در ایران با بحران «داده» مواجهیم
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۲۴۹۱۱
تهران- ایرنا- محمدرضا نجفی استادیار دانشکده عمران و محیط زیست دانشگاه «انتاریو وسترن» کانادا در گفت وگو با «اعتماد» می گوید: در ایران با بحران داده مواجه هستیم، یعنی دادهها و اطلاعات موثقی که کیفیتسنجی شده باشند و مناطق مختلف کشور را پوشش بدهند در اختیار نداریم. کیفیت دادههای در دسترس نیز خیلی مشخص نیست و در مورد برخی متغیرها مانند برف، آبهای زیرزمینی و غیره وضعیت داده به مراتب وخیمتر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
**سیل فروردینماه 98، در استانهای خوزستان، گلستان، ایلام و برخی دیگر از مناطق ایران خسارتهای هنگفتی برجای گذاشت. حالا که موج اولیه بحران فروکش کرده، این سوال در رسانهها و در میان کارشناسان مطرح است که مدیریت بحران سیلاب نیازمند چه پیششرطهایی بوده که به عنوان اصل باید رعایت میشدند؟ تجربه کشورهای دیگر و از جمله کانادا در این باره چگونه است؟
مدیریت بحران باید از مدتها پیش از وقوع بحران شروع شود. برای مواجهه با ریسک سیلاب و مخاطرات طبیعی معمولا سه مولفه اصلی ریسک را در نظر میگیریم؛ اولین مولفه، مشخصات مخاطره طبیعی یا همان سیلاب است که باعث تلفات جانی و مالی میشود. دوم اینکه مردم، املاک و داراییهایشان، تاسیسات زیربنایی، زمینهای کشاورزی و غیره تا چه حد در معرض خطر قرار دارند و مولفه سوم میزان آسیبپذیری این موارد است. به عنوان مثال ممکن است یک پل در مقابل سیلاب مقاومت کافی داشته باشد اما در شرایط یکسان پل دیگری دچار آسیبدیدگی جدی شود. حال با توجه به آنکه بشر قادر نیست مانع وقوع مخاطره طبیعی شود، مثلا بارش باران را کم یا زیاد کند، نقش مدیریت بحران، کاهش «در معرض خطر بودن» و «آسیبپذیری» جامعه است.
میتوان بر اساس رخدادهای گذشته و با در نظر گرفتن تغییرات اقلیمی برای شرایط بحرانی آمادگی داشت. در مورد سیلاب، پیششرط این آمادگی مدلسازی و تهیه نقشههای پهنهبندی سیلابی برای دوره بازگشتهای مختلف است. این نقشهها در واقع حد و مرز سیلابدشت یا همان حریم رودخانه را تعیین میکنند. به عنوان مثال در استان انتاریو کانادا نقشههایی با دوره بازگشت 100 و 250 ساله تهیه شده است که برای برنامهریزی شهری، مجوز ساخت، مدیریت بحران و غیره استفاده میشوند.
در کنار آن، نقشههای جمعیتی و فاکتورهای دیگر مانند ساختمانها و... هم باید از قبل تهیه شده باشند. بر اساس این دو نوع نقشه درجه ریسک برای هر منطقه تهیه میشود. بنابراین در قدم اول باید نقشههای ریسک سیلاب برای تمامی حوضههای آبریز کشور تهیه شده و پس از آن بر کاهش «در معرض خطر بودن» و «آسیبپذیری» تمرکز کرد.
**در واقع منظورتان این است که وقوع سیل یک اتفاق طبیعی است و این ما هستیم که باید خودمان را برای رویارویی با آن آماده کنیم؟
البته بهتر است به جای رویارویی از کلمه سازگاری استفاده کنیم، چراکه مقابله با طبیعت همواره در کوتاه یا بلندمدت به ضرر انسان تمام میشود. دو نکته بسیار حایز اهمیت هستند: اول آنکه سیلاب دشت جزو رودخانه است و دوم، سیل طبیعت رودخانه است و در واقع کار رودخانه ایجاد سیل است. بنابراین آگاهانهترین، ارزانترین و بهترین راه سازگاری با سیلاب، کاهش در معرض خطر بودن با خارج کردن جمعیت، تاسیسات، سازهها و غیره از سیلاب دشتهاست. به بیان دیگر نباید در «سیلاب دشتها» ساختمانسازی و دست درازیهای دیگر اتفاق بیفتد.
