زن و شوهر جوان، خواستگار سابق را سلاخی کردند+ عکس
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۹۸۲۷۷
نوعروس وقتی دید گرفتار بدبینیهای همسرش میشود، خواستگار سمج را به قتلگاه کشاند. آفتابنیوز : ساعت ۱۴ بعدازظهر ماجرایی گزارش شد که در آن از رها شدن یک خودروی پراید نقرهای رنگ خبر میداد و ماموران به محل اعزام شدند و به بررسیهای میدانی پرداختند.
خیلی زود مشخص شد پراید متعلق به یک زن است. وقتی ماموران به خانه این زن رفتند از وی شنیدند که خودرو در اختیار پسر ۳۰ سالهاش به نام «مصطفی» بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مادر و خواهر مصطفی که ترسیده بودند خواستار ردیابی این پسر شدند و با دستور بازپرس رسیدگی تخصصی ماموران آغاز شد.
پلیس با انجام تحقیقات از خانواده مصطفی اطلاع پیدا کرد وی از چند ماه پیش قصد ازدواج با دختری ۲۳ ساله به نام «مریم» را داشته که بهخاطر مخالفت ۲ خانواده، موفق به ازدواج با یکدیگر نشده و مریم نیز پس از گذشت مدتی، با مردی ۲۵ ساله به نام «غلامرضا» ازدواج کرده است.
خانواده مصطفی ادعا کردند وی به تعدادی از دوستان خود گفته که همسر مریم پس از اطلاع از موضوع خواستگاریاش از مریم، چندین بار با وی درگیر شده است. در این شاخه ماموران مریم، برادرش و همسر وی را تحت بازجویی قرار دادند که میثم برادر مریم با ادعای بیاطلاعی از سرنوشت مصطفی گفت: آخرین بار جمعه شب من مصطفی را در داخل پارک محل دیدم؛ آن شب یکی از بچههای محل به نام «محمد» ۲ بار با مصطفی تماس گرفت و قرار شد تا مصطفی، محمد و برادر زن محمد را به خارج از شهر ببرد و پس از آن، هر ۲ از پارک خارج شدند و مصطفی مرا تا ابتدای کوچه رساند؛ سپس به خانه رفته و به همراه مادر، همسرم و ۲ خواهر و دامادهایمان به پارک رفتیم؛ پس از خوردن شام، ساعت یک و نیم بامداد بود که از پارک به خانه بازگشتیم؛ صبح همان روز ساعت ۱۱ و نیم بود که چندینبار با مصطفی تماس گرفتم، اما گوشی تلفن همراهش خاموش شده بود تا اینکه مادر مصطفی با من تماس گرفت و گفت خودرویش پیدا شده، اما از مصطفی خبری نیست!
میثم درباره درخواست ازدواج دوستش با مریم نیز گفت: مصطفی خواستگار خواهرم بود، ولی زمانی پیشنهاد ازدواج را مطرح کرد که خواهرم به عقد غلامرضا درآمده بود؛ خواهرم حدود ۶ ماه پیش عروسی کرد و دامادمان نیز از موضوع خواستگاری مصطفی از خواهرم اطلاع نداشت و هیچ برخورد و درگیریای نیز با مصطفی نداشته است.
غلامرضا ۲۵ ساله نیز گفت: مصطفی را به خاطر دوستی با برادرزنم میشناسم. داخل پارک رو به روی مغازه اعضای خانواده زنم بودیم و پس از خوردن شام حدود ساعت یک بامداد، همگی به خانه مادرزنم رفته و تا صبح همراه مریم در آنجا بودم. پلیس که به بن بست خورده بود این بار به تحقیق از نوعروس پرداختند.
مریم گفت: مصطفی با برادرم دوست بود و از من خواستگاری کرد، اما خانوادههایمان مخالف بودند، ولی وی باز هم اصرار به ازدواج با من داشت تا اینکه اردیبهشت ماه من با غلامرضا ازدواج کردم، چند روز پیش بود که مصطفی چندین پیام کوتاه برایم فرستاد و زمانی که غلامرضا از این موضوع اطلاع پیدا کرد بسیار عصبانی شد و تصمیم گرفت از من متارکه کند، اما برای اینکه ثابت کنم به وی علاقه داشته و مرد دیگری در زندگی من نیست، مهریه خود را بخشیدم. بعد از آن هر زمان که مصطفی مرا میدید برایم ایجاد مزاحمت میکرد، اما به اصرار خانوادهام بویژه مادرم تصمیم گرفتم کمتر از خانه خارج شده تا با مصطفی روبهرو نشوم.
کارآگاهان با مقایسه ادعاهای این ۳ زن و مرد پی بردند همه آنها پنهانکاری میکنند چرا که میثم در جریان این مزاحمتها نبوده، شوهر مریم میگفت اصلا مصطفی را نمیشناسد، اما مریم گفته که همه در جریان این مزاحمتها بودهاند از سوی دیگر داماد خانواده گفته که آن شب با خوردن شام و همراه اعضای خانواده همسرش به خانه مادرزنش رفته در حالی که در تحقیقات انجام شده مشخص شد وی حدود ساعت ۷ صبح به خانه مراجعه داشته است. همین دروغ پردازیها کافی بود تا با دستور بازپرس مریم، میثم و غلامرضا دستگیر شوند و نوعروس پشت میز بازجویی بنشیند.
مریم خیلی زود افشاگری کرد و گفت: چند روز پیش مصطفی با همسرم تماس گرفته و وی را تهدید کرده بود، به همین علت در شب حادثه با مصطفی تماس گرفته و از وی خواستم برای حل مشکل به خانه ما بیاید. زمانی که مصطفی وارد شد در حالی که همسرم در اتاق خواب بود، میخواستم با وی حرف بزنم که دعوایمان شد و من از پشت سر ۳ ضربه چاقو به مصطفی زدم.
شوهرم نیز با بیرون آمدن از اتاق چند ضربه با چاقو به مصطفی زد. با مرگ خواستگارم با غلامرضا به پارک رفته سپس در بازگشت به خانه جسد را داخل رو فرشی پیچیده و من به خانه مادرم رفتم و دیگر نمیدانم شوهرم با جسد چه کرده است. با این اعترافات مرد کینهجو نیز گفت: با مریم نامزد کردم. بعد از مدتی فرد ناشناسی که بعدها متوجه شدم خواستگار سابق همسرم به نام مصطفی است، با تلفنهای مختلف و ارسال پیامک شروع به تهدید من و همسرم کرد و از من خواست مریم را طلاق بدهم.
شب حادثه من و مریم تصمیم گرفتیم با مصطفی صحبت کنیم. من در اتاق خواب بودم که مصطفی وارد شد. دقایقی از ورود وی به داخل خانه نگذشته بود که با همسرم درگیر شد. ابتدا همسرم از پشت چند ضربه به مصطفی زد و من نیز با دیدن این صحنه از خود بیخود شده و چند ضربه با چاقوی آشپزخانه به شکم و صورت وی زدم. پس از کشته شدن مصطفی وی را در داخل رو فرشی قرار داده و همراه مریم به پارک رفتیم. مریم از آنجا به خانه مادرش رفت. پس از بازگشت به خانه، جسد را با وانت یکی از دوستانم که به امانت گرفته بودیم به خارج از شهر برده و پس از ریختن بنزین به آتش کشیدم.
با توجه به اعترافات این زن و شوهر، ماموران با مراجعه به محل سوزانده شدن جسد موفق به کشف بقایای جسد شدند.
منبع: باشگاه خبرنگاران
منبع: آفتاب
کلیدواژه: قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۹۸۲۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران