خط رایانهای؛ رقیب جدی کاتبان قرآن/کاتبی که مادرش اولین سرمشق را دارد
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۷۴۴۳۶
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ رضا ولیزاده، نامی آشنا در عرصه هنر خوشنویسی و کتابت قرآن است. در سال ۱۳۹۳ او را از میان ۳۰۰ کاتب و فعال قرآنی کشور، به همراه ۱۱ نفر دیگر به عنوان «خادم قرآن» انتخاب کردند. وی هم اکنون خوشنویس فوق ممتاز کشورمان است و حدود ۲۰ سال است که غیر از قرآن، کتابت دیگری نداشته است. برای آشنایی بیشتر با این کاتب برجسته قرآن، به گفتوگو با وی نشستهایم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فعالیت قرآنی و هنریتان را از چه سالی آغاز کردید؟
حدود ۳۸ سال است که به طور مداوم مینویسم، یعنی از نوجوانی کار خوشنویسی را آغاز کردم، تاکنون جزوات قرآنی، مفاتیح، منتخب مفاتیح و قرآن را نوشتهام، به عنوان مثال کلیات مفاتیح الجنان را سه بار، منتخب مفاتیح که حدود ۷۰۰ صفحه است حدود ۱۴ بار کتابت کردهام و ۲۶۰-۲۷۰ صفحه نیز کتب ادبی مانند دیوان سعدی و حافظ را نوشتهام. اما از سال ۷۷ که برای اولین بار قرآن را کتابت کردم، تاکنون کتاب دیگری ننوشتهام و در واقع ۱۲ بار قرآن را کتابت کردهام که از این تعداد ۳ جلد چاپ شده و بقیه در مراحل تصحیح، غلط گیری و چاپ است و اکنون هم مفاتیح الجنان را مینویسم که برای مرکز طبع و نشر قرآن است و حدود ۵۰۰ صفحه آن را نوشتهام.
چقدر برای کتابت یک جلد قرآن وقت صرف میکنید؟
بستگی به عیار هنری کار دارد، قرآن هنری به سبک استاد نیریزی نوشتهام که عیار هنری بالایی دارد و دو سال زمان برد، اما قرآنهای بازاری هم نوشتهام که ناشر و مردم میپسندند و عیار هنری در آن دخیل نیست. آثار بازاری حدود ۳ ماه زمان میبرد. اما قرآنهای هنری وقت زیادی را طلب میکند و اگر یک روز تمام وقت بگذارید، سه صفحه بیشتر نمیتوان نوشت.
مفهوم عیار هنری از نظر شما چیست؟
اثری که از نظر خوشنویسی عیار خط بالایی داشته باشد دارای اعراب پیچیدهتری است و از نظر ظاهری نیز زیباست و اساتید به نام کشور آن را تأیید میکنند، میتوان گفت که این خط عیار هنری بالایی دارد. اما قرآنهای بازاری عیاری هنری پایینی دارند و خوانا بودن، درشت بودن و دو رنگ بودن آن برای عموم مردم اهمیت دارد که آثار هنری با بازاری کاملاً متفاوت هستند.
بیشتر قرآنهایی که کتابت کردهاید به خط نسخ بوده یا خطوط دیگر را کتابت کردهاید؟
بله، در ابتدا به نسخ عثمانطه مینوشتم، اما چهار قرآن اخیرم با عیار هنری بالا و نسخ ایرانی است، یکی از این قرآنها برای حوزه هنری است که از بین ۶۰ خوشنویس من را برای این کار انتخاب کردند و توقع زیادی از نظر هنری از من داشتند و این کار برایم بسیار سخت بود، اما خدا را شاکرم که انجام شد و در مرحله غلطگیری و چاپ است. قرآن دیگری نیز برای مرکز طبع و نشر نوشتم که به سبک استاد نیریزی است.
فعالیتهای هنری برای شما حرفه است یا در کنار کارتان به آن میپردازید؟
فعالیت هنری شغل من است و از این طریق امرار معاش میکنم زیرا من کاتب ممتاز قرآن هستم و در کشور تنها هفت نفر در این سطح هستند.
آیا خط شما نرم افزاری شده است؟
خیر، اما خط استاد نیریزی که نسخ ایرانی است نرمافزاری شده که رأس همه خطوط است.
