Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-05-04@03:45:58 GMT

بحث داغ مجری و داوران «عصرجدید» با منتقدان

تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۵۴۵۹۰

بحث داغ مجری و داوران «عصرجدید» با منتقدان

خبرگزاری مهر: جلسه نقد برنامه «عصر جدید» غروب امروز چهارشنبه ۱۴ اردیبهشت در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.

این نشست که قرار بود ساعت ۱۷ شروع شود با ساعتی تاخیر و با حضور اعظم راودراد و عبدالله بیچرانلو استادان دانشگاه و احسان علیخانی، آریا عظیم‌نژاد و بشیر حسینی مجری و داوران «عصر جدید» آغاز شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

راودراد در ابتدای نشست درباره سیاست تلویزیون در برنامه سازی عنوان کرد: ظاهرگرایی دینی در برنامه‌های گفتگومحور دینی که بیشتر نقلی است تا عقلی چه در مناسک و سریال‌های دینی و اینکه به طور مثال اگر اشتباه کردی خدا نتیجه‌اش را نشانت می‌دهد و زمین می‌خوری از جمله گفتمان‌های غالب تلویزیون است.

وی ادامه داد: همچنین سلطه غم و اندوه بر شادی برای مخاطب و کمبود برنامه‌های شاد، اخباری که به اعتماد مخاطب لطمه می‌زند و نتیجه‌اش ریزش مخاطب می‌شود و تبدیل تلویزیون به یک بنگاه اقتصادی اینها گفتمان غالب تلویزیون است و نتیجه این گفتمان است که تلویزیون را بی اثر می‌کند.

بیچرانلو دیگر استاد دانشگاه حاضر در این نشست نیز درباره برنامه «عصر جدید» گفت: تلویزیون در دهه ۸۰ به شدت در رقابت با شبکه‌های اجتماعی و ماهواره بازنده بود اما عصر جدید همانطور که از نامش پیداست عصر جدیدی برای تلویزیون است. این برنامه در نوع خود اثری موفق است و من اگر جای مدیران تلویزیون بودم از عوامل برنامه تقدیر می‌کردم. با این حال اینجا یک مکان آکادمیک است و ما هم باید به صورت علمی و آکادمیک به نقد برنامه بپردازیم.

وی در ادامه با نقدی بر این برنامه اظهار کرد: در تلویزیون نوعی سیاست «شتر گاو پلنگ» حاکم است که البته در همه حوزه‌های کشور چنین فرهنگی حاکم است.

احسان علیخانی نیز در بخش ابتدایی این نشست سکوت کرد و با پاسخ کوتاهی به نقدها گفت: فکر می‌کنم همین میزان که ساحت دانشگاه پذیرفته که برنامه را نقد کند ارزشمند است چون بسیاری از آثار هستند که ارزش نگاه کردن هم ندارند.

وی در بخش دیگری گفت: ما احساس کردیم با این برنامه می‌توانیم حال مردم را خوب کنیم. ما حدود ۸ و ۹ است که شبانه روزی کار می‌کنیم اما هنوز یک ریال پول نگرفته‌ام.

در ادامه این نشست سیدبشیر حسینی نیز ابتدا از حضور خود در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران سخن گفت و در نقدهای تندی درباره دانشجویان و استادان علوم اجتماعی بیان کرد: چرا استادان ما حرف جدی ندارند؟ من اگر دانشگاهی هستم آمده‌ام تا از مسایل جامعه‌ام حرف بزنم. پز دانشگاهی این شده است که حرف‌های صدتا یه غاز بیان کرد که الان می‌شود گفت و ۱۰ سال دیگر هم می‌شود گفت.

این جلسه از ابتدا تا انتها با حاشیه‌های فراوانی همراه بود و پرسش و پاسخ دانشجویان با علیخانی و سیدبشیر حسینی در چند نوبت به مجادله کشیده شد.

منبع: فردا

کلیدواژه: نقد عصر جدید دانشجویان احسان علیخانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۵۴۵۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاش تلویزیون، این مدلی نبود

امروز روز مهمی برای فوتبال ایران در عرصه باشگاهی است؛ با توجه به اهمیت دیدار‌هایی که قرار است برگزار شود، ممکن است سرنوشت قهرمان این دوره از بازی‌های لیگ برتر مشخص شود. دست بر قضا دو بازی بسیار مهم هم قرار است برگزار شود که هر دو تأثیرگذار و تعیین‌کننده خواهند بود. یکی در تبریز که استقلال صدرنشین با تراکتور مچ‌اندازی می‌کند و دیگری در تهران که سپاهان به مصاف پرسپولیس می‌رود.

برگزاری هر دو دیدار در یک روز، چهارشنبه بزرگی را رقم زده و با توجه به حساسیت موجود در جدول رده‌بندی، اهمیت این دیدار‌ها را اگر از دربی بیشتر نکند، دست‌کمی از آن هم ندارد. این دو بازی با توجه به حضور تماشاگرانی که برای گرم‌شدن میدان پا به ورزشگاه می‌گذارند، ویترین مناسبی برای تبلیغ این رشته ورزشی در ایران است. البته که با توجه به رشد فضای مجازی، چنین ویترینی بیش از گذشته در عرصه بین‌المللی معرفی شده، ولی فرصت بی‌نظیری بود که بتوان از کنار آن بیشترین بهره را برای معرفی چهره دیگری از ایران برد.

