رئیس کمیسیون امنیت ملی: ترامپ، راهبرد نظامی برای مقابله با تهران ندارد/ او میداند ایران ابزار مختلف قدرت دارد
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۲۷۲۴۸
حشمتالله فلاحتپیشه در گفتوگو با ایسنا، در تحلیلی از رفتارهای ترامپ رییس جمهور آمریکا از زمان تشدید تحریمها تا اعلام تمایل برای مذاکره با ایران و حتی دادن شماره تماس به سفارت سوئیس گفت: واقعیت آن است که عملاً آمریکاییها آخرین ابزارهای تحریمی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفتهاند. پیش از این ترامپ ضربالاجلی را تا ۲۲ بهمنماه مشخص کرد و حتی میگفت که تا آن زمان ایران پای میز مذاکره آمده و اعلام میکرد که ایران با شکست مواجه میشود که نتیجه نگرفت و سعی کرد که قالب نظامی به تهدیدهای خود بدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: تا زمان اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن توافقی بین ترامپ و بولتون وجود داشت که بعد از آن ترامپ سعی کرد تنشزدایی را در دستور قرار دهد و مانع شکلگیری ادبیات نظامی بین ایران و آمریکا شود چون اساساً راهبرد نظامی برای مقابله با ایران ندارد راهبرد ترامپ تحریم بود، چون کارش اقتصادی است و فکر میکرد با تحریم میتواند ایران را پای میز مذاکره بکشاند.
فلاحتپیشه با بیان اینکه ترامپ برای چالشهای کوچکتر هم راهبرد نظامی ندارد، ادامه داد: ترامپ تلاش میکند با مدیریت تحولات از شکلگیری ادبیات نظامی در مناسبات ایران و آمریکا پرهیز کند.
رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در ادامه در واکنش به برخی تحلیلها با پایه شبیهسازی مذاکرات آمریکا و کره شمالی و احتمال وجود همین سناریو درباره ایران، اظهار کرد: شرایط ایران با کره شمالی متفاوت است ترامپ میداند ایران ابزار مختلف قدرت دارد. آمریکا اخیراً اعلام کرد که فقط میخواهد مذاکره کند تا ایران بمب هستهای نداشته و کار دیگری ندارد این یعنی ترامپ به دنبال تغییر در برجام است و خیلی از ابزارهای قدرت ایران را میداند. ترامپ میداند که نمیتواند ما را کنترل و مهار کند پس عملاً مقایسهی ایران و کره شمالی متفاوت است.
وی در عین حال گفت: البته وجود برخی بازیگران در منطقه شرایط را متفاوت کرده است بدان معنا که در اطراف کره شمالی دو بازیگر حساس به تحولات یعنی کره جنوبی و ژاپن با راهبرد تنشزدایی وجود دارد، اما در منطقه غرب آسیا بازیگرانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی با ادبیات تنش هستند که وجود بازیگران ثالث در منطقه با هدف استمرار شرایط امنیتی اوضاع و ادبیات مناسبات ایران و آمریکا را متفاوت کرده است و باعث شده که ادبیات تندی در مناسبات این دو کشور حاکم باشد.
رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در جمعبندی اظهار کرد: معتقد هستم نقش بازیگران منفی منطقهای در تقابل راهبردی بین ایران و آمریکا موثر است وگرنه ایران و آمریکا میتوانند تنش بین خود را مدیریت کنند. از طرف دیگر در جمهوری اسلامی ایران کسانی که از مذاکره صحبت میکنند و یا آنهایی که حرف مقابله را میزنند همه راهبردشان در یک قالب است این برخلاف آمریکاست که اکنون دچار نوعی تنش و اختلاف شدهاند و عملاً ترامپ همان تردیدهایی که نسبت به جان کری دارد را در آینده نسبت به بولتون هم پیدا میکند. بولتون کسی است که میتواند باعث شکست سیاستهای ترامپ دربارهی جمهوری اسلامی ایران شود.
فلاحتپیشه اضافه کرد: در ایران هم نظامیان واقعیتی تحت عنوان مقابله را مطرح میکنند، چون آمریکاییها در محاسبه توان نظامی ایران دچار اشتباه شدهاند که نباید این اشتباه را آقای ترامپ هم انجام دهد. آمریکا توان ایران را شبیه دوران مظلومیت ایرباس در مقابل ناو آمریکاییها دید که از آن زمان تاکنون ایران بسیار قدرتمند شده است که حتماً جنگ با ما مدیریت ناپذیر خواهد بود.
