Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-07@10:50:22 GMT

حقیقت سیاست خارجی ترامپ؛ تقویت پایگاه جمهوری‌خواهان

تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۷۶۲۸۳

حقیقت سیاست خارجی ترامپ؛ تقویت پایگاه جمهوری‌خواهان

"بسیاری از رهبران پیشین آمریکا هم اشتباهاتی در عرصه سیاست خارجی داشته‌اند اما تعدادشان اندک بوده و به پای اشتباهات ترامپ نمی‌رسند؛ اینکه منافع شخصی و سیاسی حزب جمهوری‌خواه بالاتر از کشور آمریکا قرار بگیرد تا هدف انتخاب مجدد او در انتخابات ۲۰۲۰ تامین شود."

به گزارش ایسنا، «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی آمریکا بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ و سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد با طرح این پرسش که چرا دونالد ترامپ باید سیاست‌های متعددی را در آمریکای لاتین دنبال کند که منفعت ملی به همراه ندارند، در نیویورک تایمز نوشت: «اگر آمریکایی‌ها نتوانند هیچگونه انسجامی در سیاست خارجی دولت ترامپ پیدا کنند، نمی‌توان خرده‌ای به آنها گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زیگزاگی است چون مقامات ارشد حکومتی چیزی می‌گویند و رئیس‌جمهوری آمریکا فردا آن روز تناقض ایجاد می‌کند. این متحدان ما را مجازات می‌کند و دشمنان ما را به آغوش می‌کشد؛ دموکراسی را به دموکراسی برتری می‌دهد. به نظر می‌رسد رویکرد ترامپ تحریک‌آمیز، فی‌البداهه و ناپخته باشد؛ بدون هدف روشن، ارزش‌ها و حتی ایدئولوژی.

با این وجود، بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که ما با منطق نامتناقضی مواجه هستیم؛ تم پیوسته سیاست خارجی ترامپ خدمت به سیاست داخلی است.

ترامپ، روسیه را که یک دشمن متخاصم است، تشویق کرده و مورد استقبال قرار می‌دهد تا در انتخابات ما تا زمانی که دستکاری‌ها به نفع او باشد، دخالت کند. او به چندین دهه سیاست دو حزبی در مورد مناقشه اسرائیل – فلسطین بی‌اعتنایی کرد تا طرف بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل را بگیرد و حمایت سیاست جناح راستگرا را داشته باشد. رئیس‌جمهوری آمریکا یک دستور کار اساسی را، اگر نگوییم غیر ارتدوکس، دنبال می‌کند. او و حزبش، به کشورمان برتری دارند.

این الگو هیچگاه آشکارتر از تعاملات این دولت با آمریکای لاتین نبوده است. در هفته‌های اخیر، ترامپ اقدامات متعددی را انجام داده است که به استراتژی‌های منسجم ختم نمی‌شوند و نتایج مورد نظر را تحویل نمی‌دهند؛ اگر قرار باشد این نتایج از نظر اهداف سیاست خارجی آمریکا سنجیده شود. در عوض، آنها ممکن است تنها به اندازه‌ای به آنها کمک کند که ترامپ را به انتخاب مجدد در انتخابات از طریق تقویت پایگاه جمهوری‌خواهان برساند.

به کوبا نگاهی بیندازید. ماه گذشته دولت ترامپ وضعیت را به دوران جنگ سرد بازگرداند و شدیدترین اشکال تحریم علیه کوبا را که تحت قوانین ایالات متحده مجاز است، اعمال می‌کند. ترامپ سیاست‌های جمهوری‌خواهان و دموکرات‌های سلف خود را تغییر داد و به آمریکایی‌ها اجازه داد تا از آن شرکت‌های خارجی که از اموالی استفاده می‌کنند که رژیم کاسترو بدون پرداخت غرامت توقیف کرده بود، شکایت کنند.

دولت همچنین قراردادی را لغو کرد که به بازیکنان بیسبال کوبایی در ایالات متحده اجازه بازی می‌داد؛ این رویه به شدت محدودیت‌هایی در ارسال پول ایجاد می‌کند، به لغو اکثر اشکال سفرهای غیر خانوادگی تعهد می‌دهد-- اقداماتی که مستقیماً روی مردم کوبا و بخش خصوصی تاثیر می‌گذارد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا با اعلام این تغییر سیاست مقابل کهنه‌سربازان حمله خلیج خوک‌ها مرتباً بر اتخاذ رویکردی مغایر باراک اوباما تاکید کرد و قول پیگیری جدی تغییر رژیم را داد.

