دیپلماسی با صدای بلند
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۳۰۹۳۳
سیدعباس موسوی/سخنگوی وزارت امور خارجه
در جهان به هم پیوسته کنونی در هزاره سوم میلادی، شاهد گذار و تحول به عرصه فرا - نوگرایی در همه حوزهها اعم از حوزههای علمی، فناوری و زیستبوم و کلیه شئونات و ابعاد حیات فردی و اجتماعی هستیم، بهگونهای که این تحول تمامی زوایا و جوانب گوناگون زندگی بشر امروزی را در معرض پرتوهای پرقدرت و پرنفوذ خود قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جهان فرا - مدرن امروز، نهتنها با عصر انقلاب صنعتی در قرون 18و 19میلادی و با عصر مدرنیسم قرن بیستم کاملا متمایز و متفاوت است، بلکه به جرأت میتوان ادعا کرد حتی با دو دهه اخیر نیز قابل مقایسه نیست. شتاب تغییر و تحولات بهخصوص در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، حتی مفاهیم عمیق علمی و فلسفی «زمان و مکان» را دچار دگرگونی کرده و ما نه فقط شاهدِ «تحول در مفاهیم» که «انقلابی در مفاهیم» هستیم. از اساسیترین و مهمترین دگرگونیها و دگردیسیها، تحول وگذار در مفهوم «قدرت، ارتباطات و دیپلماسی» است.
فناوری اطلاعات و ارتباطات به واسطه ادغام «زمان، مکان و فاصله» که از مشخصههای عصر انقلاب صنعتی است، با «سرعت و شتاب» که از مشخصههای عصر فرا- صنعتی است، مؤلفه نوینی را در هزاره سوم خلق کرده است که میتوان آن را «کوانتومی شدن» امور نامید. امروزه امور و پدیدهها به لحاظ زمانی و مکانی دیگر ثابت و ایستا نیستند و نوعی «درهم تنیدگی زمان و مکان» و کوانتومی شدن را شاهد هستیم. در دنیای کوانتومی امروز، ابعاد زمانی و مکانی، موانع و فواصل، سلسله مراتب و آیین کار بعضا محو و یا در حال فرسایشند و دیگر نمیتوان با ابزارهای فرسوده عصر دیوانی، به تمشیت امور و تدبیر ملوک پرداخت و سیاستورزی و حکمرانی خوب را به نمایش گذاشت.
3 دهه پیش و در آستانه گذار تاریخی از جنگ سرد نظام دو قطبی به عصر پویا و سیال نظام چند قطبی پسا – جنگ سرد، آلوین تافلر فقید، خالق 2 اثر ماندگار «شوک آینده» و «موج سوم»، درکتابی تحت عنوان «جابهجایی در قدرت» به تحول مفهوم قدرت در عصر پسا - صنعتی از مفهومی سنتی مبتنی بر «قدرت مادی و نظامی» به مفهومی جدید مبتنی بر «قدرت دانایی و آگاهی» پرداخت و تمامی انگارهها و مفروضات و باورهای معطوف به وجه مادی و نظامی قدرت را کنار زد و بر وجه غیرمادی و فکری قدرت تأکید کرد. بنابراین و با این تعبیر و تعریف جدید از قدرت، قدرتمند کسی است که بیش از دیگران بر منابع دانش و معرفت و دانایی مسلط است. بهعبارت علمی و امروزی، قدرت در دادهها و اطلاعات نهفته است و قدرتمند کسی است که کنترل اطلاعات و تولید دانایی را در اختیار داشته و توانایی شکلدهی به افکار و مدیریت ایدهها را دارد.
اگر در عصر استعمار و مرکانتیلیسم، کنترل بر تنگهها و مسیرهای دریایی و نقاط استراتژیک جهان برای مدیریت و کنترل جریان تبادل کالا و تسهیل سوداگری، ضرورتی حیاتی داشت و امروز کنترل مسیرهای انتقال انرژی اهمیتی همپا و حتی بیش از سلطه بر منابع انرژی دارد.
در عصر پسا صنعتی قرن بیست و یکم، کنترل و در اختیار داشتن کانالها و شبکههای ارتباطی و فضای مجازی و رسانههای دیجیتال، اهمیتی بیش از اطلاعات و دانایی و آگاهی دارد و منشأ قدرت واقعی محسوب میشود.