این مناطق یا باید خالی از جمعیت باشند یا دارای جمعیت بسیار کم که کمترین خسارات به مردم وارد شود (میتوان این مناطق را به پارک و فضای سبز تبدیل کرد که این باعث زیبایی و شادابی منطقه نیز میشود). در این راستا و با توجه به تخریب بسیاری از منازل و تاسیسات در سیلابهای اخیر، دولت بهتر است تسهیلاتی ارایه دهد که منازل و سازههای نو در خارج از سیلاب دشتها ساخته شوند. در کنار آن روشهای مختلف سازهای و غیرسازهای نیز برای کاهش در معرض خطر بودن و آسیبپذیری وجود دارند که معمولا مجموعهای از اقدامات باید به صورت بستهای از سیاستها مورد توجه قرار گیرند. به عنوان مثال نبود یا نقص سیستمهای جمعآوری و انتقال سیلابهای شهری و فاضلاب در اکثر شهرهای ایران ضعف عمدهای محسوب میشود و نیازمند برنامهریزی و سرمایهگذاری ویژهاند؛ همچنین سازههایی مانند دایک، کانالهای انحرافی و غیره.
**اقداماتی که شما اشاره کردید همه برای پیش از وقوع بحران بودند. پس از وقوع بحران چه اقداماتی باید مورد توجه قرار گیرد که از آنها غفلت میشود؟
بعد از وقوع سیلاب دو هدف اساسی دنبال میشود: کاهش تلفات جانی و کاهش خسارات مالی. برای مدیریت بحران پس از وقوع آن نیز باید چند پیش فرض را که مربوط به قبل از وقوع مخاطره هستند، در نظر گرفت. اینکه مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی برای حوضه آبریز آماده شده تا بر اساس پیشبینیهای هواشناسی مشخصات سیلاب مانند سطح زیر آب، عمق و سرعت آن را پیشبینی کنند. دوم اینکه این اطلاعات به صورت نقشههای آنلاین در اختیار مراکز مدیریت بحران قرار داده شود.
مساله بعدی تعیین نوع اخطار است بدین معنی که سازمان مربوطه برای سیلاب با مشخصات معلوم اخطار سیل را با درجه مشخص صادر کند. نکته بعدی آن است که اطلاعات مناطقی که تحت تاثیر سیلاب هستند به مراکز پلیس، مراکز درمانی، ایستگاههای آتشنشانی و راه و ترابری داده شود تا بر اساس نوع اخطار آمادگی لازم را داشته باشند. اطلاعرسانی عمومی گام بعدی است. سیستم مدیریت بحران باید این توانایی را داشته باشد که از طریق ارسال پیامک و سایتهای اینترنتی اطلاعاتی شفاف و کاربردی به مردم برساند.
البته هر چه این گامها در زمان بیشتری پیش از وقوع سیلاب برداشته شوند، میزان خسارات کمتر خواهد بود. یکی از مشکلات مدیریتی در سیلابهای اخیر ارسال پیامکهای گنگ و مبهم بود. پیامکهایی در حین وقوع سیل با این مضمون که شما در خطر سیل هستید لطفا محل را تخلیه کنید. این شیوه غلط و خطرناک است. پیامکها باید پیش از وقوع سیلاب به مردم اطلاع دهند که کدام مناطق در معرض خطر هستند، از چه مسیرها و جادههایی میتوانند از منطقه خطر خارج شوند، چه مناطق و جادههایی امن هستند و چقدر زمان در اختیار دارند. همینطور مکانهای امن باید از قبل آماده باشند تا مردم پیش از وقوع بحران و بر اساس پیشبینیها به آنها مراجعه کنند.