غیر از خط نسخ، به خطهای دیگر هم کتابت میکنید؟
بله، خط نستعلیق خط اول من و خط اصلی خوشنویسان ایرانی است، خط ثلث، خط دوم من بود که اغلب کتیبههای مساجد و اماکن مذهبی به این خط نوشته میشود، مثلاً در یکی از رواقهای مسجد امام خمینی(ره) بازار تهران به همین خط کتابت شده است یا کتیبههای امامزاده حسن(ع) در جنوب غرب تهران را به طول حدود نیم کیلومتر کتابت کردهام و یا مسجد امام رضا(ع) کتیبههایی به خط من وجود دارد.
چرا یک کاتب همزمان چند خط را کتابت نمیکند، آیا این موضوع در تمرکز کاتب اثرگذار است؟
بله، زیرا انرژی کاتب گرفته میشود و من اکنون خط ثلث نمینویسم و با وجود اینکه سالهاست نسخنویس هستم، اگر بخواهم ثلث بنویسم، انرژی مضاعفی باید صرف کنم. به نظرم اگر خوشنویس روی یک خط کار کند، موفقتر خواهد بود. من در خط نستعلیق، فوق ممتاز هستم و این رتبه کمی نیست، اما با توجه به اینکه رشته اصلی من کتابت قرآن است، از این رو بیشتر به خط نسخ مینویسم.
همه قرآنهایی که نوشتهاید، سفارشی بوده است؟
همه قرآنها با سفارش ناشر بوده و بدون سفارش نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. چون کار، بسیار سنگینی است و یک تا دو سال زمان میبرد و تمکن مالی ما آنقدر نیست که بخواهیم بدون سفارش کاری انجام دهیم؛ زیرا از همین هنر امرار معاش میکنیم و براساس تعداد صفحاتی که مینویسیم هزینه آن را دریافت میکنیم.
از خارج از کشور هم سفارش داشتید؟
خیر، چون آنها اعرابگذاری متفاوتی دارند و کار قدری سختتر میشود. البته من از لبنان درخواست داشتم، اما نپذیرفتم زیرا در ایران کارهای بسیاری داشتم. در سفری که به لبنان داشتم از من خواستند در بیروت با تأمین مسکن و درآمد خوب بمانم، اما نتوانستم قبول کنم، خانواده و دوستانم برای من اهمیت بیشتری دارند.
وضعیت شغلی شما چگونه است؟
چندان درآمد این کار راضی نیستم، اما با توجه به اینکه خداوند توفیق داده، از نظر معنوی و روحی راضیام و این آرزوی من بود که روزی کاتب ممتاز قرآن باشم، اما از نظر درآمد و گذران زندگی چندان رضایتبخش نیست. اکنون به دلیل وجود انواع دستگاهها، فونتهای رایانهای و ... که وارد کار بازار شده، رقیبی برای کاتبان ایجاد شده و کار سنتی کتابت قرآن در حال حاضر تقریباً مانند کوزهگری است. فقط کار اصیل هنری است که هنر دوستان میتوانند ارزش آن را درک کنند و سراغ این کار میآیند، در حالیکه ناشران و سیستم چاپ و نشر ایران از این هنر فاصله گرفته است. از این رو کار ما هم مانند بقیه فعالیتهای هنری به مشکل برخورد کرده است. گلهای از کسی ندارم و این طبیعت تکنولوژی است.
از نظر بیمه هم مشکل دارید؟
بیمه داریم، البته بیمه صندوق هنرمندان وزارت ارشاد، که به دلیل کتابت قرآن نیست، بلکه به دلیل خوشنویس بودن و دارا بودن مدرک ممتاز و فوق ممتاز از انجمن خوشنویسان است و هیچ ربطی به کتابت قرآن ندارد. اگر بشود که کاتبان قرآن را که مرکز طبع و نشر یا سازمان دارالقرآن بیمه کنند، برایمان بهتر خواهد بود. بیمه بزرگترین مشکلی است که با آن مواجهیم زیرا با وجود ۲۴ سال سابقه بیمه چون به صورت خویشفرماست چندان برایمان ارزشمند نیست و هر ماه من و همسرم نزدیک به ۵۰۰ هزار تومان هزینه درمانی داریم و این مبلغ برایمان سنگین است.
چه حسی از دیدن آثارتان در دستان مردم دارید.
