روایت «قبرکن» از همسایه داری شیخ صدوق +عکس
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۷۰۰۹۱
۱۵ اردیبهشت روز بزرگداشت «شیخ صدوق» است؛ اما این بار شخصیت این عالم ربانی را قدیمیترین «قبرکن» قبرستان ابنبابویه روایت میکند. «حسن جوکار» خادم ۴۰ ساله شیخ صدوق از همسایه داری شیخ میگوید. به گزارش جنوب نیوز، ۱۵ اردیبهشت روز بزرگداشت محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، مشهور به «شیخ صدوق» است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرد ۶۵ سالهای که بالغبر ۴۰ سال است به شیخ صدوق خدمت میکند. آدرس خانه که نه! اتاقش را در قبرستان ابنبابویه میپرسیم. روبه روی آرامگاه شیخ صدوق همراه با خانوادهاش زندگی میکند؛ درست در مجاورت اتاقکی که پهلوان تختی را در آن غسل دادند. جوان که بود گذرش به قبرستان ابنبابویه افتاد. با زن و بچه آمده بود اینها را یکی دیگر از خادمان تازهوارد، برایمان تعریف میکند و انگشت اشارهاش را به سمت اتاقکی میگیرد و میگوید: «این همخانه جوکار.» در میزنم، خانمی در آنسوی در نیمهباز میپرسد بله؟ چهکار دارید؟ همسر حسن جوکار، قدیمیترین خادم شیخ صدوق است. دوست ندارد حرف بزند. میپرسم؟ شما که سالها همسایه داری میکنید از شیخ صدوق معجزه دیدهای؟ میگوید: «معجزه این است که من اینجا هستم در قبرستان. سالهاست که اینجا هستم با خانوادهام. بچههایم تا وقتی در این خانه بودند گلایه میکردند که چرا باید در قبرستان زندگی کنیم؟ حالا که ازدواجکرده و رفته و خوشبخت شدهاند دلشان برای اینیک وجب خانه تنگ میشود. بچههای حالا به همسایگی شیخ صدوق افتخار میکنند. آنچه که روزگاری درد و غم من بود حالا به قول فرزندانم مایه خوشبختی من شده است. زندگیام برکت دارد برکت همیشه به مالومنال نیست بخت خوب برای فرزندانم بهترین برکت زندگی خانوادهام بوده و این معجزه شیخ صدوق در حق من است.» زن همه اینها را از نیم لای در میگوید که بهیکبار ه مردی درشت قامت از فاصله ۵۰ متر مانده به خانه، همانطور که بیل بر دوش میآید فریاد میزند: «فرمایش؟» این را که میگوید زن در را میبندد. حسن جوکار قدیمیترین خادم ابنبابویه در این قبرستان به جدیت و چهره عبوسش معروف است.
اسم شیخ که بیاید دلش نرم میشودچند قدمی مانده که به ما برسد، از همسایگیاش با شیخ صدوق میپرسیم. از ارادت او به شیخ قبلاً شنیده بودیم. انگار در این روزها فقط شنیدن نام شیخ صدوق او را آرام میکند. کمی مکث میکند و راه میافتد و ما به دنبالش. ۲۰ قدمی رفته و یککلام هم نگفته است! بیل را در جوی آب میزند و لب به سخن باز میکند «روز بزرگداشت آقا شیخ صدوق که میشود از یک هفته قبل شروع میکنم طور دیگری تمییز کردن، جاهایی که ازنظرها پنهان است را تمیز میکنم، اینها که میگویم رابطهای است بین من و شیخ من. من که سواد درستوحسابی ندارم آن کاری رو که بلدم انجام میدهم و سعی میکنم تا رسیدن ۱۵ اردیبهشت روز بزرگداشت آقای شیخ صدوق، خاک را از سر و کول این قبرستان بگیرم. من که سواد درستوحسابی ندارم اما میدانم نام پدر شیخ صدوق علی ابن الحسین بن بابویه بوده از فقیهان بزرگ اسلام. در زمان امام حسن عسگری (ع) و امام زمان (ع) زندگی میکرده خیلیها از قم برای زیارت شیخ صدوق میآیند. از زائران قم پرسیدم و متوجه شدم که شیخ صدوق اصالتش قمی بوده است. پدر شیخ ۵۰ ساله بوده؛ اما هیچ فرزندی نداشته تا اینکه به امام زمان متوسل میشود تا برایش دعا کند که صاحب اولادی شود. جوکار نگاهی به آرامگاه و گلدستهها میاندازد و میگوید: «یعنی شیخ ما با دعای امام زمان پا به این دنیا گذاشت اسمش را محمد گذاشتند. یک بزرگی میگفت شیخ بارها فرموده «من به دعای آقا امام زمانم متولد شدم.»
