Web Analytics Made Easy - Statcounter

تهران-ایرنا- «سعید صفاتیان» تحلیلگر و کارشناس حوزه مواد مخدر می گوید: بهترین روش برای پیشگیری از اعتیاد دوباره زنان پس از خروج از کمپ های ترک اعتیاد این است که اصول مهارت های زندگی مانند حل مساله، تصمیم گیری و تفکر خلاق را تقویت کنیم.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ مساله اعتیاد زنان در دهه های گذشته در ایران بسیار کم رنگ و تعداد زنان معتاد اندک بود اما در سال های اخیر اعتیاد زنان 2 برابر شده است که عوامل متعددی زنان را به سمت مواد مخدر و روانگردان ها می کشاند که از جمله این عوامل می توان به پایین بودن اعتماد به ‌نفس، نیاز به تایید، اضطراب و افسردگی، عدم رشد یافتگی و .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. اشاره کرد. البته بسیاری بر این باورند که زنان اغلب قربانیان اعتیاد هستند به‌ گونه ای ‌که به‌واسطه یکی از اعضای معتاد خانواده که اغلب هم پدر، برادر، همسر و پدرشوهر هستند به اعتیاد کشیده می‌شوند و برخی از مردان، این افراد را وادار به مصرف مواد می‌کنند.

اعتیاد زنانی که می تواند مسبب بسیاری از آسیب های اجتماعی باشد زیرا از یک طرف عده ای از این افراد دچار افسردگی شدید می‌شوند و از طرفی دیگر از خانواده طرد می‌شوند، شغل خود را از دست می‌دهند و اغلب وارد جرگه زنان خیابانی می‌شوند.

با توجه به این مسایل لازم است تا درباره اعتیاد زنان تحقیق و بررسی هایی صورت بگیرد و تعداد آنها مشخص شوند تا به کمپ های ترک اعتیاد بروند اما گاهی مشاهده می شود که این کمپ ها هم با مشکل هایی مواجه هستند و یا اینکه زنان بعد از خروج از این کمپ ها به دلیل انواع مشکل های دیگر مجدد به سمت مواد کشیده می شوند.

با توجه به این مسایل پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا درباره وضعیت اعتیاد در زنان و آسیب شناسی کمپ ها ترک اعتیاد با «سعید صفاتیان» تحلیلگر و کارشناس حوزه مواد مخدر و رییس کارگروه کاهش تقاضای مواد مخدر در مجمع تشخیص مصلحت نظام به گفت وگو پرداخته است.

-در ادامه متن این گفت وگو را می خوانیم:
**ایرنا: اعتیاد زنان در ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟
***صفاتیان: براساس تحقیق هایی که در 1390 و 1391خورشیدی در مورد وضعیت اعتیاد زنان در ایران انجام شده بود پنج درصد از کل تعداد معتادان کشور را زنان تشکیل می دادند اما در 1394 و اواخر 1395 خورشیدی براساس تحقیق های به عمل آمده 10 درصد از کل معتادان کشور زنان بودند و آمار زنان معتاد از پنج درصد در طول پنج سال به 10 درصد رسید. اینها آمارهایی بود که بیشتر با استفاده از تعداد زنانی که به مراکز درمانی مراجعه می کنند، به دست آمده است.

تعداد زنان معتاد در جامعه به علت تغییر الگوی مصرف یعنی رفتن به سمت مواد روانگردان به ویژه ماده شیشه روبه افزایش است. اگرچه پایین بودن قیمت مواد نقش مهمی در تمایل زنان به سمت مواد دارد.

**ایرنا: در ایران چه تعداد کمپ ترک اعتیاد برای زنان وجود دارد؟
***صفاتیان: سال های طولانی است که کمپ ها در همه جای دنیا به ویژه در کشورهای توسعه یافته فعالیت می کنند و یک الگوی درمانی هستند. در واقع کمپ ها یکی از بازوهای اجرایی و قدرتمند حوزه درمان محسوب می شوند که در ایران هم کمپ های مجاز در داخل کشور به صورت یک الگوی درمانی درآمده و تا به امروز هم موفق عمل کرده اند.