اگر هزینه مالی کتابت یک قرآن، یک میلیارد تومان باشد، باز خستگی آن کار در تنمان است و تا وقتی که اولین کار از چاپ درمی آید، سنگینی کار و خستگی آن رفع میشود و آن شیرینترین لحظه برای من است. من کتاب مفاتیح و یا قرآن کتابت خودم را در حرم امام حسین(ع) و حرم امام علی(ع) و زیارتنامه حرم حضرت معصومه(س) دیدم و آن لحظه برای من، لحظه پرواز است و کسی نمیتواند این لحظه را درک کند، مگر اینکه آن را تجربه کرده باشد. من همیشه آرزو میکنم تا زنده هستم و نفس میکشم بتوانم قرآن کتابت کنم.
چرا خطها اینقدر شبیه هم شدهاند؟
خطها با هم متفاوت هستند، حتی خط من با وجود اینکه 12 بار کتابت کردهام، آنها را با هم مقایسه کنید، با یکدیگر متفاوت هستند، چون زمان و سن و سال من متفاوت بوده است. خط مانند اثر انگشت است، خط عثمان طه با خط من کاملاً متفاوت است و خط من با خط شاگردم و استادم متفاوت است، اما مردم تفاوتی میان آنها نمیبینند. اما من میتوانم خط استاد امیرخانی را از میان هزاران اثر تشخیص دهم، چون واقعاً چهره استاد را در آن میبینم. برخی مواقع خوشنویسها برای امرار معاش، مجبورند نسخ ایرانی را کنار بگذارند و خط نسخ عربی را بنویسند.
جایگاه جهانی خوشنویسی ایران در چه سطحی است؟
متأسفانه اعراب قرآنهای ایرانی را قبول ندارند و ادعا دارند خودشان رأس کتابت قرآن هستند، اما در واقعیت این طور نیست؛ زیرا از نظر هنر خوشنویسی و خط در سطح بالایی هستیم. این به دلیل تعلل مسئولان است که آنها بیش از 40 سال است که روی خط نسخ عرب کار میکنند و تمام قرآنها را در عربستان و سوریه و ... چاپ و به صورت رایگان ارائه میکنند. فقط به این دلیل که خط خودشان را رواج دهند، اما مسئولان ایرانی این کار را نکردند، با اینکه نسخ ایرانی زیباتر از خط عربی است. البته هنر ایرانی در جهان، جایگاه بالایی دارد، اما در بین جهان اسلام شناخته شده نیستیم. البته 10 سالی است که مرکز طبع و نشر قرآن با تأسیس دارالکتابه خط نسخ ایرانی را احیا کرده است.
به نظر شما خط ایرانی و کتابت سنتی را تهدید میکند؟
نرم افزاری شدن خط یکی از عوامل تهدیدکننده خط ایرانی است و در این زمینه مسئولان وزارت ارشاد و آموزش و پرروش باید به کتابت قرآن به ویژه با خط نسخ ایرانی توجه کنند و هزینهای را که برای کارهای خارجی صرف میکنند، صرف کارهای ایرانی کنند و هنرمندان خط نسخ ایرانی را دریابند. من نهایت سعیام را میکنم و دو برابر یک فرد عادی کار میکنم، اما مشکلات مادی، ما را تحت فشار قرار میدهد و همین فشارها سبب میشود، همسرم گله کند. از این رو اگر مسئولان به کتابت قرآن توجه کنند و به خوشنویسان بها دهند، مشکلات حل خواهد شد. اگر این طور باشد، میتوانیم خط نسخ ایرانی را احیا کنیم.
آموزش هم دارید؟
آموزش داشتم، اما مدتی است که این کار را انجام نمیدهم و بر کتابت قرآن متمرکزم. با توجه به اینکه خوشنویسی به سطوح گوناگون تقسیم میشود، برخی این را به صورت حرفهای انجام میدهند اما من کتابت میکنم و همزمان هم نمیتوانم دو کار را با هم انجام دهم و وقت کافی برای آموزش ندارم. من دوستی دارم که در حوزه آموزش فعالیت کرده و شاگردان بسیاری دارد، اما در عوض من آثار چاپی زیادی دارم که هر یک جای خود را دارد.
در خانواده شما کسی به این هنر گرایش دارد؟
خیر، پسرم در رشته کامپیوتر تحصیل کرده و دخترم هم علاقهای به این هنر ندارد. برادرانم خطاط هستند، من سه برادر داشتم که یکی از آنها به نام عباس ولیزاده فوت شد که خوشنویس حرفهای بود، اما برادران دیگرم نیز خوشنویس هستند، اما نه به صورت حرفهای.
