Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-04-30@20:54:45 GMT

قمار خطرناک!

تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۳۷۹۰۰

قمار خطرناک!

برجام به مثابه قماری خطرناک بود که دولت روحانی از همان ابتدا اینگونه به آن دلبسته بود که در عوض رفع شدن تحریم‌ها، صنعت هسته‌ای را تعطیل کند.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مهدی غیرتمند؛* تیتر اخبار تعجب آور بود. بالاخره دولت اقای روحانی در مقابل بدعهدی‌ها و تحقیر‌های غربی واکنشی نشان داده است، هرچند ان واکنش هم فرمالیته و برای خالی از عریضه نبودن انجام شده، زیرا مدتی پیش ایالات متحده خرید اورانیوم غنی شده و آب سنگینی که آقای روحانی تهدید به خارج نکردن آن از کشور کرده را تحریم کرده بود و در عمل با این موضع خفیف رییس جمهور نیز اتفاق جدیدی رخ نمی‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


هم اکنون در مرحله‌ای قرار داریم که هیچکدام از طرفین این قرارداد چند جانبه جز ایران به برجام متعهد نیست. نه تنها امریکا و اروپا بلکه روسیه و چین نیز به تمامی تعهدات خود پایبند نیستند. تعریف دولتی‌ها از چین و روسیه نیز دلیلی جز نداشتن چاره و عدم اعتراف به فاجعه‌ای که رقم زدند ندارد. علت این بدعهدی‌ها را مشخصا در متن برجام می‌شود جست و جو کرد، آن جا که در آن فقط برای ایران در صورت عدم پایبندی مجازات تعیین شده است و در صورت انجام ندادن تعهدات هیچ مزاحمتی متوجه کشور‌های دیگر نیست؛ پس منطقی است که طرفین دیگر به خود زحمتی ندهند و مطمن باشند که ایران در هر شرایطی در برجام خواهد ماند.

برجام به مثابه قماری خطرناک بود که دولت روحانی از همان ابتدا اینگونه به آن دلبسته بود که در عوض رفع شدن تحریم ها، صنعت هسته‌ای را تعطیل کند، اما دید غربی‌ها متفاوت بود، آن‌ها هم نابودی صنعت هسته‌ای را می‌خواستند و هم پابرجایی تحریم‌ها برای مقاصد دیگر. برای رسیدن به این مقصود آمریکا و اروپا در سناریویی هماهنگ با تقسیم کار یکی ماموریت احیای تحریم‌ها و تهدید‌ها با قلدری برای کنترل ایران در مسائل منطقه‌ای (تهدید امنیت و تحقق معامله‌ی قرن) و دیگری ماموریت نابودی صنعت هسته‌ای به عنوان تکنولوژی اقتدار افرین و نگاه داشتن ایران در برجام با دستکش مخملی را بر عهده داشتند، که تا به امروز به دلیل فریب خوردن دولت روحانی سناریو‌ی آن‌ها به خوبی اجرا شده است.

در راستای سیاست‌های خصمانه‌ گذشته نیز برخی گماشتگان ترامپ در دولت امریکا حرف از توافق جدید و تصویب آن در کنگره میزنند تا کسی مثل ترامپ! در آینده نتواند زیر آن بزند و متاسفانه نماینده‌ ایران در سازمان ملل به جای موضع گیری قاطع با پاسخی دیپلماتیک به استقبال غیرمستقیم این درخواست رفته است که این موضوع نگرانی‌ها را دوچندان میکند؛ زیرا روح مفاد قراردادی که ترامپ بخواهد زیرآان را امضا کند واضحا مشخص است.

اکنون برجامی که خود قرار بود نجات بخش باشد، تبدیل به اهرم فشاری شده که ایران نه می‌تواند آن را اجرا نکند و نه می‌تواند از ان خارج شود، چون به محض اتفاق افتادن یکی از این دو عمل مکانیسم تنبیهی آن اغاز شده و پرونده ایران به عنوان تهدید کننده صلح بین الملل به شورای امنیت ارجاع و امکان اجماع جهانی علیه ان فراهم می‌شود.

