«برادر جان»؛ داستانی که شاید برای شما اتفاق بیافتد
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۴۶۲۶۰
سناریو یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک سریال تلویزیونی است، که عموماً به آن توجه نمیشود، به همین جهت اکثر مجموعههای تلویزیونی آثاری خنثی هستند که تنها هدف از تولیدشان پرکردن آنتن است. در میان این قبیل آثار استثنا هم وجود دارد و نمیتوان آن را به کل تعمیم داد، اما در ماه رمضان وضعیت کمی متفاوتتر از دیگر ایام است، چون تلویزیون در این زمان مخاطبان بیشتری دارد.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دلیل جذابیت آثار نعمتالله را در چند عامل میتوان خلاصه کرد ابتدا اینکه عموماً این نویسنده از طبقهای سخن میگوید که بخش عمدهای از مردم را تشکیل میدهند، در ضمن نوع ادبیاتی که او در آثارش به کار میگیرد برای مخاطب جذابیتهای نوستالژیک ایجاد میکند، همانگونه که دیالوگهای برخی تولیدات همچون مرحوم علی حاتمی برای مخاطبان دوستداشتنی و ماندگار است. «زیر هشت»، «رستگاران»، «مادرانه»، «زیر پای مادر» و... نمونههایی روشن از آثار این نویسنده است. نکته دیگر اینکه در آثار نعمتالله درام بسیار قوی شکل میگیرد و عمده کارآکترها خوب پردازش میشوند. در فیلمنامههای او، نقش منفی نه به ذات کاملاً سیاه است و نه نقش مثبت کاملاً سفید. برای مثال وقتی درباره چاووش در سریال برادر جان سخن میگوییم، رگههای مثبت بسیاری در او مشاهده میشود، حتی کارآکتر کریم بوستان با بازی علی نصیریان هم گرههای خاص خود را دارد.
بحث دیگری که درباره فیلمنامه این اثر باید مطرح کرد نحوه پیامرسانی اثر است. حقالناس محور این قصه است. این موضوع شاید در فیلمها و سریالهای بسیاری دست مایه قرار گرفته باشد، اما عمدتاً شکلی شعاری و کلیشهای دارد، اما در برادر جان این اتفاق رخ نمیدهد، زیرا فردی که حق دیگری را تضییع کرده است بهگونهای برای خود توجیه دارد و سعی میکند گناهش را با نیکی به دیگران کم رنگ کند. این روش تا به حال کمتر در تلویزیون آزموده شده است.
بحث دیگر به کارگردانی و تهیهکنندگی این مجموعه است. محمدرضا آهنج، فیلمساز تلویزیونی است که با مجموعه موفق «سایه آفتاب» خود را به تماشاگران معرفی کرد. در آن سریال شاهد معرفی حامد بهداد نیز بودیم. این مجموعه با کیفیتی مطلوب آغاز شد و با افتی فاحش به پایان رسید. این فیلمساز البته سریال نسبتاً خوب «آسمان من» را هم کارگردانی کرده است، اما این مجموعه آنچنان که باید دیده نشد. برای همین برادر جان این ظرفیت را دارد که به عنوان بهترین اثر این فیلمساز شناخته شود به شرطی همانند سریال سایه آفتاب با افت پایانی مواجه نشود. دکوپاژی که آهنج در برادر جان انجام داده، نشان از پختگی او دارد. در ضمن میزانسنها هم به درستی انتخاب شده است. نکته دیگری که به نظرم در بحث کارگردانی این اثر اهمیت دارد حرکت خوب دوربین است و قابهای انتخاب شده به زیبایی اثر میافزاید.
اما درباره محمدرضا شفیعی تهیهکننده این اثر باید گفت، او بهعنوان یکی از تهیهکنندگان خوب تلویزیون محسوب میشود که آثارش با تماشاگر ارتباط برقرار میکند، همچنین گرایشهای دینی او همیشه به نوعی در آثارش قابل لمس است. «سر دلبران»، «کیمیا»، «تنهایی لیلا»، «مادرانه» و... مثالهایی از آثار موفق او در تلویزیون است. در ضمن این تهیهکننده در سینما هم آثار خوبی نظیر «زندگی خصوصی آقا و خانم میم»، «شعلهور»، «سر به مهر» را تولید کرده است، که توجه به مضامین اخلاقی شاخصه هریک از این آثار است.
بازیگران برادر جان هم نمره خوبی دریافت میکنند. علی نصیریان بهعنوان یکی از اسطورههای بازیگری، هنرنمایی چشم نوازی از خود ارائه داده است. در ضمن حضور حسام منظور که بعد از درخشش در سریال «بانوی عمارت» مشهور شد، به این کار جذابیتی خاص داده است، به ویژه به واسطه گریم خوبی که با نقشش به شدت همخوان است، البته این بازیگر توانایی فنی خود را در تئاتر نیز نشان داده و در جشنوارههای داخلی و خارجی نیز جوایزی کسب کرده است، برای همین توقع چنین بازی از او دور از انتظار نیست و البته هنرنمایی کامران تفتی در نقش «حنیف» نیز جالب توجه است، البته او پیشتر نیز چنین نقشهایی را بازی کرده است، اما در این تیپ شاهد بهترین اتفاق برای تفتی هستیم.
موسیقی این سریال هم از جذابیتهای ویژه آن است، در آثاری که سعید نعمتالله به عنوان نویسنده حضور دارد، همیشه موسیقی یکی از ابزارهای تأثیر گذار است، زیرا جنس قصه او موسیقی خوب هم میطلبد، همچنین تیتراژ ابتدایی این سریال یکی از اتفاقات خوب است که تا به حال در هیچ اثر دیگری شاهد آن نبودهایم. در حقیقت در ابتدای هر قسمت بیننده شاهد قصه سه دوست است که جنس روایت را برایش عیان میکند.
در مجموع برادر جان تا به اینجا شروعی خوب دارد، اما اینکه آیا این امر تداوم خواهد داشت اتفاقی است که باید در ادامه شاهد آن باشیم و امیدوارم این سریال دچار شتابزدگی در آثار مناسبتی نشود زیرا گروه همچنان مشغول فیلمبرداری قسمتهای پایانی است و همین امر ممکن است از کیفیت اثر بکاهد.
به قلم؛ داوود کنشلو
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن قرآن ایکنا هنر فرهنگی عکس برادر جان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۴۶۲۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گولر: بزگترین رویایم قهرمانی چمپیونزلیگ با رئال است
به گزارش "ورزش سه"، آردا گولر در بازی اخیر رئال مادرید مقابل رئال سوسیهداد یک گل زد و موجب برتری 1-0 تیمش شد.
کارلو آنچلوتی گاهی اوقات ممکن است در مورد تغییرات در ترکیب تیمش مردد باشد. درحالیکه او ترکیب بسیار خوبی دارد، بازیکنانی هم روی نیمکت حضور دارند که در انتظار انتخاب مربی ایتالیایی هستند.
یکی از این بازیکنان در فصل جاری آردا گولر است. خرید تابستانی رئال برخلاف انتظار خیلی برای این تیم بازی نکرده است. او به دلیل مصدومیت چند مرتبه در آستانه بازگشت به ترکیب، دوباره ناامید شد.
با این حال گولر به دستاوردهای بزرگی فکر میکند و در گفتگو با کافا اسپورتس درباره جاه طلبیهای خود در رئال صحبت کرده است. او گفت:"بزرگترین آرزویم در رئال همین است، اولین بازیکن ترکیهای باشم که قهرمان چمپیونزلیگ میشود."
این ملی پوش ترکیهای نام مستعار خود در تمرینات رئال را نیز فاش کرد:"همه اعضای تیم من را «اَبی» (به معنای برادر بزرگتر به زبان ترکی) صدا میکنند. وقتی مودریچ به من اَبی یا چیزی شبیه به این میگوید، تعجب میکنم."
ارتباط با بازیکنان باتجربه رئال مادرید؟
من نمیتوانم کسی را به اسم کوچکش صدا کنم. من نمیتوانم آنها را لوکا یا تونی صدا کنم، آنها خیلی بزرگتر هستند. این مثل یک خانواده است. اگر اینطور آنها را صدا کنم، احساس میکنم که بی احترامی کردهام. بنابراین به تونی میگویم برادر، همینطور برادر لوکا. به همین دلیل من را برادر خطاب میکنند.
معنی شادی گل؟
این به معنای اعتماد است. من معتقدم که همه چیز از جانب خداست.
چرا رئال مادرید؟
برای انتخاب این پروژه به من گفتند که وارث لوکا مودریچ خواهم بود. این من را متقاعد کرد. من از کودکی رویای بازی برای رئال را داشتم.
چرا تمام تیم تو را دوست دارند؟
نمیدانم، سعی میکنم از همه چیزی یاد بگیرم. آلابا، رودیگر، والورده، براهیم دیاز، بازیکنانی هستند که زمان بیشتری را با آنها میگذرانم.
پدرت از انتقال به رئال پورسانت دریافت کرد؟
چنین چیزی واقعا غیرممکن است.
زندگی در اسپانیا چگونه است؟
ااز زمان استراحت مردم اینجا بسیار شگفت زده شدم. هنگام ظهر همه مغازههایشان را میبندند و میخوابند. همچنین افرادی در تیم هستند که هنگام ناهار میخوابند!
جدایی از فنرباغچه؟
میتوانستم یک سال دیگر در فنرباغچه بمانم، اما میخواستم به دنیا نشان دهم که یک جوان ترک چه کاری میتواند در اروپا انجام دهد. امیدوارم به این هدف ادامه دهم.
به نظر خودت به اندازه کافی بازی میکنی؟
مربی ما مدام در مورد برنامههایش با من صحبت میکند. او من را آماده نگه میدارد. ما همیشه با هم در ارتباط هستیم.