برای اولین بار چه زمانی دست به قلم شدید؟
اولین استادم مادرم بود، که با مداد به من سرمشق میداد و به قدری زیبا مینوشت که پس از چندین سال خوشنویسی، باز هم احساس میکنم نتوانستهام مانند او بنویسم. همچنین یکی از معلمانم به نام آقای دهقان باعث شد خوشنویس شوم و از نوجوانی به این هنر روی بیاورم.
بزرگترین آرزوی شما چیست؟
امیدوارم بتوانم تا آخرین لحظه عمرم کتابت قرآن را ادامه بدهم. سن و سالمان بالا میرود و چشممان دیگر همان سوی اولیه را ندارد و این خواسته من از خداوند است که بتوانم باز هم قرآن کتابت کنم.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۷۴۴۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز/ آنجا که نگاه پایان میگیرد
خبرگزاری مهر-گروه هنر-آزاده فضلی؛ غرفه ایران در شصتمین بینال هنر ونیز از ظهر روز ۸ اردیبهشت ماه با حضور محمدرضا صبوری سفیر ایران در ایتالیا از غرفه ایران رسماً آغاز به کار کرد. در این دوره از بینال هنر ونیز، ۵ هنرمند ایرانی نقاش با موضوع «کودکان غزه» اثر دارند.
در بیانیه جمهوری اسلامی ایران در شصتمین بینال هنر ونیز با عنوان «هنر بدون مرز» و به قلم محمد خراسانی زاده رییس پاویون ایران آمده است:
«ما انسانها فرزندان آدم و حوا همه از یک ریشه و یک خانوادهایم و برادران و خواهران یکدیگر محسوب میشویم. شادیها و غمهایمان مشترک است، اندوه و درد و ستم دیدن هر ملتی برایمان تلخ است و موفقیت و شادکامی هر ملتی بدون تضییع حقوق دیگران برای همه شادی آفرین خواهد بود پس در چنین شرایطی چگونه میتوانستیم بی تفاوت بمانیم و سکوت پیشه کنیم؟ پس اگر بنی آدم اعضای یک پیکرند باید زبان رسای هنر را به عنوان فریادی غضب آلود در اعتراض به این ظلم بی سابقه به کار میگرفتیم و با دست هنرمندان چیره دست و صاحب نام ایران اسلامی گوشههایی از ستمی که بر همنوعان مان میرود، نمایان میساختیم. چنان که شاعر ایرانی سعدی شیرازی چنین سروده است:
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
شعار «خارجی ها همه جا» در شصتمین دوسالانه هنر ونیز زمینه مناسبی را فراهم کرد که جمهوری اسلامی ایران عنوان بنی آدم اعضای یک پیکرند را برای نمایشگاه رسمی خود برگزیند تا یادآوری کند که به دور از هیاهوهای رسانه ای، هنری دارای ارزش والاتری است که شان انسان ها را محترم بشمارد و عدالت و شرافت و انصاف را به روشنی ترسیم کند.
در غرفه ایران کوشیدهایم تا مرزهای قراردادی بین کشورها را برداریم و از دریچه انسانیت بخشی از لحظه های اندوهناک تاریخ این روزهای بشریت را به تماشا بنشینیم، گاه با آثار تجسمی که نوآورانه و خلاقانه حرف هایی تازه برای گفتن دارند، گاه با چیدمانی که مخاطب را در موقعیتی متفاوت قرار می دهد، گاه با فناوری واقعیت مجازی که پدیده های فیزیکی را به چالش می کشد و گاه با تلألو تصویر در هنر آینه کاری ایرانی که همچون درخشش ستارگان در میانه کهکشانها نور امید را برای روزگاری بهتر بر تاریکی های امروز دنیا میتاباند. البته همه این ها نمونههای کوچکی از هنر هنرمندان ایرانی است که مرزها را شکستهاند و پیامی است از وارثان تمدن هشت هزار ساله ایران که بر دیوارهای بنایی در شهر کهن ونیز برنشستهاند. آن روز فرا خواهد رسید که رنجها و ظلمها به پایان میرسد؛ مرزهای غیر واقعی فرو خواهد ریخت و همه انسان ها یک امت واحد خواهند شد.