برجام اکنون مثل یک سرطان است که درون بیمار خود لانه کرده و آهسته آهسته پیشروی می‌کند تا بیمار خود را از پا درآورد. طبق اخبار امریکا به اروپایی‌ها اعلام کرده است که اگر می‌خواهند اینستکس را اجرایی کنند باید آن را به پذیرفتن اف‌ای تی اف توسط ایران گره بزنند. این نشان دهنده این است که گویا این سرطان بدون جراحی اساسی نابود نخواهد شد و تا احاطه‌ی کامل از پای نخواهد نشست.

اکنون بهترین زمان برای خروج از برجام است، زیرا تمامی دنیا به پایبندی کامل ایران اذعان دارند و قلدر مابی امریکا را مشاهده کرده اند، آرشیو خبر ها، گزارش‌های اژانس بین المللی انرژی اتمی و اذعان دیپلمات‌های کشور‌های مختلف جهان هرچند حداقلی می‌تواند شاهدی بر این موضوع باشد، در این شرایط تصمیم آمریکا که به شورای امنیت کشیدن پرونده ایران و اجماع جهانی علیه آن است احتمال تحقق کمتری دارد، هرگونه تعلل باعث دادن ابتکار عمل بیشتر به طرف غربی و بالا رفتن هزینه‌های احتمالی برای ایران خواهد بود؛ زیرا تجربه نشان داده با تعلل و دادن زمان به مستکبران، آن‌ها راه حلی برای همسو کردن دیگران ولو به اجبار با خود پیدا خواهند کرد.

برجام بد یا افتضاح به تجربه‌ای «تجربه شده!» برای ایران و البته همه ملت‌های استقلال طلب جهان تبدیل شد که با بررسی و تدبیر در آن باید بسیار از ان اموخت.

-در دنیای امروز بر خلاف تمامی ظواهر متمدنانه قلدر‌ها حرف خود را به کرسی می‌نشانند و اکثر ملت‌ها نیز جرات مخالفت با ان را ندارند. یکی از ابزار‌های مهم قلدر‌ها برای اعمال قدرتشان نیز توان نظامی است. توان نظامی مانند برگ برنده‌ای در دیپلماسی عمل کرده و چماقی است که طرف دیگر را وادار به پذیرش می‌کند، از طرف دیگر در مثالی ساده اگر سگی وحشی به انسان حمله کند هیچگاه با مذاکره و بدون اعمال قدرت فیزیکی نمی‌توان از دست آن خلاص شد. قدرت نظامی یکی از بزرگترین برگ برنده‌ها در مذاکرات دیپلماتیک است و کشوری در مذاکره دست بالاتر را دارد که قدرت نظامی بالاتری داشته باشد. پس دوگانه توان نظامی و موشکی در مقابل دیپلماسی دوگانه غلط و ویرانکننده‌ای است که برخی سیاسیون در اذهان عمومی شکل دادند.

-با بررسی وضعیت کشور در بخش‌های گوناگون اعم از دیپلماسی خارجی و منطقه‌ای و همچنین با در نظر گرفتن متصدیان آن‌ها و مقایسه برجام که محصول تفکر دیپلمات‌هایی با مدارک تحصیلی از دانشگاه‌های خارج از ایران است با ساماندهی محور مقاومت به عنوان کمربند امنیت ایران در میابیم که بر خلاف تبلیغات گسترده معاندین و دشمنان ایران ان چیزی که سایه شوم جنگ را از کشور دور نگه داشته تلاش سرداران انقلابیست نه دیپلمات‌های دکترا گرفته از دانشگاه‌های خارجی. آن چیزی که امنیت ایران را تامین می‌کند نه یک قرارداد با ۶کشور از حدود ۲۰۰ کشور جهان بلکه هلال شیعی شکل گرفته از خلیج فارس تا مدیترانه است؛ البته تعامل «با عزت» با جهان نیز باید همیشه در دستور کار باشد.