بنابراین با تغییر و گذار در مفاهیم قدرت و ارتباطات، تحول در عرصه نظری و عملی دیپلماسی را نیز شاهد هستیم. امروزه دیگر با دیپلماسی عصر کشتیهای بادبانی که نمایندگان سیاسیاش تامالاختیار فرض میشدند و تبادل هیأتها و پیامها، اموری پرهزینه و بسیار زمانبر بودند، نمیتوان به مصاف دنیای پیچیده، به هم وابسته و با انواع تهدیدات متنوع و تحول یافته (از بیوتروریسم و تهدیدات زیستبومی گرفته تا تهدیدات سایبری و جنگهای نسل ششمی یا جنگ روباتیک) رفت. لذا تحول در مثلث «قدرت، ارتباطات و دیپلماسی» در عرصه نظریه و عمل، به خلق مفهوم نوینی به نام «دیپلماسی دیجیتال» انجامیده است. برخی این نوع دیپلماسی را مدرن تعبیر میکنند.
دیپلماسی در فضای مجازی یا دیپلماسی شبکهای و در واقع امکان «دیپلماسی با صدای بلند» بستری است که در آن دولتها از ابزار «قدرت نرم» برای متقاعدکردن یکدیگر به جای دیپلماسی زور و اجبار استفاده میکنند.
در اهمیت دیپلماسی دیجیتال همان بس که شاهد استفاده هوشمندانه مسئولان عالی کشور ازجمله وزیر امور خارجه از فضای مجازی و رسانههای تعاملی دیجیتال، ظرف 6 سال گذشته بهخصوص در جریان مذاکرات هستهای و بهویژه در کارزار سخت و دشوار با مثلث شوم و مخرب آمریکا – صهیونیسم و سعودیسم، مواجه بوده و هستیم. تأثیری که انتقال پیام از طریق رسانههای مجازی بر مخاطبان عام و فراگیر در سطح جهان گذاشته و میگذارد، بر کسی پوشیده نیست.
وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران و دستگاه دیپلماسی به رغم کسریها و کمبودها در عرصه بهرهوری از دیپلماسی دیجیتال، با علم و آگاهی نسبت به اهمیت تحول از دیپلماسی سنتی به دیپلماسی دیجیتال در عصر فرا نوگرایی هزاره سوم، درصدد است تا با بهرهگیری مناسب و اصولی از رسانههای تعاملی و فضای مجازی، راندمان و بهرهوری دستگاه دیپلماسی در عرصههای متنوع و متکثر دیپلماسی رسانهای، دیپلماسی عمومی، دیپلماسی فناوری و دیپلماسی اقتصادی – تجاری، بهعنوان مکمل و تسهیلکننده دیپلماسی رسمی را ارتقا بخشد.
در این مسیر استفاده از همه ظرفیتهای موجود و شناسایی شیوهها و امکانات نوین ارتباطی بسیار ضروری است.
دیپلماسی بهعنوان بارزترین و مهمترین جلوه قدرت نرم، با دیجیتال شدن و بهرهمندی از رسانههای تعاملی، به دانشافزایی و توانافزایی در عرصه قدرت ملی کمک شایانی میکند.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: دیپلماسی وزارت خارجه مذاکره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۳۰۹۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاموشی صدایی ماندگار
اهالی رادیو در چند وقت اخیر هر خبری که از مسعود اسکویی، گوینده و مجری پیشکسوت میشنیدند، دلدل میکردند که خبر رفتن او نباشد؛ خبری که در نهایت روز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت منتشر شد تا اسکویی را برای همیشه تبدیل به خاطره کند و داغی بر دل دوستدارانش شود.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو یادنامه روزنامه «جامجم» برای مسعود اسکویی، گوینده رادیو است که روز چهارشنبه دار فانی را وداع گفت.