این روزها کام همه جهانیان از آن چه بر مردم مظلوم و مقتدر فلسطین میگذرد، تلخ شده است. در این نقطه از دنیا جنایاتی شگرف در حال وقوع است که بهتر است نام آن را نسل کشی و جنایت علیه بشریت بگذاریم. کودکان بی پناه فلسطینی تنها به جرم این که در سرزمین مادری شان به دنیا آمده اند و فقط به این علت که فلسطینی هستند. روزهایشان را با بمب، موشک، کشتار، گرسنگی و آوارگی به شب می رسانند و شب هایشان را با ترس و واهمه می گذرانند.»
همچنین، امیر عبدالحسینی مدیر هنری، پژوهشگر و کیوریتور ارشد غرفه ایران در شصتمین بینال هنر ونیز متنی با عنوان «والایی؛ در سرزمینی که برای صلح آفریده شد» نوشته است:
«هنرمند به جای همه آنان سخن میگوید که قادر به سخن گفتن نیستند. این کلام آندره تارکوفسکی سینماگر نامدار روس است که هنرمند را به مثابه یک پیامبر میدانست؛ چرا که هنرمند «زیبایی» را همراه با آیینهای اخلاقی میآفریند اما آنجا که هنرمند قادر به سخن گفتن نیست تکلیف چه خواهد بود؟ آنجا که موضوع بزرگتر از توان و داشتههای هنرمند است، چه باید کرد؟ فرض کنید نویسندهای، نقاشی یا فیلمسازی بخواهد عظمت و اندوه و ایثار مردم غزه را بیان کند. چنین چیزی شدنی است؟ هنرمند و نویسنده هر چه بکوشد نمیتواند اقیانوس این واقعه را آنگونه که رقم خورده در ظرف هنر و کلام بریزد. با این همه آموزههای ما تعریفی جامع تر از هنر ارایه میدهد و افعال بلند مرتبه ای را برابر با هنر می داند. در آرمان شهر فلاسفه غرب و شرق و نگاه فیلسوفان اسلامی هنری ارزشمند است که فضایل والا به همراه داشته باشد و این فضایل همان است که در شهادت این نظر کردههای بهشت خداوند به زیباترین شکل نمایان شده است. آیا در شهادت هزاران کودک معصوم غزه چیزی جز دیدن موقعیت است. این نظریه توصیف تجربه های نامتناهی مانند ایمان، امید، شکوه، شگفتی ستایش، هراس مرگ و ... را شامل میشود و به امور فراموش ناشدنی تاب نیاوردنی و از همه مهمتر تفکر برانگیز اشاره دارد. از نظر لیوتار امر والا در نمایش امور نمایش ناپذیر معنا مییابد و به تصویرگری نوعی از احساس میپردازد که تخیل انسان قادر به درک عظمت و قدرت آن نیست.
از این منظر است که هنر نقاشان صاحب نامی چون مرتضی اسدی، کاظم چلیپا، غلامعلی طاهری، عبدالحمید قدیریان و مصطفی گودرزی اهمیت مضاعفی دارد و تجربه نابی از زیباشناختی «هنر والا» را به نمایش میگذارد. بازنمایی عنصر ناب هنری یکی از سه موضوعی است که کاندینسکی لازمه شکل گیری هر اثر هنری میداند. این نقاش و نظریه پرداز هنر، شرط دیگر را چنین میداند که هنرمند فرزند زمانه خودش باشد و اثر او بازتاب کاملی از تجربه هایش را منعکس کند. دارا بودن بیان و سبک فردی سومین خصوصیت اثر هنری از دیدگاه کاندینسکی است. سه ویژگی مهمی که در آثار این هنرمندان نقاش نمایان است تا تصویری از «والایی» را به کودکان غزه و به آیندگان تقدیم کنند. این همان تفاوت «امر جمیل» و «امر جلیل» و به تعبیری هنر زیبا و هنر والا است که در اندیشه فلاسفه ای چون لیوتار مطرح شده است. از سخن این اندیشه گر قرن بیستم چنین بر می آید که وقایعی وجود دارد که احساس و ادراک می شود اما قابل بیان نیست و وظیفه هنرمند بازنمایی آن است.»
در ادامه گزارش، به قطعه شعر محمود درویش که کنار آثار هنرمندان قرار داده شده و پیشینه هنرمندانی که آثارشان در بینال هنر ونیز ارایه شده است، اشاره میکنیم.