هر کسی که با ۶۰ سال سیاست شکست‌خورده ایالات متحده در قبال کوبا پیش از گشایش اوباما در سال ۲۰۱۴ آشناست، می‌داند که این تحریم فقط موجب تقویت سلطه رژیم کاسترو بر مردمانش می‌شود که مدت‌هاست گرفتار درد و رنج شده‌اند. به جای فروپاشی دولت کوبا و یا خلاص شدن از دست متحدش در ونزوئلا، رویکرد ترامپ دوباره موضع تندروها در هاوانا را تقویت می‌کند، سیاست‌هایی که ما با آنها مخالفیم شدت می‌بخشد، کوبا را به روسیه و چین نزدیک‌تر می‌کند، مردم کوبا را سمت به انزوا و فقر بیشتر می‌برد و متحدان اروپایی و کانادایی ما را که شرکت‌هایشان اکنون تحت پیگرد قرار می‌گیرند، مجازات می‌کند.

با این حال، این تغییر سیاست مطمئناً با قدردانی مهاجرانی از کوبا مواجه می‌شود. با توجه به نگرش‌های در حال تغییر در میان جوانان آمریکایی-کوبایی که عمدتاً از طرح‌های اوباما پشتیبانی می‌کردند، باید دید که این مساله چقدر روی نظر رای‌دهندگان در فلوریدا تاثیر می‌گذارد.

ترامپ نه تنها به حمایت جامعه کوبا در فلوریدا محتاج است، بلکه باید نظر بسیاری از مهاجران ونزوئلایی این ایالت را که از دولت نیکولاس مادورو ناراضی هستند، به دست آورد. دولت ترامپ برای تسریع خروج مادورو به درستی با شرکای منطقه‌ای و بین‌المللی برای تحمیل تحریم‌ها علیه او ملحق شد و خوان گوآیدو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا را به عنوان رئیس‌جمهوری موقت به رسمیت شناخت.

اما به دلیل اینکه رویکرد ترامپ درباره کوبا موجب می‌شود تا ایالات متحده با ائتلافی از کشورهای متحد که ما به آنها در ونزوئلا نیاز داریم، رو در رو قرار بگیرد، پس هدف واقعی او ظاهراً چیز دیگری است: تقویت پایگاه خودش. به همین دلیل است که ترامپ روی تهدید جعلی "سوسیالیسم" به سبک ونزوئلا از طریق حزب دموکرات آمریکا مانور می‌دهد. به طور مشابه، او به طور مداوم به مداخله نظامی در ونزوئلا تهدید می‌کند؛ تهدیدی که همچون نوایی تکراری در گوش بسیاری از تبعیدی‌ها در فلوریدا است. به‌رغم آنچه ترامپ می‌گوید، هیچ گزینه عملی نظامی برای عزل مادورو وجود ندارد. بمباران کاراکاس شمار زیادی از بی‌گناهان را می‌کشد و یک حمله زمینی با مقاومت ارتش ونزوئلا روبرو می‌شود.

در عوض، اگر رئیس‌جمهوری آمریکا واقعاً در مورد کمک به ونزوئلایی‌ها جدی است، باید اکنون به هزاران ونزوئلایی حاضر در خاک آمریکا وضعیت حفاظت موقت بدهد و آنها را تا زمانی که ونزوئلا شرایط خوبی پیدا کند نگه دارد. اما گسترش چنین وضعیتی موجب خشم گروه بزرگتر دیگری می‌شود: رای‌دهندگان ضد مهاجر در هر ایالتی که حامی تلاش‌های ترامپ برای اخراج خارجی‌ها هستند. ترامپ به سختی می‌تواند موقعیت حفاظت موقت به ونزوئلایی‌ها بدهد چون همین امتیاز را از گروه‌های بسیاری گرفته است.

حفظ این طرفداران تندرو هم تنها توجیه رئیس‌جمهوری آمریکا برای سیاست غلط و غیرمتمرکز او نسبت به نیمکره غربی است. ترامپ بر خلاف نظر مشاوران خود و بسیاری از قانونگذاران جمهوری‌خواه در کنگره، اخیراً پایان تمام کمک‌های کشورش به گواتمالا، هندوراس و السالوادور را اعلام کرد - سه کشور "مثلث شمالی" که اکثریت مهاجران از آن کشورها به سمت مرز آمریکا حرکت می‌کنند. ظاهراً این اقدام مجازاتی برای این کشورها برای جلوگیری کردن از خروج مهاجران بوده است.

شمار بسیاری از خانواده‌ها از آن کشورها که با بالاترین نرخ خشونت در جهان مواجه هستند، به امید پناهجویی به سمت مرز جنوبی آمریکا حرکت می‌کنند. آن کمک ۴۵۰ میلیون دلاری سالانه آمریکا که عمدتاً به گروه‌های غیر دولتی مثلث شمالی بود، به کاهش فعالیت باندها، جرایم و فساد که از مهمترین دلایل پناهجویی در آمریکاست، کمک می‌کرد.

با توقف این کمک، ترامپ ابتکارعملی اثرگذار و دوحزبی دوران اوباما را که جلوی سیل مهاجرتی به سمت ایالات متحده را می‌گرفت، نابود کرد. این به نفع منافع آمریکا بود اما تحریک مهاجران در مرز ممکن است سیاست‌ها و لفاظی‌های ترامپ را موجه نشان دهد و به او در تقویت پایگاه سیاسی جمهوری‌خواهان کمک کند.