-نکته‌ای که نباید از آن غافل شد این است که تنها بازیگر داخلی برجام دولت نبود. دولت نماد ظاهری و بازیگر اصلی انعقاد برجام بود که حتما باید به خاطر هزینه‌های اقتصادی و امنیتی که بر کشور تحمیل شد پاسخگو باشد، اما باید توجه داشت که دولت بدون کمک برخی از افرادی که بعضا، چون نزدیک به نهاد‌های انقلابی هستند حرفی از آن‌ها به میان نمی‌اید نمی‌توانست برجام را به بار بنشاند.   آیت الله خامنه‌ای چندین مرتبه هوشمندانه و مدبرانه ضرر‌های برجام را بر شمردند و نارضایتی خود را علنا اعلام کردند، اما بودند افرادی که در انظار عموم مستقیم یا غیر مستقیم از منسوبین ایشان محسوب می‌شدند و یا در حزبی غیر از حزب متبوع دولت و یا اصلاح طلبان بودند، ولی در پشت پرده با دولت برای به ثمر نشاندن برجام دست اتحاد دادند، به طور مثال یکی از همین اقایان منتقد فعلی که در گذشته در صدا و سیما نیز مسئولیت داشته در گذشته گفته است اگر رییس جمهور می‌شدم حتما دکتر ظریف وزیر خارجه‌ من بود و البته ایشان در زمان مذاکرات ژنو نیز اجازه‌ پخش حتی یک مناظره در ارتباط با توافق ژنو را ندادند یا منتقد دیگر فعلی زمانی که مهمان یکی از برنامه‌های تلویزیونی بود، هنگام انعقاد برجام گفت: خوشبختانه مذاکره کنندگان حتی به خطوط قرمز نزدیک هم نشدند! یا منتقد دیگر فعلی در روزنامه‌ی خراسان برجام را شکست آمریکا در برابر ایران معرفی کرد یا منتقد دیگر فعلی یادداشت توافق متوازن را نوشت یا منتقد اصولگرای دیگر فعلی از ابتدا می‌گفت: اصولگرایان به خاطر اقدامات بزرگ آقای ظریف باید با دست گل به استقبال وی بروند و البته کسان دیگری که نوشتن حتی سربسته از آن‌ها از عهده‌ی نگارنده خارج است.   با توجه به اوصاف گفته شده باید دقیق بود و اجازه نداد که افرادی که مستقیما در تصویب برجام شرکت داشتند پشت دولت پنهان شده و سر به آسودگی بگذرانند. این واقعه بیش از پیش اهمیت آن سخنان رهبر انقلاب را یادآور می‌شود که فرمودند: یک نکته‌ دیگر گفتند که کسانی به عنوان نماینده‌ رهبری از زبان رهبری حرف میزنند. خب، من خودم هنوز که الحمّدلله زبانم از کار نیفتاده؛ حرف خود من که مقدّم به حرف آن‌ها است. آنچه من میگویم، حرف من آن است؛ کسانی هم که حرف میزنند -نمایندگان رهبری و منصوبین رهبری و مانند این‌ها که تعداد زیادی‌اند- از قول رهبری نمیگویند؛ این را توّجه داشته باشید. در همین مسئله‌ای که بالخصوص اسم آوردند، آن کسی را که اسم آوردند، آن کس حرف خودش را زده بود؛ از زبان رهبری چیزی نگفته بود. بنده هم حرف خودم را زدم؛ هم قبل از آن، هم بعد از آن؛ خب، شما حرف من را از خود من بشنوید. بله، ممکن است یک نفری جزو منصوبین رهبری هم باشد، درباره‌ فلان مسئله یک عقیده‌ای خلاف رهبری هم داشته باشد، هیچ اشکال ندارد؛ این‌جور چیزی هم هست.   خیلی از همین آقایان محترمی که منصوبین رهبری‌اند، در فلان مسئله‌ خاصّ سیاسی یا اجتماعی یا اعتقادی ممکن است عقیده‌شان غیر از عقیده‌ رهبری باشد؛ ما این را اشکال ندانستیم؛ عمده برای ما جهت‌گیری‌های کلّی است، جهت‌گیری‌های انقلابی است. والّا در هر مسئله که ما نمی‌نشینیم هماهنگ کنیم که ببینیم در فلان مسئله نظر ما یکی هست یا نیست؛ خب، او نظر خودش را گفته. این هم نمیشود که من هرجا هرکسی از نمایندگان ما یک چیزی گفت، ما فوراً بگوییم آقا! شما، این را غلط گفتید، این را درست گفتید، روابط عمومی اعلان کند؛ این هم نمیشود. بله، اگر از قول حقیر، کسی چیزی بگوید و به گوش من برسد و خلاف باشد، ما به خود او بلافاصله تذکّر میدهیم؛ مکرّر اتّفاق افتاده؛ تذکّر دادیم، گفتیم که شما خودتان این را اصلاحش کنید، آن طرف هم اصلاح کرده. مصلحت نمی دانم که اگر یک کسی یک چیزی گفت، ما هم اینجا برداریم یک اعلامیّه بدهیم که فلان کس غلط کرد این حرف را زد؛ اینکه نمیشود. هرجا برخلاف نظر ما -البتّه از قول من؛ اگر از قول خودش گفته باشد، نه- از قول من چیزی گفته باشد، اطّلاع میدهیم و میگوییم آقا! این را شما از قول ما، شنیدیم گفتید و باید خودتان اصلاح کنید. "

-نکته‌ دیگری که بسیار حائز اهمیت است و البته مغفول، عوامل پنهان و غیر مستقیمی است که موجب واقعه‌ای مثل تصویب برجام می‌شود.

الف-فساد موجود در دستگاه‌های مختلف کشور و مدیران ناکارآمد و یا رانت خواری که فرزندان آن‌ها با پول‌های به ناحق به دست آمده در خیابان ها‌ی موسوم به بالاشهر کلان شهر‌ها با ماشین‌های چند صد میلیونی و چند میلیاردی ویراژ داده و با انتشار تصاویر اوقات لوکسی که سپری می کنند در شبکه‌های مجازی فخر فروشی کرده و موجب به وجود آمدن عقده‌هایی کاذب در دل نسل جوان می‌شوند. آنگاه فردی با شعار رونق معیشتی به وسیله برجام وارد می‌شود و دل از این جوانانی که البته گناهی هم ندارند می‌برد.

ب-بها ندادن به اقتصاد مقاومتی مورد نظر رهبر معظم انقلاب به عنوان تنها راه حل مشکلات اقتصادی و خودکفایی.

وقتی نرخ بیکاری رو به افزایش می‌رود و یا کارخانه جات به دلیل مشکلات فنی و یا ارزی با مشکلات عدیده مواجه می‌شوند و مهمتر از همه قیمت کالا‌های مصرفی مردم با دلاری که ابزار ایالات متحده برای کنترل و فشار است هرروز بالاتر می‌رود، فردی با شعار " برجام رونق اقتصادی به همراه دارد"وارد می‌شود و طبیعی است که مورد استقبال قرار می‌گیرد.

ج-بد اخلاقی‌های موردی برخی افراد تعریف شده در زمره‌ی مومنان انقلابی.
اینکه در برابر تبلیغات برجام و بزک آن توسط رسانه‌ها و بوقچی ها‌ی همسو صدای کسانی که دولت با مهر دلواپسان به شدت به آن‌ها حمله کرد کمتر شنیده و مورد اقبال مردم قرار می‌گیرد می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد، اما حتما یکی از مهمترین آن دلایل فرهنگ رفتاری برخی ازاین برادران و خواهران است.

بعضا رفتار‌هایی رخ داده و تند روی‌هایی از منش و سخنان رهبری و در امتداد ان اخلاق اسلامی و نبوی اتفاق افتده که موجب بدبینی‌هایی شده است وحتی زمانی که حرف‌های منطقی و معقول با استدلال‌های محکم توسط این جبهه بیان می‌شود انتظار تاثیرگذاری و پذیرش عمومی پیش بینی شده محقق نمی‌شود.

