پایبندی به میثاق اجتماعی؛ عنصر حیات پیشرفت جوامع بشری
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۲۹۷۶۶
به گزارش ایکنا؛ پنجمین جلسه تفسیر قرآن آیتالله مدرسی با محوریت سوره انسان، شامگاه روز گذشته در دفتر ایشان در تهران برگزار شد. وی سخنان خود را با قرائت آیات ۷ تا ۱۰ سوره انسان آغاز کرد: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا؛ [همان بندگانى که]به نذر خود وفا میکردند و از روزى که گزند آن فراگیرنده است مىترسیدند و به [پاس]دوستى [خدا]بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مىدادند ما براى خشنودى خداست که به شما مىخورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت هراسناکیم».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه گفت: از روایت اهل بیت(ع) استفاده میشود مراد از نذر در عبارت «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ» آن میثاق و پیمانی است که بین همه بشر و پروردگار عالم در عالم الست یا عالم ذر محقق شد. مراد آن میثاق و پیمان است که محورش ولایت محمد(ص) و آل محمد(ص) است؛ بنابراین امشب بحث ما درباره پیمان و پیمانشکنی است. اساساً پیشرفتهای بشر برآمده از تمدن اوست. مجموعهای از بشر که با هم حرکت کنند و پیرامون محور یا پیمانی گام بردارند، پیشرفت میکنند. تمدن بشر بر اساس همین تعهد و میثاق شکل گرفته است، چون وقتی بشریت دور هم اجتماع کردند برنامهای ریختند و متعهد شدند با هم همکاری کنند تا به اهداف تعیینشده برسند. اینکه این اهداف چه بوده بحث اساسی فلسفه تاریخ است.
آخرین تمدنی که خدا ایجاد کرد
وی ادامه داد: پس بشر باید اجتماع کنند و گرد یک محور اساسی جمع شوند. محورشان هم همان پیمان مشترکی است که نام آن را میثاق میگذاریم. هر وقت مردم به این محور پایبند باشند و خودشان را نسبت به این محوری که برای خود تعیین کردهاند متعهد بدانند پیشرفتشان ادامه دارد. ولی هر وقت سست شدند و تعهدشکنی کردند در اینجا جامعه از هم میپاشد. این خلاصه تاریخ است، اما این خلاصه یک تفصیل دارد. تفصیلش این است که چرا بشر با هم اجتماع پیدا میکنند؟ دو فلسفه برای این سؤال میتوان مطرح کرد. گاهی بشر مبتلا به خطرهای سهمگین میشود و برای دفع این خطرات باید ناگزیر است از اینکه مردم با هم همکاری کنند. غالب تمدنهای بشری از اینجا شروع شده است. یک نوع تمدن دیگر هم داریم.
مدرسی تصریح کرد: این نوع تمدن ناشی از اجتماع مردم برای مواجهه با خطرهای خارجی است. برخی قدرت دارند و میخواهند به سایر مردم زور بگویند. در اینجا بشر ناچار است اجتماع کنند و با چالشهای خارج از محیط خودشان مقابله کنند. نوع دیگری از تمدن هم هست. این تمدن، تمدنهایی است که از طرف خدا میرسد. مثلاً اولین تمدن در عالم به وسیله حضرت آدم شکل گرفت. از حضرت آدم تا حضرت نوح این تمدن باقی بود. آخرین تمدن که توسط خداوند ایجاد شد تمدن عظیمی بود که پیامبر(ص) ایجاد کرد. هرچه پیشرفت و علم در دنیا موجود است منبعش پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند. وقتی یکی از شاگردان امام صادق(ع) به نام جابر، چهار هزار کتاب درباره شیمی مینویسد وضعیت مشخص میشود.
چرا برخی تمدنها سست میشوند
مفسر قرآن کریم در ادامه تصریح کرد: آخرین میثاقی که پیامبر(ص) از مردم گرفت همان میثاق غدیر بود. اگر در خطبه غدیر دقت کنید در حقیقت یک میثاقنامه است که شامل غالب مسائلی است که ما به آنها احتیاج داریم. تا همین امروز هم ما از بیعت غدیر بهره میبریم و بیعت غدیر هنوز زنده است و خمیرمایه تمدن ما را شکل داده است. حالا باید پرسید چرا یک عده از مردم پیدا میشوند و این پیمان را نقض میکنند؟ به تعبیر دیگر چرا برخی تمدنها پیشرفت دارند، اما بعد از مدتی به سستی و بیتوجهی منتهی میشود؟ این امر دلایلی دارد. دلیلش این است که گاهی مردم دشمن خارجی را دفع میکنند و بعد به دنبال عیش و نوش میروند و به این فکر نمیکنند که ممکن است دشمن دوباره بازگردد. گاهی در کشور ما برخی جوانان نمیدانند چرا جنگ شد، چرا انقلاب شد و چه رشادتها و شهامتهایی به خرج داده شد. متأسفانه بشر این حقایق را فراموش میکند و این فراموشی موجب سستی است.
