تهران- ایرنا- اصغر فرهادی پرافتخارترین سینماگر ایرانی و پرچم دار سینمای ایران در جهان است. کارگردانی که در عین ظرافت های کاری، سینما را برای مخاطبش ساده تصویر می کند تا جایی مخاطب آن را شبیه به خودِ زندگی می بیند و با او همراه می شود.
به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «تقسیمبندی جهان به «ما» و «دشمنان ما» از طرف سیاستمداران افراطی، باعث ترس میشود، ترسی که توجیهی است دروغین برای خشونتها و جنگها.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جنگهایی که مانع بزرگی بودهاند برای رسیدن به دموکراسی و رعایت حقوق بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شدهاند. سینماگران میتوانند با چرخش دوربینهایشان به مشترکات انسانی، کلیشههایی را که از ملیتها و ادیان مختلف ساخته شده، بشکنند و زمینه همدردی و به دنبال آن همبستگی مردمان جهان را فراهم کنند. همدردی چیزی است که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم». اینها بخشی از بیانیه «اصغر فرهادی» کارگردان پرافتخار کشورمان است که در اعتراض به فرمان اجرایی «دونالد ترامپ» رییسجمهوری آمریکا مبنی بر ممنوعیت سفر شهروندان هفت کشور مسلمان به خاک آمریکا در مراسم
جایزه بهترین فیلم خارجی زبان هشتاد و نهمین دوره آکادمی اسکار را در 2017 میلادی خوانده شد؛ کارگردانی که ماهیت یک فرهنگ هنر است و با این سخنان خود درس زندگی به سیاستمداران داد.
**تولد
اصغر فرهادی در 17 اردیبهشت 1351
خورشیدی در خمینی شهر اصفهان دیده به جهان گشود. وقتی 14 ساله بود در انجمن سینمای جوان خمینی شهر شروع به فعالیت کرد، سپس با توجه به توانایی خود به گروه کارگردانی و نویسندگی مهدی معدنیان در فیلم تفنگ شکسته پیوست و به عنوان دستیار گروه فنی به فعالیت پرداخت.
**تحصیل، ازدواج و فعالیت هنری در دانشگاه
وی در دوره کارشناسی وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و در رشته تئاتر با گرایش ادبیات نمایش تحصیل کرد. در همین دوره چند نمایشنامه نوشت که نخستین آنها در 1373 خورشیدی به نام «ماشین نشین ها» به کارگردانی و بازی خودِ او و «پریسا بخت آور» همکلاسی اش به روی صحنه رفت و همین همکاری نیز باعث شد تا در 1374 خورشیدی این 2 با هم ازدواج کنند که حاصل زندگی مشترک آن ها 2 دختر به نام های «سارینا و ساغر» است.
«عباس جوانمردی» پژوهشگر تئاتر با دیدن ماشین نشین ها گفت: «فرهادی و پریسا بخت آور از استعدادهای درخشانی هستند که آینده ای امید بخش خواهند داشت».
فرهادی در 1375 خورشیدی همزمان با ورود به دوره کارشناسی ارشد کارگردانی دانشگاه تربیت مدرس به کارگردانی در تئاتر پرداخت و یک سال بعد سریال روزگار جوانی را برای تلویزیون نوشت و در 1377 خورشیدی سریال «چشم به راه» را ساخت.
** سینما؛ عرصه افتخارآفرینی
نخستین حضور سینمایی فرهادی را باید مربوط به 1380 خورشیدی دانست اما این مهم در عرصه کارگردانی صورت نپذیرفت بلکه
فیلمنامه «ارتفاع پست» را به کارگردانی «ابراهیم حاتمی کیا» نوشت؛ فیلمنامه ای که در ششمین دوره جشن خانه سینما نامزد تندیس بهترین فیلمنامه نویس سال شد.