جامعه مومن انقلابی باید ارتباط خود را با احاد مردم تقویت کند به طوریکه معتمد دیگر اقشار باشد و وقتی حرفی را متقن بیان می‌کند و به روشنگری می‌پردازد با توجه عموم مواجه شود حال آن که در قضیه برجام مشاهده شد برخی افراد بی اطلاع فقط به خاطر عدم حمایت برخی اشخاص منسوب به جبهه انقلاب از برجام حامی برجام شدند و مسلما این نگاه ریشه در برخی رفتار‌های گذشته دارد؛ البته مسلم است که حتما افراد غرض ورز هم که خود بینش اشتباه دارند در جامعه موجود هستند.   در اتفاق ناگواری که سیل برای تعداد زیادی از استان‌های کشور رقم زد به وضوح مشاهده شد که کمک‌های خالصانه نهاد‌های انقلابی و جوانان مومن انقلابی به مردم در اذهان عمومی هم افراد ساکن در آن مناطق و هم احاد مردم تاثیرات بسیار مثبتی گذاشته و دود تبلیغات معاندان را از اذهان برخی فریب خوردگان زدوده و آن‌ها را با ماهیت حقیقی و واقعی این نهاد‌ها آشنا کرد.

اصلاح فرهنگ رفتاری قشر مومن انقلابی جامعه وقتی منجر به تغییر نگرش قشر قابل توجهی از بدبینان شد. نه تنها برجام بلکه در بسیاری از بحران‌ها و چالش‌های دیگر در ابتدا فریب معاندین را نمیخورند و در مراحل بعد با همراهی جبهه انقلاب هم رکاب آن نیز می شوند. باید فرهنگ اخلاقی و رفتاری جبهه انقلاب منطبق با فرمایشات و منش رهبر انقلاب و سیره‌ی نبوی باشد.

در نگاه دیگر، برادران و خواهرانی که سخن امام (ره) راجع به وجوب حفظ نظام را سر لوحه‌ خود قرار داده اند، باید توجه کنند که مقدمه واجب نیز واجب است. به طور مثال وضو گرفتن برای ادای فریضه‌ی واجب نماز واجب است. در راستای محافظت و حفظ نظام و تحقق تمدن اسلامی مد نظر رهبر انقلاب پرواضح است که احاد مردم باید در نظر گرفته شوند و با دلایل منطقی و مستدل و فرهنگ رفتاری مطابق با شاخص اسلام توسط جبهه انقلاب توجیه شوند و این همان واجبی است که مقدمه‌ واجب دیگر یعنی حفظ نظام است.  

مهدی غیرتمند: دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: توافق هسته ای خروج از برجام صنعت هسته ای تحریم های ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۳۷۹۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! /جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود/از پرواز با بال استعداد‌ها تا پرواز با جت شخصی

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش از سرگیری مذاکرات هسته‌ای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 


کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! 


 حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در بخشی از یادداشتی در شماره امروز این روزنامه نوشت: ۱- شاید از تیتر یادداشت پیش روی تعجب کنید و از خود بپرسید؛ «برجام» با لایحه «عفاف و حجاب» چه نسبتی دارد؟! در نگاه اول حق با شماست! موضوع برجام فناوری هسته‌ای و مقصود از آن لغو تحریم‌های ظالمانه و غیر‌قانونی علیه کشورمان بود، ولی موضوع لایحه عفاف و حجاب، مقابله با پدیده پلشت و خانمانسوز کشف حجاب است. اما مروری -هرچند گذرا- بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش می‌کشد که مبادا همان‌گونه که برجام به جای لغو تحریم‌ها، تعداد آن‌ها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد! مجلس قبلی برجام را بی‌توجه به انتقادات جدی و مستند منتقدان، ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کرد و شد آنچه نباید می‌شد! مراحلی که در تصویب لایحه عفاف و حجاب دنبال می‌شود نیز با آنچه بر سر تاسیسات هسته‌ای کشورمان آوار شد، شباهت‌هایی دارد و صد البته با دامنه‌ای بسیار گسترده‌تر و خطرناک‌تر! تعجب نکنید. بخوانید!
۲- این روز‌ها لایحه موسوم به عفاف و حجاب برای بررسی نهائی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است. پیش از این و در طول نزدیک به یک سالی که از تهیه و تنظیم این لایحه می‌گذرد، در چند نوبت و متناسب با مراحل مختلفی که لایحه طی می‌کرد، به ارزیابی و نقد مستند برخی از مفاد آن پرداخته بودیم، ولی متاسفانه علی‌رغم برخی تغییرات، موارد سؤال‌برانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده می‌شود که می‌تواند کارآمدی آن را با تردید‌های جدی رو‌به‌رو کند. از این روی، اشاره به نکاتی را در این خصوص خالی از فایده نمی‌دانیم. 
۳- اولین پرسش که اساسی‌ترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟! 
الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشته‌ایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست؛ بنابراین فقدان قانون نمی‌تواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.
ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت می‌توانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند! 
ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازه‌ای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارت‌آفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟! 
۴- ممکن است ادعا شود که رو‌به‌رو شدن با شرایط خاص! علت احساس نیاز به تهیه این لایحه بوده است! که باید پرسید: کدام شرایط خاص مورد نظرتان است؟! جامعه روال عادی خود را طی می‌کرد و رخداد و شرایط ویژه‌ای در میان نبود. حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و می‌فرمایند: «یک مطلب دیگری را من می‌خواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامه‌ریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئله‌ای در کشور وجود نداشت، مردم با شکل‌های مختلف داشتند زندگی می‌کردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بی‌آن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟! 
۵- آیا موارد یاد شده شک‌برانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردید‌های جدی رو‌به‌رو نمی‌کند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و ساده‌اندیشی مسئولان، به نظام و توده‌های عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟! اگر پاسخ منفی است، بفرمایید چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گسترده‌تر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیس‌جمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحه‌ای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس می‌رود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه
(بخوانید کلیات ابوالبقا) تبدیل می‌شود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچه‌های مجلس معطل می‌ماند؟! 