در کل بیش از یک هزار کمپ در ایران وجود دارد که در حوزه های مختلف برای درمان معتادان فعالیت می کنند از این تعداد کمتر از 10 درصد از کمپ ها برای زنان معتاد وجود دارد که سالی پنج هزار تَن را تحت پوشش قرار می دهند. اگرچه تعداد کمپ های ترک اعتیاد برای زنان در ایران کم بوده اما ورود بسیار خوبی در این حوزه شده است زیرا رفتن در داخل کمپ به ویژه برای زنان مشکلات مختلفی ایجاد می کند.

**ایرنا: به نظر شما زنانی که در کمپ ترک می کنند تا چه اندازه ممکن است دوباره معتاد شوند و نگاه جامعه به این زنان چگونه است؟
***صفاتیان: اگر برگشت مجدد به اعتیاد را کلی در نظر بگیریم حدود 85 درصد معتادها پس از اینکه درمان می شوند بعد از یک یا 2 سال ممکن است به حوزه اعتیاد برگشت پیدا کنند اما برگشت دوباره به اعتیاد در زنان بیشتر از مردان است زیرا حمایت های اجتماعی و خانوادگی از خانم هایی که ترک اعتیاد کردند نسبت به آقایان خیلی کمتر است. نکته دوم دیدگاه جامعه به زنانی که اعتیاد خود را ترک می کنند، است؛ یعنی مردی که اعتیاد را ترک می کند می تواند خیلی راحت سرکار برود و هیچ مشکلی برای شغلش پیش نیاید اما برای خانم ها این مشکل خیلی سخت تر است و یک نوعی نگاه خاص به خانم هایی می شود که اعتیاد خود را ترک می کنند.

**ایرنا: نوع برخورد با زنان معتاد در کمپ های مجاز و غیرمجاز چگونه است؟
***صفاتیان: اگر کمپ زیر نظر یک سازمان و یک نهاد باشد مسلماً برخورد با زنان معتاد مناسب خواهد بود زیرا در آن کمپ کارشناسانی وجود دارند که بر آن کمپ ها نظارت می کنند و افرادی که در آنجا فعالیت دارند نگاهشان مثبت است؛ یعنی نگاه آنها اقتصادی نیست بلکه نگاه اجتماعی، درمانی و حمایتی دارند اما در کمپ های غیرمجاز این اصول رعایت نمی شود و تابع هیچ قانون و ضوابطی نیستند. بنابراین برخوردها ممکن است با خشونت باشد و مشکلات زیادی به وجود آورد.

**ایرنا: علت به وجود آمدن کمپ های غیرمجاز چیست؟ شما چه راهکاری برای کاهش این کمپ ها دارید؟
***صفاتیان: یکی از مهم ترین علت های به وجود آمدن کمپ های غیرمجاز در سال های گذشته سخت بودن گرفتن مجوز بود که نزدیک به 2 سال طول می کشید. نکته دوم اینکه مسایل اقتصادی کمپ ها به لحاظ اینکه درآمد بالایی دارند باعث شده تا کمپ های غیرمجاز شکل بگیرد و نکته سوم اینکه کمپ ها به دلیل اینکه عموماً در حاشیه شهرها هستند و تابلو ندارند از ضعف قانون و برنامه ها استفاده می کنند و غیرمجاز ایجاد می شوند. بنابراین اگر برنامه و مدیریت خوبی وجود داشته باشد که بتوان در حوزه درمان تمام زنان معتاد را تحت پوشش قرار داد عموما کمپ های غیر مجاز فعالیت نمی کنند. همچنین اگر برای ورود به کمپ ها شرایط سخت نباشد در این صورت بسیاری از معتادها کمپ های غیر مجاز که ورودی بسیار آسانتری دارند، انتخاب نمی کنند.

