احتمال رقابت باهنر و لاریجانی در انتخابات 1400
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۶۹۴۰۹
تهران- ایرنا- آیا علی لاریجانی نیز مانند اکبر ناطقنوری میخواهد چهار گوشه زمین عملی سیاست را ببوسد و کنار برود یا در ظاهر کنار میرود، اما ناگهان از کنار یکباره وسط زمین قدرت شیرجه خواهد رفت؟ این البته گمانهای است که درباره محمدرضا باهنر نیز وجود دارد.
باهنر نایبرئیس مجلس پیشین و نزدیک به علی لاریجانی بود که بعد از سالها حضور در مجلس، یکباره و به قول خودش بدون اطلاع رفقایش، از ثبتنام در انتخابات مجلس دهم کنار کشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
**علی لاریجانی
رسانه نزدیک به علی لاریجانی خبر از این داده است که رئیس فعلی مجلس نهتنها در انتخابات 1400 بلکه در انتخابات مجلس یازدهم نیز شرکت نخواهد کرد. سایت خبرآنلاین نوشته بود رسانهها پاسخ علی لاریجانی درباره قصد ورودش به انتخابات ریاستجمهوری را به این معنا گرفتهاند که رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی، در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم شرکت نمیکند. این سایت در ادامه نوشته بود: اطلاعات کسبشده از سوی خبرآنلاین حکایت از آن دارد که لاریجانی حتی در انتخابات اسفند امسال نیز شرکت نمیکند و مجلس یازدهم بدون حضور او تشکیل خواهد شد. علی لاریجانی در پاسخ به حضورش در انتخابات 1400 به خبرنگاران گفته بود: «در این وادی نیستم».
اینکه علی لاریجانی به نوشته سایت نزدیک به او در انتخابات مجلس ثبتنام نکند، از قضا این گمانه را بیشتر تقویت میکند که حضورش در انتخابات ریاستجمهوری 1400 قطعی است. او یحتمل میخواهد یک سال باقیمانده فراغت از مجلس تا انتخابات ریاستجمهوری را صرف آمادهکردن حضور برای رقابت بر سر کرسی پاستور کند. سایت خبرآنلاین نوشته است: چهرهها و رسانههای افراطی هر دو جناح با تصور حضور دکتر لاریجانی در انتخاباتهای آینده، دست به تخریب او زده بودند.
اگرچه علی لاریجانی سال 95 گفته بود برای انتخابات آینده ریاستجمهوری کاندیدا نمیشوم و تصمیمی ندارم، اما در یک سال اخیر اخبار و شایعههای زیادی درباره اینکه لاریجانی به احتمال زیاد گزینه 1400 اصولگرایان و دولتیهای معتدل خواهد بود، تقویت شد. حتی از سوی برخی جریانها یا چهرههای اصلاحطلب نیز این ایده مطرح شده بود که در صورت تنگشدن قافیه، علی لاریجانی ممکن است به گزینه برخی یا حتی همه اصلاحطلبان بدل شود. سیدکمال سجادی، سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، همان تشکلی که محمدرضا باهنر دبیرکل آن است، زمانی گفته بود: «الان اصلا ممکن نیست. حتی از خود آقای لاریجانی هم سؤال کنید، نمیتواند جواب دقیقی به این سؤال بدهد. در دو یا سه سال هر امکانی وجود دارد؛ بهخصوص انتخابات در ایران که نتیجهاش از دو سال قبل معلوم نیست، بلکه از سه ماه قبل از انتخابات است که شاید تا حدودی مشخص شود».
بهروز نعمتی، اصولگرایی که از نزدیکان علی لاریجانی در مجلس است، نیز تاکنون هیچ خبر مشخصی دراینباره نداده؛ نه تکذیب کرده است و نه تأیید. او صرفا گفته: من خبر ندارم. در حرف عجیبتری نیز گفته است: من چهکاره آقای لاریجانی هستم که رئیس ستاد شوم. درحالیکه نعمتی مسئول ستاد خبری اصولگرایان معتدل حامی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری 96 بود، در اظهارنظری عجیب درباره اینکه آیا قرار است رئیس ستاد لاریجانی شود یا نه گفته است: «آقای لاریجانی آدمهای خیلی بزرگتر از من دارد که رئیس ستادش شوند».
شایعه یا خبر نامزدی لاریجانی در 1400 از سوی طیف دیگری نیز تقویت میشود؛ طیفی در اصولگرایی که ازقضا با لاریجانی زاویه دارند. فردی مانند نقویحسینی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس که سابقه درگیری لفظی با لاریجانی در مجلس را هم دارد و از چهرههای تندرو این جریان است، خبر داده بود حضور لاریجانی در انتخابات 1400 قطعی است و ستادهایش را هم فعال کرده و حتی گفته ساختمانی بهعنوان ستاد انتخاباتی برای فعالیتهای او در نظر گرفته شده است. او در یک برنامه تلویزیونی گفته بود: «اینکه آقای لاریجانی ارادهاش بر این است که در انتخابات 1400 کاندیدای ریاستجمهوری شود، یک چیز قطعی است.
از اقدامات، فعالیتها و رفتوآمدهایش مشخص است. در شرایطی حدود هشت ماه قبل ساختمانی گرفته شد، ستاد زده شد و نشریه چاپ شد. حتی خبر از تشکیل یک حزب مشخصا با نام آقای لاریجانی هم مطرح شد. خب، این اقدامات در این راستاست. بنابراین آقای لاریجانی قطعا برای انتخابات آینده برنامه دارد. آقای لاریجانی در تلاش است طیف آرام و معتدل اصلاحطلبان را جذب کند. اما من معتقدم این اتفاق نمیافتد؛ چراکه در بزنگاههای مهم مجلس دیدیم طیف اصلاحطلبان علیه لاریجانی میشوند و حاضر نیستند از مخالفت خود کوتاه بیایند. به نظر من این اتفاق نمیافتد». در جریان اصلاحطلبی هم حزب کارگزاران سازندگی بیش از همه مشتاق آمدن لاریجانی است.
این در حالی است که محسن میردامادی، دبیر کل سابق حزب مشارکت و از مخالفان طرح این ایده از سوی کارگزاران معتقد است: «اگر شرایط سال ١٤٠٠ مشابه شرایط امروز باشد که با هم حرف میزنیم، به نظر من، ما در انتخابات ١٤٠٠ چند کاندیدا از سوی اصلاحطلبان خواهیم داشت که در نهایت مشابه سال ٩٢ با نظرسنجی از مردم، از گزینهای که رأی بیشتری دارد، حمایت میکنیم. حمایت اصلاحطلبان از لاریجانی در انتخابات ١٤٠٠ خیلی دور از ذهن و شاید بتوانیم بگوییم غیرممکن است».
**محمدرضا باهنر
محمدرضا باهنر هم که دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین و رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، احتمالا برای 1400 برنامههایی در سر دارد. در این صورت او یکی از جدیترین رقبای علی لاریجانی در جریان اصولگرایی است. او 28 سال نماینده مجلس از طیف راست یا اصولگرا بود اما در بزنگاه انتخابات مجلس فعلی ثبتنام نکرد و گفت دیگر قبای مجلس را از تن درآورده است. احتمالا برای باهنر مجلس دیگر جذابیتی نداشت او تا نایبرئیسی هم پیش رفته بود و با وجود چهرههایی مانند علی لاریجانی بعید بود که بختش برای رسیدن به جایگاه ریاست مجلس به این زودیها باز شود.
خودش در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسیده بود چرا دیگر نامزد انتخابات مجلس نشد، گفته بود: «اول میگویم 28 سال یک راهی را بیا و برو و اگر حوصله کردی سالِ 29 هم بروی به من توصیه کن که چرا نرفتی». خودش گفته است: «زمانی که ثبتنام نکردم بعضیها گفتند میخواهد رئیسجمهور شود، بعضیها گفتند ترسیده در مجلس رأی نیاورد و ثبتنام نکرده است، بعضیها گفتند اصلا صلاحیتش ممکن بود رد شود، از ترس اینکه صلاحیتش تأیید بشود یا نشود، ثبتنام نکرد!». او اگرچه همواره منکر این شده که قصد ورود به انتخابات ریاستجمهوری را دارد اما قطعا مترصد است و گوشه چشمی به آن دارد. شاهدش هم یک جمله کلیدی اوست: «آنهایی هم که کاندیدا دارند از حالا نباید کاندیدایشان را علم کنند و رو کنند». روایتش هم درباره نامزدی علی لاریجانی، رقیب احتمالی او در انتخابات ریاستجمهوری 1400 قابل تأمل است.
