ظریف و دیپلماسی هشدار
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۰۰۴۵۴
ایران بخشی از تعهدهای هستهای خود را به طور موقت کاهش داد، اروپاییها برای چارهاندیشی در بروکسل دور هم جمع شدند، امریکاییها نمایش نظامی در منطقه خلیجفارس به راه انداختند و بسیاری از احتمال تنش مستقیم میان تهران و واشنگتن در آیندهای نه چندان دور خبر دادند.
به گزارش اعتماد، در چنین شرایطی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دور جدیدی از رایزنیهای شرقی خود را آغاز کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برهمین اساس ظریف مسکو را به نخستین سکو برای اعلام دلایل ایران از این اقدام و هشدار نسبت به وضعیت توافق هستهای تبدیل کرد. در این مسیر سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه هم همتای ایرانی خود را تنها نگذاشت و از کمکاریهای برجامی اروپاییها گلایه کرد.
سه روز پس از بازگشت از روسیه یعنی ۲۲ اردیبهشت بود که سکاندار دستگاه دیپلماسی کشورمان برای آنچه که سفری کوتاه به ترکمنستان خوانده شد راهی عشقآباد شد. آن سفر کوتاه در بازه زمانی چندساعته به تور آسیایی جدید ظریف تبدیل شد.
ظریف تا لحظه تنظیم این گزارش در ایستگاههای ترکمنستان، هند، ژاپن و چین توقف داشته و رایزنیهای عمدتا سیاسی با محوریت برجام را پیش برده است. نکته قابل توجه در دومینوی سفرهای جاری ظریف در این است که کشورهای میزبان با وجود برنامه از پیش اعلام نشده مشخصی برای میزبانی از وزیر خارجه ایران، پس از آگاهی از نیت او برای سفر، برنامهها برای این میزبانی را به نحو احسن چیدند به گونهای که در ژاپن نخستوزیر میزبان وزیر خارجه ایران بود. این مساله به خودی خود گویای استقبال از دیپلماسی ایران در برابر اقدامهای یکجانبه امریکا است.
اهمیت این سفر در ظرف زمانی و جغرافیایی آن بود. درست در روزهایی که ایران، سه کشور اروپایی حاضر در برجام به انضمام کلیت اتحادیه اروپا را متهم به کاهلی در اجرای تعهدات هستهای کرده، محمدجواد ظریف مسیر شرق را در پیش میگیرد و با مشتریهای نفتی و شرکای اقتصادی ایران که تحریمهای فرامرزی امریکا دست و پای آنها را بسته وارد رایزنی شد.
وزیر خارجه کشورمان در هر ایستگاه اهداف سفر را برای رسانههای ایرانی و در ژاپن برای رسانههای پربازدید کشور میزبان ترسیم کرد تا همزمان با مسوولیت محول شده سیاسی به خود در حوزه دیپلماسی عمومی نیز دست ایران را در این روزهای داغ خبری بالا ببرد.
محورهای رایزنیهای ظریف در این ماراتن منطقهای را میتوان اینگونه تقسیمبندی کرد: ۱. تاکید بر ماهیت مشورتی سفرها ۲. توضیح و شفافسازی تصمیم اخیر برجامی ایران ۳. هشدار درباره وضعیت اضطراری که برجام گرفتار آن شده است. ۴. تبیین شروط ایران برای حفظ توافق هستهای و بازگشت به نقطه ۱۷ اردیبهشت. ۵. تاکید بر این اصل که ایران به دنبال جنگ نیست ۶. روشن کردن فضای سیاسی داخلی در امریکا و افشای نقشه «گروه B» برای جنگافروزی با ایران. ۷. ارایه راهکارهای عملی برای کنترل و همزمان کاهش تنش در منطقه. ۸. تبیین ضعف کشورهای مستقل در برابر سیستم تحریمی امریکا و تروریسم اقتصادی که کاخ سفید دنبال میکند. محمدجواد ظریف روزهای حساسی را برای این رایزنیهای سیاسی انتخاب کرده است. وزیر خارجه کشورمان در هر مقصد به طور متوسط یک روز و نیم توقف داشته، اما سر و صدایی که سفرهای وی در رسانههای منطقهای و فرامنطقهای به راه انداخته بیش از این بازه زمانی است.