**برخی مسوولان وزارت نیرو در سخنانشان با استناد به حجم آب ورودی سدهای دز و کرخه و... گفتهاند که این حجم آب ورودی به قدری زیاد بوده که عملا چاره دیگری برای مدیریت سیل باقی نگذاشته بود. در مقابل گروهی دیگر عقیده دارند که مدیریت ناصحیح مخزن سدها و تخلیه نشدن آنها موجب شد تا خروجی آب سدها بیش از اندازه بالا باشد. کدام یک از این ادعاها میتواند بیشتر به واقعیت نزدیک باشد؟
هر دو این مباحث میتواند درست باشد. ببینید باید تمرین کنیم بر اساس داده و آمار مستند و با منبع مشخص و در دسترس گفتوگو کنیم. با پیش فرض نمیتوان اظهارنظر یا برنامهریزی کرد. بهطور کلی یکی از کاربردهای سدها کنترل سیلاب است با وجود این، اشتباه در بهرهبرداری سد میتواند عامل تشدید سیل شود. البته تصمیمگیری برای تخلیه مخزن سد بر اساس پیشبینیهای هواشناسی با توجه به خشکسالی و کم آبیهای شدید اخیر، بسیار مشکل است. چون این احتمال وجود دارد که میزان بارش کمتر از پیشبینیها باشد و با تخلیه مخزن همان آب کمی هم که در دسترس است از بین برود. بنابراین در این مواقع ممکن است تصمیماتی اتخاذ شود که آب را تخلیه نکنند و سیل به وقوع بپیوندد و سدها حجم کافی برای نگهداری سیل نداشته باشند.
نکته بعدی این است که مدیریت سیلاب فقط منحصر به سد نیست. سد تنها یکی از راهکارهای سازهای کنترل سیل است که البته عوارض مختلفی هم دارد. احداث دایک و افزایش ارتفاع حاشیه رودخانه، ساخت کانالهای انحرافی که سیلاب ورودی را از مناطق مسکونی یا تاسیسات و ... دور کرده و وارد دشتهایی با نفوذپذیری بالا کنند که این میتواند به بهبود وضعیت سفره آبهای زیرزمینی نیز کمک کند. البته اینها بخشی از مدیریت سازهای سیل هستند. در کنار این، روشهای غیرسازهای همچون پیشبینیهای هواشناسی، هیدرولوژیکی و هیدرولیکی، تعیین ریسک سیل، برنامهریزی برای واکنش و غیره هم باید مورد توجه قرار گیرند.
**اما در ایران فعلا همه از احداث سد حرف میزنند.
بله، متاسفانه در ایران بحثها به ساخت سد محدود شده است. در حالی که کشور نیازمند تعامل و گفتوگو بین متخصصان گرایشهای مختلف است. متخصصان آب، اکولوژی، اقتصاد، علوم اجتماعی، بهداشت و غیره باید با هدف بررسی تمامی مولفههای سازهای و غیرسازهای برای مدیریت سیلاب و خشکسالی اقدام کنند.
**حالا اگر بخواهیم از نگاه شما به عنوان یک هیدرولوژیست دلایل وقوع سیل اخیر در ایران را بدانیم؛ به چه مواردی اشاره میکنید؟ آیا دادههای موجود اجازه میدهند تا قضاوت روشنی در این باره داشته باشیم یا پیش از تبیین دلایل، لازم است اقدامات دیگری انجام شود؟
سیل پدیدهای رایج در سراسر دنیاست و مختص ایران نیست. برای مثال سیلابها در کانادا بین سالهای 2005 تا 2014 حدود 12.5 میلیارد دلار هزینههای مستقیم بر این کشور تحمیل کردهاند. عوامل وقوع سیلهای اخیر را میتوان به دو دسته طبیعی و غیرطبیعی تقسیم کرد. در زمینه عوامل طبیعی البته میزان شدت و تداوم بارشها بسیار بالا بوده که این اصلیترین عامل است. مولفه بعدی توپوگرافی زمین است. بسیاری از مناطق سیلزده ایران کوهستانی هستند و شیب نسبتا زیاد زمین باعث افزایش سرعت سیل و کاهش نفوذپذیری آب شده است.
