نفوذیها در پرونده کرسنت
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۴۵۸۵۸
تهران- ایرنا- ایران بهعنوان سومین تولیدکننده گاز در جهان، تنها 1.5درصد بازار صادراتی گاز را در اختیار دارد؛ درحالیکه فروش گاز فقط به همسایگان (جز قطر)، میتوانست درآمدهای کلان ارزی را برای ایران به ارمغان بیاورد و در کنار آن، امنیت ملی نیز بهبود یابد.
شاید این بزرگترین مزیتی است که گاز نسبت به نفت نصیب کشور میکند؛ بنابراین منطق حکم میکند: «گاز را نه بهعنوان انرژی خوراکپزی، بلکه بهعنوان کالای استراتژیک که از آن درآمدهای استراتژیک و ارتقای امنیت ملی حاصل میشود، در نظر داشته باشیم».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مجمع که بهطور تلویحی به اوپک گازی نیز معروف است، از مهمترین ارکان گازی جهان برای تصمیمگیری در زمینه بازار گاز به حساب میآید. عادلی پیشتر سمتهایی مانند رئیس کل بانک مرکزی، سفیر ایران در انگلستان، کانادا و ژاپن را نیز در کارنامه خود داشته است. از باب حادثه، او را در نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز و پتروشیمی دیدم و در گفتوگویی کوتاه، نظرش را درباره پتانسیل ایران در صادرات گاز جویا شدم.
بسیار اهل گفتوگو است و تلاش میکند تا جایی که میتواند، صریح پاسخ بگوید. قابلیتهای ایران برای پیوند استراتژیک با کشورهای همسایه و گرهزدن امنیت ملی کشورها با گاز ایران، موضوعی است که او بسیار بر آن تأکید دارد. وقتی از عادلی درباره برخی اظهارنظرها در رد صادرات گاز ایران در قالبهای گوناگونی مانند کرسنت و اسناد ویکیلیکس درخصوص ارتباطات عجیب و پشت پرده آن پرسیدم، میگوید: «...عربستان از نرمافزارهای اطلاعاتی خود در این زمینه بهره برده است؛ اما همانطور که کشورهای دشمن ما نظیر آمریکا و عربستان و متحدان منطقهای آنها اعلام کردهاند، از همه توان خود برای برهمزدن روند همکاریهای بینالمللی ما استفاده کردهاند و مواضعی که گاهی میبینیم از سوی برخی در داخل گرفته میشود و هماهنگ با آن کشورهاست، علامت سؤالی بزرگ ایجاد میکند؛ اما تعجب همیشه آنجاست که از این هماهنگی کسی تعجب نمیکند».
**ایران یکی از بزرگترین ذخایر گاز جهان را دارد، بااینحال ایران در شرایطی قرار دارد که با افزایش بیش از حد گاز در داخل، امکان صادرات و ارزآوری این محصول استراتژیک را از دست داده است. به عقیده شما، باید در این رابطه دنبال چه راهکاری باشیم؟
به نظرم نخستین نکتهای که باید به آن توجه کرد، اعم از مسئولان و مردم، این است که بدانیم بزرگترین مخزن گازی جهان را داریم و لازم است از گاز مثل نفت در صادرات بهره ببریم. ما تا به حال گاز را بهعنوان منبع انرژی داخلی در نظر داشتهایم و داریم؛ بهعنوان منبع انرژیای که بتوانیم در خانهها با آن غذا بپزیم یا خود را گرم کنیم؛ درحالیکه گاز اکنون در دنیا مثل نفت بهعنوان کالای استراتژیک در بازارهای جهانی مبادله میشود و نهفقط برای کشورهای صادرکننده خود درآمد ایجاد میکند، بلکه برای آنها وزن استراتژیک و سیاسی بهوجود میآورد و از آن بالاتر، امنیت ملی میآورد. بنابراین گاز را باید نه بهعنوان انرژی خوراکپزی، بلکه بهعنوان کالای استراتژیک که از آن درآمدهای استراتژیک و ارتقای امنیت ملی حاصل میشود، در نظر داشته باشیم. پس اولین نکته این است که این نگاه را درباره گاز جا بیندازیم.
نکته دوم این است که چطور عمل کنیم. در این مورد باید مصرف گاز داخل را بهینه کنیم و سپس سرمایهگذاری در زمینه گاز را افزایش دهیم و به سمت صادرات پیش برویم. همیشه این سؤال را از خودم میکنم که ایران همانطور که سومین تولیدکننده گاز جهان است، اگر به اندازه نفت، صادرات گاز داشت و سهمی از بازار جهانی را به خود اختصاص میداد، آیا تحریمها به همین صورت میتوانست علیه آن انجام شود؟ قطعا خیر. پس باید در این زمینه سرمایهگذاری کنیم. دوم اینکه به روند بازار دقت کنیم. روند بازار دیگر فقط گاز خط لولهای نیست.