بسیاری از رئیس‌جمهورهای پیش از ترامپ، مرتکب اشتباهات جدی و گاهاً فاجعه‌بار در سیاست خارجی شدند اما تعداد اندکی از آنها تصمیماتی گرفتند که جنبه‌های سیاست خارجی را با هدف کمک به انتخاب مجدد خودشان تقویت کند. فرماندهان کل قوای پیشین، دیدگاه تقویت منافع ملی را در پیش می‌گرفتند و تا همین اواخر هم ما دو حزب در کنگره داشتیم که برایشان "کشور" در اولویت بود.

دیگر اما اینطور نیست. حزب جمهوری‌خواه از مسوولیت‌هایش به نفع منافع شخصی و سیاسی رئیس‌جمهوری آمریکا عقب‌نشینی کرده است؛ حتی در اجرای مهمترین و مقدس‌ترین وظیفه او که امن نگه داشتن آمریکاست.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا سوزان رایس سیاست خارجی آمریکا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۷۶۲۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی نوشت؛

مجلۀ آمریکایی تایم در گفت‌وگویی اختصاصی با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین و شاید آیندۀ آمریکا از او دربارۀ برنامه‌های دورۀ دوم در صورت پیروزی پرسیده است. از این مصاحبه چنین برمی‌آید که از آنچه در دورۀ اول انجام نداده نه‌تنها پشیمان نیست که قصد دارد با قاطعیت ادامه دهد و این بار بی‌ملاحظات قبلی و حتی سخن از تلافی هم به میان آورده است.

بازگشت ترامپ به‌عنوان یکی از جدی‌ترین خطرات برای اروپا هم مطرح شده و از این رو تنها ایران در معرض تهدید او قرار ندارد و اگرچه هنوز با قاطعیت نمی‌توان گفت بازگشت او قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همه‌شان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست.

مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی می‌سازد چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیاندیشند:

نخست اینکه به احتمال زیاد تکلیف اوکراین را یک‌سره می‌کند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. حال با تسلیح و تجهیز بیشتر یا توافق با روسیه اما این وضع بعید است ادامه یابد. در این حالت ایران نمی‌تواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادی‌ای که دولت به آن می‌بالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمی‌توانند هم‌زمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند و محدودیت‌های بندر درگیر جنگ را جای دیگر باید جبران کنند. پس مهمترین آسیب ایران می‌تواند کاهش فروش نفت باشد آن هم نه به خاطر منتفی شدن برجام که به سبب تعیین تکلیف جنگ اوکراین.

نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلوست و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. چگونه؟ اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه به‌گونه‌ای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد: اوکراین.

به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این بود که بعد از مرگ شاه ادامه گروگان‌گیری آمریکایی‌های شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد.

دکتر ابراهیم یزدی و شیخ محمد منتظری نمایندگان تهران و نجف‌آباد تأکید داشتند استمرار ریاست‌جمهوری جیمی کارتر به سود ماست نه روی کار آمدن رونالد ریگان ولی تفکری که باور داشت تفاوتی با هم ندارند رفتاری وارونه داشت و کاری کردند که نه‌تنها ازاین برگ به سود ایران و کارتر استفاده و او وام‌دار جمهوری اسلامی در دوره دوم نشود بلکه به عکس درست روزی گروگان‌ها در فرانکفورت تحویل فرستادگان واشنگتن شدند که پیروزی ریگان مسجل شده بود و در پی آن سه دورۀ پیاپی کاخ سفید در اختیار جمهوری‌خواهان بود (دو دوره ریگان و یک دوره بوش پدر).

در حال حاضر ایران نمی‌تواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد مگر آنکه نقش ویژه‌ای در غزه یا اوکراین ایفا کند اما باید برای فردای احتمالی ترامپ سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد و اگر نه برتری که انتفاع. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامه‌ها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاه‌های آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینی‌ها همه جا برخاسته است.

مهمترین مراقبت و هوشیاری وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبه‌روییم و در اوکراین در اندازه‌ای کمتر. مراد از سه گل در اینجا برتری در سیاست خارجی و تغییر موازنه قدرت است.

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902918

دیگر خبرها

  • سیاست همسایگی دولت سیزدهم
  • ترامپ بایدن را به اداره دولت گشتاپو متهم کرد
  • چالش‌های بایدن و ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ ریاست جمهوری آمریکا
  • ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران
  • آنچه دربارۀ دیکتاتوری گفتم جدی نبود- ترامپ
  • افزایش کمک‌های مالی برای کمپین انتخاباتی ترامپ
  • ویدیو/ درگیری جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها به بهانه فلسطین
  • ترامپ دولت بایدن را به «گشتاپو» تشبیه کرد
  • منافع غرب در باقی ماندن اسرائیل است
  • پژوهشگر فلسطینی: اعتراضات دانشجویی، نتانیاهو، بایدن و حتی ترامپ را سردرگم کرده است