کژکارکردهای رسانهای
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۹۸۹۳۵
حجتالله عباسی؛ رسانهها کارکردها و کژکارکردهای عمدهای در الگو سازی و ساخت انگارهها در جامعه دارند و ذهن و روح شهروندان را در حصار خود زندانی کرده اند.
اغراق نیست که بسیاری از الگوها و رویههای شهروندان در سبک زندگی، الهام گرفته از برنامههای رسانههای جمعی است و البته در این راستا رسانههای جریان اصلی دست بالا را دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رسانههای جریان اصلی در عین حالی که مصدر کارکردهایی مانند فرهنگ سازی، جامعه پذیری و ترویج الگوهای مثبت هستند، مقوم گفتمان خشونت از طریق افشاگری، دستکاری و فریب افکار عمومی، نشان دادن صحنههای جنگ، درگیری و نزاع، قتل و خونریزی و انواع سلاحهای گرم و سرد هستند.
بذر پدیده خشونت در تمام جوامع کم و بیش وجود دارد، اما کشت دهنده اصلی آنها رسانهها هستند که با گسترش سطح آن، به توسعه خشونت و منازعه در جامعه دامن میزنند.
در رسانههای جدید، ترویج خشونت لخت و عریانتر است. براحتی انواع و اقسام صحنههای جنایت، قتل و خشونت و خون ریزی در دسترس کاربران قرار دارد. هر یک از این عکسها و ویدئوها بر روح و روان شهروندان تاثیر گذارند.
به همان میزان که عده زیادی درباره اهمیت رسانههای جدید به به و چه چه میگویند آه و ناله عدهای دیگر سر به آسمان میساید.
درباره تاثیرات مثبت و منفی رسانهها و چگونگی مهار خشونت رسانهای تحقیقات گستردهای شده است. با این حال با گذشت زمان، رسانهها برای ترویج گفتمان خشونت میدانداری و شهروندان شاهد رشد فزاینده صحنههای خشونت آمیز هستند.
در کشور ما نیز هر از چندی پارهای از مسئولان با عبور از آسمان رسانههای جریان اصلی، در فرودگاه رسانههای اجتماعی بر زمین نشسته و بدون اشاره به کژکاردهایی رسانههای جریان اصلی، انگشت اشاره را به سوی بدآموزیها و کژکارکردهای رسانههای اجتماعی نشانه میروند.
آنان بر این باورند که رسانههای اجتماعی با ترویج گفتمان خشونت در روند اجتماعی شدن و جامعه پذیری شهروندان اخلال ایجاد میکنند.
باید اقرار کرد رسانههای جریان اصلی از طریق ساخت برنامههایی که صحنههای خشونت مانند قتل، خونریزی، سلاح و درگیری و نزاع، جنگ، ترور، افشاگری و فریب و خودکامگی و در یک کلمه برخوردها را نشان میدهند به کشت بذر خشونت و گسترش سطح آن در جوامع کمک میکنند.
در جوامع امروزی شهروندان برای تمدد اعصاب و سرگرمی به مصرف فیلمهای اکشن و برنامههای هیجان آمیز روی میآورند. از اینرو ساخت فیلمهای با مضامین خشونت رسانهای با هدف ایجاد هیجان در شهروندان برای فرار از مشکلات و مصائب سبک زندگی امروزی رونق یافته است.
رسانههای جریان اصلی مانند رادیو، تلویزیون، سینما و مطبوعات و سایتهای اینترنتی آنها به میزان زیادی نقش قابله را برای تولد "نوزاد خشونت" در جامعه بازی میکنند.
هر چند نباید خشونت نمادین رسانههای اجتماعی را بطور قطع ناشی از انگاره سازی رسانههای جریان اصلی دانست با این حال برای مهار گفتمان خشونت در این رسانهها و جامعه، اولویت اول دست بکار شدن رسانههای جریان اصلی برای به حاشیه راندن گفتمان خشونت در ساخت و انتشار برنامه هاست.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۹۸۹۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جامعهشناختی تفکرات اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا،در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجه هستیم.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که پژوهشگران مفاهیم و نظریهها را فقط برای هدفی کارفرماپسند یا داورپسند، به کار میگیرند، و به ژرفاندیشی و بازاندیشی در مفاهیم و نظریههای رایج نمیپردازند. تعداد بیشتری از پژوهشگران نیز به علت آشنایی ضعیف با نظریهها، اساساً در موقعیتی نیستند که بتوانند به نقد و بازاندیشی در نظریهها بپردازند.