در تجارت جهان، باید به روند تجارت LNG نگاه کرد. بر اساس برآوردهایی که ما در سازمان صادرکننده گاز در خلال سالهای گذشته انجام دادهایم و امسال سال سومی است که سازمان این برآوردها را انجام داده، پیشبینی میشود میزان LNG از مقداری حدود 400 BCM (میلیارد مترمکعب) در سال به بیش از 700 میلیارد مترمکعب برسد. در این حال، سؤال این خواهد بود که سهم ما از 80، 90 درصد اضافهشدن چقدر خواهد بود؟ ما باید برای خودمان سهمی قائل شویم و به جلو پیش برویم.
**سالهای متمادی ایران تلاش کرد گاز تولیدی خود را صادر کند؛ اما همیشه بودند دلواپسانی که مانع بشوند یا به بهانه مفتفروشی گاز، جلوی این اقدام را بگیرند؛ از قرارداد کرسنت با امارات گرفته تا قراردادی که حدود دو سال قبل قرار بود با یک شرکت نروژی منعقد کنیم. آیا واقعا ندانستن این ظرفیت در داخل است که امکان صادرات گاز را برای ایران فراهم نمیکند یا اینکه دستهایی در کار است؟
دانسته یا ندانسته بودنش را نمیدانم، اما در سالهای قبل فرصتهای اقتصادی و امنیت ملیمان را با ازدستدادن قراردادهای گاز با کشورهای جنوبی خلیج فارس از دست دادهایم. اگر صادرات گازمان به کشور امارات متحده عربی سالها قبل انجام و نمونه موفق میشد و میتوانستیم به کشورهای دیگر صادرات گاز داشته باشیم، قطعا هم از نظر اقتصادی و هم سیاسی به نفع ما بود. درحالحاضر همه کشورهای خلیج فارس بهجز قطر، کسری گاز دارند. فقط ایران و قطر در این حوزه مازاد گاز دارند.
مذاکرات گاز با کویت و عربستان سعودی در اوایل سالهای 2000 شروع شده بود که اگر به جایی میرسید، نقشه روابط بینالمللی ما با این کشورها تغییر میکرد. همین الان هم باید به این فکر باشیم. نباید تصور کنیم چون فضای تحریم است، به سمت سرمایهگذاری در گاز نرویم یا به فکر توسعه سهم بازار گاز ایران نباشیم.
میتوانیم مذاکرات را از اکنون آغاز کنیم و ببینیم از کدام بخش میتوانیم تولید گاز بیشتری داشته باشیم، زیرا توسعه میادین گاز چند سال زمان میبرد، بهویژه اگر بخواهیم صادرات LNG داشته باشیم، فرایند آن زمان طولانیتری میطلبد. اتفاقات کنونی هم پایدار نیست و حتما تغییر خواهد کرد. باید چنین برنامهای داشته باشیم، اما برای انجام این برنامه، به اجماعسازی داخلی نیاز داریم. صادرات نفت اکنون جا افتاده و کسی درباره قرارداد یا قیمت آن صحبت نمیکند. گاز هم باید همینطور بشود.
**همیشه در اختلافات داخلی روی قیمت گاز مانور داده میشد...
بالاخره گیردادنها به این اندازه نیست. گیردادنها بحث سیاست داخلی دارد که وارد آن نمیشوم، اما باید به این سمت حرکت کنیم تا مانند سایر کشورها بتوانیم گاز بفروشیم. گاز کالایی نیست که درباره قیمتش خیلی دچار اختلاف شویم، مگر اینکه در داخل هوچیگری کنیم. همه کشورهای اطراف ما در حال خرید و فروش گاز هستند و قیمت را میتوان متوجه شد.
قیمت گاز آمریکا سه دلار و در بقیه مناطق جهان رقمی بین 4.5 تا 5.99 دلار است. البته در برخی کشورها هم حدود 10 دلار است. در بازارهای مختلف جهان قیمتها مشخص است؛ اینطور نیست که کسی قیمت پرتی برای خرید و فروش گاز اعلام کند؛ گاز کالایی نیست که کسی بتواند آن را به دیگران بیندازد. این کار حلنشدنی نیست؛ اما اگر معاملات بینالمللی کالایهای استراتژیک در سایه اجماع سیاسی انجام نشود، همیشه عدهای ممکن است آن را هو یا هوا کنند.
