تهدیدات بولتون، حربه ای ناکارآمد علیه ایران
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۸۸۶۱۲
تهران-ایرنا- توجیهات و ادعاهای «جان بولتون» مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا درمورد هدف اعزام ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» به منطقه خاورمیانه، از سوی بسیاری از تحلیلگران و ناظران سیاسی-رسانه ای کشور نوعی 'بلوف' و 'لفاظی' ارزیابی شد.
به گزارش گروه نشریات خبری؛ مشاور امنیت ملی آمریکا تهدید کرد که ایالات متحده یک نیروی تهاجمی برای خاورمیانه و به منظور ارسال پیام واضح به ایران اعزام کرده است که هر گونه حمله به منافع ایالات متحده و یا متحدانش را با نیروی ضربتی مواجه خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بولتون اضافه کرد : امریکا این تصمیم را در پی برخی نشانه ها، تحرکات و هشدارها گرفته است. ما در پی جنگ با ایران نیستیم اما کاملا آماده ایم تا هر گونه حمله ازسوی عوامل ایران بویژه سپاه پاسداران یا دیگر نیروهای نظامی وابسته به ایران را پاسخ دهیم.
کیوان خسروی سخنگوی شورای عالی امنیت ملی در واکنش به بیانیه بولتون در خصوص اعزام ناو هواپیمابر ابراهام لینکلن به منطقه با هدف اعلام پیام به ایران گفت: بولتون فاقد فهم نظامی و امنیتی است و اظهارات وی بیشتر جنبه خودنمایی دارد.
وی افزود: براساس رصد دقیق نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن 21 روز قبل وارد دریای مدیترانه شده است و بیانیه بولتون استفاده ناشیانه از یک رویداد سوخته برای جنگ روانی است.
رسانه های داخلی نیز با تعابیری همچون 'روغن ریخته را نذر امامزاده کردن'، 'استراتژی نخ نمای جان بولتون'، 'خالیبندی بولتون با خبر سوخته'، 'رجزخوانی' و 'سیاست کهنه ناوکشی' به بازتاب این سخنان پرداختند.
در این میان رسانه های اصلاح طلب ضمن برشمردن 'اهداف فشارهای اخیر آمریکا علیه ایران' بر 'لزوم اتخاذ مواضع مناسب از سوی ایران' تاکید کردند.
در مقابل رسانه های اصولگرا بیشترین مطالب خود را به انتقاد از واکنش دولتمردان در مقابل فشارهای آمریکا اختصاص دادند.
رسانه های اصلاح طلب
................................
** اهداف فشارهای اخیر آمریکا علیه ایران
آرمان در یادداشتی درباره اهداف فشارهای آمریکا بر ایران می نویسد: آمریکا با تهدید نظامی و تحریمهای بیسابقه به دنبال آن است که تهران را به پای میز مذاکره بکشاند. بهترین استراتژی برای واشنگتن عدم شلیک حتی یک گلوله و نشاندن ایران در پای میز مذاکره است... آمریکاییها مشخصا به دنبال مذاکره با ایران، اما به شرط پذیرش شروط 12گانه هستند. از سوی دیگر نشستن ایران با وجود شروط 12گانه بر اساس اظهارات مسئولان عالیرتبه کشور شرطی محال است. ترامپ و مشاوران افراطیاش فقط مذاکرهای را با ایران میخواهند تا بهوسیله آن اصطلاحا بتوانند امتیازی برای موفق جلوه دادن تیم تصمیمگیرندگان جمهوریخواه و افراطی کاخ سفید برای رأی دهندگان آمریکایی داشته و برگ برندهای در مقابل دموکراتها جلوه دهند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با روزنامه آرمان می گوید: در شرایط کنونی رفتار سردمداران کاخ سفید به دنبال دیپلماسی اجبار هستند. دیپلماسی اجبار بدان معناست که همزمان از تمامی ابعاد پیدا و پنهان قدرت تا آستانه جنگ استفاده و بهوسیله آن طرف مقابل را وادار به پذیرش خواستهها کرد. هر چند برخی دیگر از کارشناسان به درست و یا غلط بر این نظر هستند که مسیری را که ترامپ در پیش گرفته است دیپلماسی اجبار نبوده، بلکه این مدل رفتار به تغییر منجر خواهد شد. بنابراین با صراحت میتوان گفت که هدف آمریکاییها از اعمال چنین فشارهایی به تهران این است که ایران به خواستههایشان تن دهد.