* تاثیر شناخت جامعه برارائه پژوهشهای تجربی کاربردی
این استاد جامعهشناسی در این مقاله مینویسد: اگر بتوانیم پژوهشگران را متقاعد سازیم که همانند یک انسانشناس (نه بهعنوان یک انسانشناس) به شناخت دقیق جامعۀ خود اقدام کنند و مطابق با اصول صحیح نظریهسازی، به برساخت نظریه -در سطح خُرد یا متوسط، یا کلان بپردازند کمکی ارزشمند به پژوهشهای تجربی کاربردی و کارآمد کردهایم.
نبوی ادامه میدهد که بهرسمیت شناختهشدن نظریه و بهکارگرفتن آن، خود به فرایند جداگانهای در اجتماع علمی نیاز دارد که به تغییر باورها و هنجارها در این گروه اجتماعی مربوط میشود.
* آموزش تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی
باید آموزش نظریهها، نقد و تلفیق نظریهها و بهویژه برساخت نظریه نه از شیوه میانبُر، بلکه از راه مطالعۀ عمیق مفاهیم و استدلالهای منطقی نظریههای اصلی در جریان اصلی در اولویت قرار گیردنبوی در این مقاله به این مهم اشاره میکند که آموزش کاملا مؤثر و کارآمدِ نظریهها و تفکرات اجتماعی به دانشجویان، بهویژه به دانشجویان مقاطع تکمیلی بسیار راهگشا و کارآمد در ارائه هرچه بهتر نظریات کاربردی است.
این پژوهش توضیح میدهد که برای این هدف چند کار باید صورت گیرد: تحقیق و تدریس نهتنها نظریهها، بلکه تفکر اجتماعی ایرانی-اسلامی، منظور از تفکر اجتماعی ایرانی و اسلامی شامل اندیشههای معاصر روشنفکران ایرانی و عرب و مسلمانان جنوب شرق آسیا و دیگر صاحبنظران اسلامی (برعهده متخصصین نظریهها و نظریهشناسان و نظریهدانان گذاشته شود.
به زعم این پژوهشگر به نظر میرسد کسانی که بهطور تخصصی بر روی نظریهها متمرکز هستند و پژوهشهایی را متمرکز بر نظریه یا نظریهها به انجام رساندهاند، آثار کیفی متمایزی را در این حوزه منتشر ساختهاند.
* جامعهشناختی ساختن تفکرات اجتماعی
مقاطع تکمیلی، علاوه بر آموزش نظریهها، آموزش نقد نظریهها، تلفیق نظریهها، و بهویژه برساخت نظریه نه از شیوه میانبُر و کمزحمت، بلکه از راه مطالعۀ عمیق مفاهیم و استدلالهای منطقی نظریههای اصلی و مطرح در جریان اصلی در اولویت قرار گیرد و بهطور جدیتر، -جدیتراز قبل- و معطوف به بومیسازی نظریههای جامعهشناختی غربی و جامعهشناختی ساختن تفکرات اجتماعی متفکران ایرانی و مسلمان آموزش داده شود.
این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمعبندی میکند که با توسعۀ رشتههای خاص در دوره دکتری بهتر بتوان به این هدف دست یافت. از سوی دیگر با به اصطلاح گفتمانسازی، فضای فرهنگی و فکری خاصی برای صاحبنظران حوزه جامعهشناسی شکل بگیرد؛ طوریکه انگیزه جدی برای برساخت نظریهها برای آنها به وجود آید.
نبوی در پایان به این نکته اشاره میکند که در شکلدادن به این فضای فرهنگی و گفتمانی، نهادهای مهم علمی مانند انجمن جامعهشناسی و گروههای آموزشی و پژوهشی جامعهشناختی و علوم اجتماعی در سراسر کشورو روشنفکران خارج از نهادهای علمی نقش مؤثری خواهند داشت.
انتهای پیام/