محمدرضا تاجیک: اصلاحطلبی یک جریان واحد نیست که اگر کسی گفت در انتخابات شرکت نکنید، بقیه بپذیرند
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۲۲۹۴۱
ساعت24 -روزنامه شرق با محمدرضا تاجیک از تئوریسین های اصلاح طلب مصاحبه ای در باره مسائل روز انجام داده است.
بخشهایی از اظهارات او را میخوانید:
* رخدادها از هیچ کجا و همه کجا نازل میشوند و لزوما قابلیت پیشبینی ندارند. دفعتا شرایطی به وجود میآید که «وضعیت» غلیان میکند. فضاهای مختلفی دست به دست هم میدهند و یکباره در شرایطی از سوی کسانی که کسی پیشبینی نمیکند، در جایی که کسی پیشبینی نمیکند، حرکتی حادث میشود و آن حرکت به صورت زنجیروار خودش را تکثیر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* امروز کمتر کسی است که بازی اصلاحطلبان را جزئی از بازی رسمی سیاسی و رسمی قدرت نداند. کسی که بخواهد یک تفکیک و تمایز ایجاد کند، خود، یک بازی در بازی بزرگتر و جزئی از آن بازی بزرگتر است؛ جریانی که سخت درگیر بازی کلان سیاست و قدرت است و طبیعی است، متأسفانه با نگاهی که در میان اصلاحطلبان پررنگ شد؛ مردمگریزی به نام پوپولیسم و جدایی از تودهها و دخیلبستن به نخبگان، آنها را از قاعده هرم جدا کرد، میانه را هم خودش رها کرد، بنابراین فضای حیاتی که خودش آن را یافت و جز این دیگر نمیتوانست فضایی بیابد، فضای حیاتی درون سیاست کلان و قدرت کلان بود که آنجا هم دچار چالشهای جدی است که امروز دامن اصلاحطلبی را گرفته است.
* اصلاحطلبان باید از خود اکنونشان فاصله بگیرند. تا اصلاحطلبان از خود اکنونشان فاصله نگیرند و خود اکنونشان را یک جا پیاده نکنند، خود اکنونشان را مورد نقد جدی قرار ندهند؛ این خود مرسوم و مألوف اصلاحطلبی که امروز در حال تجربه آن هستیم، نمیتواند احیاگر جریان اصلاحطلبی باشد. حتی زمانی که بخواهد از جریان قدرت جدا شود، این منِ درون اصلاحطلبی اجازه نمیدهد. چون او عادت کرده زیر سایه دیگری بزرگ شود. عادت کرده هویتش را در عرصه قدرت و سیاست تعریف کند. بنابراین اول باید منِ دیگری را تجربه کند. باید از منِ خودش عبور کند. یا به تعبیر دینی ما نیازمند یک جهاد اکبر است.
* جریان اصلاحطلبی یک جریان واحد نیست که اگر عدهای بر این تصمیم شدند که در انتخابات شرکت نکنند یا از سیاست و قدرت کناره بگیرند، بسیاری از اصلاحطلبان دیگر با آنها همکاری و همراهی داشته باشند. چنین حرکتی جز ایجاد شکاف در فضای اصلاحطلبی کار دیگری نمیکند و اراده واحدی در پس و پشت جریان اصلاحطلبی نهفته نیست. جریان اصلاحطلبی یک خط نیست، بلکه یک طیف است،؛ در مواقع مختلف، حرکتش را متفاوت ساماندهی میکند. بنابراین در شرایط کنونی مقدم بر هر چیز، جریان اصلاحطلبی را فرا میخوانم که در آینه نقد، خودشان را نگاه کنند.
منبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۲۲۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند. یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900022