روزنامه اعتماد در تحلیلی نوشت: در مقطع فعلی میتوان گفت که سیاست فشار حداکثری کاخ سفید علیه ایران در سه سطح بینالمللی، منطقهای و ملی دنبال میشود: تلاش برای امنیتیسازی پرونده ایران، رویای قطع بالهای ایران در منطقه و دوقطبیسازی داخلی.
شرق در تحلیلی درخصوص ابهامات بیانیه بولتن نوشت: انتشار بیانیه بولتون جدا از اینکه پیامی هشدارآمیز برای ایران باشد، پیامی برای اثبات موقعیت برتر مشاور امنیت ملی کاخ سفید در شکلدادن به جهتگیریهای سیاست خارجی و امنیتی این کشور به شمار میآید؛ بهویژه اینکه تأکید محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، بر جدایی دیدگاه دونالد ترامپ با مواضع جنگطلبانه تیم «ب» به محوریت جان بولتون، حرف و حدیثهایی را درباره جایگاه مشاور امنیت ملی در داخل آمریکا به راه انداخته است. به نظر میرسد بولتون با این بیانیه قصد دارد شائبه تضعیف یا نادیده گرفته شدن خود از سوی ترامپ را برطرف کند.
همدلی: باید توجه داشت که ایالات متحده آمریکا، بزرگترین کشور صادرکننده اسلحه در جهان است و بخش بسیار زیادی از بودجهی نجومی این کشور از راه فروش اسلحه تامین میشود. با این اوصاف نمیتوان اسلحهسازی در این کشور را تنها یک تجارت دانست چون سیاست تولید سلاح در چنین ابعاد وسیعی از چارچوب تجارت خارج و به دیدگاه یا فلسفه سیاسی چنین کشوری تبدیل میشود. برای همین شکی نیست که اندیشه «میلیتاریسم» در طبقه حاکم این کشور از پیشینه و طرفداران زیادی برخوردار است که قدرت و برتری سیاسی را در برتری نظامی میدانند.
مردمسالاری در تشریح اهدف دولت آمریکا می نویسد: ماپک پمپئو در کنار جان بولتون و شخصِ رئیسجمهور آمریکا، در ماههای اخیر، کمپین «فشار حداکثری» به ایران را پیش بردهاند. این کمپین «فشار حداکثری»، دارای دو خصوصیت است که اولین خصیصه نقش بارز و علنی دارد و بر خصیصه دوم اگرچه برخی اوقات تأکید میشود، اما فعلاً دولت آمریکا سعی کرده آن را در سایه نگه داشته و بیشتر با سیاستِ ایجاد ابهام با آن برخورد کند. خصوصیت اول در سیاست ضدایرانی دولت ترامپ، تحریم شدید و فزاینده و خصوصیت دوم تهدید به اقدام نظامی و تلاش برای تحریک ایران است.
امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر مسائل آمریکا در گفتگو با تارنمای انتخاب با بیان اینکه آمریکایی ها دو هدف را به شکل موازی دنبال میکنند، افزود: آمریکایی ها می خواهند یا این فشار حداکثری جمهوری اسلامی را به نقطه ای برساند که مذاکرات جامع با آمریکا را تا حدودی ذیل آن شرایط دوازده گانه که پومپئو اعلام کرده، بپذیرد که خب این، مطلوب ترین سناریویی است که آمریکایی ها امیدوار به تحقق آن هستند. مسیر بعدی این است که با تحریک ایران باعث سرخوردگی، عصبانیت و انتقام جویی ایران بشوند و ایران دست به اقدامی بزند که از جانب جامعه جهانی به عنوان نقض برجام و حرکت به سمت ساخت سلاح اتمی قلمداد شود. در نتیجه اجماعی حاصل شده و آمریکا مراحل جدیدتری از فشار حداکثری را آغاز کند؛ حتی ورود به فاز جنگ گرم، یعنی همان چیزی که تحت عنوان جنگ قرن بیستمی تعریف کردم. این هم یکی از آن فرازهایی هست که آمریکایی ها امیدوارند که اگر راه حل اول جواب نداد، ایران آن مسیر را طی کند که در آن صورت برای واداشتن ایران به مذاکره و یا اقدامات دیگر شرایط مهیا تر خواهد بود.
عصر ایران سخنان بولتون را 'رجزخوانی' توصیف کرد و نوشت: ایالات متحده آمریکا طی ماههای گذشته هیچ ناو هواپیمابری در خلیج فارس و دریای عمان مستقر نکرده بود و بر اساس گزارش رسانههای آمریکا این مساله حتی مایه نگرانی برخی مقامات نظامی آمریکا شده بود که مدعی بودند در صورت اقدام نظامی ایران، نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا در آسیبپذیری قرار داشتند. حالا به نظر میرسد ایالات متحده آمریکا با اعزام ناو گروه 'یو اس اس ابراهام لینکلن' و برخی دیگر از ادوات نظامی به منطقه سعی در ترمیم نقاط آسیب پذیر خود دارد اما با تبلیغات رسانهای و وانمود کردن مقابله با اقدام نظامی احتمالی ایران، سعی دارند تاکتیکهای جنگ روانی را نیز چاشنی این کار کنند.
** لزوم اتخاذ مواضع مناسب از سوی ایران
بنا به توصیه روزنامه اعتماد بیانیه جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید درباره دلایل اعزام ناو امریکایی به خلیج فارس چه در قالب روغن سوخته را نذر امامزاده کردن صرفا بهرهبرداری رسانهای از یک همزمانی تصادفی باشد و چه یکی دیگر از حلقههای زنجیره تلاش برای تنگتر کردن عرصه بر تهران در سایه سیاست فشار حداکثری، لزوم برخورد مدبرانه ایران را بیش از پیش میکند.
ایران به سمت تقابل نظامی با امریکا حرکت نمیکند و سیاست هوشمندانه ایجابی را در قبال امریکا پیگیری و پیادهسازی میکند. در این فضا توصیه کارشناسان مسائل بینالمللی به تهران این است که مراقب حادثههای به ظاهر کوچک و از پیش طراحی شده باشد. امریکای ترامپ از یک سال و نیم قبل با طرح ادعاهایی مانند عملیاتهای مخرب ایران در خاک اروپا و بازداشت دیپلماتهایی از تهران در این رابطه و همچنین اخیرا با طرح مساله ارتباط میان ایران و القاعده به دنبال تلهسازی برای تهران است. طرحی که مقامهای متفاوت سیاسی و امنیتی و اطلاعاتی در ایران تاکنون با هوشیاری در مسیر خنثیسازی آن برآمدهاند.
'صدور دموکراسی با ناو هواپیمابر' تیتر یک روزنامه همدلی است که در ذیل آن آمده است: آمریکاییها به مصداق ضربالمثلی غربی و به زعم خودشان، «شمشیر داموکلس» بالای سر جمهوری اسلامی قرار دادهاند تا با ادامه سیاست «چماق و هویج»، جمهوری اسلامی را وادار به مذاکره کنند.کاملا روشن است که در دنیای امروز، گفتوگو و مذاکره راهکاری متمدنانه و اصولی است و دستگاه دیپلماسی ایران در گفتوگوهای هستهای نشان داد که با میز مذاکره آشناست و از نشستن پشت آن ابایی ندارد. اما قرار نیست که در مذاکره تنها شرط یا پیششرطهای یک طرف قابلیت اجرا داشته باشد...