اما یک سال بعد فرهادی نخستین فیلم خود را کارگردانی کرد. او علاوه بر کارگزدانی این اثر، فیلم نامه «رقص در غبار» را به صورت مشترک با «محمدرضا فاضلی و علی بذرافشان» نوشت. این فیلم بلافاصله پس از اکران شگفتی منتقدان را به همراه داشت و اینگونه او با نخستین فیلمش برنده جایزه بهترین فیلم و جایزه ویژه هیات داوران
جشنواره فیلم فجر شد. افرهادی همچنین در جشنواره فیلم آسیا پاسفیک و پوسان، جوایز بهترین فیلم، کارگردانی و نویسندگی را به خود اختصاص داد.
«شهر زیبا» درامی اجتماعی داشت که فرهادی آن را در ۱۳۸۲ خورشیدی ساخت و خود نویسنده آن بود؛ فیلمی که جوایزی از جشنواره های بین المللی فیلم هند و ورشو دریافت کرد و این کارگردان در گام بعدی «چهارشنبه سوری» را بر پرده سینما برد؛ فیلمی که در 1384خورشیدی گیشه ها را فتح کرد و با کسب مقام پرفروش ترین فیلم سال مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
چهارشنبه سوری در هشت جشنواره معتبر جهانی از جمله لوکارنو، شیکاگو و نانت به دریافت جوایز ویژه هیات داوران موفق شد. فرهادی در حد فاصل 1385 تا 1387 خورشیدی با سه فیلمنامه در سینمای ایران حضور یافت. فیلم های «کنعان به کارگردانی مانی حقیقی، دایره زنگی به کارگردانی همسرش پریسا بخت آور و محاکمه در خیابان به کارگردانی مسعود کیمیایی» از آثار نویسندگی او در این سال هاست تا اینکه «درباره الی» را ساخت؛ فیلمی که آغازگر دیدگاه فرهادی در ارتباط با حقیقت و قضاوت بود. موضوعی که در فیلم های بعدی او هم تکرار شد.
درباره الی نخستین اثری بود که فرهای در مقام نویسنده، کارگردان و تهیه کننده در آن حضور داشت. این فیلم، دومین سیمرغ کارگردانی اصغر فرهادی را هم برای او به ارمغان آورد و جایزه خرس نقره ای بهترین کارگردانی جشنواره بین المللی فیلم برلین 2009 میلادی را از آن خود کرد و جایزه های معتبر بین المللی دیگری نیز به خود اختصاص داد.
«جدایی نادر از سیمین» شاهکار سینمایی فرهادی و پرافتخارترین فیلم تاریخ سینمای ایران است که در 1389خورشیدی بیش از 40 جایزه معتبر بین المللی را از آن خود کرد. فرهادی در این فیلم هم تهیه کننده، کارگردان و نویسنده بود؛ فیلمی که توانست نخستین جایزه گلدن گلوب و اسکار سینمای ایران را در 2012 میلادی به دست آورد و سومین سیمرغ کارگردانی، نخستین سیمرغ فیلمنامه نویسی را برای او به ارمغان آورد.
کارگردان مطرح ایرانی فیلم بعدی خود را با عنوان «گذشته» در فرانسه ساخت؛ فیلمی که به رسم تمامی فیلم های فرهادی مورد توجه جشنواره های معتبر جهانی قرار گرفت که از مهم ترین جوایز این فیلم می توان به جایزه کلیسای جهانی جشنواره فیلم کن 2013 میلادی اشاره کرد.
«همه می دانند» به زبان اسپانیایی آخرین ساخته این کارگردان ایرانی است که «خاویر باردم و پنه لوپه کروز» ستاره های سینمای هالیوود را در 2 نقش اصلی اش دارد. این فیلم در افتتاحیه جشنواره بین المللی فیلم کن 2018 میلادی به نمایش درآمد و اگرچه در اقصی نقاط جهان در حال اکران بود اما به یکباره نسخه ای بی کیفیت و البته غیر مجاز در اینترنت منتشر شد و عواملش را در شوک فرو برد اما این بار شوک بزرگتر را فرهادی با رفتار خود به سینما دوستان وارد کرد زیرا وقتی از زیرنویس بینقص فیلم پرسیدند که تنها چند ساعت بعد از انتشار غیر قانونی به دست مردم رسیده، با صراحت اعلام کرد خودش چنین کاری را انجام داده است تا حداقل مخاطبان ایرانی، دیالوگ های اسپانیایی را آنگونه بشنوند که او می خواهد!