دیپلماسی حداکثری در مقابل فشار حداکثری
ظریف در حال مهندسی معکوس نقشههایی است که دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا با سیاست فشار حداکثری برای ایران در نظر گرفته است. تهران در حال حاضر تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی یکجانبه امریکا قرار دارد که تنها در آخرین مورد آن معافیتهای اعطا شده به ۸ کشور برای خرید نفت از ایران هم از میان برداشته شد. همزمان با این فشار اقتصادی، سناریوسازی برای متهم کردن ایران به اقدام نظامی علیه منافع امریکا در منطقه غرب آسیا هم آغاز شده و واشنگتن تلاش میکند ادعای خود درباره انزوای سیاسی ایران را هم به مدد پروپاگاندای رسانهای به کرسی بنشاند.
در چنین شرایطی محمد جواد ظریف تور آسیایی خود را با سفرهای زنجیرهای و از پیش اعلام نشده به گونهای پیش برده تا به جهان بگوید که ایران برخلاف آنچه امریکای ترامپ میگوید در صندوقی شیشهای محصور نشده و زمین بازی خود را دارد.
محمدجواد ظریف در مقابل فشار حداکثری که تیم ترامپ در تمام حوزههای سیاسی، اقتصادی و نظامی بر ایران وارد میکند، دیپلماسی حداکثری را پیش میبرد. در حالی که ایران در داخل سیاست مقاومت حداکثری در برابر فشارهای امریکا را در پیش گرفته و تصمیم نظام عدم مذاکره در شرایط فشار است، دستگاه دیپلماسی در خارج از کشور سیاست دیپلماسی حداکثری را برای خنثیسازی اقدامهای امریکا در پیش گرفته است.
ایران شمارش معکوس ۶۰ روزه برای ورود به گام دو از مراحل خروج آرام از برجام را از روز ۱۸ اردیبهشت آغاز کرده و ظریف در دیدارهای خصوصی در ماراتن آسیایی خود به کشورهایی که رابطه حسنهای با اروپا و امریکا دارند یادآوری کرد که زمان در حال از دست رفتن است و کشورهایی که میگویند خواهان حفظ برجام هستند باید گامهای عملی بردارند و به سیاست خرید زمان که در یک سال گذشته در پیش گرفتهاند پایان بدهند.
وزیر خارجه کشورمان به میزبانهای خود در هند، ژاپن و چین یادآوری کرد که ایران تاکنون درباره اقدامهای زنجیرهای ضدایرانی امریکا از کنارهگیری از توافق هستهای تا بازگرداندن تحریمهای هستهای، از قراردادن نام نیروهای نظامی رسمی ایران در لیست گروههای تروریستی خارجی تا بسط دادن دامنه تحریمهای غیرهستهای، خویشتنداری از خود نشان داده، اما این کاسه صبر اکنون لبریز شده است. اکثر رسانهای مطرح غربی هشدارهای ظریف درباره حیات برجام و لزوم اقدام عملی کشورهای باقی مانده در توافق هستهای را به تیترهایی برای گزارشهای خود تبدیل کردند.
در میان کشورهایی که میزبان محمدجواد ظریف در این تور آسیایی بودند هرکدام از منظری متفاوت برای ایران حائز اهمیت بودند. هند یکی از خریداران اصلی نفت ایران است که علاوه بر طلای سیاه در سایر حوزههای تجاری هم با تهران همکاریهای گسترده دارد که یکی از مهمترین آنها پروژه چابهار است.
چگونگی تداوم خرید نفت هند از ایران در دورهای که معافیتهای تحریمی امریکا برداشته شده یکی از اصلیترین محورهای رایزنی ظریف در دهلینو بود. همزمان در حالی که اروپاییها میگویند نخستین تبادل مالی در سازوکار مالی تعیین شده برای کار با ایران موسوم به اینستکس تا چندهفته دیگر انجام میپذیرد، هند، چین و ترکیه چند کشوری هستند که از پیش برای پیوستن به این سازوکار و استفاده از آن ابراز تمایل کردهاند.
ژاپن در حالی میزبان محمدجواد ظریف بود که دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا به زودی به منظور شرکت در نشست گروه ۷ در توکیو به این کشور سفر میکند و توکیو برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن هم ابراز آمادگی کرده است.
هشدارهای محمد جواد ظریف نسبت به تحرکات امریکاییها در منطقه خلیج فارس و تلاش عدهای برای به جنگ کشاندن ایران و امریکا در ژاپن با صدای بلندتر و لحن واضحتری بیان شد و برهمین اساس پیشبینی میشود که شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن در دیدار پیشروی خود با دونالد ترامپ، پرونده ایران را بر پروندههای دیگر بینالمللی برتری داده و درباره آن با مهمان امریکایی گفتگو کند.