**روند مذاکرات ایران و عمان در صادرات گاز بسیار طولانی شده است. گاهی حتی بحث نگرانی وزارت نفت از حمله دوباره در داخل به میان میآید. درباره مذاکرات گازی ایران به عمان دیدگاه شما چیست؟
عمان کشور بسیار خوب و مستعدی برای صادرات گاز ایران است؛ به این علت که عمان تأسیساتی دارد که ظرفیتشان تا حدی خالی است و در آینده خالیتر هم میشود، چون عمان به اندازه کافی گاز ندارد. ما میتوانیم گاز را به عمان صادر و از تأسیسات این کشور استفاده کنیم و LNG صادر کنیم. این کار هم به نفع ما و هم عمان است. عمان بهعنوان صادرکننده گاز سهمی از بازار دارد و ما میتوانیم از طریق صادرات گاز به عمان در این سهم شریک شویم؛ بنابراین کاری آماده است و باید هرچهزودتر این کار را انجام دهیم.
از اطلاعات قراردادی مطلع نیستم، اما در داخل کشور معمولا به دلایل سیاسی، مسائل مهم اقتصادی در فرایندهای اداری در چالشهای غیرضروری و حتی مضر سیاسی معطل میشود. یکی از وزیر نفت خوشش نمیآید و در کار مذاکرات قرارداد دخالت میکند؛ در چنین شرایطی باید وحدت فرماندهی حول وزارت نفت و وزیر در مسئله نفت و گاز حاکم باشد. درحالحاضر وزیر نفت کسی است که دانش، هوش و تعهد و وفاداری به کشور و نظام دارد که حاصل تجربه چهار دوره وزارت است و باید از این فرصت بهره برد.
**درباره خط لوله صلح و مذاکرات ایران و پاکستان، آیا باید اظهارات پاکستان مبنی بر دخالت عربستان و آمریکا در روند مذاکرات با ایران را پذیرفت؟ سازوکار همکاری ایران و پاکستان در خط لوله صلح چگونه باید باشد؟
تصورم این است که پاکستانیها بیراه نمیگویند. کسانی که اجازه این کار را نمیدهند، آمریکا و عربستان سعودی هستند که سعی میکنند پاکستان، از ایران گاز ارزان نگیرد. البته پاکستان هم در این میان کمکاری کرده است. آمریکا به هند هم میگوید از ایران نفت نخرد، اما هند توجه چندانی نمیکند. پاکستان باید این خط لوله را که گاز ارزان به اقتصادش میدهد، تمام میکرد.
اکنون چون پاکستان مشکل انرژی دارد مجبور شده LNG بخرد که تقریبا دو برابر خط لوله گاز برایش هزینهبر است، اما با کمی تخفیف یا پولهایی که میدهند، LNG میخرند. اگر ما LNG داشتیم، پاکستان از طریق دلالهای دیگر ممکن بود از ما هم خرید کند، اما واقعیت این است که خرید گاز خط لولهای از ایران برای پاکستان بسیار ارزانتر و به نفع اقتصاد و امنیت پاکستان است و باید این کشور در یک فرصت مناسب کار را تمام کند.
**فکر نمیکنید باید به این موضوع کلانتر نگاه کرد؟ اکنون تقابلهای منطقهای از رودررویی چین بهعنوان پشتوانه پاکستان و آمریکا بهعنوان پشتوانه هند و بالا گرفتن تنش بین این کشورها را حداقل در حوزه اقتصادی در قالب بنادر چابهار و گوادر شاهدیم. در نگاه کلان، میتوان به این ماجرا اینگونه نگاه کرد که نمیخواهند رشدی صورت بگیرد و قصد دارند وابستگی پاکستان به آمریکا همچنان باقی بماند؟
بله البته از ابتدا که بحث خط لوله آغاز شد، شاید این تنش به این اندازه بین چین و آمریکا راه نیفتاده بود و اکنون این تنش تشدید شده است. از همان زمان بیشترین تنش، مربوط به ایران و آمریکا بود و آمریکا نمیخواست اجازه دهد رابطه پاکستان با ایران تقویت شود. عربستان از همان زمان در پاکستان نفوذ داشت و این کشور، خاستگاه آموزش وهابیگری و تندروی از سوی عربستان بود، اما اکنون معادله پیچیدهتر شده، چون چین وارد شده و هند هم هست.