او گفته بود: «چند وقت پیش تعدادی از اصلاحطلبان میگفتند آقای لاریجانی برای ریاستجمهوری خیلی خوب است. من نمیدانم آنها میخواهند آقای لاریجانی را خراب کنند که این حرف را میزنند یا میخواهند آبادش کنند؟ من هنوز نیتشان را نمیدانم». او با اشاره به اینکه علی لاریجانی میتواند یکی از کاندیداها باشد، گفته بود: «اما اینکه آیا باهنر الان نظرش قاطعا این باشد که آقای لاریجانی باشد و برود از او حمایت کند یا نه، من میگویم الان اصلا بحثش را نباید کرد که یک نفر میخواهد رئیسجمهور شود این را اگر از حالا من مطرحش کنم که داغانش میکنند. اینقدر این فضای مجازی و غیرمجازی سرش میریزند که اصلا نمیگذارد جان سالم بهدر ببرد بنابراین حتی آنهایی هم که کاندیدا دارند، از حالا نباید کاندیدایشان را علم کنند و رو کنند».
نایبرئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری هم چندی قبل درباره برنامههای سیاسی محمدرضا باهنر گفته بود که باهنر قطعا صلاح و مصلحت بزرگتری را تشخیص داده و سکوت کرده است. او در پاسخ به این سؤال که آیا این مصلحت بزرگتر میتواند حضور در انتخابات سال 1400 باشد؟، پاسخی کلی داده و گفته بود که این مصلحت بزرگتر میتواند حفظ اتحاد و وحدت باشد.
منبع: روزنامه شرق؛ 1398،02،16
گروه اطلاع رسانی**2059**2002
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي شرق انتخابات 1400 باهنر و لاريجاني
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۶۹۴۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انصراف قالیباف از نمایندگی مجلس جدی است؟ /برنامه ریزی ۵ ساله برای ورود به انتخابات ۱۴۰۸ /دولت رئیسی علیه قالیباف دست به کار شد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، هاتف صالحی، روزنامهنگار و چهره اصولگرای نزدیک به طیف قالیباف با روزنامه هم میهن گفتگویی داشته که بخش هایی از آن را می خوانید؛
*چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل میگیرد؟
برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر میرسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلیترین شاخصههای جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟
جبهه پایداری در سالهای اول (۱۳۹۰) که از احمدینژاد جدا شد جزوهای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدینژاد و بهویژه قالیباف را نپذیرد.
قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سالها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که بهعنوان پراگماتیسم شناخته میشود و مماس با اپورتونیسم (فرصتطلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سالها فرصتطلبانه بوده است.
پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصتطلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان میدهد جبهه پایداری از مبانی و ارزشهای اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.
*قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه میدانست این طیف او را تخریب کرده است؟
این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.
*قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کردهاند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاحطلبان را رقیب قالیباف نمیدانم. یقیناً طیف میانهرو و معتدلان راهیافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمیدانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و... قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادلبخشی را در پیش بگیرد.
*چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب میشوند؟
قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامانبخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراینصورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاستجمهوری را برای ۴ سال میخواند.
تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاستجمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، بهنوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را میکنند تا قالیبافِ رئیس تضعیفشدهی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی میکند.
*مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟
جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسیهای مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاهمدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاهها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدفهای حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکالها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماههای آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی میشود.
*با این تفاسیر قالیباف میتواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟
کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح میدهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیشبینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیشبینی است و تصمیمات یکشبه اتخاذ میکند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت میرود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنند.
*بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفیپور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟
در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قوارهای ندارد و مشمول رفتارها، نگرشها و تصمیمهای پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب میشوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار میگیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس میکند از سوی این افراد هم احساس میشود.
از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیمگر یا مواجهه تعادلبخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بیتقواییهایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاستورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاقمدارانه نیست.
*قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آنهم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی میتواند مطالبات آنها را دنبال کند؟
اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار میگیرد.
*اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه میدارد؟
سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.
*اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمیرسد.
بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاستجمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگریهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) میتواند تنها نظر معتدلان و اصلاحطلبان راهیافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.
*به نظر شما قالیباف میتواند ریاست مجلس را به دست آورد؟
من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی میدانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیفشدهای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا بهعنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب میشود چراکه شرایط ریاستجمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاستجمهوری را به دست بیاورد.
*اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، بهعنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش میگیرد؟
اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.
*یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمیشود؟
به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول میکند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903031