علوم و فرهنگ آن روز نشانی از ان می شد جست و گواهی از جایگاه شیراز در تاریخ فرهنگ ایران دارد. صنعت کتاب سازی و کتاب آرایی از صنایع تاریخی این شهر بوده است. از همین رو، سعدی در حق شیراز گفته است: «چه شام و چه مصر و چه بّر و چه بحر؛ همه روستایند و شیراز شهر.»
تعین روزی به نام شهری را باید غنیمت شمرد برای شناخت و ستایش شهرها و توجه به توسعه آنها مبتنی بر طبیعت و سرشت تاریخی شان.
چه شد اصفهان که روزگاری شهری جهانی بود و شهره به زیبایی و شکوه و صنایع مختلف و صادرات ابریشم به اروپا داشت، و مستشرقین بسیار تحسینش می کردند به جای اینکه امروز قطب گردشگری ایران باشد، حالا درگیر فاجعه فرونشست است و آلودگی.
چرا هر ساله در نوروز حدود دومیلیون نفر بی اعتنا و بی تفاوت از کنار خوی رد می شوند تا به ترکیه بروند برای خرید، کنسرت و یا به اصطلاح خوش گذراندن که البته گاهی می شود تجمع اعتراضی «پول ما را پس بده» در مقابل هتل آنتالیای ترکیه. این حق شهر قدیمی و پر آوازه خوی نیست با این همه ظرفیت.
شهری که از دوران سلجوقیان بواسطه قرار داشتن در جاده ابریشم یکی از مراکز تجارت و رونق و مهد تمدن بوده است و امروز نیز آکنده از جاذبه های طبیعی و تاریخی و قابلیت های تفرج گاهی و تجارت و ظرفیت های توسعه است، نباید بین راهی خیل مسافران عازم وان و انتالیا باشد که چند دهه است به نوایی رسیده اند از صدقه سری مسافران ایرانی. «تفو بر تو ای چرخ گردون تفو»
براستی چرا برای زیبایی و شیکی روی برخی تیشرت ها و لباس ها به زبان انگلیسی درج می کنند پاریس و لندن. دریغ آنجاست که حتی تولیدکننده ایرانی برای ارزشمند و به زبان امروز باکلاس کردن محصولش این کار را می کند. این نشانه فقدان اعتماد به نفس ملی است. نشانه اینکه هیچ چیز به اندازه ایران غریب نبوده است. روزهای شهرهایمان را بزرگ و باشکوه برگزار کنیم برای اعتماد به نفس ملی و برای هویت ملی.
به این کلیشه های تحقیرآمیز در مورد شهرهایمان پایان دهیم. به این خود تحقیری بی بنیاد پایان دهیم. قزوین از مظاهر تمدن ایرانی است. پایتخت خوشنویسی ایران است. موزه بزرگ قزوین و خیابان سپه که اولین خیابان ایران است، گواهی بر ارزشمندی این شهر ریشه دار و اصیل فرهنگی دارد. در وصف قزوین همین بس که از حیث تعدد آثار تاریخی در یک شهر، در ایران و حتی جهان دارای جایگاه است. تبریز و اصفهان و یزد و اهواز و قزوین و سنندج را آن گونه که باید و شایسته است توصیف کنیم و به آنها ببالیم. اگر ایران را گرامی می داریم، اجزایش همین شهرهاست: لبت شیراز و چشمت اصفهان و خنده ات گیلان پر از مستی و راز و شوق هستی، روح ایمانم! (حمیدرضا گلشن) از این منظر، روز شیراز روزی خاص تنها مربوط به شهر شیراز نیست. روز ملی ایران برای تکریم شعر و فرهنگ و هنر و حافظ و یک تاریخ پر از شکوه و زیبایی است از جمله دوران کریم خان زند.
روز تبریز، یک روز ملی است برای درود ایران به خروش غرور آفرین مشروطه خواهی، به پرچم های سرافراز غیرت: ستارخان و باقرخان.
روز یزد، روز اعتدال است و نجابت و مدارای ریشه گرفته از افق های باز کویر.
روز رشت بهانه ستایش تجدد و فرهنگ است.
برای خلاصی از باستان گرایی به مثابه ستایش ایرانیتی انتزاعی و نمایشی، باید به شناخت و ستایش شهرها پرداخت. هر شهر پنجره ای است به شناخت ایران. هر شهر حس و بو و رنگی است از رنگین کمان درخشان ایران. شیراز سبک بال و همه ناز و عاشق و معتدل هم بخشی از ویژگی ایران است. کانال عصر ایران در تلگرام