**ایرنا: زنانی که به کمپ های ترک اعتیاد می روند بعد از خروج از این مکان ها با چه مشکل هایی مواجه هستند؟
***صفاتیان: یکی اینکه مراقبت های بعد از خروج یا پس از درمان بسیار کم است. حمایت های اجتماعی، خانوادگی از این زنان نمی شود، مشکلات شغلی دارند و روابط اجتماعی آنها محدود می شود. از طرف دیگر بحث نظارت، بودجه، اختلاف نگاه مسوولان کشوری، استانی و کارشناسان در این حوزه وجود دارد؛ یعنی بسیاری از جاها دیده می شود که پروتکل ها و آیین نامه هایی که تصویب می شود یا دیدگاهی که یک مسوول کشوری دارد یک دیدگاه مثبتی در مورد کمپ ها است اما در برخی از استان ها بعضی از کارشناسان این موضوع را قبول ندارند انگار دغدغه آنها این نیست. بنابراین اگر مشکلات کمپ ها و زنان معتاد دغدغه مسوولان کشور باشد خیلی بهتر می توانند موفق عمل کنند.

**ایرنا: راهکارهای شما برای پیشگیری از اعتیاد دوباره زنان بعد از خارج شدن از کمپ ها چیست؟
***صفاتیان: برای پیشگیری از اعتیاد دوباره زنان بعد از خارج شدن از کمپ در چند حوزه باید فعالیت کرد. یکی اینکه در مسایل و مشکلات شخصی که زنان با آن روبه رو هستند، مانند بیماری افسردگی، اضطراب یا افرادی که از لحاظ شخصیت اعتماد به نفسشان خیلی پایین است و ناامید هستند، باید درمان هایی صورت بگیرد. دوم در بحث خانوادگی باید ورود کرد. برای نمونه این زنان ممکن است در خانواده ای باشند که پدر و مادرش طلاق گرفته اند یا همسر و بچه معتاد دارند و به همین دلایل به سمت اعتیاد کشیده شده اند. از این رو باید سعی کرد که این مشکل های خانوادگی آنها را مورد توجه قرار داد. نکته سوم بحث های اجتماعی و موضوع های کلان در اجتماع مانند فساد، طلاق و فشارهای اقتصادی، در دسترس بودن مواد و ... است که برای این مسایل هم باید چاره ای اندیشید.

بنابراین با توجه به این مسایل بهترین کار برای پیشگیری از اعتیاد دوباره این است که اصول مهارت های زندگی را تقویت کنیم. موضوع هایی مانند حل مساله،تصمیم گیری، تفکر خلاق و ... مهم هستند. البته نوع ارتباط گیری زنان با افراد دیگر بسیار مهم است. زنانی که در نوع ارتباط گیری اجتماعی ضعیف هستند در آنها مشکلاتی به وجود می آید و یا زنانی که مهارت کنترل هیجان و استرس پایینی دارند در یک شرایط استرس زا نمی توانند خودشان را کنترل و تصمیم گیری کنند. بنابراین برای حل این مشکلات لازم است دستگاه هایی مانند آموزش و پرورش ورود داشته باشند و بحث مهارت های زندگی را آموزش دهند. اگرچه سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی و نخستین سازمان در کشور به بحث کمپ ها ورود پیدا کرده است که با توجه به سیستم نظارتی و بودجه ای که دارد عملکرد مثبت و موفقی از خود نشان داده است.

پژوهشم**ف.ج**9370**9131

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اجتماعي آسيب هاي اجتماعي اعتياد زنان كمپ هاي ترك اعتياد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۲۵۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تکرار قصه ناتمام زن‌کشی/ زیبا؛ زن ارومیه‌ای که تاوان طلاقش را با مرگ داد

روزنامه شرق نوشت: بیستم اسفند‌ماه حوالی ساعت پنج عصر تنها چند روز مانده به نوروز ۱۴۰۳ یک زن ۲۷‌ساله به نام زیبا صیاد در ارومیه به دست همسر سابق خود با شلیک گلوله به قتل رسید. زیبا فقط ۱۰ روز بود که از همسرش طلاق گرفته بود. هنگامی که مأموران آگاهی به همراه احسان، برادر زیبا، به خانه قاتل مراجعه می‌کنند، مادر و خواهران قاتل با دیدن‌شان دست می‌زنند و کِل می‌کشند و فریاد می‌زنند که آخِیش دل‌مان خنک شد و پسرمان انتقامش را گرفت.