مدرسی در ادامه اظهار کرد: چه کنیم که پیمانشکن نباشیم و مردم دور محور میثاق و هدف واحد بایستند و تمدن خودشان را به پیش ببرند. یک راهش این است که بدانیم دشمن هیچ وقت خواب نیست و هیچ زمان بشر بدون دشمن نخواهد بود. در کل تاریخ هیچگاه بشر در صلح کامل نبوده است. انصافاً از ملت خودمان دیدیم و خواهیم دید هر وقت احساس خطر کردند انسجام پیدا کردهاند. راه دوم این است که ریشه تمدن در مصالح و منافع مادی موقت نباشد. از آن طرف نباید ما پیمانشکنی کنیم، چون این امر نهتنها تمدن را از بین میبرد بلکه خودمان هم از بین خواهیم رفت. نکته دیگر در خصوص سوره انسان اینکه آیات قرآن میفرماید این افراد که به نذرشان عمل میکنند نه به خاطر این است که منافع مادیشان در خطر است بلکه به این دلیل است که از خداوند و از عذاب آخرت هراس دارند. متأسفانه فرهنگ دینی ما در اینجهت کم آورده است و ما باید مردم را متوجه خدا و آخرت بکنیم.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا آیت الله مدرسی نذر سوره انسان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۲۹۷۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عیار تسلیمناپذیری دربرابر ظلم
درخصوص ماهیت تسلیمناپذیری در برابر دشمنان و نضج یافتن آن در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:نخست آنکه، پذیرش زور و تسلیم در برابر زیادهخواهیها، ریشه فرهنگی و فکری دارد. سلطهپذیری، در واقع به معنای پذیرش هنجارهای ساختگی و الگووارههای مغایر با فطرت و ارزشهای انسانی توسط افراد و جوامع سلطهگراست. پر واضح است که سازش و کرنش در برابر بیگانه، بهنوعی که استقلال فکری و فرهنگی را از بین ببرد، ارمغانی جز بیهویتی و نابودی ساختارهای فرهنگی جوامع در پی نخواهد داشت. در نقطه مقابل، تسلیمناپذیری در برابر زیادهخواهیها و متعاقبا ایستادگی و مقاومت افراد و جوامع در برابر فشار بیگانگان، هویتآفرین بوده و نشان از پایبندی به ارزشهای فطری و آموزههای معنوی و دینی دارد. انسانها و جوامع موحد، قدرت را منحصر در ذات باریتعالی میدانند، از این رو مقهور قدرتهای ساختگی نشده و آن را مغایر با آزادی خدادادی خود قلمداد میکنند. از آنجا که فرهنگ، نقش زیربنایی در جوامع گوناگون دارد، بیگانگی از فرهنگ خودی، به مراتب نسبت به از خودبیگانگی اجتماعی(که توسط هگل و دیگران مطرح شده)آثار و تبعات سوء بیشتری دارد و منتج به سرکوب ارزشها و هنجارها و تبدیل آنها به ضد ارزش میشود و زمینه پذیرش فشار و زور را فراهم میسازد. نکته دوم، مربوط به نگاه امامین انقلاب به آسیب از خودبیگانگی و تأثیر سوء آن بر عزت و استقلال کشور است. حضرت امام خمینی(ره)، ریشههای آسیب به استقلال را،فکری - فرهنگی دانسته ووابستگی درونی و ذهنی به دشمنان را منشأ سایر وابستگیهای تحقیرآمیز قلمداد میفرمایند. در نگاه کلان رهبرمعظم انقلاب اسلامی نیزبزرگترین فاجعه برای ملت ما،وابستگی فکری به دشمنان و غافل ماندن از ارزشهای درونزای ملت ایران است.
معظم له در اولین روز از سال۱۳۹۳ و درحرم مطهر حضرت امام رضا(علیه السلام) روی همین مسأله، تاکید ویژهای فرمودند: « نادیده گرفتن خطوط انقلاب اسلامی و هویت اصلی ملت ایران، تحقیر اخلاق ایرانی و فرهنگ اسلامی و مقایسهای احساسی و توام با لاابالیگری، زمینه سست شدن عزم راسخ ملی و توسعه بیماری سرطانی تردید را در میان مردم به وجود خواهد آورد.» قاعده قرآنی محکم و مبنایی نفیسبیل، ناظر بر آن است که خداوند متعال راهی برای تسلط کفار بر مسلمین قرار نداده و وابستگی انسانها به کفار، معلول نادیده گرفتن ارزشهای ذاتی و انسانی و حرکت در مسیری غیرخداپسندانه است. نکته سوم، معطوف به رصد و تحلیل ابزارهای نوین دشمن (خصوصا در پیچ تاریخی کنونی) در راستای تحقیر و تسلیم ملتهای مسلمان و محو مولفههای استقلال و عزت از حیات آنهاست. دشمن در این مسیر، مصادیق سلطهپذیری و سازش جوامع اسلامی را در بستههای تزیین شده ارائه کرده و تمرکززدایی از ذات و ماهیت این بستههای ضدفرهنگی را در دستور کار خود قرار داده است. درمقابل، نقطه قوت گفتمان انقلاب اسلامی، قدرت اقناع و تبیینگری آن درمواجهه تمامعیار با دشمن درعرصه جهاد تبیین است. تکیه برکنشگری فرهنگی در مقابل نگاه واکنشی و انفعالی وبازخوانی دقیق مولفههای تسلیمناپذیری واستقلالطلبی درتمدن اسلامی- ایرانی، چارچوب و پیششرط اصلی تحقق قدرت واستقلال همهجانبه ما ومتعاقبا، ناکامی وشکست نهایی دشمنان خواهد بود.