مولفه بعدی وجود برف روی زمین است. پدیدهای داریم به اسم بارش روی برف که معمولا در فصل سرما یا شروع بهار با افزایش مقطعی دما و بارش باران رخ میدهد و باعث ایجاد حجم بالای آبهای سطحی، به دلیل ترکیب بارش، ذوب برف و نفوذپذیری کم و نهایتا وقوع سیلاب میشود. در کنار اینها عوامل غیرطبیعی هم باعث تشدید سیلاب شدهاند مانند ساختمانهایی که در «سیلاب دشتها» مانع حرکت آب شده و عمق سیلاب را افزایش دادهاند، یا تغییر کاربری اراضی و از بین رفتن پوشش گیاهی زمین، ساختوسازهای درون شهری و کاهش نفوذپذیری زمین به دلیل وجود آسفالت و بتون و امثال آنها، عدم وجود زهکشهای مناسب در مناطق شهری و زمینهای کشاورزی، اشکالات مدیریتی و غیره. تغییرات اقلیمی هم از دیگر عوامل غیرطبیعی به شمار میآید که احتمالا باعث افزایش شدت بارشهای سیلآسای اخیر شده که البته این نیازمند انجام تحقیقات علمی است.
**اتفاقا یکی از موارد مطرح در مورد سیل فروردینماه همین افزایش سرعت روانابهاست. با توضیحات شما میتوان نتیجه گرفت که مدل توسعه شهری، افزایش کشاورزی، تعرض به حریم رودخانهها از عوامل افزایش سرعت سیل هستند؟
همانطور که اشاره کردم، موارد مختلف طبیعی مثل شیب زمین یا عوامل غیرطبیعی مورد اشاره شما بر افزایش سرعت سیلاب اثر میگذارند. میتوان با استفاده از مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی سناریوهای قبل و بعد از تغییرات کاربری اراضی را ارزیابی کرد تا بتوان میزان تاثیر عوامل طبیعی و غیرطبیعی بر سرعت سیلاب را تفکیک کرد. البته موارد فوق به خصوص موضوع حریم رودخانهها را باید در قالب دو مولفه «در معرض خطر بودن و آسیبپذیری» نیز بررسی کرد. در امریکای شمالی بحث بهروزرسانی نقشههای پهنهبندی سیلاب و همچنین سیستمهای جمعآوری سیلاب شهری با در نظر گرفتن آثار آینده تغییرات اقلیمی، جهت تمرکز بر این دو مولفه، بسیار مطرح است.
**در پاسخهایتان از آثار تغییر اقلیم به عنوان یکی از مولفههای موثر بر تغییرات سیلابها حرف زدید. این موضوع در فضای رسانهای ایران به شدت محل مناقشه است که آیا میتوان سیل اخیر را نشانهای از تغییرات اقلیمی تلقی کرد؟
این سوال را به دو بخش میتوان تقسیم کرد؛ اینکه آیا وقوع این سیلابها به دلیل تغییر اقلیم بوده و دوم آنکه آیا تغییر اقلیم باعث تشدید سیلابها شده است؟ برای پاسخ به این سوالات نمیتوان تنها به دادههای مشاهداتی استناد کرد به دلیل اینکه طول مدت این گونه دادهها برای بررسی متغیرهای حدی بسیار کوتاه است. به همین دلیل ما از مدلهای اقلیمی استفاده میکنیم که این قابلیت را دارند که تحت سناریوهای مختلف تغییرات حدی را با توجه به افزایش یا عدم افزایش گازهای گلخانهای تخمین بزنند و نشان دهند که آنچه اتفاق افتاده تا چه حد به دلیل تغییرات اقلیمی است. البته این کار برای بارش که دارای عوامل و نوسانات بسیار زیادی است مخصوصا در کشوری کوهستانی مانند ایران مشکل است.
بهطور کلی با توجه به تحقیقات در کشورهای دیگر و قوانین فیزیکی احتمال اینکه تغییرات اقلیمی باعث افزایش شدت سیلابها شده باشد کم نیست، اما وقوع این پدیدهها میتواند جزیی از تغییرات طبیعی جوی بوده باشد. در هر صورت باید توجه داشت که تغییر اقلیم مسالهای بسیار جدی است. باید تاکید کنم که حتی اگر تولید گازهای گلخانهای قطع شود یا کاهش یابد باز هم تغییرات اقلیمی در دهههای آینده برگشتناپذیر خواهد بود. همچنین باید توجه داشت که افزایش دمای هوای ایران از میانگین افزایش دمای جهانی (که شامل دمای اقیانوسها نیز میشود) بیشتر است.
