حقیقت شکر این است که انسان بفهمد عبد است/ سیره پیامبر در شکرگزاری
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۱۷۵۱۸
به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سید محمد تقی مدرسی، از مراجع تقلید کربلای معلی در جلسه سوم تفسیر و تدبر سوره انسان که در شبهای ماه مبارک رمضان برگزار میشود، بامداد پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه گفت: آنچه به نظر میرسد بشر موجودی است که از بدو خلقت دو جنبه داشته است که جنبه اول او جنبه نورانیت که خدا این جنبه را به او عنایت کرده و جنبه دیگر جنبه ظلمانیت و تاریکی است که این تاریکی از طبیعت خودش بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: این تحول در حقیقت یک تحول ذاتی و جوهری است، ظاهری تنها نیست؛ یعنی انسان نورانی با انسان ظلمانی خیلی فرق میکند. ما میتوانیم بفهمیم که فاصله بین قله کوه و عمق یک دشت چقدر است، ولی نمیتوانیم فاصله بین بهشت و جهنم را درک کنیم این قابل درک نیست. یعنی دو نفر با هم زندگی میکردند، حالا یکی از آن دو نفر به بهشت برین رفته و مهمان حضرت حق است، اما فرد دیگر به جهنم رفته و در آتش می سوزد. این دو خیلی با هم فاصله دارد، اما انسان میتواند آن را انتخاب کند که بهشت برود یا اینکه جهنم برود و این انتخاب کردنی است.
صفت کفران و شکر نعمت
این مجتهد شیعی با اشاره به آیه دوم سوره انسان درباره کفران و شکر نعمتها بیان کرد: در بین صفاتی که انسان باید این صفات را ذاتاً تغییر بدهد، به نحوی که تغییر جوهر و ذاتی در خود ایجاد کند، همین صفت کفران نعمت یا شکرانه نعمت است. که خداوند متعال نیز در این سوره میفرماید: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا».
وی افزود: شکر یک کلمه یا موضع گیری نیست، بلکه حقیقت شکر بیش از اینها است؛ اصلاً حقیقت شکر چیست و چه کنیم به این حقیقت برسیم؟ حقیقت شکر این است که انسان جوهر ذات خود را درک کند و بفهمد که یک عبدی بیش نیست. بداند که من یک چیز ناچیزی بودم و هستم و آن چه به من اضافه شده همه و همه از خداست؛ یعنی حقیقت عبودیت و وقتی انسان به حقیقت عبودیت برسد که من عبد و مخلوقی محدود و ناقص هستم و اصل من بر نقص و محدودیت است و ذات من نیز تاریک است. حالا که به این مطلب رسید اینک میگوئید این دادههایی که دارد و خدا به او داده همه نعمت خدا است و این نعمتها بر انسان تجلی میکند.
این استاد برجسته حوزوی اظهار کرد: به فرض مثلاً فردی چشم درد داشت و نزد پزشکی رفت ولی چشم او درمان نشد و این فرد نابینا شد، اما بعد از نابینا شدن نزد پزشک دیگری میرود و آن پزشک او را درمان میکند و بینایی او بر میگردد و بینا میشود. حالا این فرد وقتی بینا شده تصور کنید، ببینید چقدر خوشحال است.
چگونگی نگاه کردن به نعمتها
آیت الله مدرسی با اشاره به چگونگی جنبههای نگریستن به نعمتها گفت: باید به تمام نعمتها چنین نگاه کرد؛ که این چشم را که من دارم آن را خدا به من داده و در هر لحظه میتواند این نعمت را از من بگیرد. انسان باید به نعمتها اینجور توجه کند که این نعمتها خیلی بزرگ است و قابل از دست رفتن است و اینکه خدا به من یک نعمتی داده است و این باعث میشود که روح شکر هر لحظه در من تجلی کند و همه اش احساس میکند چه نعمتی است که من میبینم، می شنوم، عافیت دارم، امنیت دارم، غذا دارم؛ و وقتی به این درجه رسید کم و کاست های زندگی برای او مهم نیست.
وی با اشاره به فرازی از دعای ماه رجب بیان کرد: فرازی از دعایی که در روزهای ماه رجب خوانده میشود، این است: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ» خدایا من از تو صبری میخواهم که افراد شکور این صبر را دارند. چرا؟ چه ربطی بین صبر و بردباری با شکر است؟ ربطش این است که وقتی من به عظمت نعمتهای خدا فکر کنم آن وقت اگر یک نعمت کم شد خیلی به رو نمی آورم و کم و کاستی زندگی برایش مهم نیست.