برای قبولی دانشگاه به شیخ متوسل میشوندحسن آقا همانطور که تعریف میکند لابهلای گفتههایش تأکید میکند من که سواد درستوحسابی ندارم اما اینها را که میگویم از باسوادها شنیدهام. بیل را در جوی آب میزند و آبی که میرود صاف و روانتر میشود. آب روان را در پای درخت زبانگنجشک میریزد و نگاهش را میدوزد به شاخ و برگ درخت و میگوید: «راستش زائران آقا اهل سوادند و مطالعه. شنیدم که هر شخصی حاجت علماندوزی داشته باشد به شیخ صدوق متوسل میشود دانش آموزان زیادی را دیدهام که برای قبول شدن در کنکور به آقا شیخ صدوق متوسل میشوند و به زیارت میآیند.
آقا معروف شده به حاجتروا کردن آنهایی که به دنبال سواد و علم هستند. خودش در دوران حیاط بیش از ۲۰۰ استاد دیده است. معروفترین استاد او شیخ کلینی است که کتاب اصول کافی را نوشته. شیخ مفید هم یکی از معروفترین شاگردان شیخ صدوق است. شیخ صدوق کتاب اربعه شیعه را نوشته است این را یکی از طلبههایی که چند سال متوالی برای زیارت شیخ صدوق میآمد برایم تعریف کرد.»
شیخ صدوق حالا بچهمحل ما شدهحسن آقا جوکار همانطور که گفته بودند فقط زبانش به تعریف از شیخ صدوق باز میشود و لا غیر. بسیار کمحرف است و بازهم میگوید: «من که کتاب نمیخوانم، اما همیشه برایم این سؤال بوده که چطور گذر شیخ صدوق به شهرری افتاد؟ از خیلیها پرسیدم و این جواب را گرفتم ک «شیخ به دنبال جمعکردن احادیث از اهلبیت بود بنابراین به شهرهای زیادی مثل نیشابور، بغداد، طوس اصفهان و بخارا سفر کرده آن زمان سفر کردن به این راحتیها نبوده با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم کرده تا نقل احادیث را بداند و آنها را به دلسوختگان اهلبیت انتقال دهد.»
حسن آقا حالا به ضریح شیخ صدوق وارد میشود و ادامه میدهد: «شیخ به دعوت مردم شهرری و نخستوزیر دولت آلبویه به شهرری میآید و همینجا زندگی میکند. فقه و احادیث اهلبیت (ع) را درس میدهد. گاهی فکر میکنم یکی از دلایل مذهبی بودن اهالی شهرری حضور این انسان عالم در خاک شهرری است هرچند که حالابیشتر جمعیت شهرری مهاجر هستند.
باغ مستوفی و بیسوادی منشیخ سن و سال زیادی نداشته که فوت میکند حدود ۷۰ یا ۷۵ ساله بوده همینجا در این باغ او را به خاک میسپارند. حسن آقا به اینجای حرفهایش که میرسد انگار زیر لب زمزمه میکند میرود در حال و هوای خودش. میپرسم شما شنیدهای که میگویند بعد از ۹۰۰ سال از خاکسپاری شیخ، قبرش پیدا می شود و بدنش طی این سال ها سالم مانده بوده؟ این روایت را شنیدهای؟ حالا صدای نجوایش به گوش میرسد: «کیمیایی است عجب بندگی پیر مغان»
و ادامه می دهد: «راستش اینجا که الآن ایستادهایم باغ مستوفی بوده من که سواد ندارم در کتابی خوانده باشم اما این قصه را هزار بار از زائران بامعرفت شیخ شنیدم: «بعد از خرابیهای دوران مغول و زلزله بزرگ شهرری آرامگاه شیخ صدوق تخریب میشود و هیچ اثری از آن بر جا نمیماند تا اینکه حدود ۲۰۰ سال پیش در دوره قاجاریه و بهوقت سلطنت یک شاهی به نام فتح علی شاه؛ در شهرری سیل میآید و خرابیهایی بهجا میگذارد براثر آب باران، حفره و شکافی عمیق، در باغ مستوفی به وجود میآید و سرداب از زیرخاک بیرون میآید داخل سرداب جسدی پیدا میشود که همه اندامهای جسد سالم بوده حتی حنایی که بر ناخنهایش گرفته بوده از بین نرفته بوده. از زائران شنیدم که حتی ناخنهای یکدست را گرفته بود و دیگری را نگرفته بوده خلاصه خبر سالم بودن جسد دهانبهدهان میچرخد جمعی از عالمان آن زمان جمع میشوند و شخصیت او را شناسایی میکنند.»