آخرین روز‌های اسفند ۱۴۰۲ است، عطر بیدمشک کوچه‌های ارومیه را پر کرده و خیابان‌های شهر مملو از خانواده‌هایی است که به دنبال خرید عید هستند. شور آخرین روز‌های سال را می‌شد از هوای بهاری آن روز کاملا حس کرد. در کلاس کوچک طراحی در خیابان عمار، ۱۲ دختر هنرجو و زیبای ۲۷‌ساله با عشق و علاقه مشغول نقاشی بودند. نقاشی زیبا، دختری بود با مو‌های بافته‌شده که چند سیب را در دستان خود گرفته و با نگاهی زیبا و سرشار از احساس به نقطه‌ای خیره شده بود. زیبا خبر نداشت که این آخرین باری است که قلم در دست گرفته و آخرین طراحی خود را به تصویر می‌کشد.

همگی در حال طراحی بودند. درِ کلاس با صدای بلند باز می‌شود و مردی با یک کاپشن سیاه و اسلحه به دست وارد می‌شود و به همه یک نگاه می‌اندازد و زیبا را صدا می‌زند. زیبا از جایش بلند می‌شود. شاهدان می‌گویند از ترس به خود می‌لرزید و دستانش را روی سرش گذاشت و فریاد زد وای وای....

مرد با خونسردی تمام نزدیک شد و یک گلوله به سر و دو گلوله دیگر به سمت قلبش شلیک کرد و زیبا در‌حالی‌که مدادش در دستش است، غرق در خون نقش بر زمین می‌‎شود. قبل از رسیدن آمبولانس دیگر جانی در بدن نداشت. مسئول آموزشگاه که نقاش جوانی است، بلافاصله دنبال قاتل می‌دود؛ اما دو نفر از اولیای هنرجویان که دم در آموزشگاه حضور داشتند، از ترس اینکه مبادا به معلم هم شلیک شود، مانع شدند. قاتل بلافاصله پا به فرار گذاشته بود و تا به امروز نیز دستگیر نشده است. بلافاصله با آمبولانس و پلیس تماس می‌گیرند. همه ترسیده بودند و در میان هنرجویان نوجوان‌های ۱۲، ۱۳‌ساله هم بودند که بیشتر از همه ترسیده بودند.

روایت مسئول آموزشگاه

روزی که خبرنگار برای مصاحبه و دیدن صحنه قتل زیبا به آموزشگاه مراجعه کرد، مسئول آموزشگاه چشمانش هنوز قرمز بود، با شوهرش درِ آموزشگاه را برای ما باز کرد. یک هفته گذشته بود. اثری از خون زیبا در صحنه نمانده بود. پری مداد زیبا را نشان داد که بر زمین افتاده بود و گفت ببین هنوز مدادش اینجاست.

پری با صدای بغض‌آلود و چشمان گریان گفت: صحنه بسیار دردناکی بود و روز حادثه چند نفر از هنرجویان زبان‌شان بند آمده بود و چند نفر دیگر هم کارشان به بیمارستان کشید. همه جای کلاس غرق در خون زیبا شده بود.

۲۰ روز بعد از مرگ زیبا در محل آموزشگاه برای زیبا مراسم یادبود گرفتند. خواهر زیبا فقط دو، سه کلمه توانست حرف بزند و بعد زد زیر گریه و مدام می‌گفت خواهرم خیلی سختی کشید، خیلی مظلوم بود.... وقتی مادر زیبا داخل آموزشگاه شد، با گریه و زاری در جایی که زیبا به قتل رسیده بود، ایستاد و می‌گفت فدای نقاشی‌هایت شوم دختر مظلوم من....

پدر زیبا کشاورز است و دو همسر دارد که مادر زیبا همسر دومش است و به همین خاطر زیبا در یک خانواده پرجمعیت بزرگ شده بود. بعد از آنکه دیپلمش را می‌گیرد، پسرعمویش جلال که ۱۰ سال از زیبا بزرگ‌تر بود، به خواستگاری‌اش رفت. جلال در بازار ارز فعالیت می‌کرد. پسر کوچک خانواده و نور چشم پدر و مادرش بود.

