رواج موسیقی سخیف، نتیجه تربیت مبتنی بر اطاعت است
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۴۷۳۷۹
تهران- ایرنا- یکی از منظرهایی که می توان از آن به پدیده رواج موسیقی های سخیف و رخداد جنجالی همخوانی دانش آموزان نگریست، ضعف آموزش و پرورش در تربیت تفکر انتقادی است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، با گذشت چند روز از پخش یک ترانه سخیف اما عامه پسند در چند مدرسه، تبعات آن را می توان همچنان به چشم دید؛ رخدادی که مثل موارد مشابه انگشت اتهام را به سمت آموزش و پرورش چرخاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حدود دو هفته از جشن روز معلم میگذرد، اما هنوز آهنگ موسوم به«جنتلمن» و مباحث پیرامونش از فضای مجازی به گوش میرسد. پخش آهنگی مبتذل در مدارس و همخوانی دانشآموزان و حتی چند معلمها با آن ها بسیاری را شگفتزده کرد. از «علی مطهری» نایب رئیس مجلس تا آیتالله «ناصر مکارم شیرازی» احساس خطر کرده نسبت به آن واکنش نشان دادند. وزیر نیز پس از تخطئه موارد پیش آمده و صدور دستور پیگیری، در اندک زمانی خبر از ابلاغ دستورالعمل سرود دانشآموزی داد که در آن ضوابط سرودخوانی در مدارس مشخص شدهاست.
اظهار نظر کاربران فضای مجازی در این زمینه نیز قابل توجه است. برخی از کاربران به نامناسب بودن محتوای آهنگ برای سنین کودکان تاکید داشتند و از بیتوجهی والدین و معلمها به چنین موضوع مهمی ابراز تعجب میکردند. گروهی دیگر واکنشهای وزرا و وکلا را تا حدی تند و ناشی از نگاههای سیاسی دانستند. شماری استقبال پرشور دانشآموزان از این آهنگ را نشانی از عدم موفقیت سیاستهای فرهنگی خواندند. دسته دیگر نیز انتقادهای وارده بر این برنامهها را نشانی از مخالفت مدیران فرهنگی با شادی مردم قلمداد کردند.
نکته قابل توجه اینکه طیفی وسیعی از کاربران فضای مجازی بدون توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی موضوع، با نگرشی سطحی و سیاستزده به موافقت یا مخالفت با پخش آهنگ شاد در مدارس میپردازند. مثل موارد مشابه موضوعی طرح و به اصطلاح رایج داغ میشود و افرادی که دنبالکننده زیادی دارند احساس وظیفه میکنند در باب آن سخنی بگویند و موضعی بگیرند؛ موضعی که مورد پسند باشد و دیده شود. آیا این همان کاری نیست که معلمهای مدارس و دانشآموزان انجام دادهاند؟ به نظر میرسد فضای مجازی و مدارس و شاید کل جامعه از یک بیماری رنج میبرند: همراهی با مد روز با چشمانی بسته؛ پیوستن به هر آنچه که طرفدار بیشتری دارد.
ظاهرا به چنین ملتی تبدیل شدهایم. اگر آهنگی پرطرفدار باشد، ما هم گوش میدهیم و به عنوان پدر و مادر یا معلم حتی بدون توجه به رده سنی کودکان در اختیار آنها قرار میدهیم. اگر بحثی مد روز باشد در باب آن سخن میگوییم، بدون آنکه زحمت مطالعه کتاب یا مقالهای را به خودمان بدهیم. اگر همه بخواهند پزشکی قبول شوند، ما هم میخواهیم پزشکی قبول شویم، بدون اینکه در مورد علایق و شرایط خودمان بیاندیشیم. اگر همه فرزندشان را به دانشگاه بفرستند، ما هم به دانشگاه میفرستیم.
سال 84 اگر همه بخواهند به احمدینژاد رای دهند ما هم به احمدی نژاد رای میدهیم. سال 92 همه بخواهند به روحانی رای دهند، ما هم به روحانی رای میدهیم. اگر احساس کنیم همه موافق اجرای یارانهها هستند ما هم موافقت میکنیم، اگر همه مخالف گرانی بنزین باشند ما هم مخالفت میکنیم. بدون اینکه بدانیم هر یک از این سیاستها چه تاثیری بر اقتصاد کشور و سرنوشت تک تک ما دارد. گویی رویکردها و انتخابهای ما در زندگی شخصی و حتی سیاسی منتظر جریان عمومی است، تا بدون زحمت تفکر و پرسشگری با آن همراه شود؛ جریانی به اسم «همه» که بر زندگی ما سایه افکنده است.
کجا و چگونه باید یاد میگرفتیم به جای همراهی با جریانهای جمعی و مدهای روز، در مورد آنها بیاندیشم؟ کجا و چگونه باید قدرت تفکر و مهارت پرسشگری را میآموختیم؟ اینجا است که دوباره به ضعف نظام آموزشی باز میگردیم. اما با چنین رویکردی مساله دیگر پخش آهنگ مبتذل در مدارس و بی توجهی به ارزشهای فرهنگی نیست، بلکه مساله ضعف در قدرت تفکر انتقادی والدین و معلمها است.
به نظر میرسد از خطاهای اصلی نظام آموزشی طی سالهای گذشته بیتوجهی به آموزش تفکر انتقادی و قدرت پرسشگری بودهاست. متاسفانه نظام آموزشی با نیت خیرِ تربیت دینی و مذهبی راه خطا در پیش گرفته و به جای آموختن تفکر انتقادی بر ارزشهای تابعیت و اطاعت تمرکز میکند. هر چه جریان جهانی شدنِ فرهنگی تندتر و پرشتابتر وارد زندگی ما میشود، نظام آموزشی عرصه مدارس را تنگتر میکند.
همین دستورالعمل جدید سرود نمونه آن بارزی از چنین نگرشی است. گویی میتوان دانشآموزان را در محیطی گلخانهای نگه داشت و از تماس آنها با کالاهای فرهنگی گوناگون جهانی جلوگیری کرد؛ سیاستی که سالها اجرا شده و شکست خوردهاست. ای کاش نظام آموزشی به جای تمرکز بر اطاعت، قدرت پرسشگری دانشآموزان را تقویت میکرد. تا فارغ التحصیلان مدارس حداقل قبل از انتخاب آهنگ برای کودکانشان قدری در مورد محتوای آن بیاندیشیند.
پژوهش**س.ا**9279
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي آموزش و پرورش تفكر انتقادي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۴۷۳۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمی خاص برای دانش آموزان خاص
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مرکز اردبیل وقتی سخن از دانش آموزان با نیازهای ویژه به میان میآید بی شک به معلمانی میرسیم که عاشقانه به آموزش افرادی میپردازند که به دلیل نقصهای خاص جسمی و ذهنی باید در مدارس خاص تحصیل کنند.
دانشآموزان استثنایی با تمام محدودیتها، دانشآموزانی با استعداد و مشتاق یادگیری هستند و قطعا میتوانند مانند دیگر دانشآموزان، آینده روشنی داشته و نقش موثری در جامعه داشته باشند.
در این میان معلمان مدارس استثنایی نیز نقش خطیری بر عهده دارند.