 

جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان روحانیت خودش پیشقدم شود نوشت: بار دیگر به مناسبت بررسی بخش هزینه‌های لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجه‌های پیشنهادی دولت برای نهاد‌های فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانه‌ها منتشر شد که با اعتراض‌هائی همراه است. اعتراض‌ها عموماً بر این محور‌ها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهاد‌ها بودجه تعلق می‌گیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آن‌ها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهاد‌ها تاثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجه‌هائی به آن‌ها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهاد‌های فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است. بدون اینکه درباره محور‌های اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تاکید می‌کنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آن‌ها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجه‌ای که برای آن‌ها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سال‌های گذشته بار‌ها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرج‌تراشی خلاف مشی خود امام است. باقی می‌ماند بودجه‌ای که برای حوزه‌های علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سال‌های گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزه‌های علمیه و نهاد‌های مرتبط با آن‌ها انتقاد می‌کردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما می‌گفتند مگر از وضع شدیداً فلاکت‌بار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزه‌های علمیه اعتراض می‌کنید؟
جواب ما این بود و اکنون نیز اینست که می‌دانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزه‌های علمیه و حتی علمای شهرستان‌ها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم می‌کنند و تعداد زیادی از آن‌ها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کار‌های خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانه‌ها و شرکت‌ها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند. ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح می‌کنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزه‌های علمیه دفاع نمایند. می‌بینیم که در عمل نیز تفکر آن‌ها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحت‌اندیشی برای روحانیت می‌گویند اعتنائی نمی‌کنند و ترتیب اثر نمی‌دهند.
مهم‌ترین دلیل ما برای این تفکر که حوزه‌های علمیه و دستگاه‌های مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آن‌ها را به دولت و حکومت وابسته می‌کند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب می‌نماید. هیچکس نمی‌تواند ادعا کند که روحانیت می‌تواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزه‌های علمیه از هیچ بودجه‌ای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آن‌ها می‌دهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد می‌دانستند. تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تایید گذاشته است. مراجع صاحب‌نام و ذی‌نفوذی مانند مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی و آیت‌الله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگنا‌های معیشتی در حال حاضر به آن‌ها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که ده‌ها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیف‌ترین اقشار جامعه زندگی می‌کرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود. حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آن‌ها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجه‌های دریافتی حوزه‌ها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشت‌میزنشینانی می‌رسد که حوزه‌های علمیه بدون آن میز‌ها هم می‌توانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیت‌ها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیش‌قدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟


از پرواز با بال استعداد‌ها تا پرواز با جت شخصی


ناصر ذاکری طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان از پرواز با بال استعداد‌ها تا پرواز با جت شخصی نوشت: پرونده مجازبودن خرید و تملک جت شخصی پس از مصاحبه اخیر رئیس سازمان هواپیمایی کشوری مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت و حتی توضیح بعدی سازمان که این قانون مربوط به دو دهه پیش است، نتوانست موضوع را برای مخاطبان هضم‌کردنی یا تحمل‌پذیر کند. درواقع تملک جت شخصی به خودی خود امر چندان مهمی نیست. درست مثل هر حوزه دیگر در اقتصاد، فرد با درنظر‌گرفتن شرایط خود تصمیم به خرید کالایی خاص می‌گیرد. به‌عنوان مثال فردی برای تعطیلات آخر هفته خود دو میلیون تومان کنار می‌گذارد و آن دیگری متناسب با درآمدش صد برابر این مبلغ را هزینه می‌کند؛ اما اهمیت این پرونده ارتباط نزدیک با شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی امروزمان دارد که در زیر به چند نکته مرتبط با آن اشاره می‌کنم:

۱ – تورم دورقمی شرایط دشواری را برای گروه عظیمی از شهروندان کشور ایجاد کرده و آنان مجبور هستند برای ایجاد تعادل بین دخل‌و‌خرج خود بسیاری از سرفصل‌های ضروری هزینه را حذف کنند و حتی از خیر درمان بیماری‌های‌شان نیز بگذرند. سفر هوایی سال‌هاست از سبد مصرفی این گروه عظیم خط خورده است. گفتنی است که با عنایت به سطح دستمزد مصوب قانون کار برای سال جاری، حقوق ماهانه یک کارگر معادل قیمت بلیت رفت و برگشت هوایی در مسیر تهران به مشهد برای یک خانوار دونفره است؛ ازاین‌رو روشن است که سفر هوایی جایی در زندگی جاری گروه کثیری

 از شهروندان ندارد.

۲ – سیاست‌گذاری نامعقول اقتصادی در طول دهه‌های گذشته منتهی به شکل‌گیری فاصله طبقاتی بسیار عظیم شده و در کنار فقر آزاردهنده گروه کثیری از شهروندان، رفاهی حیرت‌انگیز و باورنکردنی برای گروهی اندک به ارمغان آورده است. سطح زندگی به‌اصطلاح لاکچری آنان به گونه‌ای است که نداشتن جت شخصی را می‌توان یک محرومیت جدی برای‌شان تلقی کرد که طبعا باید برایش چاره‌ای اندیشیده شود.

۳ – بسیاری از ثروتمندان بزرگ کشور تاجران جوان و تازه‌کاری هستند که نه به اتکای نبوغ کارآفرینی؛ بلکه با کمک روابط خانوادگی و استفاده از نفوذ خانوادگی به ثروت‌های کلان دست یافته‌اند. مثلا فلان جوان تازه‌کار با استفاده از فرصتی که تحریم نفت ایران ایجاد کرده و با کمک حامیان بانفوذش و با ادعای تکراری «دورزدن تحریم» یک‌شبه ره صدساله طی کرده و به ثروتی افسانه‌ای دست می‌یابد. به‌این‌ترتیب می‌توان ادعا کرد بیشتر متقاضیان خرید و استفاده از جت شخصی، این گروه ثروتمندان تازه به‌دوران‌رسیده و برخوردار از رانت خانوادگی خواهند بود.

۴ – در شرایط کمبود منابع مالی دولت، سازمان‌های دولتی ناگزیر هستند شیوه‌های جدیدی را برای کسب درآمد و ترازکردن دریافتی‌ها با پرداختی‌های‌شان بیازمایند. ارائه خدمات به دارندگان جت شخصی راهی بسیار مناسب برای کسب درآمد است؛ آن‌هم در شرایطی که افزایش قیمت بلیت و فرسودگی ناوگان هوایی به شکل‌گیری ظرفیت بی‌کار در اکثر فرودگاه‌های کشور منتهی شده است.