برخی آثار این افزایش دما شامل افزایش تبخیر آبهای سطحی، کاهش رطوبت خاک و کاهش ذخایر برفی است. موضوع بارش تا حدی پیچیده است اما در مطالعهای که اخیرا روی دریاچه ارومیه انجام دادیم، مشخص شد که بر اساس دادههای مشاهداتی افزایش دما عموما با کاهش بارش همراه بوده است. تمام این مولفهها نشاندهنده افزایش خشکسالی در آینده در ایران است. از طرفی افزایش دما باعث افزایش گنجایش رطوبتی هوا میشود و مطالعات نشان داده که این باعث افزایش شدت بارشهای سنگین و سیلآسا میشود.
بنابراین در آینده وقوع مکرر خشکسالیهای شدید و سپس بارشهای سنگین و سیلاب، مانند آنچه شاهدش بودیم، دور از ذهن نیست. تمام اینها زنگ خطری است که از دهههای قبل هم به صدا درآمده و نیازمند تصمیمگیریهای مهم در شرایط عدم قطعیت است. تصمیمگیریهای درست نیازمند همکاری نزدیک محققان داخل و خارج از کشور و تصمیمگیران است.
**درباره دوره بازگشت سیل اخیر ایران ادعاهای مختلفی مطرح شده. مثلا گفته شده بر اساس دوره بازگشت 50 ساله یا 500 ساله و... رخ دادهاند. این ادعاها چقدر از نظر علمی قابل استنادند. آیا میتوان برای این دورههای بازگشت مدل قابل اطمینانی در اختیار داشت؟
روشهای مختلفی برای تخمین دوره بازگشت سیلاب وجود دارد. در ابتدا باید توجه داشت که سیلاب با دوره بازگشت 50 ساله به معنای این نیست که سیل فقط یک بار در هر 50 سال رخ میدهد، بلکه مقصود این است که از دید آماری سیلهایی با این شدت یا شدت بیشتر «بهطور متوسط» هر 50 سال اتفاق میافتند. البته در هر دوره 50 ساله ممکن است اصلا سیلابی با این شدت اتفاق نیفتد یا بیش از یکبار اتفاق بیفتد. به تعبیر دیگر احتمال وقوع سیل 50 ساله در هر سال دو درصد است. بنابراین یک سیلاب با دوره بازگشت 500 ساله سیلابی به مراتب شدیدتر است که دودهم درصد در هر سال احتمال وقوع دارد.
**پس به این ترتیب میتوانیم تخمین بزنیم؟
بله، میتوان هم با استفاده از مدلهای هیدرولوژیکی و هم استفاده از دادههای مشاهداتی با روشهای آماری دوره بازگشت برای سیلابهای متفاوت را تخمین زد. هر چه دادهها مطمئنتر و دقیقتر باشند، تخمینها هم به واقعیت نزدیکتر میشوند. سوال شما دو نکته مهم را به ذهن من آورد؛ اول اینکه در ایران با بحران داده مواجه هستیم، یعنی دادهها و اطلاعات موثقی که کیفیتسنجی شده باشند و مناطق مختلف کشور را پوشش بدهند در اختیار نداریم. کیفیت دادههای در دسترس نیز خیلی مشخص نیست و در مورد برخی متغیرها مانند برف، آبهای زیرزمینی و غیره وضعیت داده به مراتب وخیمتر است.
همچنین این دادهها به راحتی در اختیار محققان قرار نمیگیرد. حتی دادههای پایه مثل دادههای بارش، دما، دبی رودخانهها چنین وضعیتی دارند. این ضعف داده در فهم پدیدههای طبیعی مشکلات اساسی ایجاد میکند، زیرا در اختیار داشتن «دادههای موثق» مهمترین فاکتور در فهم و پیشبینی این پدیدههاست. در کشورهای توسعهیافته سازمانهای مختلفی بر تولید و سنجش کیفیت داده و اطلاعات تمرکز دارند. همچنین دادهها عموما به راحتی در اختیار محققان قرار داده میشوند.