بااینحال، در مورد خط لوله صلح، اگر اوضاع سیاستهای بینالمللی در منطقه ما در آینده تغییر کند و از تنشها تا حدی کاسته شود، شاید با یکسری امتیازات، صادرات گاز از طریق خط لوله به پاکستان محقق شود. اکنون در شرایط تحریم و فشار بینالمللی، مسلما خیلی برای دولت پاکستان انجام این کار سخت است، اما امیدواریم این شرایط پایدار نباشد. اگر شرایط عوض شود ممکن است با معادلات دیگر، این کار محقق شود.
**در مورد عملکرد ایران در حوزه صادرات گاز با LNG همیشه انتقاداتی از سوی کارشناسان وارد شده است. اما چرا این اتفاق تاکنون رخ نداده است؟
صادرات گاز ایران با LNG فرایندهای طولانی اداری داشت و در نهایت به تحریم برخورد کرد. سه پروژه مهم LNG در ایران وجود داشت.
LNG PERSIAN، LNG PARS و LNG IRAN که بیش از 20 میلیون تن در سال میتوانست صادر کند که شاید در آنموقع حدود 10 درصد سهم بازار جهانی LNG بود، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد. بوروکراسی بسیار طولانیای که برای انعقاد قراردادها در ایران وجود دارد از بدترین علتهای ازدسترفتن بسیاری از فرصتها بوده که در این مورد هم صادق است. علت دیگر، فرایند و شکل قراردادهای بزرگ مشارکت و سرمایهگذاری در توسعه میادین نفت و گاز است.
شرکت شل در ابتدا علاقهمند بود که در ایران میادین گاز را توسعه دهد، اما به علت مناسبنبودن قراردادهای ایرانی به قطر رفت و همان گاز مشترک بین دو کشور را استخراج کرد و به فروش رساند. البته علاوهبر این دو علت بعدها تحریمها هم اضافه شد، اما اگر زمانی که پارسجنوبی شروع شد میتوانستیم با انعطاف بیشتری این میادین را توسعه دهیم، امروز در وضعیت مناسبتری قرار داشتیم.
**برخی کارشناسان بر این عقیده هستند که به علت ظرفیت بالای گاز در ایران، بهتر آن است که برنامهریزی برای تأسیس وزارت گاز را در نظر داشته باشیم. نظر شما در این رابطه چیست؟
به نظرم درحالحاضر نفت و گاز از سیاست یکسانی تبعیت میکنند و خیلی به هم وابسته هستند. بسیاری از گازهای ما همراه است. وقتی چاه نفت حفر میشود، گاز هم همراهش هست. بنابراین لزومی به جداکردن دستگاه سیاستگذار این دو نیست. برعکس در خیلی از کشورهای دیگر سازمانهای نفت و گاز با هم ادغام شده است. بنابراین به عقیده من، این ایده خیلی فنی نیست.
**در اسناد منتشرشده از سوی ویکیلیکس، به مذاکرات پنهانی آمریکا و عربستان با امارات برای برهمزدن قرارداد کرسنت اشاره شده و همینطور ردپاهایی که احتمالا در داخل کشور برای همراهی با این دو کشور صورت گرفته است. انگار اتاق فکری وجود داشت که این تنش را ایجاد کند. اینطور فکر نمیکنید؟
تصور میکنم کشور عربستان؛ چه در زمان فعلی که در حالت تنشآلود با ایران است و چه زمانیکه تنش کمتری بین ایران و عربستان بود، علاقهمند بود به هر صورت جلوی ارتباطات ایران با بقیه کشورهای خلیجفارس را بگیرد و با تمام قوای نرمافزاری و اطلاعاتی که داشتند، در تلاش بودند بتوانند به نحوی مسائلی را مطرح کنند که کلا هرگونه ارتباطی را بههم بزنند. بنابراین به نظر من، بههمخوردن چنین قراردادهایی به ضرر ایران و به نفع آنها و رؤسایشان است.
**ارتباطگیری با داخل ایران چطور؟
اشاره کردم که عربستان از نرمافزارهای اطلاعاتی خود در این زمینه بهره برده است. من متخصص این زمینهها نیستم، اما همانطور که کشورهای دشمن ما نظیر آمریکا و عربستان و متحدان منطقهای آنها اعلام کردهاند از همه توان خود برای برهمزدن روند همکاریهای بینالمللی ما استفاده کردهاند و مواضعی که گاهی میبینیم توسط برخی در داخل گرفته میشود و هماهنگ با آن کشورهاست، علامتسؤالی بزرگ ایجاد میکند، اما تعجب همیشه آنجاست که از این هماهنگی کسی تعجب نمیکند.