۵ – سال‌هاست که در حوزه مدیریت شهری از ضرورت افزایش سهم شبکه حمل‌ونقل عمومی در حمل‌ونقل شهری سخن گفته می‌شود که صرفه‌های بسیاری برای اقتصاد کلان کشور ایجاد می‌کند و درواقع اولویت‌دادن به منافع اجتماعی در مقایسه با منافع فردی را مطرح می‌کند؛ اما اینک برخی الزامات اقتصادی متولیان امر را در مسیری سوق داده که به فکر ارائه خدمات به «ازمابهتران» با هدف کسب درآمد بیشتر باشند.

اما نکته تأمل‌برانگیز این است که قانون اساسی ما به‌عنوان دستاورد زیباترین و باشکوه‌ترین انقلاب تاریخ بشر، شرایطی آرمانی را تصویر می‌کند که در آن محدودیت‌های مادی نمی‌تواند مانع پرواز با بال استعداد‌ها شود. جامعه موظف است هرگونه امکان پیشرفت را در اختیار تک‌تک شهروندان در دوردست‌ترین روستا‌ها قرار بدهد تا هرکسی بتواند تا هر ارتفاعی که آرزویش را دارد، پرواز کند، تولید ثروت کند، کسب علم و معرفت کند یا در اندیشه رشد معنوی خود باشد و به عبارتی فقر خانوادگی یا توسعه‌نیافتگی منطقه نباید مانع پرواز او شود. اینک با گذشت سال‌ها دولتمردان در دفاع از عملکرد خود می‌توانند به فهرست بلندبالایی از مشکلات اشاره کنند که مانع تحقق این رؤیای ارزشمند و باشکوه شده‌اند؛ همان مشکلاتی که آنان را واداشت تا از انجام تعهد آموزش رایگان یا تأمین مسکن برای همگان شانه خالی کنند؛ اما گویا از دید دولتمردان محترم این ناکامی دردناک دلیل آن نمی‌شود که فرصت نوعی دیگر از پرواز را از مردم بگیریم: اگر پرواز با بال استعداد‌ها مقدور نشد، به جایش امکان پرواز با جت شخصی را فراهم می‌کنیم!

آرمان نیک‌اندیشانی که متن قانون اساسی را نوشتند، این بود که حتی فرزندان فقیرترین و محروم‌ترین خانواده‌های کشور از پرواز با بال استعداد بازنمانند؛ اما اینک پرواز با جت شخصی فقط مختص کسانی است که فرزند فلان فرد متنفذ باشند و با استفاده از رانت نام خانوادگی اجازه «دورزدن تحریم» را بیابند؛ کسانی که لابد در گام بعدی متقاضی داشتن «فرودگاه شخصی» هم خواهند بود.

دیگر خبرها

  • تشخیص سه سرطان خطرناک فقط با یک نمونه خون (فیلم)
  • افشاگری روحانی درباره دلایل ردصلاحیتش
  • انهدام باند قمار و شرط بندی آنلاین در گلستان
  • آرنه اسلوت؛ قمار بزرگ، سیاه یا قرمز؟
  • پیشرفت اجتماعی ایران از سال ۲۰۱۹ کم و در سال ۲۰۲۳ منفی شد / در بخش فرصت ها وضعیت ایران خطرناک است / قربانی‌شدنِ پیشرفت اجتماعی در ساحتِ سیاست و اقتصاد
  • آشنایی با جانشین یورگن کلوپ در لیورپول؛ قمار پر ریسک؟
  • فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! | ماده ۴۹ لایحه عفاف و حجاب یعنی پول بده و کشف حجاب کن! | انتقاد تند حسین شریعتمداری
  • تعیین تکلیف حسین شریعتمداری برای شورای نگهبان : لایحه عفاف و حجاب را کنار بگذارید، همین «طرح نور» کافی است / نگرانم این لایحه مثل برجام شود
  • تعیین تکلیف حسین شریعتمداری برای شورای نگهبان /لایحه عفاف و حجاب را کنار بگذارید،همین «طرح نور» کافی است /نگرانم این لایحه مثل برجام شود
  • کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! /جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود/از پرواز با بال استعداد‌ها تا پرواز با جت شخصی