احسان، برادر زیبا که مهندس عمران است و حدود سه سال نیز از او بزرگ‌تر است، از نحوه ازدواج خواهرش می‌گوید: «همه ما به انجام این وصلت راضی بودیم و فکر می‌کردیم زیبا با این وصلت خوشبخت می‌شود و انگار زیبا هم باورش شده بود. زیبا عاشق جلال نبود و تنها بر اساس سنت‌های کهن و عقب‌مانده و اینکه در خانه عمویش خوشبخت می‌شود، ازدواج کرد. خانواده عمویم دو پسر داشتند و عاشق پسران‌شان بودند و خیال ما این بود که برای عروس‌های‌شان نیز همین‌طور خواهند بود که این تفکرات کاملا اشتباه و بی‌اساس بود.

در‌حالی‌که شهر حال‌وهوای عید را به خود گرفته بود، در میان ترافیک شدید خیابان‌ها و شور و اشتیاق مردم برای خرید عید، زیبا به همراه ۱۲ نفر دیگر از هنرجو‌های آموزشگاه برای جلسه آخر سال در آموزشگاه نقاشی حضور داشتند.

زیبا صیاد در ۱۸ سالگی به اصرار خانواده خود با پسرعمویش ازدواج می‌کند و خانواده زیبا از این ازدواج بسیار خوشحال بودند، به خیال اینکه دخترشان خوشبخت می‌شود. حاصل این ازدواج دو پسر هشت و پنج‌ساله بود.

احسان صیاد، برادر زیبا، با چشمان گریان و صدای لرزان مدام می‌گفت که «خواهر من مظلوم بود و تنها گناهش طلاق و نماندن در شکنجه‌گاه خانه همسر بود؛ تاوان طلاق مرگ نیست...».

آن‌طور که برادر زیبا می‌گفت، «از همان اوایل ازدواج زیبا با خانواده همسرش دچار مشکل می‌شود و بار‌ها انگ دزدی از طرف خانواده همسر به زیبا زده شده بود و همین امر باعث اختلاف بین دو خانواده شد. بعد از این ماجرا بار‌ها و بار‌ها زیبا از سوی همسرش بازدید بدنی می‌شود.

زیبا طبق سنن قدیم در یکی از طبقات خانه پدر‌شوهرش زندگی می‌کرد و همین امر باعث شده بود که همه اعضای خانواده در زندگی زیبا دخالت کنند و بار‌ها و بار‌ها نه‌فقط از سمت همسر بلکه از سمت همه اعضای خانواده همسرش مورد اذیت و آزار روانی و گاهی خشونت فیزیکی قرار می‌گرفت».

۲ سال زندانی درخانه 

بعد از دعوایی که میان دو خانواده انجام شد، زیبا به مدت دو سال تمام در خانه زندانی شده بود و حق بیرون‌رفتن از خانه را نداشت؛ حتی از تماس تلفنی با پدر و مادرش هم محروم بود و، چون زیبا در آن زمان دارای یک فرزند شیرخوار بود، خانواده‌اش در مدت این دو سال به خاطر فرزند شیرخوار زیبا هیچ اقدامی انجام ندادند تا زمانی که پسرش را از شیر گرفت. بعد از درست‌نشدن وضعیت زندگی زیبا و ادامه‌دارشدن حبسش در خانه، پدرش از طریق کلانتری اقدام و او را از خانه شوهرش خارج می‌کند و همین قضیه باعث تشدید اختلاف بین دو خانواده شد.

بعد از این ماجرا عزم زیبا و خانواده‌اش برای گرفتن طلاق جزم می‌شود. در مدت سه سالی که زیبا در خانه پدرش بود، با وجود حق قانونی اجازه دیدن فرزندانش را نداشت و طبق گفته احسان بار‌ها و بار‌ها پدر، برادر و خانواده همسر زیبا همه اعضای خانواده زیبا را تهدید به مرگ کرده بودند و حتی خود زیبا این موضوع را نیز در دادگاه مطرح کرده بود.