منبع: روزنامه شرق؛1398.02.23
گروه اطلاع رسانی **9280**2002
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي روزنامه شرق پرونده كرسنت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۴۵۸۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صادرات ایران باید از خام فروشی عبور کند
رئیس کمیسیون صنعت اتاق ایران پیشنهاد داد برای کاهش تأثیر تحریمها و افزایش بهرهوری، علاوه بر تدوین قوانین توسعهای، جلوی خامفروشی گرفته شود. - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، پنل تخصصی «توانمندیها و ظرفیتهای صنعتی کشور» با حضور سخنرانان بخش خصوصی و بخش دولتی به همت کمیسیون صنعت اتاق ایران در حاشیه نمایشگاه اکسپو 2024 برگزار شد.
ابوالفضل روغنیگلپایگانی، رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران به عنوان اولین سخنران این نشست، گفت: به دلیل استفاده گسترده تمامی صنایع از صنعت بستهبندی، این صنعت از اهمیت ویژهای برخوردار است. هرچند این صنعت یکی از ابزارهای سنجش شاخصهای توسعه اقتصادی و صنعتی است؛ اما در سال گذشته وضعیت خوبی نداشت. از سوی دیگر، با وجود اینکه ایران پس از چین دومین کشوری است که توانست تولید کاغذ داشته باشد اما امروزه جایگاه خوبی در این حوزه ندارد. سرانه مصرف کاغذ در ایران سالانه 21 کیلوگرم و در اروپا 57 کیلوگرم است. این عدد در کشورهای اسکاندیناوی و برخی کشورهای آمریکایی 157 کیلوگرم است. این اعداد نشان میدهد تا رسیدن به شاخصهای جهانی راه زیادی در پیش داریم.
وی ادامه داد: تولید کل جهانی کاغذ در حدود 425 میلیون تن است. این کاغذها تنها از درختان تولید نمیشوند و به وسیله ماشینآلات مختلف از مواد اولیه مختلف همچون خردهچوبهای جنگلی، سنگ و... ساخته میشوند. در سالهای 2008 و 2009 حدود 70 درصد این 425 میلیون تن کاغذ از چوبهای جنگلی ساخته میشد اما در حال حاضر خوشبختانه این رقم در حال تغییر است و کشورها در حال حرکت به سمت تولید کاغذ بازیافتی هستند. کاغذ میتواند تا 7 بار به چرخه تولید بازگردد.
رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران ادامه داد: بیشترین تولید کاغذ در دنیا به ترتیب در کشورهای چین 125 میلیون تن، آمریکا 72 میلیون تن، ژاپن 26 میلیون تن و آلمان 23 میلیون تن صورت میگیرد. در ایران رقم تولید کاغذ یکمیلیون و 600 هزار تن است. آمار تولید کاغذ تحریر در دنیا حدود 150 میلیون تن بود، اما با گسترش فضای دیجیتال مصرف کاغذ کاهش یافته و به 50 تا 70 میلیون تن رسیده است.
روغنی تأکید کرد: در ایران به دلیل سیاستهای غلط و هدررفت منابع ارزی 350 هزار تن واردات کاغذ تحریر داشتهایم اما میتوان گفت نیاز واقعی کشور 150 هزار تن است که 45 هزار تن آن مرتبط با آموزشوپرورش است. این حجم از واردات بیهوده با ارز 4200 تومانی انجام میشد که منابع ارزی را هدر میداد. ظرفیت تولید کاغذ در داخل کشور حدود 190 هزار تن است. در حدود 6 سال پیش، چیزی در حدود 120 هزار تن مصرف کاغذ روزنامه داشتیم، اما در حال حاضر روزنامهها در حال نابودی هستند و در حال خارج شدن از چرخه هستند. در خصوص کاغذ بستهبندی، مجوز طراحی کارخانه کاغذ در کشور برای تولید 3 میلیون و 200 هزار تن وجود دارد.
وی ادامه داد: همانطور که گفته شد صنعت بستهبندی با رشد اقتصادی مرتبط است؛ ما دو سال پیش حدود 950 هزار تن مصرف کارتن داشتهایم اما در حال حاضر 750 هزار تن مصرف داریم و این نشاندهنده حال بد اقتصاد کشور است. پس از دوران کرونا، مصرف کاغذ بستهبندی و کاغذهای بهداشتی افزایش چشمگیری داشته است. تا سال 93 کاغذ تحریر و کاغذ بستهبندی عمدتاً به کشور وارد میشد، اما با تلاش بخش خصوصی الان صادرکننده کاغذ شدهایم. در حال حاضر یکمیلیون و 600 هزار تن کاغذ بستهبندی داریم که میتوانیم صادر کنیم. هنوز هم بخش عمده کاغذ از چوب تولید میشود و ما در شمال ایران 2 میلیون هکتار جنگل داریم. روسیه به عنوان بانک چوب دنیا، در حدود 800 میلیون هکتار چوب در اختیار دارد. تقریباً تمامی کشورهای دنیا از روسیه واردات چوب انجام میدهند، اما در ایران این واردات وجود ندارد و این امری مشکلساز است. تمام کشورهای دنیا به سمت صنایع سلولزی در حال حرکت هستند و در ایران نیز این صنایع رشد خوبی داشتهاند.