هربار که در طول سالهای قبل پیچ رادیو را میچرخاندیم تا صدا به وقت ورزش به گوشمان برسد، صدای مسعود اسکویی نشانمان میداد که به ایستگاه رادیو ورزش رسیدیم؛ همینقدر آشنا و پر از خاطره. مسعود اسکویی را باید ازجمله قدیمیترین مجریان و گویندگان ورزشی صدا و سیما دانست. او اخیرا به واسطه شکستگی ناحیه لگن و پا در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده بود و در نهایت چشم از جهان فروبست. زندهیاد اسکویی دوره تهیهکنندگی برنامههای تلویزیونی را در تلویزیون آلمان گذراند و یک سال در شهرهای زونه گورگ و ماینس با تلویزیون همکاری کرد. یکی از شاخصههای او در اجرا، ارائه گزارش مسابقات ورزشی بدون نگاه جانبدارانه بود. اسکویی ازجمله گویندگانی بود که بیش از پنج دهه در رادیو و تلویزیون فعالیت کرد و با صدای متفاوت و جوانی که داشت، مخاطبان را پای رادیو و تلویزیون میکشاند. او از سال ۱۳۴۵ به استخدام تلویزیون ملی ایران درآمد و سابقه حدودا ۵۷ سال گزارشگری و فعالیت در رادیو و تلویزیون را برای خود به ثبت رساند. ابتدای کار او گویندگی اخبار در تلویزیون بود و با گزارش بازی دوستانه فوتبال بین تیمهای پرسپولیس و کویت (در کویت، سال ۱۳۵۰) وارد تیم گزارشگران شد. صدای خاص او باعث شد در دورانی که تلویزیون هنوز فراگیر نشده بود، بسیاری از مخاطبان صحنههای مسابقات ورزشی را با صدای او در خاطر تجسم کنند.
استمرار برای ماندگاری
استاد اسکویی پیش از این و به مناسبت سالگرد رادیو ورزش گفته بود: ۲۲ سال پیش شاید خیلیها میگفتند شما در شبکه رادیویی ورزش چه کار میخواهید بکنید؟ چه میخواهید بگویید؟ اما امروز میبینیم شبکه ورزش به جایی رسیده که حتی ۲۴ ساعت هم برای آن کم است و باید کانال دیگری هم کنار این شبکه باشد و اگر آن کانال هم راهاندازی شود، برای آن ۲۴ ساعت برنامه خواهیم داشت چون این شبکه توسعه یافته و مخاطبان وفاداری پیدا کرده است.او عنوان کرده بود: تخصص اصلیام، والیبال است ولی چون آن زمان تعداد کسانی که گزارش ورزشی میکردند کم بود، فوتبال هم گزارش میکردم. مجبور بودیم همه ورزشها غیر ازکشتی را هم گزارش کنیم. دردوران آموزش یاد دادهاند که باید طوری گزارش تهیه کنیم که مخاطب خودش را درکنار زمین احساس کند. وقتی درگزارش والیبال میگویم که از منطقه۲ آبشار را زدند، شنونده باید بداند منطقه ۲ کجاست. یک گزارشگر ورزشی باید دقیق شماره لباس ورزشکار را بلد باشد یا باید بداند پست فلان بازیکن چیست و درچه منطقهای بازی میکند. حتی رنگ لباسها را باید برای شنونده توضیح دهیم؛ مثلا زمانی که میگویم توپ در منطقه ۲ خوابید، باید تشریح کنم که توپ درمنطقه دوی زمین کدام تیم خوابید! اینها را باید دقیق درگزارشها رعایت کرد که متأسفانه برخی دوستان از آن غافلند.یا مثلا وقتی میگویم لیبرو، باید توضیحبدهم لیبرو چه کسی است. مجری یا گزارشگر نباید جانبداری کند و علائق خودش را نشان بدهد چون هر بیننده یا شنوندهای زود متوجه میشود گزارشگر به چه سمت و سویی گرایش دارد. البته گاهی که تیمهای با تیمهای خارجی بازی دارند که طرفداری نسبی قابل قبول است.
یک عاشق و یک صدای ماندگار
دوستان و همکاران مسعود اسکویی خاطرات بسیاری از او دارند. خسرو والیزاده، گزارشگر قدیمی در همین خصوص به جامجم گفته بود: من و آقای اسکویی بیش از ۳۰ سال همکار بودیم و در واقع ایشان استاد من بود. مرتب هم با هم کار میکردیم اما این اواخر به دلیل شرایط جسمانی، ایشان کمتر سر برنامه میآمد. در این مدت هم وزیر و برخی بازیکنهای قدیمی به عیادتشان رفتند. ما در برنامههای بسیاری همکار بودیم اما برنامهای که به صورت طولانیمدت در خدمتشان بودم برنامه «صدای ورزش» بود که البته مدتی است پخش نمیشود. من فکر میکنم دلایل بسیاری باعث میشود یک نفر تا این حد در کار خود موفق باشد و مردم هم دوستش داشته باشند. یکی از مهمترین آنها عشق به کارشان بوده. چون من هم این خصوصیت را دارم و بهنظرم تا کسی به کارش عشق نورزد و آن را دوست نداشته باشد و در درجه اول به درآمد آن فکر کند، نمیتواند در کارش موفق و ماندگار شود. مورد بعدی، صدای ایشان بود که بسیار صدایی مخملی و ماندگار و بسیار جذاب و گیرایی داشت و بعد هم باشخصیت و بیحاشیه بودنش و احترامی که در جمع رسانهایهای ورزشی دارد، باعث چنین شخصیتی ماندگار شد.