'روزهای حساس پرونده ایران و آمریکا' عنوان یادداشتی که در تارنمای بهارنیوز به چشم می خورد. نگارنده ضمن اشاره به تهدیدهای اخیر آمریکا علیه ایران به طرح این پرسش می پردازد که آیا چهرههایی در درون ساختار قدرت در ایران و آمریکا هستند که بتوانند با ایجاد تغییر در وضعیت فعلی تهدیدات موجود را کاهش دهند؟ مجمع عقلای روزگار ما کجاست و اعضای آن چه کسانی هستند؟ با نگاهی به سپهر سیاسی ایران شاهد آن هستیم که به دلایل گوناگون از جمله تغییرات در ساختار تصمیمگیری نظام سیاسی، حذف چهرههای سیاسی میانهرو و مصلحتسنجیها برخی دیگر که در جایگاههای دولتی حضور دارند شرایطی ایجاد شده است که امروز با غیبت مجمع عقلا مواجه هستیم و همین مسئله نگرانیها را درباره اتخاذ تدبیر مناسب در شرایط حساس کنونی دو چندان کرده است.
جلال میرزایی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با تارنمای نامهنیوز متذکر شد: نکتهای که باید مد نظر قرار بگیرد این است که آمریکا نمیخواهد با ایران وارد مذاکره بشود و تنها هدفش این است که ایران را تحت فشار قرار دهد. ما باید در چنین شرایطی به یک وفاق و انسجام سیاسی کامل برسیم و شکافها را ترمیم کنیم.
به نوشته مردمسالاری هدف بولتون به دنبال تحریک ایران نیز است تا از این طریق، بهانهای برای فشار به ترامپ بهمنظور اقدام نظامی علیه ایران بیابد. تحریک ایران، اگر عملی شود، اروپاییها را نیز به کاخ سفید نزدیکتر میکند. پس بولتون، سیاست ماجراجویانه در پیش گرفته و به انتظار نشسته است تا ایران نیز وارد این بازیِ ماجراجویی شود. بال سیاست نظامی آمریکا در قبال ایران را بولتون پیش میبرد و پمپئو نیز بال سیاست تحریمی را هدایت میکند؛ ترامپ هم بهعنوان رئیس این دو نفر تصمیمگیر نهایی است که هر لحظه ممکن است تصمیماش بنا به شرایط سیاست داخلی آمریکا، دچار تغییراتی شود. در چنین شرایطی، منطقی است که ایران طبق روال ماههای اخیر، سیاست منطقی و صبورانه خود را ادامه دهد و سعی کند تا بحران موجود را با کمترین هزینه پشت سر بگذارد.
به گزارش ایسنا سیدحسین موسویان، پژوهشگر دانشگاه پرینستون و عضو اسبق گروه مذاکره کننده هسته ای کشورمان طی یاداشتی در در میدل ایست آل گزینه های پیش روی ایران را چنین برشمرده است: 'خروج تدریجی از برجام' یا 'خروج فوری و همزمان از معاهده ان پی تی و برجام'.
به اعتقاد وی هردو گزینه پرخطرخواهد بود. احتمال تقابل نظامی درهردو گزینه وجود دارد. اما گزینه دوم موثرتر خواهد بود زیرا آمریکا نخواهند توانست از معاهده ان پی تی بعنوان یک ابزار قانونی برای اعمال فشار علیه ایران استفاده کنند بلکه قدرت چانه زنی ایران در مذاکرات بیش از گذشته افزایش خواهد یافت. آمریکا در موقعیتی قرار خواهد گرفت که متقاضی بازگشت ایران به معاهده ان پی تی و برجام باشد. درخواستهای فعلی آمریکا هم فراتر از معاهده ان پی تی است و هم فراتر از برجام. ایران باید آمریکا را به معاهده ان پی تی برگرداند و نه فراتر از آن.