نمایشگاه امسال فرصت خوبی را فراهم کرد
سید محمد موسوی، معاون صنایع ماشینآلات و تجهیزات وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان سخنران بعدی این نشست گفت: بخش خصوصی باید از همین امروز برای سال بعد برنامهریزی کند. نمایشگاه امسال فرصت بسیار خوبی را فراهم کرده است که با برطرف کردن مشکلات، شرایط در سال آینده بهتر خواهد شد. شرایط باید بهگونهای پیش برود که برای مثال بتوانیم بگوییم حاصل این نمایشگاه قرارداد 2 میلیارد دلاری بود. باید بتوانیم بازار کشورهایی مانند کشورهای آفریقایی که نیاز به تجهیزات و ماشینآلات دارند را در دست بگیریم.
وی ادامه داد: ارزش بازار تجهیزات پزشکی ایران 3 میلیارد دلار است و 1500 شرکت فعال در تجهیزات پزشکی داریم. در حوزه نفت و گاز نیز پیشرفتهای بسیاری داشتهایم. تنها در شهر عسلویه 120 میلیارد دلار سرمایهگذاری داشتهایم و یک میلیارد مترمکعب در روز گاز تولید میکنیم که 70 درصد این فرآیند توسط ایرانیها انجام میشود.
موسوی افزود: توان خدمات فنی و مهندسی که در حال حاضر در کشور وجود دارد، آرزوی بسیاری از کشورها همچون ازبکستان است. در صادرات خدمات فنی و مهندسی از رقم 5/1 میلیارد دلار به رقم 4 میلیارد دلار رسیدهایم. در حوزه ماشینآلات کشاورزی نیز با رشد 40 درصدی توانستهایم هم نیاز داخل را برآورده کنیم و هم صادرات داشته باشیم. از 22 هزار تراکتور در سال به 40 هزار در سال رسیدهایم. در اسفند 1402 حدود 39 میلیون دلار صادرات تراکتور داشتهایم.
معاون وزیر صمت ادامه داد: امروزه، پتانسیل بالایی برای صادرات وجود دارد و کشورهای بسیاری خواهان تهاتر با ایران هستند. بسیاری از کشورهای آفریقایی به دلیل نداشتن ماشینآلات و تجهیزات توان استفاده از منابع و معادن خود را ندارند و نیازمند واردات این ماشینآلات هستند. اکثر شرکتهای ایرانی باید پس از تأمین نیازهای داخلی به فکر صادرات باشند و این نمایشگاه با وجود تمام چالشها فرصت خوبی را فراهم کرده است.
فرصتها و تهدیدهای صنعت دارو
نریمان صدری، رئیس اتاق مشترک ایران و اتریش به عنوان یکی از سخنرانان این نشست گفت: 10 درصد از کل تولید ناخالص جهان، در حوزه سلامت هزینه میشود و 20 درصد کل این هزینه فقط در کشور آمریکا صرف میشود. چین و هند نیز به خاطر جمعیت زیاد، در رتبههای بعدی قرار دارند. تولید ناخالص داخلی ایران حدود 400 میلیارد دلار است که حدود کمتر از 7 درصد این عدد در حوزه سلامت خرج میشود. بهطور کلی از میانگین کل دنیا پایینتر و از میانگین کشورهای در حال توسعه بالاتر هستیم.
وی افزود: در حال حاضر، دولت ایران بخش بزرگی از بودجه را به بخش سلامت اختصاص داده است. در ایران تلاش شده با ارزان کردن دارو، این صنعت کوچک نگه داشته شود. تقریباً 5/4 میلیارد دلار ارزش صنعت دارویی ماست که نصف ارزش صنعت دارو در کشور ترکیه است. به دلیل همین ارزانی، دورریز دارو نیز زیاد است و پزشکان نیز در مقیاس زیاد دارو تجویز میکنند.