جز قلبش چیزی نیافتند
مرتضی اسدی نقاش ایرانی است که پس از اخذ مدرک کارشناسی در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، تحصیلات تکمیلی خود را در رشته تصویرسازی در همان دانشگاه ادامه داد. سپس برای تحصیل در مقطع دکتری در رشته تاریخ هنر و باستان شناسی هنر اسلامی به دانشگاه پاریس سوربن رفت. اما سپس تحصیل را رها کرد و برای پایان دوره دکتری رشته پژوهش هنر به ایران بازگشت. اسدی به عنوان طراح و نقاش در نمایشگاه های گروهی و انفرادی بسیاری در ایران و سطح بین المللی شرکت کرده است. او برنده جایزه سوم طراحی تمبر پستی به مناسبت چهل و پنجمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر در توکیو و برنده جایزه دوسالانه نقاشی جهان اسلام است. وی عضو هیات علمی دانشگاه هنر شاهد و عضو انجمن نقاشان ایران (AIP) است. وی دبیر و عضو هیات داوران جشنواره ها و رویدادهای هنری متعدد، استاد راهنما و مشاور پایان نامه های دانشگاهی بوده و با انتشارات هنری دانشگاهی همکاری داشته است.
تابلوی نقاشی مرتضی اسدی که همچون دیگر آثار اسدی تابلویی مفهومی است، هم به صورت اصل اثر نمایش داده شده و هم برای آن نمایشی ویژه در نظر گرفته شده است. همچنین قطعه شعر محمود درویش با عنوان «جز قلبش چیزی نیافتند» نیز در توضیحات این تابلو قرار دارد که شنیدنی هم است؛
سینهاش را تفتیش کردند
و جز قلبش چیزی نیافتند
قلبش را تفتیش کردند
غیرِ ملتاش چیزی نیافتند
صدایش را تفتیش کردند
به غیر اندوهش چیزی نیافتند
اندوهش را تفتیش کردند
جز زندانش چیزی نیافتند
زندانش را تفتیش کردند
جز خودشان را در بند نیافتند
و شب، شب بود
و آوازخوان، آواز میخواند ...
شهیدی است که شهیدی آن را حمل کند
مصطفی گودرزی هنرمند و پژوهشگر هنر ایرانی است. وی پس از اخذ مدرک کارشناسی در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به فرانسه رفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته هنرهای تجسمی از دانشگاه رن فرانسه دریافت کرد. سپس به طور همزمان ۲ دوره دکتری را به پایان رساند. پس از بازگشت به ایران به عضویت دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران درآمد و اکنون استاد گروه آموزش عالی است. وی علاوه بر نقاشی، در زمینه طراحی گرافیک، ساخت فیلم مستند، پژوهش، ترجمه و تالیف کتاب نیز فعالیت داشته است. گودرزی در موسسات مختلف هنری-علمی و فرهنگی حضور فعال دارد که از جمله آنها میتوان به ریاست گروه هنرهای تجسمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران اشاره کرد. رییس گروه هنرهای تجسمی فرهنگستان هنر ایران، مشاور هنری موزه هنرهای معاصر تهران، طراح و مشاور در چندین نمایشگاه داخلی و بین المللی، سردبیر چندین نشریه تخصصی هنری و ... تالیف کتاب، ترجمه و تحقیق از دیگر فعالیت های اوست.
در کنار اثر مصطفی گودرزی شعر محمود درویش با عنوان «شهیدی است که شهیدی آن را حمل کند» آمده است:
اگر از تو درباره غزه پرسیدند ...
بگو به آنها:
در آنجا شهیدی است،
که شهیدی آن را حمل میکند،
و شهیدی از وی عکس میگیرد،
و شهیدی او را بدرقه میکند،
و شهیدی بر وی نماز میخواند
خانهای که یک در دارد
کاظم چلیپا هنرمند سرشناس ایرانی تحصیلات هنری خود را در دانشکده هنرهای زیبای تهران آغاز کرد. او کارشناسی ارشد نقاشی خود را از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا دریافت کرد و دکترای خود را به پایان رساند. کارشناس پژوهش هنر دانشگاه هنر شاهد پدرش مرحوم حسن اسماعیل زاده (چلیپا) از آخرین هنرمندان نهضت نقاشی قهوه خانه ای بود. چالیپا در نمایشگاه های بینالمللی شرکت کرده و جوایزی مانند جوایز برس طلایی ژاپن را دریافت کرده است. او مدرس دانشگاه است و در رویدادهای هنری متعددی به عنوان عضو هیات داوران شرکت کرده است. چلیپا عضو هیات علمی دانشگاه هنر است. «آسمان چلیپا» و «رنگ خیال» ۲ فیلم مستندی هستند که بر اساس زندگی و آثار این هنرمند ساخته شدهاند.