رضا نصری، حقوقدان بین الملل و کارشناس سیاست خارجی در گفتگو با خبرآنلاین اظهار داشت: آمریکا دوازده خواسته خود از ایران را به صورت علنی مطرح کرده است. لازم است ایران نیز خواستههای خود از ایالات متحده - از توقف فروش سلاح به عربستان سعودی گرفته تا اِعمال فشار برای خلع سلاح اتمی اسرائیل و پیوستن آن به معاهده ان.پی.تی - را به صورت شفاف و رسمی منتشر کند. تا کنون مواضع ایران به صورت پراکنده و موردی - عمدتاً در قالب مصاحبههای مطبوعاتی مقامات رسمی کشور یا مقالات تحلیلگران متفرقه - ارائه شده است. ارائه رسمی و مستقیم این مطالبات در قالب یک بسته منسجم، دقیق و واقعبینانه میتواند مزیتهای فراوانی برای ایران در بر داشته باشد.
** بی تاثیری ارسال ناو
'سیاست کهنه ناوکشی' عنوان گزارشی از روزنامه ایران است که در بخشی از آن آمده است: ناوهای هواپیمابر امریکایی نه از وسعت برد عمل برخوردار هستند و نه استقامت، تخصص و قدرت کافی برای شرکت درعملیات جنگی را دارند بنابراین واضح است که در صورت بروز جنگی توان ایستادگی در برابر قدرتهای مسلح را ندارند. ناوهای امریکا قدرتمند هستند اما قابل اعتماد نه... با وجود ضعف آشکاری که در ناوگان دریایی امریکا وجود دارد، ترامپ مصرانه در تلاش است همچنان از ناوافکن و ناوشکنهای پنتاگون که پس از جنگ جهانی دوم در نبرد با قدرتهای جهان واقعی عقب میمانند، استفاده کند. دیر یا زود، رهبری امریکا باید این را بپذیرد که دیگر ناوهای هواپیمابر نماد پرستیژ و قدرت ملی نیستند. هر دلاری که برای هواپیمابرهای اضافه هزینه میشود میتواند در بخشهای دیگر نیروی دریایی نتیجهای بهینهتر به همراه داشته باشد. اگر همچنان بر حضور مستمر ناوی در جهان اصرار ورزیده شود، شاید پایان نتیجهای جز شکست نداشته باشد.
شرق: روز گذشته جان بولتون، روغن ریخته را نذر امامزاده کرد؛ درحالیکه ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن از یک ماه پیش عازم خلیجفارس شده، او روز گذشته اعلام کرده است که «آمریکا در واکنش به رفتارهای نگرانکننده ایران، در حال استقرار ناوگروه «یواساس آبراهام لینکلن» و شماری بمبافکن در منطقه تحت نظارت «سنتکام» (فرماندهی مرکزی آمریکا) است».
این ماجرا، تنگه هرمز و خلیجفارس میتواند آبستن حادثه باشد. اگرچه عبور و مرور ناوهای هواپیمابر آمریکایی و ناوهای ایرانی در خلیجفارس به امری عادی تبدیل شده است اما با توجه به بیانیه اخیر میتواند دستور کار جدیدی روی میز فرمانده مستقر در ناو باشد.
حسن داناییفر، سفیر پیشین ایران در عراق به خبرگزاری ایلنا با اشاره به عدم همراهی جامعه بین الملل با سیاست فشار حداکثری بر ایران گفت: ابزاری که جمهوری اسلامی ایران در اختیار دارد، ظرفیتهای این کشور و تجاربش و همچنین عدم همراهی خیلی از قدرتهای منطقهای و بینالمللی با آمریکا، آن اثرگذاری و توان اساسی پیشین را از این کشور دریغ کرده است. اعتقاد داریم ایالات متحده بیش از این نمیتواند درآمدهای ایران را محدود کند و بلعکس راهکارهایی وجود دارد که ما بتوانیم صادرات خود را به ویژه در حوزه غیرنفتی افزایش دهیم.
رسانه های اصولگرا
...........................