احسان درحالی‌که اشک‌هایش همچنان جاری است، ادمه می‌دهد: «خواهر من قربانی تبعات نگاه مالکیت در نزد برخی مرد‌ها شد. مرد مالک زن نیست، سند ازدواج سند مالکیت نیست. ما به‌هیچ‌عنوان حق نداریم حتی اگر زمانی رفتار نامناسبی از طرف زن انجام شود، او را بکشیم. این رفتار غیر‌قابل بخشش است و نه در هیچ کجای دین، نه قرآن و نه در سنت و احادیث ما آمده است. حتی بزرگان دین برای مسائل ناموسی هم شرط و شروط بسیار سنگینی گذاشته‌اند، چه برسد به کسی که تنها گناهش طلاق‌گرفتن و رهایی از برزخی بود که خانواده همسر برایش به وجود آورده بودند. تمام خانواده مثل کوه پشت زیبا بودیم و پدرم در مدت این سه سال با موی سفیدش هر روز به خاطر زیبا در دادگاه‌های شهر سرگردان بود و تا آخرین لحظه پشتیبان زیبا بود.

زیبا همواره از مرحله به مرحله پیشرفت‌هایش در هنر برایم می‌گفت. زیبا آرزو داشت یک روز به بزرگ‌ترین هنرمند کشور تبدیل شود، نقاشی‌هایش تماما احساسی و زیبا بود و همیشه در پیجش می‌نوشت که سلاح هنرمند هنر او است. سلاح زیبا اسلحه کلت نبود، سلاح او نقاشی‌هایش بودند».

برادر زیبا در انتهای صحبت‌هایش گفت: «ما می‌خواهیم قاتل زیبا هر‌چه زودتر دستگیر شود و مجازات او عبرتی شود برای تمام افرادی که می‌خواهند در این راه قدم بردارند؛ چرا‌که اگر این قاتل و قاتلانی مانند جلال دستگیر نشوند و برای جامعه روشن شود که می‌شود کشت و فرار کرد، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و شاهد قربانی‌شدن زیبا‌های دیگری در جامعه خواهیم بود».

احسان می‌گوید داستان زیبا باید شنیده شود تا پسرهایش وقتی بزرگ شدند، آن را بخوانند. با توجه به وضعیت روحی نامناسب و ترس و اضطرابی که تمام وجودش را فرا‌گرفته بود، به اصرار احسان، زیبا برای از‌بین‌رفتن استرس و افسردگی شدیدی که داشت پیش روان‌شناس می‌رود.

تهدید به مرگ

آن‌طور‌که دکتر ثریا انوری روان‌شناس می‌گفت «زیبا بار‌ها و بار‌ها از سمت همسرش تهدید به مرگ شده بود و همین امر باعث افسردگی و ترس و اضطراب شدید در او شده بود. درواقع زیبا دختر بسیار آرام و سازگار با شرایط بد زندگی بود و این صبر و شکیبایی زیبا را تبدیل به یک دختر بسیار قوی کرده بود و توانست بعد از جلسات روان‌درمانی راهش را پیدا کند. زیبا در حال تبدیل‌شدن به یک مربی حرفه‌ای در هنر مورد علاقه خودش بود و همه اینها نشان از این داشت که توانسته بود قدم‌های خیلی مؤثری برای زندگی خودش بردارد و قطعا چیزی که در تمامی جلسات خیلی ذهن من را درگیر می‌کرد، دلتنگی‌های شدید برای بچه‌هایش بود و به احتمال بسیار قوی با سرگرم‌کردن خود در زندگی روزمره‌اش می‌خواست یک سرپوش بر تمامی احساس دلتنگی خود برای بچه‌هایش بگذارد».