وی توضیح داد: به هیچ وجه راهبردهای امنیت ملی آمریکا اجازه نمیدهد که ترامپ به جنگ مدیریت ناپذیر وارد شود پس آمریکا یا قدرت ایران را خوب محاسبه نکرده و یا به زبان نمیآورد. در این بین اشتباه محاسباتی به واسطه پمپئو و بولتون و از ناحیه بازیگرانی همچون عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و گروهکهایی مثل منافقین صورت گرفته است که نباید دولت آمریکا اینگونه دچار اشتباه محاسباتی نظامی شود قطعاً در این شرایط نظامیان ما به طور طبیعی تهدیداتی را مطرح میکنند که آمریکا دچار حماقت نشود و سیاسیون هم چنین موضوعاتی را بیان میکنند. در این بین آمریکا هم از مذاکره به عنوان ابزار قدرت در عرصه بینالمللی استفاده میکند.
وی در پایان اظهار کرد: معتقدم ایران میتواند برای مذاکره شرط تعیین کند ما کشوری بزرگ هستیم و کشورهای بزرگ هم تصمیمات بزرگ اتخاذ میکند. به هیچ وجه اجازه نداریم که کشورمان را وارد بحرانی کنیم که این بحران قابلیت پیشگیری دارد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۲۷۲۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناتوی ناتوان
گریتنس دانشیار مدعو مرکز مطالعات قدرت زمینی چین و کاردون پژوهشگر ارشد مطالعات چین، در مقاله «بازی با هر دوطرف رقابت چین و آمریکا»، به بررسی کنشگری چین و ایالاتمتحده در عرصه تامین امنیت کشورهای دیگر پرداختهاند.
به گزارش فرهیختگان، شینا چستنات گریتنس دانشیار مدعو مرکز مطالعات قدرت زمینی چین در کالج جنگ ارتش آمریکا و آیزاک کاردون پژوهشگر ارشد مطالعات چین در اندیشکده کارنگی ضمن توجه به مقاله منتشر شده در وبسایت فارنافرز، با طرح این مشاهده که تمرکز واشنگتن بر امنیت خارجی کشورها و تامین امنیت نظامی منطقهای آنهاست، اما پکن ابزارهای لازم برای مبارزه با بینظمی اجتماعی و مخالفتهای سیاسی را در اختیار دولتها قرار میدهد، به شکلگیری پدیده جدیدی پرداختهاند که در آن کشورها- برخلاف دوران جنگ سرد که به بلوکهای امنیتی متصلب تعلق داشته و مسکو واشنگتن امنیت یک گروه از کشورها را تامین میکردند- برای تامین امنیت خارجی به آمریکا تکیه دارند و امنیت داخلی خود را نیز با کمک چین فراهم میآورند.
ممکن است برای یک کشور همکاری امنیتی با دو قدرت بزرگ که مستقیما درحال رقابت با یکدیگرند، خطرناک بهنظر برسد. اگر کشور مذکور یک قدرت بزرگ کمکهای امنیتی قابلاعتمادی دریافت کند، بررسی همکاری با قدرت دیگر میتواند روابط موجود را بهخطر بیندازد. بااینحال بسیاری از کشورها بهجای انتخاب تنها یکی از این دو، دست نیاز بهسوی هر دو کشور ایالاتمتحده و چین دراز کردهاند؛ امری که تاکنون واشنگتن و پکن هم آن را مشروع دانستهاند.
وزارت دفاع معمولا تلاشهای امنیتی بینالمللی ایالاتمتحده را بهپیش میراند. این نهاد با وزارتخانههای دفاع و نیروهای مسلح دیگر کشورها همکاری میکند و از این روابط برای قدرتافکنی نظامی ایالاتمتحده در مناطق اولویتدار استفاده میکند، البته اجرای قانون و همکاریهای اطلاعاتی در مشارکتهای امنیتی ایالاتمتحده نقش دارند، اما تمرکز بر تهدیدهای خارجی، مانند تروریستهای فراملی است.
آژانسهای امنیت داخلی چین کانالهای همکاری دوجانبهاش را با تمرکز بر ثبات داخلی و کنترل سیاسی ایجاد کردهاند. البته در همکاریهای امنیتی ایالات متحده و چین با شرکای خارجی خود همپوشانی نیز وجود دارد. پکن در مبادلات سنتی نظامی، فروش تسلیحات و شرکت در تمرینات نظامی مشترک و امور آموزشی با کشورهایی مانند بنگلادش، کامبوج، ایران، میانمار و روسیه همکاری دارد. چین هم مانند ایالاتمتحده دیپلماسی دریایی منظمی را برای اظهار حضور نظامی و تواناییهای خود انجام میدهد. اما این همپوشانی قطعه کوچکی از یک تصویر بزرگتر است که در آن ایالاتمتحده و چین تحت پارادایمهای امنیتی کاملا متفاوتی عمل میکنند.