محمدجواد ظریف در چین با میزبان خود به عنوان یکی از اعضای حاضر در توافق هستهای با تعهدهای مشخص گفتگو کرده و تاکید کرد که روسیه و چین هم باید برای حفظ برجام هزینه کنند. در حال حاضر مساله خرید نفت ایران توسط چین یکی از اصلیترین سوژههای رایزنیهای دوجانبه میان تهران و پکن است. همزمان ایران از کندشدن روند فعالیت چین در نوسازی راکتور آب سنگین اراک هم گلایههایی دارد که به نظر میرسد در این سفر به گوش مقامهای کشور میزبان رسانده شده است.
چین و امریکا در حال حاضر در حال مذاکراتی به بنبست خورده درباره تعرفههای تجاری بر کالاهای یکدیگر هستند و برخی از کارشناسان دلیل حذر چینیها در عمل کامل به تعهدات برجامی را همین مذاکرات در جریان آنها با کاخ سفید میدانند. همزمان با سفر ظریف به پکن، چین خرید و بارگیری نفت خام ایران را با ٢ میلیون بشکه توسط یک سوپر تانکر آغاز کرده است.
یکی از شروط ایران برای باقی ماندن در برجام و بازگشت به نقطه ۱۷ اردیبهشت، خرید نفت ایران و عادیسازی رابطههای بانکی و مالی تهران است. مشتریهای نفتی ایران از جمله چین و هند با پایان معافیتهای تحریمی امریکا در صورت تداوم خرید نفت از تهران با تحریمهای فرامرزی امریکا روبرو میشوند و همین مساله اجرای کامل برجام از حیث منتفع شدن اقتصادی تهران را با اختلال همراه کرده است. پایان سیاست فشار برای فروش صفر نفت ایران از سوی امریکا یکی از شرطهای تهران برای حفظ برجام است.
خبرنگار الجزیره در چین همزمان با سفر محمد جواد ظریف به پکن در گزارشی نوشت: ایران همچنان اعتقاد دارد که چین به عنوان بزرگترین مشتری نفتی ایران میتواند نقش بسیار مهمی در حفظ برجام ایفا کند، اما چین در وضعیت وخیمی گرفتار شده و نمیخواهد بیش از این بر آتش تنشهای تجاری با دولت فعلی امریکا بدمد.
الجزیره در بخش دیگری از گزارش خود نوشته که با وجود بازگشت کامل تحریمهای نفتی ایران از سوی امریکا، اما تهران اصرار دارد که آرزوی واشنگتن برای به صفر رساندن فروش نفت ایران محقق نخواهد شد و در این مسیر برای ایران اینکه نفت خود را با واسطه به دست مشتری برساند نیز اهمیت چندانی ندارد.
خبرگزاری فرانسه همزمان با سفر ظریف به چین نوشت: پس از سخنان حسن روحانی در ۱۸ اردیبهشت درباره کاسته شدن از سطح تعهدات ایران در برجام، چین از همه کشورهای حاضر در توافق هستهای خواست که مسوولیت خود را ایفا کنند. همزمان اروپاییها نیز از همه اعضای برجام خواستند که به بقای برجام کمک کنند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از یک دیپلمات اروپایی نوشت: اروپا به صراحت از چین خواسته که به دلیل استقلال مالی بیشتری که از هژمونی دلار دارد نفت بیشتری از ایران خریداری کند. اروپاییها اعتقاد دارند که چین میتواند سهم بیشتری ایفا کند، اما به شرط آنکه اراده سیاسی برای انجام این کار داشته باشد.
تعبیر خبرگزاری آسوشیتدپرس از تور آسیایی محمدجواد ظریف، تلاش برای بازنگاه داشتن رابطههای تجاری با تهران در روزگار شدیدترین تحریمهای اقتصادی امریکا بود. این خبرگزاری امریکایی مینویسد که تنش در منطقه خلیجفارس به دلیل آنکه نیروهای نظامی ایرانی و امریکایی اکنون یکدیگر را تروریست میخوانند بالا گرفته و این مساله همه حتی بازیگران دورتر از این منطقه را هم نگران کرده است.