**سبک فرهادی
فرهادی از سبک واقع گرایانه(رئالیستی) پیروی میکند و داستانهای فیلمهای او پایانی باز و دراماتیک دارند و در فیلم هایش همه اتفاق ها آجر به آجر در کنار هم چیده شدهاند تا مخاطب را به طرف کشف حقیقت در یک درام اخلاقی هدایت کنند. وی در این مسیر حتی از کوچکترین اِلمانها(نشانه ها) هم صرف نظر نمی گذرد.
زمانی که چهارشنبه سوری اکران شد بخش قابلتوجهی از منتقدان فیلم او را پسندیدند و با توجه به دغدغههایی که در آثارش نشان میداد، در میان جوانان و نوجوانان محبوبیت خاصی پیدا کرد و بسیاری به فرهادی و سینمای او که هم سینمایی و هم انسانی بود، امید بستند و اینگونه فرهادی به عنوان کارگردان مهم نسل جدید سینما و سینماروها زیر ذره بین قرار گرفت.
فرهادی در درباره الی از سبک رئالیسم پیروی کرد و باعث شد تا موج جدیدی در سینمای ایران رقم بخورد که به آن نسل سوم موج نوی سینمای ایران میگویند. میتوان این را گفت که روایت و فیلم نامه، نقطه قوت تمامی آثار وی است.
فرهادی بیش از همه به دلیل فیلمنامههای نفس گیر و غافلگیرکننده اش شهرت دارد. وی در فیلمنامههایش ثابت کرده است که به هیچ وجه به دنبال روایت و پرداخت موضوع های ساده و دم دستی نیست. به عقیده بیشتر منتقدان و عموم مردم، فرهادی جامعه را صادقانه نشان میدهد وآن را قضاوت نمیکند و با دقت بیشتری به دنیای اطراف و زندگی می نگرد. در آثار وی نگاه خلاقانه و سختگیر در قاب فیلم مشهود است اما به شکلی که نتیجهگیری و قضاوت درست و غلط اتفاق های فیلمهایش را به عهده تماشاگر میگذارد و وظیفه خود به عنوان دریچه و واسطهای میان ببینده و جهانش را به بهترین شکل به پایان میرساند.
فرهادی هوش هیجانی بالایی دارد و میتواند عواطف، احساسات و منطق دیگران را بهتر درک کند و قادر است در شرایط مختلف حسی، هیجانی و منطقی واکنش مناسب تری را نشان دهد تا بتواند به ارتباط بهتر، منطقی تر، مداوم تر، تأثیر گذارتر و کارآمد تر با مخاطب خود دست یابد.
** سخن پایانی
اینک اصغر فرهادی از پرافتخارترین کارگردانان ایران و البته جهان به شمار میرود و بسیاری از ستارههای سینمای جهان دوست دارند، مقابل دوربینی قرار بگیرند که او برایش دستور «کات» و «برداشت» می دهد.
فرهادی کارگردانی است که دغدغه کشورش را دارد و در پی آن است تا مشکلات مردم را خوب ببیند تا آنها را نمایش دهد؛ کارگردانی که در نوشتن فیلمنامه و در ساختن فیلم، روز به روز به کمال بیشتری رسیده است. به گونه ای که فیلم ها و فیلمنامه هایش هر کدام به تنهایی نقش کلاس درسی را ایفا می کنند که به ما می آموزند، هیچگاه خود را به دلیل مشکل ها و حاشیه ها محدود نکنیم.
پژوهشم9370**2002**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي
مناسبت ها
اصغر فرهادي
كارگردان و فيلمنامه نويس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۸۸۱۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.