ایالاتمتحده بر امنیت منطقهای، توسعه و استقرار قدرت نظامی برای کمک به شرکای خود برای ایجاد موازنه، بازدارندگی و مبارزه با تهدیدهای خارجی مانند تجاوز روسیه به اوکراین و پیشبرد قابلیتهای هستهای و متعارف نظامی پیونگیانگ در شبهجزیره کره متمرکز است.
بااینحال مفهوم امنیت ملی شی جین پینگ، رهبر چین مبتنیبر «امنیت سیاسی» است، حفاظت از نظام سوسیالیستی، رهبری حزب کمونیست و شخص شی. برای او امنیت به چیزی نیاز دارد که آن را رویکردی «جامع» میخواند و اولویت را به تهدیدهای داخلی و امنیت رژیم میدهد.
دو حامی بهتر از یک حامی استقدرتهای متوسط و کوچک زیرک میتوانند از این رقابت امنیتی نابرابر ایالاتمتحده و چین استفاده کنند. تا زمانی که هر دو این قدرتهای بزرگ، کالاهای امنیتی خود را بدون درخواست ترتیبات انحصاری ارائه کنند، کشورهای ثالث میتوانند از مزایای آن بهره ببرند. مجارستان یک مورد گویاست. سیاست چینِ این کشور مدتهاست که از سیاست شرکای اروپایی آن متفاوت است.
اوربان ممکن است در بهرخ کشیدن روابط امنیتی دوگانه مجارستان از بسیاری از رهبران جهان بیپرواتر باشد، اما مجارستان تنها کشوری نیست که همزمان مقصد توجه و منابع آمریکایی و چینی هم بهشمار میرود. ویتنام هم اینگونه است.
هانوی و واشنگتن بهطور پیوسته همکاریهای امنیتی خود را در دهه گذشته در پاسخ مستقیم به تهدیدات امنیتی چین در همسایگی ویتنام افزایش دادهاند. بهدلیل اختلافات ویتنام با چین در دریای چین جنوبی، همکاری دفاعی ایالاتمتحده و ویتنام در حوزه دریایی بهشدت توسعهیافته است. ویتنام در سالهای اخیر به یک پهلوگاه مکرر برای ناوهای هواپیمابر ایالاتمتحده که در منطقه فعالیت میکنند، تبدیل شده است. سایر کشورها نیز در دریافت کمکهای امنیتی از سوی دو قدرت رقیب نکات مثبتی را میبینند.
رقابت امنیتی جدیدعقل متعارف اینگونه حکم میکند که کشورها نمیخواهند بین ایالاتمتحده و چین دست به انتخاب بزنند، زیرا ایالاتمتحده امنیت را تامین میکند، چین رفاه اقتصادی را فراهم میکند و هیچ کشوری قصد چشمپوشی از یکی بهنفع دیگری را ندارد، اما امروزه چنین تفکیکی وجود ندارد.
پکن رویکرد کنونی واشنگتن را که بر بیرون متمرکز شده است، برای رسیدگی به چالشهای امنیتی داخلی و غیرسنتی که امروزه بسیاری از کشورها با آن مواجه هستند، ناکافی نشان میدهد و راهحلهای جایگزین را تحتعنوان «ابتکار امنیت جهانی» خود بهعنوان راهی برای جبران این کمبود ارائه میدهد.
ابتکارات همکاری امنیتی ایالاتمتحده و چین میتواند بر اثر تلاقی، رقابت بین دو کشور را تشدید کند. استراتژیستهایی که استدلال میکنند وابستگی متقابل اقتصادی بین ایالاتمتحده و چین از شدت رقابت آنها در مقایسه با دوران جنگ سرد خواهد کاست، تفاوت اساسی بین روابط امنیتی امروزی و بلوکهای امنیتی قرن بیستم را نادیده میگیرند. از آنجا که واشنگتن و پکن بهطور فزایندهای کالاهای امنیتی را در اختیار شرکای یکسانی قرار میدهند، منافع آنها ممکن است در سطح محلی با یکدیگر تضاد پیدا کند.
درنهایت، ایالاتمتحده باید تصمیم بگیرد که کجا و چگونه رقابت و مشارکتهای خود را بهگونهای ایجاد کند که هم امنیت بینالمللی را تثبیت کرده و هم از دموکراسی و حقوق بشر محافظت کند. البته این شکل از رقابت جهانی تا مدتها تداوم خواهد داشت.