ظریف در بدو ورود به چین که عضوی از برجام است مشخص کرد که وقت بیانیه صادر کردن گذشته و آنها که مایل به حفظ برجام هستند باید هزینه عملی آن را پرداخت کنند. وزیرخارجه ایران عادیسازی رابطه اقتصادی تهران با کشورهای دیگر رابندی واضح در برجام خواند که به صراحت مطرح شده و باید به آن احترام گذاشته شود.
ظریف پیش از چین به ژاپن سفر کرده بود که یکی از اصلیترین مشتریهای نفتی کشورهای حوزه منطقه خلیجفارس است. برهم خوردن امنیت این منطقه میتواند بر مسیر تامین انرژی کشورهایی، چون هند، ژاپن و چین تاثیر بگذارد و به نظر میرسد که ظریف در این رابطه نیز به میزبانهای خود در این تور منطقهای هشدار داده است.
تایمز ژاپن همزمان با حضور ظریف در توکیو نوشت که محمد جواد ظریف هرگونه مذاکره با امریکا را رد کرد. ظریف در دیدار با نخستوزیر و وزیرخارجه ژاپن اقدام امریکا در مجبور کردن سایر کشورها از جمله ژاپن به تحریمهای یکجانبه واشنگتن را مصداق قلدری خواند.
ظریف در توکیو که از متحدان منطقهای امریکا به حساب میآید گفت: این نخستینبار در تاریخ است که یک کشور دیگری را تهدید میکند که اگر کاری که من دوست ندارم را انجام بدهی، تنبیه خواهی شد. ظریف در گفتگو با رسانههای ژاپنی این اقدامهای امریکا را مصداق تروریسم اقتصادی خواند. وزیر خارجه ایران اروپاییها و ژاپن را به دلیل همراهی با تحریمهای امریکا در حالی که موضعگیری شفاهی آنها حمایت از برجام است، مورد انتقاد قرار داد.
محمدجواد ظریف: نجات برجام وظیفه جامعه بینالمللی است
اگر جامعه بینالمللی احساس میکند که برجام یک دستاورد مهم است باید همانند ایران اقدام عملی برای حفظ برجام انجام دهد. اقدام عملی کاملا مشخص است باید وضعیت روابط اقتصادی ایران عادیسازی شود، این اقدامی است که برجام صریحا به آن اشاره دارد و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به همین موضوع اشاره دارد ولذا لازم است که اگر جامعه بینالمللی و سایر کشورهای عضو برجام دوستان ما در برجام مثل چین و روسیه تمایل دارند این دستاورد حفظ شود با اقدامات عملی باعث شوند مردم ایران بتوانند از منافع برجام بهرهمند شوند.
تیم B. (بنیامین نتانیاهو، جان بولتون، محمد بنزاید و محمد بنسلمان) با اقدامات جنگطلبانه، دست به خودکشی سیاسی خواهد زد. آیا جهان متمدن قلدری رژیم امریکا علیه کسانی که قانون را رعایت کرده و قطعنامه شورای امنیت را اجرا میکنند، میپذیرد؟
هیچ امکانی برای مذاکرات با امریکا وجود ندارد چرا که واشنگتن در شرایطی نیست که برای ایران پیششرط بگذارد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ظریف برجام اتحادیه اروپا چین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۰۰۴۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هستهای ایران دنبال میکنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است.
سرویس سیاست مشرق- رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی هفتههای اخیر مصاحبههای هدفمندی را در تقابل با ماهیت و کارکرد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران صورت داده که بر خلاف آنچه برخی تصور میکنند، منبعث از نظرات کارشناسی و حقوقی آژانس نیست!
کاخ سفید، اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی با توجه به نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵ میلادی (زمان تعیین شده در خصوص فعالسازی بند غروب آفتاب) میان دو گزینه «دفرمه سازی برجام» یا «خروج رسمی برجام» مردد ماندهاند.
از سوی دیگر، جایگزینی برجام با توافقی جدید نیز مستلزم چینش دوباره میز مذاکرات و آماده سازی پیش شرطها و لوازمی است که واشنگتن و تروییکای اروپایی قابلیت آن را (حداقل در برهه کنونی) ندارند.
از این رو باید در ماورای مواضع شورای حکام و مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اهداف کلان، میان مدت و خرد غرب را از پمپاژ ادعاهای اخیر علیه ایران مدنظر قرار داد. پیش فرض قطعی ما در این روند، همپوشانی مطلق گروسی با سیاستگذاران غربی مذاکرات هستهای است.