این مفسر قرآنی ادامه داد: آقا امیر المومنین (ع) درباره مؤمن سخنی دارند و میفرماید زلزلهای رخ میدهد که از زلزلههای زمین شدت آن بیشتر است، ولی این فرد مؤمن مثل کوه ایستاده و حرکتی هم نمیکند و وقار خود را از دست نمیدهد. چون مؤمن است و مؤمن نعمتها را در نظر دارد و در نظر دارد که دست خدا با او است. این حالت را باید درک کنیم و سعی کنیم آن را در خودمان ایجاد کرده و به این کمال برسیم.
ماه رمضان میآید و میرود چقدر پیشرفت کردید؟
این استاد حوزوی با اشاره به گذر عمر اظهار کرد: عمری از خدا گرفتید و این ماه رمضان چندمین ماه رمضان ما است، که نسبت به بنده بیش از ۷۰ سال است. حالا این ماه رمضان میآید و میرود، ببینید چقدر پیشرفت کردید، آن هم نه در مسائل ظاهری، بلکه ببینید چقدر ذات ما تغییر کرد؟ چقدر روح شکر در ما تجلی کرد و به عبودیت رسیدیم؟ و اینکه ما هر چه داریم از آن خداست و این کاری است که در این شبهای رمضان باید انجام داد. وقتی دعای سحر میخوانید در لحظات تجلی الهی که خدا خودش را به ما نشان میدهد باید به این نتیجه برسید. حالا اگر به این تجلی رسیدیم چه میشود؟ اول اینکه ما از نعمت لذت می بریم. از داشتن نعمتهایی چون چشم و گوش و صحت و سلامتی لذت می بریم.
آیت الله مدرسی بیان کرد: بدن ما احتیاج به غذا و قوت دارد، چون بدن دارد از آن کم میشود و ما باید به آن اضافه کنیم که بماند، و روح ما هم چنین احتیاجی دارد. همانطور کسی که غذا میخورد این غذا برای بدنش است و این غذا را برای جسم میخورد، میتواند یک غذایی هم به روح بدهد. همین که سفره پهن شد، ابتدا شکر آن نعمت و غذا را بکنید و بگویید خدایا امنیت دارم و خیلیها ندارند، خدایا صحت و سلامت دارم و خیلیها ندارند، خدایا این غذا را برای من تهیه کردی که خیلیها ندارند و با بیان این نعمت از خدا تشکر کند که با این تفکر و شکر کردن این غذای جسم را که میخورید، نوش جانتان میشود و روح هم از این غذا استفاده میکند.
نعمت عظیم ولایت امیرالمومنین (ع) و امام زمان (عج)
نویسنده تفسیر هدایت، نعمت ولایت را از اعظم نعمتها بر شمرد و گفت: کسی که ولایت علی بن ابی طالب (ع) را دارد و امام زمان (عج) را قبول دارد، بداند که این کم نعمتی نیست، این نعمت ولایت را به هر کسی نداده اند و نمیدهند. اینجور نیست هر کس دلش بخواهد هر نعمتی را بگیرد، اینها یک نعمتهایی خدا دادی است که پدرها و مادرهای ما زحماتی که کشیدند و دعاهایی که کردند و نان حلالی که داشتند، دست به دست هم داده اند که نتیجه آن ما مؤمن و ایمان به خدا و اهل بیت (ع) پیدا کردیم.
حالا این نعمت را نباید شکر کرد؟! نمی گویم زبانی بگویید شکرلله، بلکه می گویم این نعمت را احساس کنید و قدر بدانید.
وی ادامه داد: وظیفه ما در برابر نعمتها این است که این نعمت را نگه دارید. مثلاً نعمت عافیت و سلامتی چقدر نعمت بزرگی است. از حضرت می پرسد من شب ۲۳ را درک کردم و بهترین دعا چیست که از خدا بخواهم؟ حضرت فرمود: از خدا عافیت بخواه. میلیونها نعمت جمع میشود و اسم آن عافیت است، عافیت چشم و گوش و دهان نیست، بلکه باید سراسر وجود شما باید منظم و سالم باشد تا بگویند شما در عافیت هستید که اگر یکی از اینها کم شود، عافیت بهم میریزد.
این استاد برجسته حوزوی با اشاره به شکر روزانه پیامبر (ص) گفت: پیامبر اکرم محمد مصطفی (ص) در هر روزی ۳۶۰ مرتبه شکر میکردند. گفتند ۳۶۰ رگ در بدن انسان است که اگر یکی از این رگها نزند و بهم بریزد، دیگر انسان عافیت ندارد. حالا این یک مثال است که حضرت فرمودند و از اینها بیشتر است. ما سعی میکنیم عافیت را نگه داریم؛ اولاً در آنکه خدا گفته به کار میبندیم قرآن میخوانیم زیباییهای طبیعت را میبینیم و شکر خدا را میکنیم و این چشم خیلی میتواند ثواب برای شما جمع کند.
نگاهی به سیره پیامبر (ص) در شاکر بودن
آیت الله مدرسی با توصیه به مطالعه سیره و زندگی نبی اکرم (ص) بیان کرد: ما باید سیره پیامبر (ص) را بخوانیم و بدانیم چگونه پیامبر شبها میخوابیدند و شب را به صبح میرساندند. حضرت اول شب که نماز تمام میشد به منزل میآمدند و بعد از نماز عشاء مقداری در منزل مکث میکردند، اگر غذا میآوردند میخوردند و بعد میرفتند و میخوابیدند و زنان پیامبر (ص) میگفتند: هیچ وقت حضرت نگفتند این غذا شور یا تلخ است، بلکه همیشه شاکر بودند.
وی گفت: وقتی میخوابیدند، در بالای سرشان یک مقدار آب و مسواک میگذاشتند. ثلث اول شب که تمام میشد، بلند میشدند و اول با آن مسواک که بالای سرشان بود، مسواک میزدند و بعد با آن آب، وضو میگرفتند و بعد ظاهراً بیرون از حجره میرفتند و یک نگاهی به آسمانها میکردند، میگفتند خدایا این ستارگان و کهکشانها را بیهوده نیافریدی! بعد آیات اواخر سوره آل عمران را میخواند: «رَبَّنَا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ؛ رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ؛ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَی رُسُلِکَ وَلَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ»؛ این سه چهار آیه را میخواندند که همه اش عرفان و تجلی خدا بود.
کد خبر 4613005منبع: مهر
کلیدواژه: تفسیر قرآن ماه مبارك رمضان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۱۷۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند حقیقت درباره نادر طالبزاده
دوست قدیمیاش سلیم غفوری میگوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآوردهاند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشتماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر میدادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالبزاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختیها و پیچیدگیها کنفرانس افق نو را راه انداخت.
سالها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته میشود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشهای از فعالیتهای اوست، نادر طالبزاده را بیش از هرچیزی با فعالیتهای انقلابیاش میشناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی میکرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.
همانجا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری میکرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبههای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش میگوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.
طالبزاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سالهای اخیر به واسطه فعالیتهای ضد استکباریاش در لیست تحریمهای آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.
حقیقتی که نادر طالبزاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلمبرنامه «عصر» را میتوان یکی از مهمترینهای فعالیتهای او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامهای که پلی ارتباطی و البته حلقهای برای گردآوری چهرههای استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالبزاده دنبالش میکرد. طالبزاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهرههایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.
اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائممقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سالهای نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.
غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه میشد. وقتی به زمانِجنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاعمقدس را با شکل و شمایلی درست پیش میبرد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاههای فلسطینیها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و دربارهشان میتوان ساعتها صحبت کرد.
این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامهسازی نادر طالبزاده گفت؛ «مهمترین نکتهای که طالبزاده در عرصه برنامهسازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار میداد. بنابراین دست روی نقاطی میگذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را میآوردند و روی آن ذرهبین میگذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته میکردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانهای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی میرسیدند و میآمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان میکردند.
در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را میبینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»
اما شاید نگاه صهیونیستستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالبزاده در جای جایِ فعالیتهای فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همانگونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغهاش این بود آنچیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته میشود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او میتوان به وضوح مشاهدهاش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده میشود.
طالبزاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاعمقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالبزاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالبزاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکاییها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانهای مسلط بر جهان عمل میکند.»
او بزرگترین آرزوی طالبزاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است. سالها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانهای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.
شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچههای رسانهای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دورههای مختلفی برگزار کرد و ساعتها کارشان را میدید و راهنماییشان میکرد. برای رشد و آموزش بچههای رسانهای جبهه انقلاب واقعاً وقت میگذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالبزادهاند.
در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛ نادر طالبزاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهلبیت و فضایِ دینی گلایهها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بینالمللی در این عرصه تأکید میکرد. "ما باید روایتهای دینی و مذهبیمان را چارچوب و ساختار بینالمللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ پرسشها، ابهامات و نظریات دینیشان دست یابند."
و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفتوگوی زنده در تلویزیون است؛ نادر طالبزاده در یکی از گفتوگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریالهای دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفتوگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت: "یادم میآید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زندهای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامهای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخیها را هم میخواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمیشودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."
انتهای پیام/