رئیس اتاق مشترک ایران و اتریش ادامه داد: جمعیت ایران در حال پیر شدن است و در سالهای آتی با بیماریهای بسیاری مواجه خواهیم شد و بهتبع آن مصرف دارو و نیاز به خدمات بهداشتی و پزشکی نیز افزایش خواهد یافت. طبق تعاریف جدید پزشکی، سالمندی از 80 سال به بالا آغاز میشود و نیاز به داروهای این سنین میتواند به بزرگ شدن صنعت پزشکی خواهد انجامید.
وی گفت: عدم رشد اقتصادی کشور واقعیتی است که وجود دارد. کشورهایی که در منطقه جمعیتی قابل مقایسه با ایران هستند مانند عربستان سعودی، ترکیه و مصر را میتوان در حوزه سلامت با ایران مقایسه کرد. در کشور عربستان بودجه سلامت 60 هزار دلار است و هر سال برای هر فرد عربستانی 1291 دلار هزینه پزشکی و بهداشتی میکند.
صدری ادامه داد: اگر شخصی بخواهد در ایران وارد صنعت پزشکی بهخصوص صنعت دارو شود، با صنعتی روبهرو است که قیمتها در آن بهشدت کنترل میشوند. قیمت، تأمین و نیاز دارو همگی تحت کنترل دولت است و قیمت دارو توسط دولت در پایینترین حد جهانی نگه داشته شده است. همانطور که میدانید، ایران عضو سازمان WTO نیست و به همین دلیل امکان دستکاری در بازار دارو بهراحتی وجود دارد. همچنین تولید دارو از روی نمونههای ساختهشده سادهتر است. 85 درصد کل دارو در ایران تولید میشود و 15 درصد باقیمانده نیز وارد میشود.
صدری تأکید کرد: صنعت سلامت ایران فرصتهای زیادی در اختیار دارد؛ نمایندگان شرکتهای بزرگ دارویی دنیا در ایران شعبه داشتهاند اما اکنون به دلیل شرایط تحریمی میتوان با بنکداران بزرگ بینالمللی کار کرد و داروی مورد نیاز را تأمین کرد. فرصت دیگر، در اختیار گرفتن شرکتهای کوچک و متوسط در سایر کشورهاست که از رده خارج شدهاند، اما در ایران همچنان کارکرد دارند. در صنعت پلاسما نیز فرصتهایی برای ایران وجود دارد زیرا ما جزو معدود کشورهایی هستیم که صنعت پلاسمای خصوصی داریم. به دلیل طبیعت چهارفصل و پوشش گیاهی مناسب ایران، صنعت داروهای گیاهی نیز میتواند فرصتها و ظرفیتهای خوبی ایجاد کند.
صنعت نساجی؛ خسته ولی پر پتانسیل
امین مقدم، عضو هیاترئیسه اتحادیه نساجی و پوشاک ایران نیز در این نشست گفت: حجم مالی صنعت نساجی در کل جهان 1900 میلیارد در سال است که تقریباً حدود نیمدرصد این رقم متعلق به ایران است. در سال گذشته وارداتی نزدیک به 2/2 میلیارد دلار داشتهایم. این در حالی است که صادرات ما در حدود 540 تا 600 میلیون دلار بوده است. از این 600 میلیون دلار، 350 میلیون دلار مربوط به صادرات فرش ماشینی و تنها 60 میلیون دلار مربوط به صادرات پوشاک بوده است.
وی افزود: صادرات کشور ترکیه در کل 35 میلیارد دلار است که 18 میلیارد دلار آن مربوط به پوشاک است. در ایران 47 هزار واحد صنعتی وجود دارد که تعداد 5500 واحد مرتبط با صنعت نساجی هستند و در ترکیه 240 هزار واحد صنعتی وجود دارد که 72هزار واحد در صنعت نساجی فعالیت میکنند.
عضو هیاترئیسه اتحادیه نساجی و پوشاک ایران ادامه داد: سبد خرید نساجی مردم کوچکشده و انتظار میرود در سال آینده کوچکتر هم بشود. در حدود 850میلیون دلار پارچه وارد کشور شده است، در حالی که در داخل کشور توانمندیهای بسیاری برای تولید پارچه وجود دارد.
مقدم تأکید کرد: در کنار تمام این موارد، باید به نکات مثبت هم توجه کرد. در صنعت نساجی قابلیتهای بسیار خوبی داریم و امیدواریم به زمانی برگردیم که پارچه ایران به کشورهای اروپایی صادر میشد. صنعت نساجی بزرگترین پتانسیل اشتغالزایی در میان سایر صنایع را دارد بهطوریکه حداقل یکمیلیون نفر در این صنعت مشغول به کار هستند. همچنین هزینه برپایی یک کارخانه نساجی متوسط در حدود یکپنجم هزینه برپایی کارخانه پتروشیمی است. نکته مثبت دیگر حمایتهای مالی مناسبی است که از شرکتهای دانشبنیان صورت میگیرد. قیمت هر کیلو پنبه در حدود 90هزار تومان است که این پنبه وقتی به یک تیشرت با برند داخلی تبدیل میشود، در حدود یکمیلیون تومان به فروش میرود و این نشان از ارزشافزوده بالای صنعت نساجی و پوشاک دارد.