در کشورهای امریکای شمالی بر اساس قانون دادههایی که توسط سازمانهای دولتی تولید میشوند جزو اموال عمومی به حساب میآیند و سازمانها موظفند این اطلاعات را در اختیار عموم قرار دهند. بنابراین هم جمعآوری و هم در دسترس بودن آن دارای اهمیت بالایی است که باید در کشور روی آن برنامهریزی و سرمایهگذاری بیشتری صورت گیرد. نکته دوم اینکه مدیریت آب باید در سطح حوضه آبریز باشد نه استانی و شهری و سازمان مربوطه باید متولی امور آب و سایر عوامل طبیعی مرتبط با آب در حوزه مربوطه بوده و پیشبینیهای حدی مانند سیلاب را انجام دهد. در این صورت میتوان هنگام وقوع این مخاطرات به متخصصان مربوطه در آن سازمان مراجعه کرد و اطلاعات دقیقتری راجع به آن پدیده از جمله دوره بازگشت آن دریافت کرد.
**شما به بحران تولید و کیفیتسنجی «داده» اشاره میکنید که امکان اظهارنظر سلیقهای را تا حدود زیادی از بین میبرد. اما ما شاهدیم که در فضای پرحرف و حدیث کنونی بسیاری از کارشناسان و مدیران قبل از انجام مطالعات دقیق، از لزوم سدسازی یا علیه آن حرف میزنند. آیا بدون در اختیار داشتن اطلاعات دقیق میتوانیم در رد یا موهبت سدها حرف بزنیم؟
اجازه دهید برای فهم بهتر موضوع مثالی بزنم. واقعه سیل را میتوان به بیماری تشبیه کرد که روی تخت بیمارستان خوابیده است. پزشک در ابتدا بیمار را معاینه میکند و برای تشخیص بیماری از ابزارهایی مانند آزمایش و تهیه عکس کمک میگیرد. در اینجا هم قدم اول تهیه و بررسی دادههای سیلاب، عوامل تاثیرگذار و غیره توسط متخصصان به خصوص در محیطهای آکادمیک و تحقیقاتی است. در مرحله بعد باید نتایج تحقیقات و مقالات منتشر شده در مراکز تحقیقات ملی بررسی شوند و جمعبندی آنها به صورت گزارشهای فنی در اختیار عموم و تصمیمگیران قرار داده شود.
در بخش تصمیمگیری، پزشک ممکن است مشکل را با یک داروی ساده حل کند یا عمل جراحی را ترجیح بدهد. ساخت سد مانند عمل جراحی در طبیعت است و انجام آن نیازمند بررسی تمام راهکارهای پایدارتر و غیرمخربتر است. شاید تنها با خالی کردن سیلاب دشتها از جمعیت و در صورت لزوم ساخت دایک و کانال انحرافی مشکل سیلاب در بسیاری مناطق به شکل پایدارتری حل شود. سد قابلیت کنترل سیلاب را دارد اما بسیار هزینهبر است.
همچنین آثار سوء اکولوژیکی سدها هم در بالادست و هم در پاییندست بسیار زیاد است. از طرفی ایران کشوری خشک و نیمه خشک است و میزان متوسط تبخیر بالادست و این میزان تبخیر میتواند با تغییر اقلیم بالاتر نیز برود. ساخت سد میتواند به دلیل نگهداری حجم زیادی آب در سطحی وسیع موجب اتلاف منابع آبی شود. نکته اساسی این است که نگهداری آب در سطح روش مناسبی برای ذخیره آب در ایران نیست. در عوض بهترین گزینه ذخیره آب، تمرکز بر بهبود وضعیت سفرههای آب زیرزمینی و آبخوانهاست. البته ساخت و طراحی سد موضوع سادهای نیست و باعث افتخار است که مهندسان ما چنین توانی دارند. اما زمان آن رسیده که تمرکز تصمیمگیران بر توسعه پایدار با برنامهریزی و سرمایهگذاری روی تکنولوژیهای نوین در مصرف بهینه آب، تصفیه پساب، افزایش نفوذپذیری سطوح شهری و ... باشد.