گزارههای ادعایی گروسی
در اینجا به برخی گزارههای ادعایی مطرح شده از سوی رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که طی ماهها و هفتههای اخیر به کرات مورد تاکید قرار گرفته، متمرکز میشویم:
۱- ایران از زمان شکست مذاکرات هستهای به طور چشمگیری به ساخت بمب هستهای نزدیکتر شده است.
۲- هیچ کشوری که هنوز بمب اتمی ندارد، اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی نمیکند. ایران بیش از آنچه برای ساخت بمب هستهای نیاز دارد، اورانیوم غنی شده تولید کرده است.
۳- غنی سازی ۹۰ درصدی برای ساختن بمب اتمی لازم است، اما غنی سازی ۶۰ درصدی تقریباً با غنی سازی ۹۰ درصدی یکسان است!
۴- برجام دیگر کار نمیکند. باید در نظر داشته باشیم که هم اکنون در سال ۲۰۱۵ میلادی (زمان انعقاد برجام) قرار نداریم و در نتیجه، این توافق نیاز به جایگزینی با توافق دیگری دارد.
۵- جمهوری اسلامی در حال افزایش توان هستهای خود است و با وجود این که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور فعال در حال بازرسی است، اما این بازرسیها کافی نیست.
تحلیل محتوای سخنان گروسی
در تحلیل محتوای سخنان گروسی، باید به صورت همزمان نسبت به متن و فرامتن آنها توجه داشت. در ابعاد متنی، ما با ادعاهای غیرحقوقی و مکرری مواجه هستیم که از سوی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح میشود.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و بی تعهدی مطلق اتحادیه اروپا در تأمین تهدات مالی مندرج در متن برجام، ایران کاهش گام به گام تعهدات خود را در دستور کار قرار داده و بخش اعظمی از این تعهدات، معطوف به مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی از کشورمان میباشد.
به عبارت بهتر، خروج ایران از این تعهدات معلول بدعهدی مطلق طرف مقابل و واکنشی کاملاً منطقی و حقوقی نسبت به این موضوع محسوب میشود. از این رو کاهش تعهدات برجامی ایران، مصداق «واکنش حقوقی» بوده نه «کنش اولیه» با این حال گروسی در گزارشات و مواضع خود تلاش میکند بدون ذکر مقدمهای که منتج به اقدام ایران شده، نهاد متبوعش را در مقام مطالبه گر و ایران را در مقام محکوم جلوه دهد! این همان بازی نخ نمایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام بر اساس روال معمول خود در تقابل با کشورمان دنبال میکنند.
نکته دوم اینکه گروسی در مواردی که موضوع بازرسیهای هستهای از ایران مطرح میشود، آژانس بین المللی انرژی اتمی را یک بازیگر مستقل، حقوقی و غیر تأثیرپذیر از توافقات برجام قلمداد میکند. به عبارت بهتر، گروسی در صدد القای این گزاره به افکار عمومی دنیاست که فارغ از تعهداتی که در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد، ایران ملزم به تبعیت از الگوهای بازرسی آژانس (در هر دو بعد پادمانی و فراپادمانی) میباشد.
نکته سوم اینکه در جریان دو سفر رافائل گروسی به ایران، میان مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان تفاهمی در راستی همکاری طرفین بر سر حل و فصل پرونده مکانهای ادعایی صورت گرفت. مطالبه آشکار جمهوری اسلامی ایران، «مختومه نمودن پرونده مکانهای ادعایی» از سوی اژانس بین المللی انرژی اتمی بوده و حدود و ثغور مطالبات کاملاً شفاف و حقوقی خود را در این خصوص مطرح نموده است.
با این حال گروسی و مقامات آمریکایی-اروپایی نشان دادهاند که قصد دارند با مفتوح نگاه داشتن این پروندهها، زمینه بازرسیهای اصلی و فرعی (بازرسیهای نامحدود زمانی-مکانی) را در ایران در زمان حال و آینده ایجاد کنند. گروسی تاکنون چندین بار در خصوص روال مذاکرات برجام اظهار نظر کرده و معتقد است این توافق عملاً کارآیی لازم را ندارد. مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به لحاظ فرامتنی، در پازلی بازی میکند که طراحان اصلی آن در واشنگتن و اتحادیه اروپا به سر میبرند!