شعر محمود درویش بر اثر کاظم چلیپا با عنوان «خانهای که یک در دارد» به شرح زیر است:
و دو پنجره
روی ساحل دخترکی است
و برای دخترک، خانوادهای
و برای خانواده، خانهای
و خانه دو پنجره دارد و یک در ...
روی دریا ناوچهای است
سرگرم شکار رهگذرانی
که بر ساحل قدم میزنند:
چهار، پنج، هفت
بر ساحل فرو میغلتند...
جیغِ دخترک از ساحل فراتر میرود
فراتر از شبی کویری،
اما پژواکی وجود ندارد
دخترک فریادی ابدی میشود
در اخبارِ فوری
که اکنون دیگر فوری نیست،
زیرا هواپیماها بازگشتهاند
تا بمباران کنند
خانهای که یک در دارد و دو پنجره!
آنجا که نگاه پایان میگیرد
غلامعلی طاهری هنرمند ایرانی دارای مدرک کارشناسی ارشد نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و یکی از بنیانگذاران دانشگاه شاهد است. طاهری در عرصه های هنری، فرهنگی و علمی، سمت های مختلفی به عنوان رییس موزه هنرهای معاصر تهران، قایم مقام دانشگاه شاهد، عضو هیات داوران مسابقات هنری، مؤسس انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران و … داشته است. طاهری با ارایه سخنرانیهای تخصصی و شرکت در نمایشگاه های انفرادی و گروهی متعدد در ایران و عرصه بین المللی حضور فعالی داشته است.
غلامعلی طاهری درباره اثرش که تاکنون جایی دیده نشده است، به خبرنگار مهر گفت: این تابلوی نقاشی تصویری از کودکان غزه را که در حال گریه در آغوش مادرشان هستند، خانههایی که ویران شدهاند و مادری که در حال فریاد زدن است و دستش رو به آسمان و در حال استغاثه است، نشان میدهد. از دور نیز تانکهای اسراییلی در حال حمله هستند و تصویری غم انگیز از فاجعه غزه نمایش میدهد. این نقاشی رئال است و با فضایی تیره و رنگهای تیره کار شده است. من فکر میکنم برای بیان بسیاری از موضوعات، با حفظ جنبههای هنری، بیانی رئال بسیار مناسب است؛ به همین دلیل در حال حاضر آثارم را رئال خلق میکنم.
قطعه شعر محمود درویش با عنوان «آنجا که نگاه پایان میگیرد» برای این تابلو انتخاب شده که عبارت است از:
برادرانی داریم
دوستمان میدارند
تماشای مان میکنند
میگریند
و در خلوت خود میگویند:
«ای کاش این محاصره اینجا …»
کلام در گلو میماند
و پایان نمیگیرد.
رهایمان نکنید
تنهایمان نگذارید
سلام خداوند بر فرزند شهیدت
عبدالحمید قدیریان هنرمند ایرانی دارای لیسانس نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه هنر تهران است. قدیریان علاوه بر نقاشی، مجسمهها، طراحی صحنه و لباس و آثار مستند متعددی ارایه کرده است. قدیریان طراحی صحنه و لباس بسیاری از فیلمهای سینمایی و سریال های تلویزیونی را در کارنامه خود دارد که برای سریال «مریم مقدس» سیمرغ بلورین جشنواره بین المللی فجر را دریافت کرد. خانه سینما به او برای طراحی صحنه و لباس برای «ملک سلیمان» جایزه داد. وی همچنین عضو هیات داوران جشنوارههای بین المللی فیلم فجر و مدیر اجرایی اولین مراسم افتتاحیه المپیک بانوان بوده است. قدیریان تالیف بسیاری از کتاب ها و انتشار مقالات متعدد و برگزاری نمایشگاه های انفرادی و گروهی در ایران و خارج از کشور را در کارنامه دارد.
در کنار اثر قدیریان، قطعه شعر محمود درویش با عنوان «سلام خداوند بر فرزند شهیدت» آمده است:
در محضر پدر،
به سوگ پسر نشستهایم؛
«سلام خداوند بر فرزند شهیدت»
اندکی دیگر
میلاد یکی کودک را
شادباش میگوییم
کد خبر 6091769