** انتقاد به واکنش های داخلی
کیهان در یادداشت روز خود نوشت: سؤال درست و نگارش صحیح صورت مسئله، نیمی از پاسخ است؛ همچنانکه طرح غلط یا مغالطهآمیز آن، ذهن را از پاسخ درست پرت میکند. این، همان گرفتاری راهبردی است که برخی مدیران ما دچار شدهاند. آقای ظریف هفته قبل به خاطر یک نشست حاشیهای به نیویورک رفت اما عمده موجی که درست کرد، اولا ابراز تمایل به مبادله زندانیان با آمریکا بود که در رسانهها، حمل بر ارسال پالس مذاکره به طرف پیمانشکن برجام شد. ثانیا تاکید بر پرهیز دادن طرف مقابل از جنگ، سایه موهوم جنگ نظامی را احیا کرد. او تاکید داشت میان ترامپ و اطرافیانش فاصله ببیند! همان تغافلی که درباره بازی «پلیس خوب و پلیس بد» میان «اروپا و آمریکا» و «دموکراتها و جمهوریخواهان» داشتند و به نام اختلاف انداختن میان حریفان، مکررا از حقوق ملت ایران عقبنشینی کردند.
نگارنده در ادامه افزود: برای چنین دولتی، پالس مذاکره (ولو به اسم مبادله زندانیان) فرستادن، یا تهدید نظامی را بزرگنمایی کردن، بازی در زمین اوست و موجب جلوتر آمدنش میشود؛ چنانکه در یک سال گذشته دیدهایم. اتفاقا اسیر عملیات روانی و شگرد «مرد دیوانه» شدن است که میتواند سایه تهدید نظامی را هم با خود بیاورد. دشمن نباید تصور کند با اشتلم و تهدید میتواند اخّاذی کند. کسانی که تهدید نظامی نامعتبر دشمن را پررنگ کنند، گرای انگشت گذاشتن روی نقطه ضعف روانی خود را میدهند. و از آن بدتر، نفوذزدگی است.(این یادداشت در تارنمای رجانیوز بازنشر شده است.)
وطن امروز با اشاره به این که آمریکا قصد دارد دوگانه جنگ- مذاکره را که زمانی جرج بوش در مقابله با ایران در پیش گرفته بود دوباره راه بیندازد، مدعی شد: رسانههای طرفدار مذاکره با ترامپ و آمریکا از روز دوشنبه فعالیت خود را برای راه انداختن دوباره دوگانه جنگ- مذاکره آغاز کردهاند. این روزنامهها با برجسته کردن گزاره جنگ و ضریب دادن به آن، میخواهند یک بار دیگر زمینه را برای مذاکرات ظریف با آمریکاییها فراهم کنند. تلاش این رسانهها برای بزرگنمایی تهدید جنگی در حالی است که پیش از این نیز محمدجواد ظریف در اظهارنظری عجیب مدعی شده بود احتمال درگیری تصادفی ایران و آمریکا وجود دارد.
'سادهاندیشی تا این حد؟!' عنوان یادداشتی از روزنامه وطن امروز است که در بخشی از آن می خوانیم: چه سنجه و شاخصی بهتر از حضور بالاترین مقام دستگاه دیپلماسی ایران در آمریکا و ابراز تمایل به «مذاکره» برای تبادل زندانیان 2 کشور که میتواند پالسی برای مذاکرات مهمتر به طرف خارجی مخابره کند، میتواند آمریکا را از اثرگذاری تحریمها و «احساس درد» ایران از این تحریمها مطمئن کند، بویژه اینکه دور قبلی مذاکرات نیز بدواً مخفیانه و با موضوعات فرعی آغاز شده بود.