قصه کیفقاپ و زیارت شیخحسن آقا حالا جارو به دست گرفته است و فضای گلکاری شده را جارو میکند لبش به خنده باز میشود و برایمان روایتی میگوید: «همین چند سال پیش در بارگاه شیخ صدوق اتفاق افتاده: «شخصی برای زیارت آمده بود و حال خوشی را در آرامگاه شیخ صدوق پیداکرده بود وقت رفتن از قبرستان ابنبابویه متوجه میشود کیف قابی کیف جیبش را زده است بهقدری عصبانی و دلخور میشود که به زیارتگاه برمیگردد و رو به ضریح میگوید: «شیخ صدوق برای دیدن شما آمده بودم کیف پولم را زدند و حالا باید با خفت و خواری از کسی پول قرض کنم تا به خانهام برسم؟ این چه زیارتی است که نصیب من شد؟ تا کیفم را به من برنگردانی ازاینجا نمیروم!» حسن آقا با آبوتاب این قصه را تعریف میکند و میگوید حالا بشنوید از شخص جیپ قاب که تعریف میکرد: «سوار تاکسی شدم که به میدان شوش بروم تا آمدم سوار تاکسی شوم فردی جلویم را گرفت و گفت: «برو کیف آن بنده خدا را بده» بیتفاوت سوار ماشین شدم. به شوش رسیدم و قصد رفتن به میدان خراسان را داشتم که شخص دیگری در خیابان جلویم را گرفت که «برو کیف پول بنده خدا رو بده» دیگر ترسیده بودم بهسرعت از راهرفته برگشتم و دیدم که همان بنده خدایی که کیفش را قاپ زده بودم کنار ضریح ایستاده تا به او رسیدم کیفش را دادم و گفتم چند نفر را میفرستی دنبال کیفت؟ بعد که ماجرا را فهمیدم داشتم قالب تهی میکردم. از ترس و از شرمندگی.»
حسن آقا جوکار حرفهایش که تمام میشود بدون اینکه خداحافظی کند شیلنگ آب را در باغچه میگیرد و راهش را میگیرد و میرود و زمزمه میکند:
«کیمیایی است عجب بندگی پیر مغان»
منبع: فارسمنبع: جنوب نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۷۰۰۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبادل فرهنگ گردشگری و صنایع دستی سیستان و بلوچستان با کشورهای همسایه تقویت شود
محمد کرمی در جلسه با مدیرکل و معاونان اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سیستان و بلوچستان که در محل استانداری برگزار شد، اظهار کرد: با هماهنگی های صورت گرفته در نوروز امسال، خوشبختانه این استان در سطح کشور خوش درخشید و عملکرد قابل قبولی از خود نشان داد که جای قدردانی دارد.
وی افزود: در ایام نوروز کمترین چالش و کمبود را شاهد بودیم و مسافران و گردشگران نوروزی سفر خوبی را تجربه کردند که این موضوع ثمره مهمان نوازی مردمان خوب و خونگرم این دیار و تعاملات و همکاری های صورت گرفته اعضای ستاد خدمات سفر سیستان و بلوچستان بود.
استاندار سیستان و بلوچستان ادامه داد: این استان دارای ظرفیتهای بسیار زیادی است و در زمینه گردشگری میتواند به رشد و توسعه آن کمک شایانی بکند و اگر گردشگری با چاشنی خلاقیت و نوآوری همراه شود تاثیر بیشتر و اثرگذاری دو چندانی خواهد داشت و باید در این بخش از همه ظرفیت ها بویژه ظرفیت نخبگانی، دانشجویی و دانشآموزان بهره کافی را برد.
ضرورت ایجاد تعاونیهای گردشگری در سیستان و بلوچستان
وی تاکید کرد: گردشگری سیستان و بلوچستان با مشارکت مردم و همه گروههای مردمی در تحول و تغییر چهره استان بسیار موثر است و با ایجاد و فعالسازی تعاونی های تخصصی میتوان مشارکت مردم را در این حوزه ها بیشتر کرد و از قدرت مردمی که قدرت بسیار ارزشمندی است به بهترین نحو استفاده کرد.
کرمی افزود: ارتباط با سایر کشورهای همسایه از جمله پاکستان، افغانستان و عمان باید جزو اولویتهای اداره کل میراث فرهنگی در سیستان و بلوچستان باشد و با برگزاری نمایشگاه های مشترک صنایعدستی و گردشگری و تبادل فرهنگها برای تحکیم و تقویت این ارتباطات گام برداریم.
باشگاه خبرنگاران جوان سیستان و بلوچستان زاهدان