صنعت برق در حال کوچک شدن است
علیرضا کلاهی صمدی، رئیس کمیسیون صنایع اتاق ایران در ادامه این نشست گفت: صنعت برق جزو معدود صنایع ایرانی است که رقابتپذیر است. پیش از جدی شدن تحریمها بخش عمده صادرات فنی و مهندسی کشور مربوط به صنعت برق بود. در بازار داخلی نیز علیرغم تمامی سوء مدیریتها، چراغ این صنعت همچنان روشن است. حتی در همین شرایط صادرات هم اتفاق میافتد.
رئیس کمیسیون صنایع اتاق ایران ادامه داد: به جرات میتوان گفت در صنعت برق سنتی فاصله ایران با تکنولوژی روز دنیا حدود 5درصد بوده، اما در حوزه برق جدید همچون انرژیهای سبز دچار عقبماندگی شدهایم. از سال 1379 تاکنون هیچ پروژه نیروگاهی عمدهای در ایران توسط خارجیها انجامنشده است. این شرایط در کشورهای همسایه همچون ترکیه وجود ندارد و پیمانکاران بزرگ خارجی همچون زیمنس در این کشورها مشغول به کار هستند. با تمام این مشکلات صنایع برق توانسته در خارج از کشور پروژههایی را در دست بگیرد.
کلاهی افزود: نیاز کشور عراق از الان تا پایان دهه آینده برای هر سال 10میلیارد دلار است که اگر بتوانیم 20درصد این نیاز را تأمین کنیم، صادرات ما رونق پیدا خواهد کرد. تحریم باعث شده است فعالیتهای بانکی و صدور ضمانتنامه مختل شده و صادرات چمدانی جای آن را گرفته است. پیشنهاد شخص بنده تدوین قوانین توسعهای و منطقهای مشترک است تا بتوانیم کمی از آثار تحریمها را کاهش دهیم. به جرات میتوانم ادعا کنم که توانمندی کشوری همچون ترکیه از ایران کمتر است و ما در به دست آوردن بازار کشورهای همسایه مانند عراق و همین ترکیه کوتاهی کردهایم. اگر دور کشورمان یک دایره بکشیم تا شعاع 2000کیلومتری بازار بسیار با ظرفیتی وجود دارد که ما باید از آن استفاده کنیم.
وی گفت: کشور هند پیشرفتهای چشمگیری در زمینه رشد اقتصادی داشته و از کشوری فقیر به کشوری متوسط تبدیل شده است. دسترسی به برق تا چند سال پیش در این کشور 1.5 میلیارد نفری فقط 45درصد بود. پروژههایی که هند در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر انجام میدهد، بیش از کل ظرفیت تولید برق ایران است. بحث تغییر سبد انرژی در تمامی کشورهای همسایه جنوبی ما و اروپای شرقی بحثی جدی است. بخشی از این فرآیند حرکت از سوختهای فسیلی به سمت برق تجدیدپذیر است. براساس آمارها، تغییر سبد انرژی از 28درصد فعلی برق به بالای 40درصد مستلزم 20تریلیون یورو سرمایهگذاری است. متأسفانه بازار ما به بازاری که سرمایهگذاری وزارت نیرو در آن عملاً به صفر رسیده است و روزبهروز در حال کوچکتر شدن و محدود شدن است.
کلاهی صمدی ادامه داد: در حوزه تولید، بخش خصوصی اندکی سرمایهگذاری داشته است، اما در حوزه انتقال هیچ سرمایهگذاری وجود ندارد و در مسیر برعکس توسعه حرکت میکنیم. اگر نتوانیم با باز کردن بازارهای صادراتی روزنه امیدی ایجاد کنیم، همین یک صنعت توانمند هم از بین خواهد رفت. همچنین باید صادرات خامفروشی با کمترین ارزشافزوده را که بهنوعی صادرات سنتی است فراموش کنیم و به سمت صادرات صنایع و خدماتی برویم که در داخل ارزشافزوده پیدا کرده و علاوه بر سود ناشی از صادرات، تولید ناخالص داخلی را بالا بردهاند.
انتهای پیام/