طبق گفته دکتر ثریا انوری، روان‌شناس زیبا، «مواردی مانند سرنوشت زیبا در شهر ارومیه بسیار اتفاق می‌افتد که اکثر آنها رسانه‌ای نمی‌شوند. نمونه واضح آن مراجع چهار سال قبل بوده که مرد با تشخیص دادگاه به کلینیک آمده بود و قاضی از روان‌شناس خواسته بود که تشخیص دهد آیا این شخص بیمار روانی است و حرف‌هایی که ادعا می‌کند، درست است یا نه؟ روان‌شناس بعد از نیم‌ساعت مصاحبه با این شخص متوجه می‌شود که این شخص پارانوئید یا همان شکاک است و شکی که داشت، این بود که خانم من با برادرم رابطه دارد و چنین ادعا‌هایی قطعا باید پیش یک فرد متخصص بررسی شود؛ چراکه تشخیص این ادعا پیش افراد دیگر بسیار سخت است و در این میان تا روان‌شناس تشخیص خود را به همراه نامه سربسته برای قاضی فرستاد، طرف فرصت پیدا کرده بود و همسر، برادر، پدر و مادر خودش را کشته بود؛ صرفا به خاطر یک‌سری توهمات و افکار نادرست و صرفا به خاطر اختلال روانی که قابل تشخیص نبوده حتی برای قاضی دادگاه چهار نفر بی‌گناه کشته شدند».

زیبا توانست تحت نظر روان‌شناس بعد از حدود یک سال روحیه از دست رفته خود را به دست آورد و ترس و دلهره‌اش کمتر شود؛ به همین خاطر تصمیم می‌گیرد که به دنبال آرزوهایش برود؛ آرزو‌هایی که با ازدواج زودهنگام و اجباری‌اش نتوانسته بود به آنها برسد. به همین جهت زیبا به کلاس آموزش نقاشی می‌رود و در مدت یک‌سال و نیمی که به آموزشگاه رفت، توانست به پیشرفت‌های زیادی در هنر مورد‌علاقه‌اش برسد. زیبا از دوران کودکی به نقاشی علاقه خاصی داشت و آرزو داشت نقاش شود.

بالاخره زیبا با گذراندن مشکلات و سختی‌های بسیار و با حمایت خانواده‌اش توانست بعد از سه سال از همسرش جدا شود، اما درست ۱۰ روز بعد از طلاق، شوهر سابق زیبا در کمال ناباوری با شلیک سه گلوله به زندگی او پایان می‌دهد.

آن‌گونه که رسول گله‌بان، مدیر یکی از رسانه‌های محلی ارومیه که درباره پرداختن به گزارش زن‌کشی و خودکشی زنان و عواقب آن تجربه داشت، می‌گوید: «پرداختن به اخبار و گزارش‌های زن‌کشی مخصوصا در جوامع سنتی و عشیره‌ای در عین اینکه بسیار ساده است، اما دشواری‌ها و عواقب خاص خودش را نیز دارد. ساده از این جهت که مثلا، چون در جوامع و خانواده‌های عشیره‌ای ارومیه روابط فامیلی بسیار نزدیک است و تقریبا همه این خانواده‌ها در ارومیه با هم نسبت فامیلی و خانوادگی دارند، پی‌بردن به دلیل یا دلایل چنین اقداماتی ساده و سریع است. در‌واقع تا یکی از رسانه‌ها می‌خواهد به ماجرا ورود پیدا کند، باید اول از خانِ فشار‌های خانواده و دوستان بگذرد؛ چرا‌که به محض ورود به حوادثی مانند زن‌کشی و خودکشی زنان باوجود در‌دست‌داشتن اطلاعات با فشاری که از طرف خانواده‌های مقتولان یا متوفیان به خانواده شخص رسانه‌ای وارد می‌شود، به‌ناچار و خلاف میل باطنی بسیاری از رسانه‌های محلی از ورود به چنین قضایایی به خاطر صیانت از خانواده خود دوری می‌کنند».

دکتر جعفر احمدی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، به بررسی علت پدیده زن‌کشی در جوامع سنتی و عشیره‌ای با توجه به تکرار مکرر این پدیده و حساسیت این مسئله در چنین جوامعی می‌پردازد: «درباره چرایی پدیده زن‌کشی‌های اخیر از دیدگاه جامعه‌شناسی می‌توان از چند رویکرد مختلف به آن نگاه کرد. از رویکرد تضاد یا تعارض منافع می‌توان به این شیوه تحلیل کرد که زنان معمولا توسط مردان به قتل می‌رسند؛ بنابراین تعارض منافع زن و مرد یک تعارض سنتی است که از گذشته‌های دور در جامعه وجود داشته است.