بر این اساس، گروسی سه هدف فرامتنی مهم را در قبال توافق برجام و مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند. این موارد عبارتند از:
الف) بازگشت یکجانبه ایران به تعهدات مندرج در توافق هستهای، بدون آنکه عملاً تحریمهای جمهوری اسلامی ایران برداشته شود.
ب) زمینه سازی برای بسط نظام بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران که با هدف نفوذ امنیتی غرب به اماکن حساس در کشورمان صورت میگیرد.
ج) رفع اتهام از آمریکا در قبال خروج یکجانبه از توافق هستهای و ایجاد حاشیه امن برای تروییکای اروپایی در خصوص صدور بیانیههای سیاسی و غیر حقوقی علیه ایران.
د) جلوگیری از استناد حقوقی و عملیاتی ایران به بند غروب آفتاب در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد.
و) جلوگیری از انعقاد توافق «تضمین محور» با ایران با هدف ممانعت از بهره مندی ایران از مزایای رفع تحریمها
بازی شفاف اما پیچیده!
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است. به عبارت بهتر، شناسایی گروسی به مثابه یک شخصیت مستقل در این معادله، خطایی محض محسوب میشود. او وظیفه دارد در برهه کنونی، ایده همیشگی مقامات کاخ سفید (بازگشت یکجانبه ایران به برجام در عین عدم رفع واقعی تحریمها) را عملیاتی سازد.
این در حالیست که گروسی اصلیترین وظیفه خود را در این خصوص به صورت عامدانه فراموش کرده است: این مسئولیت، حل موانع فنی توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۴ است.
حدود و ثغور مطالبات و خطوط_قرمز تعیین شده از سوی کشورمان در مذاکرات وین بر سر مسائل اختلافی از جمله «حل و فصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام» از ابتدا مشخص بوده و در حال حاضر نیز جمهوری_اسلامی ایران ذرهای نسبت به آنها عدول نکرده است.
در چنین شرایطی بخش اعظم عملیات روانی غرب در مرحله پایانی مذاکرات، ناظر بر دفرمه شدن هندسه مذاکرات یا لغو خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان صورت میگیرد. ضمن آنکه در روند مذاکرات احیای برجام نیز آژانس نه تنها به عنوان یک کاتالیزور و عامل تسریع کننده عمل نکرد، بلکه با طرح پروندههای ادعایی به نیابت از رژیم اشغالگر قدس و تاکید غیر حقوقی بر مفتوح نگاه داشتن آنها (حتی در صورت احیای برجام)، عملاً به مانعی در مسیر مذاکرات سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در وین و دوحه تبدیل شد.
در چنین شرایطی اصرار گروسی برای سفر به ایران و ابراز نگرانی وی از ماهیت فعالیتهای هستهای کشورمان را باید در یک پارادایم کاملاً سیاسی -تبلیغاتی مورد توجه و تحلیل قرار داد. بدیهی است که تمرکز جمهوری اسلامی ایران، اعم از دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان انرژی اتمی بر روی خطوط قرمز ما در همکاریها با آژانس و احیای توافق هستهای (وفق قانون راهبردی مصوب مجلس شورای اسلامی)، تنها راه جلوگیری از تکمیل صحنه پردازی مثلث مذکور (آمریکا-آژانس-اروپا) علیه کشورمان میباشد.
گروسی در بحبوحه جنگ غزه، از یک سو مسئولیت ارسال پالسهای بحرانی در قبال فعالیتهای هستهای ایران را بر عهده دارد تا جایی که حتی غنی سازی ۶۰ درصدی و ۹۰ درصدی را به عنوان یک مقام ارشد آژانس همسان و دارای آثار عملیاتی همگون تلقی میکند!
تقلیل سطح غنی سازی رسمی در ایران از ۶۰ درصد به ۲۰ درصد، یکی دیگر ازاهداف گروسی میباشد، به گونهای که ایران بدون آنکه گامی از طرف مقابل برداشته شود، تن به چنین مطالبهای دهد.
با این حال تجربه سالهای گذشته و اخیر نشان میدهد نه تنها جمهوری اسلامی ایران نباید تسلیم مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی (خصوصاً در دوران حضور گروسی در این نهاد ظاهراً بین المللی) شود، بلکه باید برداشته شدن هر گونه گام جدیدی در همکاری با این سازمان را متغیری وابسته به رفع تحریمهای ضد ایرانی (آن هم به صورت تضمین محور) قلمداد کند.