...در شرایطی که انبوهی از مطالعات بینالمللی از جمله پژوهشهای انجام شده در مراکز راهبردی تصمیمسازی آمریکایی، گزینه نظامی علیه ایران را برای آمریکا و جامعه بینالملل به لحاظ نسبتسنجی هزینه - فایده به هیچ عنوان به صرفه نمیداند و مدتهاست این گزینه به عنوان یک آلترناتیو سودمند از روی میز مقامات آمریکا برداشته شده و حتی پمپئو، وزیر خارجه آمریکا نیز اخیرا به این موضوع اذعان کرده، آیا سخن از جنگ و حمله نظامی به میان آوردن توسط وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، آرامش روانی جامعه داخلی و به تبع آن آرامش سیاسی و اقتصادی کشور را مخدوش نمیکند؟ ثانیا آیا محاسبات دشمن را برای فعال کردن گزینه نظامی یا لااقل القای فعالسازی این گزینه برای تاثیرگذاری روانی بر جامعه هدف، تغییر نمیدهد؟ آن هم در شرایطی که دشمن «فشار روانی» جامعه را راهبردی اثرگذارتر از سایر راهبردهای خود و به عبارت بهتر مکمل آنها میداند. پاسخ 2 سوال بالا به احتمال قریب به یقین مثبت است.
فواد ایزدی کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با مهر: اینکه برخی در واشنگتن اینطور فکر میکنند که اگر به ایران تعرض نظامی شود ما پاسخی نخواهیم داد، اینکه آنها احساس میکنند ایران منتظر روی کار آمدن دموکراتها در کاخ سفید در انتخابات 2020 است و موارد دیگری از این دست را باید اصلاح کنیم. یکی از دلایلی که باعث شده امروز در این وضعیت قرار داشته باشیم، برآورد طرف مقابل از دولت فعلی است. بنابراین، محاسبات طرف مقابل را باید اصلاح کنیم تا روند فشار کمتر یا به طور کامل متوقف شود. اگر اینطور نشد و طرف مقابل هزینهای را پرداخت نکرد، افزایش روند فشارها بر ایران قابل پیش بینی است.(این گفتگو در تارنمای راه دانا نیز بازنشر شده است.)
** بی تاثیری ارسال ناو آمریکا به خلیج فارس
وطن امروز با تعبیر 'خالیبندی بولتون با خبر سوخته برای ارعاب ایران' به این خبر پرداخت. این روزنامه همچنین در گزارشی دیگر با تیتر 'دستت رو شده احمق!' نوشت: بیانیه جان بولتون درباره اعزام ناو آبراهام لینکلن به خلیجفارس بر اساس استراتژی دیوانگی ترامپ برای ترساندن ایران صادر شده است.
جوان: برخی ناظران، با ارائه دیدگاهی، معتقدند که اعزام ناوگروه بخشی از برنامه امریکا برای تشدید فشارهای روانی بر ایران در شرایط تحریمها است... هادی محمدی کارشناس امور استراتژیک نیز اعزام ناوگروه امریکایی را دارای بار عملیات روانی میداند و میگوید: «شما به لحاظ نظامی وقتی مهمترین ابزار قدرت نظامی خود را به تنهایی در تیررس دشمن قرار میدهید، یعنی اینکه قصد ندارید کاری انجام دهید!»
پژوهشم**9026**1732
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي بولتون ناو آمريكايي بازتاب رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۸۸۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیوند علم و سیاست در دانشگاههای ایران علیه صهیونیسم
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا - مصطفی خدابخشی؛ بیش از ۳۴ هزار نفر در طی هفت ماه گذشته بر اثر جنایات ضد بشری رژیم منحوس صهیونیستی علیه مردم نوار غزه جان خود را از دست دادند. شقاوتی که هم اکنون آتشش به جان فضاهای علمی جهان افتاده تا سکوت منبعث از تهدید و ارعاب نهادهای قدرت در دانشگاهها شکسته و بسیاری از دانشجویان یک صدا از غرب آسیا تا قلب کالیفرنیا علیه صهیونیسم و جنایات آنان فریاد سر دهند.