**شما در لابهلای سخنانتان دایما بر اهمیت تولید دادههای علمی تاکید میکنید. به نظر میرسد در زمینه تولید داده، صحتسنجی دادهها و خصوصا مستندسازی تجربههای کشور در مخاطرات طبیعی نهاد دانشگاه در ایران به اندازه کافی مشارکت نکرده است؟
اشاره کردم که «دادههای اطلاعاتی» لازمه فهم بهتر پدیدههای طبیعی و تصمیمگیری برای آینده است. مثلا برای شناخت پدیده سیلاب لازم است که اطلاعات دقیق و جزییات حادثه را به تفکیک هر منطقه به همراه عکسها و گزارشهای مربوطه جمعآوری و ذخیره کنیم. یکی از وظایف نهادهای علمی از جمله دانشگاه تولید و آنالیز این اطلاعات است. بسیاری از تحقیقات در کشورهای توسعهیافته صرفا بر تهیه دادههای ارزشمند از سیستمهای طبیعی و آنالیز آنها متمرکز هستند و دولتها سرمایهگذاریهای قابل توجهی روی آنها انجام میدهند. از طرفی به نظر من دانشگاهها در ایران نیازمند تحولات عمدهای هستند.
دانشگاه موتور محرکه جامعه است و تمام مراکز دولتی برای رشد کشور نیازمند تعامل با محققان و استفاده از نتایج تحقیقات دانشگاهی و محیطهای علمی هستند. هدف محیطهای دانشگاهی نباید صرفا معطوف به تولید مقاله باشد، بلکه هدف باید حل مسائل روز با استفاده از راهکارهای نوین، متفکرانه و علمی باشد. استفاده از راهکارهای نوین در پژوهشهای مساله محور، بهطور طبیعی منجر به تولید مقالات علمی میشود. البته باید توجه کنیم که دانشگاه و سایر نهادهای دولتی یا خصوصی به تنهایی نمیتوانند ماموریتشان را بنتیجه برسانند.
**نهادهای اجرایی و دولتی مانند وزارت نیرو، شهرداریها و راه و شهرسازی چه رویکردی را باید در پیش بگیرند؟
رویکرد اساسی اول باید این باشد که نهادها به تولید داده و تحقیق به شکل واقعی اهمیت بدهند و با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی تعامل نزدیک داشته باشند. نهادهای اجرایی مثل وزارتخانهها باید بخشی از توانشان را به جمعآوری داده و کنترل کیفی آن اختصاص دهند. این مراکز باید امکان انتشار عمومی داده و اطلاعات را فراهم کنند تا محققان بتوانند بهتر به بررسی وقایع بپردازند.
دوم آنکه این نهادها نیازمند اصلاحات ساختاری به شکل مداوم و اصولی هستند. در حوادث مختلف مانند سیلابهای اخیر اشتراک مسوولیت بین سازمانهای مختلف، عدم پاسخگویی و مداخله در بخشهای مختلف بسیار مشهود بود. یکی از سادهترین راهکارها برای کاهش خسارات در وقایع آینده این است که شهرداریها و سایر سازمانها اجازه ساختوساز در «سیلاب دشتها» را ندهند و تسهیلاتی فراهم کنند که سازههای کنونی از سیلاب دشتها خارج شوند.شهرداریها باید برای مخاطرات طبیعی اماکن امن بسازند. مدیریت آب به جای محوریت استانها، باید بر مبنای حوضه آبریز انجام شود، چرا که مرزبندیهای انسانی برای آب معنی ندارد. پیشبینی سیلاب و خشکسالی، مدیریت منابع طبیعی، پیشبینی کمآبیها و... همگی باید بر اساس مرزبندی حوضههای آبریز انجام شود و سازمانی وجود داشته باشد که همه این امور را در سطح حوضه دنبال کند.