صدای ماندگار ورزش ایران
کیومرث هاشمی، وزیر ورزش هم در پی درگذشت مسعود اسکویی پیام تسلیت منتشر کرد. در متن پیام او آمده است: در نهایت تأسف و تاثر، گوینده پیشکسوت رادیو «استاد مسعود اسکویی» دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. زندهنام استاد مسعود اسکویی با صدای خاص، شاخص و کمنظیرش راوی لحظات افتخارآفرین ورزشکاران و تیمهای ورزشی ایران عزیز بود و همواره صدای نافذش در گوش مردم ورزشدوست، طنینانداز میشد. صدای ماندگاری که یادآور روایتهای مختلفی از ورزش ایران بود و همواره با صداقت، تخصص و انصاف سخن بر زبان میراند و نقشآفرینی مهمی در شور و نشاط اجتماعی داشت و با نقد و نظرهای کارشناسانه خود اثرات مهمی را در ورزش کشور برجای گذاشت.بدون شک آنچه از مسعود اسکویی بهعنوان یک شخصیت برجسته رسانهای در تاریخ ورزش ایران و رسانه ملی به یادگار ماند، میتواند الگوی مناسب و قابل اعتنا برای جوانان علاقهمند به این حرفه باشد. به این وسیله ضایعه فقدان اندوهبار گوینده توانا و فرهیخته رادیو را به خانواده محترمش، همکاران این مرحوم در رسانههای جمعی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خصوصا اهالی رادیو ورزش تسلیت میگویم و برای آن عزیز غفران و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و سلامتی خواستارم.
چشم امید به بازگشت او داشتیم
در پی درگذشت مسعود اسکویی، گوینده پیشکسوت رادیو و تلویزیون، رئیس سازمان صداوسیما در پیامی درگذشت وی را تسلیت گفت. متن پیام به این شرح است: چشم امید به بازگشت و بهبود استاد مسعود اسکویی داشتیم تا بار دیگر با صدای جادویی و سحرانگیز خود، گوشهایمان را بنوازد. در گفتوگو با استاد که روی تخت بیمارستان بود جز امید به آینده و انرژی فراوان شنیده نمیشد. دوست داشتیم خبرهای خوش موفقیتجوانانمان در المپیک پیشرو و مسابقات جهانی را از زبان او بشنویم، ولی در برابر تقدیر الهی چه میشود کرد. درگذشت استاد مسعود اسکویی را به خانواده، دوستان و اهالی رادیو تسلیت گفته و برای آنان صبر الهی و برای آن مرد محترم و باوقار، رحمت الهی مسالت میکنم.
گویندهای متعهد و مشتاق
همچنین علی بخشیزاده، معاون صدای رسانه ملی هم در پیامی درگذشت مسعود اسکویی، گوینده رادیو را تسلیت گفت. در پیام تسلیت بخشیزاده عنوان شده است: با نهایت تأسف و تأثر درگذشت شادروان «استاد مسعود اسکویی» پیشکسوت گرانقدر عرصه رادیو و گوینده نامآشنا و صدای ماندگار رادیو ورزش را به جامعه رسانه و ورزش کشور تسلیت عرض میکنم. مرحوم مسعود اسکویی عزیز که عمر پربرکت خود را وقف خدمت به مردم و انعکاس شور و هیجان رویدادهای ورزشی به مخاطبان رادیو کرد، با صدایی گرم و گیرا و لحنی صمیمی و به یادماندنی، خاطرات ماندگاری را در اذهان شنوندگان به یادگار گذاشت. تعهد، اخلاق حرفهای، شور و اشتیاق وصفناپذیر ایشان به ورزش و عشق بیحد و مرز به رادیو، الگویی ارزشمند برای نسلهای آینده گویندگان و اهالی رسانه خواهد بود. درگذشت این گوینده پیشکسوت و پرتلاش، ضایعهای جبرانناپذیر برای جامعه رسانه و ورزش کشور است. از خداوند متعال برای ایشان رحمت واسعه و علو درجات و برای خانواده محترم، صبر و شکیبایی آرزومندیم. او تا آخرین نفس در رادیو ورزش به عشق مخاطبان زندگی کرد و یاد و خاطره او همواره در قلبهایمان زنده خواهد ماند.
انتهای پیام