با بالا گرفتن سطح اعتراضات در دانشگاههای آمریکا حالا مواجهه با دانشجویان معترض که تا پیش از این با اقدامات خشونت آمیز پلیس این کشور برای خفه کردن گفتمان آکادمیک در خصوص پایمال شدن حقوق بشر رو به رو بودند به شکل جدیدی در حال رخ نمایی است. تهدیداتی از جمله اخراج از دانشگاه و عدم استخدام که از آنها میتوان به عنوان گزینههایی قهری برای به سکوت کشاندن دانشجویان توسط نهادهای امنیتی آمریکا نام برد.
همزمان با انتشار اخبار مربوط به این رویکرد جدید از سوی سیاست مداران آمریکایی ندای آزادی خواهی دانشجویان آمریکایی به دانشگاههای ایران رسیده، آوایی که نشان میدهد که دیگر مساله فلسطین تنها دغدغه جهان اسلام نیست بلکه به عنوان مهمترین موضوع در جهان مبدل شده و از هر گوشه ندای حمایت از حق مسلم فلسطینیان به گوش میرسد. بر همین اساس بیش از سیزده دانشگاه ایران اعلام کرده اند که آمادگی جذب دانشجویان آمریکایی تعلیق شده در پی حوادث این روزهای فضای دانشگاهی این کشور را دارند.
اولین فراخوان در این خصوص از دانشگاه شیراز که یکی از دانشگاههای برتر کشور است، صادر شد. در همین خصوص محمد موذنی رئیس این دانشگاه اعلام آمادگی کرد که دانشگاه شیراز دانشجویانی که به دلیل حمایت از فلسطین اخراج شده اند را بورسیه خواهد کرد.
در ادامه دانشگاه شهید بهشتی نیز با حمایت از دانشجویان اخراجی آمریکا به این حرکت پیوست و در همین خصوص سیدمحمود آقامیری، رئیس این دانشگاه گفت که دانشجویانی را که به دلیل اعتراض به عملکرد صهیونیستها از دانشگاههای اروپا و آمریکا اخراج شدهاند، پذیرش میکنیم.
بر اساس آنچیز که ریاست دانشگاه شهید بهشتی اعلام کرده تمامی هزینههای مربوط به آموزش، خوابگاه و اسکان این دانشجویان به طور کامل از سوی دانشگاه تامین خواهد شد.
زنجیره حمایتی از دانشجویان آزادی خواه آمریکایی به دانشگاه رازی به عنوان یکی از معتبرترین دانشگاههای جهان اسلام راه یافت. جایی که در آن محمدنبی احمدی رئیس دانشگاه گفت: تمام استادان و دانشجویان اخراج شده وقایع اخیر آمریکا و حامیان مردم مظلوم فلسطین میتوانند با هجرت به ایران اسلامی، تدریس و تحصیل خود را در این دانشگاه ادامه دهند.
دانشجویان حامی مردم مظلوم فلسطین که در روزهای اخیر شجاعانه علیه رژیم جعلی اسرائیل به پا خاستند و از دانشگاههای آمریکا اخراج شدهاند، میتوانند با تخفیف کامل شهریه، در رشته مورد علاقه خود در دانشگاه رازی کرمانشاه به تحصیل بپردازند. استادان و دانشمندان دانشگاههای آمریکا نیز که در پی حمایت از مردم بیدفاع فلسطین و ابراز انزجار از رژیم غاصب صهیونیستی از دانشگاه اخراج شدهاند، میتوانند در دانشگاه رازی تدریس کنند.
بعد تبدیل این حرکت به موجی فراگیر دیگر دانشگاهها از جمله دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه علم و صنعت، جهاد دانشگاهی و ... نیز آمادگی خود برای پذیرش دانشجویان اخراجی از دانشگاههای آمریکا را اعلام کردند.
دانشگاههای برتر ایران با این حرکت یک پیام مهم برای دانشجویان آمریکایی که این روزها مورد سرکوب شدید پلیس این کشور قرار گرفته اند مخابره کردند و آن چیزی نیست جز دفاع از آرمان صلح و عدالت. آرمانی که هم اکنون بیداری واقعی در فضای دانشگاهی جهان را رقم زده و دنیا را در خصوص وقایع غزه حساس کرده است.
انتهای پیام/