برای هر حوضه آبریز باید مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی تهیه شود تا برای پیشبینیها و تهیه نقشههای ریسک مورد استفاده قرار گیرند. این سازمان باید با سازمان هواشناسی و دیگر سازمانها ارتباط مداوم داشته باشد تا بتواند از پیشبینیهای آنها استفاده کند. در کنار اینها باید آموزشهای تصویری، ویدیوکلیپها، آموزشهای آکادمیک برای دانشجویان و دانشآموزان ارایه شود تا در مواقع بحرانی افراد جامعه آگاهی کافی برای واکنش داشته باشند. همچنین تهیه برنامهای جامع برای مواجهه با مخاطرات طبیعی هم امکانپذیر و هم ضروری است.
منبع: روزنامه اعتماد؛ 1398.02.30
گروه اطلاع رسانی**9370**2002
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اجتماعي اعتماد مديريت بحران سيل 98
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۲۴۹۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۷ گروه ارزیاب خسارت سیل اصفهان را برآورد میکنند
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان ر حاشیه جلسه بررسی آسیبهای وارد شده به شهرستان کاشان ناشی از سیلاب روز گذشته گفت:به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای، جهاد کشاورزی و شهرداریها اعلام شد که ارزیابی خسارت را انجام دهند، دستگاههای یادشده در مدت سه روز باید ارزیابی خود را ارائه کنند.
منصور شیشه فروش افزود: عوامل امدادی ازجمله شهرداری، آتش نشانی، هلال احمر، نیروی انتظامی، آب و فاضلاب و تیمهای مدیریت بحران در مناطق و دهیاریها فعال بودند و از روز گذشته ۴ اردیبهشت تا پایان صبح امروز شبانه روزی خدمت رسانی کردند.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان بیان کرد:تخلیه آب از منازل مسکونی، معابر و مسیلها در حال انجام است، باید علت بروز حادثه ریشه یابی شود تا از بروز حادثههای مشابه جلوگیری کنیم، این منطقه نیمه خشک و خشک و مستعد سیلاب است و شهرداریها باید طرح جمع آوری و هدایت آبهای سطحی را تهیه کرده و سیل بندها تقویت شود و مسیلها و آبراههها بازگشایی شود.
شیشه فروش گفت:در بحث جبران خسارت در بخش کشاورزی سیاست دولت این است که بیمه باید پرداخت کند چراکه سال گذشته هزارو۸۰۰ میلیارد ریال غرامت بیمه کشاورزی در استان اصفهان پرداخت شد.
او افزود: صندوق خسارت ساختمانها از حوادث طبیعی در کشور تاسیس شده و بنیاد مسکن موظف شد خانههای مسکونی که خسارت دیده اند را ثبت سامانه کرده تا صندوق یادشده جبران خسارت کند.
شیشه فروش تصریح کرد: در خصوص خسارتهای وارد شده به تاسیسات زیربنایی اداره کل راه و شهرسازی موظف شد بازسازی مسیرها و راهها را انجام دهد و خسارتها به زیرساختهای شهری و روستایی را جمع بندی کند تا از منابع اعتباری دولت جبران خسارت شود.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان بیان کرد: بسته بودن مسیر طبیعی رودخانهها از عوامل تشدید سیل است، با ساخت و ساز در حریم و بستر رودخانهها باید مقابله شود در مسیر رودخانههای گازرگاه و حیدر کاشان تصرفاتی در حریم رودخانه انجام شده و باید در ارزیابی تیمهای ارزیاب تتاثیر این ساخت و سازها در تشدید سیل بررسی شود.
شیشه فروش گفت: اداره کل آب منطقهای در استان و اداره امور آب در سطح شهرستانها باید ساماندهی رودخانهها را انجام دهد.
منبع : ایرنا
وی اظهار کرد: بارشهای رگباری باران در مقطع کوتاه موجب شد سیلاب و گل و لای از چند حوزه رودخانهای کاشان فعال شود و مسیر رودخانههای حیدر و گازرگاه به شکل خاص فعال و از حوزه آبریز قهرود و جوینان و حوزه آبریز پایین دست «دره» سیلاب وارد و در بلوار امام رضا (ع) و محله گازرگاه فین بزرگ و یزدآباد آب جاری شد.
شهرستان کاشان با جمعیت افزون بر ۳۶۴ هزار نفر در فاصله حدود ۲۰۰ کیلومتری شمال اصفهان قرار دارد.