 اگر فوکویی به این مسئله نگاه کنیم، این تضاد بیشتر به شکل اعمال قدرت در روابط بین این دو جنس خود را نشان می‌دهد. البته این اعمال قدرت در گذشته (یعنی جوامع سنتی) از طریق گفتمان مردسالار اعمال می‌شد. در آن زمان اعمال قدرت مردان بر زنان از طریق گفتمان مردسالار بود. به این معنا که یک سیستم شناختی و ارزشی در جامعه حاکم بود که بر ماهیت و نقش اجتماعی زنان تأثیر می‌گذاشت و این سیستم شناختی و ارزشی را همه افراد جامعه پذیرفته بودند. در نتیجه تبعیت زنان از مردان امری پذیرفته شده بود و اگر زنی از این گفتمان و شیوه اعمال قدرت تبعیت نمی‌کرد، تنبیه می‌شد و شکل تنبیه هم سلطه بر جان و زندگی او بود. از این منظر، در آن دوران به زن‌کشی نه‌تن‌ها به‌عنوان یک اعتداء جسمی بر زنان، بلکه به عنوان یک ابزار برای تقویت ساختار‌های قدرت و تثبیت نقش‌های جنسیتی نگاه می‌شد. اما به واسطه تحولات مدرن امروزه زنان نه‌تن‌ها گفتمان مردسالار را نمی‌پذیرند بلکه حاضر به پذیرش نقش‌های تحمیل‌شده این نظام و گفتمان هم نیستند. در بعضی از جوامع، هنوز ته‌نشست‌های فکری و ارزشی نظام مردسالار در بین برخی مردان باقی مانده است.

 این مردان در تقابل قدرت زنانه حاضر به پذیرش موازنه این قدرت نیستند. از طرفی هم زنان به‌واسطه پذیرش نقش‌های جدید اجتماعی حاضر به پذیرش سلطه مردانه نیستند. درنتیجه تقابل و تعارض منافع زن و مرد به وجود می‌آید. مردی که می‌خواهد اعمال قدرت کند و زنی که حاضر به پذیرش چنین قدرتی نیست؛ پس مرد اقدام به گرفتن جان زن می‌کند، چون تنها شکل تنبیهی که این مردان می‌شناسند، ستاندن جان و زندگی زنان است. در‌نهایت باید گفت زن‌کشی در عصر کنونی نشان‌دهنده تسلط گفتمان مردسالارانه نیست بلکه نشان از عدم پذیرش این نظام از سوی زنان دارد».

tags # قتل خانوادگی ، اخبار حوادث سایر اخبار آیا انسان می‌تواند در فضا تولید مثل کند؟ | رابطه جنسی و زایمان در فضا چگونه است؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام می‌شود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا (+عکس)
  •  سومین دوره ملی مهارت‌های زندگی و بالندگی فرزندان دانش‌آموز به کار خود پایان داد
  • آغاز طرح بازگشت به زندگی سالم در مشهد
  • محیط زیست عرصه تقویت بنیان‌های اجتماعی با بهره گیری از توان بانوان است
  • ماهیت برنامه‌های سلامت محور از جنس برنامه‌های فرهنگسازی است
  • تجلیل از ۲۹ زوج دهه شصتی در قزوین
  • عاقبت فرار از خانه به‌عشق خواستگار شیشه‌ای
  • تکرار قصه ناتمام زن‌کشی/ زیبا؛ زن ارومیه‌ای که تاوان طلاقش را با مرگ داد
  • طب ایرانی یکی از اصول ششگانه سبک زندگی را محیط می‌داند
  • رئیسی: تقویت همکاری قوای مسلح ایران و پاکستان برای منطقه ثبات می‌آورد / تاکید ژنرال عاصم منیر بر جلوگیری از به خطر انداختن روابط دو کشور