قبل از ادامه مبحث همین ابتدا باید تکلیف را مشخص کرد که چنین روایتی با علم و آگاهی از این موضوع پیاده می‌شود که فوتبال مثل قبلا دغدغه کوچه و بازار نیست. درست در روز‌هایی که سفره‌ها کوچک‌تر شده‌اند، خیلی نیاز به دلِ خوشی است تا برای بازی‌های لیگ برتر، مثل سابق سرودستی شکسته شود. با علم به این موضوع، ولی بازهم می‌شد از این فرصت، استفاده درخوری کرد به شرط آنکه تلویزیون، این مدلی نبود.

این مدلی بودن تلویزیون در چند مورد خلاصه می‌شود؛ اول و مهم‌ترین آن‌ها انحصارطلبی است. صداوسیما سال‌های زیادی است که اجازه تأسیس و رشد شبکه‌های خصوصی را نمی‌دهد و همه چیز باید تحت سیطره‌اش قرار بگیرد. حتی اگر قرار به فعالیت بر بستر اینترنت هم باشد، باز باید این نهاد نیمچه چراغ سبزی نشان دهد. ناگفته پیداست که چنین نگاهی، روایت را یک‌سویه و رفته‌رفته مخاطب را دلسرد می‌کند. نگاه تکراری به وقایع با چهره‌های برمدار مانده، اجازه ذوق‌زدگی از مخاطب را می‌گیرد.

پیامد اصلی آن، ریزش مخاطب است. اتفاقی که چندسالی است رخ داده و به گواه آمار همین نهاد و البته اظهارات مسئولان رده‌بالایش، برنامه‌ها دیگر مخاطب چندانی ندارند. تمام مواردی که در بالا گفته شد، شامل برنامه‌های ورزشی می‌شوند. انحصار در این مورد تأثیرش را گذاشته و مخاطب مثل سابق استقبالی از آن ندارد. تازه برای فوتبال، خاصه از نوع پخش زنده‌اش، شرایط برای تلویزیون بهتر است و همچنان در زمره برنامه‌های پربیننده‌اش محسوب می‌شود.

ناگفته پیداست که این پربیننده‌بودن در مقایسه با سایر برنامه‌های کنونی است وگرنه کیست که نداند آمار در مقایسه با گذشته در همین بخش هم چنگی به دل نمی‌زند.

پس دومین مدل تلویزیون که در چنین روز مهمی برای فوتبال می‌توانست بهتر باشد، ولی نیست، ریزش مخاطبش به‌واسطه رانده‌شدن اکثر متخصصان و سپردن امور به دست آن‌هایی است که آمار نشان داد، صلاحیت چندانی برای تولید محتوای جذاب و البته مخاطب‌پسند ندارند.

غلبه نگاه پولی بر کیفیت هم دیگر مدل تلویزیون است که مخاطب فوتبالی را در چنین روزی آزار می‌دهد؛ پخش آگهی‌های بازرگانی تا یک ثانیه مانده به شروع بازی و زیرنویس‌های ناتمام در طول ۹۰ و چند دقیقه هم نشان می‌دهد که تلویزیون از پخش فوتبال، به دنبال بهره مالی است. افزایش درخور نرخ‌های آگهی در زمان پخش دیدار‌های مهم هم مهر تأییدی بر این ماجرا است. این موارد بخشی از تلاش برای انحصارطلبی تلویزیون در چنین رویداد‌هایی را توجیه می‌کند؛ هرچند تمامی اتفاقات را شامل نمی‌شود. حالا دیگر، سخن‌گفتن از این بحث که‌ای کاش این نهاد کمی با همین فوتبال که از ثانیه به ثانیه‌اش درآمدزایی می‌کند با روی خوش تا می‌کرد و دستی در جیب می‌کرد تا باشگاه‌های تا بن گرفتار بدهی را نجات دهد، امری آرمان‌گرایانه به نظر می‌رسد.

اصولا، اما در دنیایی بهتر، در چنین چهارشنبه‌هایی که مردم هم دل و دماغی برای پیگیری بازی‌های فوتبال داشته باشند، فضا برای رقابت آزاد باز است تا هر شبکه تلویزیونی که خدمت و کیفیت بهتری در پخش و تولید محتوا دارد، بتواند میهمان خانه‌های مخاطب شود. هرچند شاید مخاطب هم مجبور شود اندکی پول برای تماشای این زیبایی بپردازد، ولی آن‌وقت دیگر خیالش راحت است که نقد و نگاه یک‌طرفه‌ای به او خورانده نمی‌شود و قرار نیست با دیدن لحظه به لحظه برمدارماندگان، با آگهی‌های ریزودرشت، زیرنویس‌ها و تبلیغات عجیب و غریب که به میانه میدان هم کشیده شده و تولید محتوایی که فاقد جذابیت و کیفیت است، لذت تماشای یک بازی فوتبال از او سلب شود.

دیگر خبرها

  • گفتگو با مجری و کارشناس ورزشی در خصوص زنده یاد مسعود اسکویی
  • تیپ خانم مجری محبوب تلویزیون در کنسرت مصطفی راغب | تصویر
  • مسعود اسکویی مجری پیشکسوت درگذشت
  • مسعود اسکویی درگذشت + سوابق
  • مجری باسابقه ورزشی درگذشت | وداع با صدای ماندگار
  • مجری و گزارشگر قدیمی درگذشت | وداع با صدای ماندگار
  • گوینده پیشکسوت رادیو درگذشت + بیوگرافی و علت فوت مسعود اسکویی
  • درگذشت مسعود اسکویی گوینده و مجری رادیو
  • مجری و گوینده قدیمی درگذشت + عکس
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود