Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایلنا، تصور اینکه شاهان ایران موقع دندان درد چه می‌کرده‌اند، می‌تواند دردناک و طنزآمیز باشد. اولین بار است که خاطره‌ای درباره دندان کشیدن ناصرالدین شاه چاپ می‌شود. این قصه در کتاب «دندان‌پزشکی به روایت تاریخ ایران» نوشته سعید میرسعیدی توسط نشر دندانه منتشر شده است.

در بخشی از خاطره آمده است: «دوشنبه ۲۲ رمضان ۱۳۱۰ ه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ق. … به آقا دائی گفتیم دندانساز را بگذار توی کالسکه بیاور دوشان‌تّپه؛ آخر یک فکری خواهیم کرد برای دندان. ناهار را هم گفته بودیم ببرند دوشان‌تّپه، بالای کوه، تخم‌مرغ و آش حاضر کنند. برویم بلکه بخوریم. آمدیم سوار شدیم و راندیم برای دوشان‌تّپه. صحرا همه سبز و خرّم. سمت شاهزاده‌عبدالعظیم همه سبزه، باغ هم با شکوفه و ارغوانِ سفید و قرمز، مثل بهشت بود که همچه هوا هیچ‌وقت ندیده بودیم. با این هوا، حالا باید ما دندان بکشیم.

عسلی گذاشتیم و دوربین می‌انداختیم. دیدیم درشکه دندانساز از دروازه بیرون آمد و دارد می‌آید رو به دوشان‌تّپه. ناهار بد کثیفی خوردیم. قدری تخم‌مرغ و آب آبگوشت خوردیم. بعد آمدیم بیرون. دندانساز آمد؛ حالا نشسته‌ایم و دندانساز هم ایستاده است. می‌گوییم چطور می‌شود؛ می‌شود کشید یا خیر؟ دندانساز هم ایستاده است، چیزی نمی‌گوید. گاهی می‌گوید زود می‌کشم. آمدیم روی سکوی عمارتِ رو به باغ نشستیم. حالا خیال می‌کنیم چطور دندان را بکشیم و از شدّت خیال و فکر عرق کرده‌ایم. دندانساز هم آمده است نزدیک ما ایستاده است.

پیشخدمت‌ها هر کدام یک حرف می‌زند. شال‌گردن دستمان بود، خواستیم چشم‌هایمان را ببندیم، دانتیس بیاید دندان را بکَند؛ پیشخدمت‌ها نگذاشتند. دیدیم اگر نَکَنیم دندان را، امشب که نمی‌توانیم غذا بخوریم؛ چه کنیم. لابد نشستیم و گفتیم بیا بکش. دندانساز هم گازش را عقب سرش قایم کرده که ما نبینیم، که یک‌دفعه گازانبر را انداخت و چهار مرتبه و ما فریاد کردیم آخ آخ! که مغزمان صدا کرد و کمرمان درد گرفت و خیال می‌کردیم هنوز باز دندان کشیده نشده است که دیدیم دندانساز ایستاده است. گفتیم چطور شد، گفت کشیدم. نگاه کردیم دیدیم بلی، کشیده است. دندانِ معیوبی کرم خورده و معیوب بود. آفتابه لگن آوردند، دهانمان را شستیم و رفتیم اطاق، رختخواب انداختند؛ به قدر دو ساعتی دراز شدیم. بعد برخاستیم، نمازی خواندیم و چایی و عصرانه خوردیم. جای دندان درد می‌کرد. آمدیم پائین توی باغ. باغ مثل بهشت بود، امّا باز کسل بودیم و دماغ نداشتیم... وقتی می‌خواستیم سوار شویم بیاییم شهر، دندان‌مان را گفتیم آوردند، انداختیم زیر لگد؛ چهار پنج‌ تا لگد زدیم، بعد انداختیم رو به سمت شمالِ کوه دوشان‌تّپه و دور انداختیم.»

این یکی از روایت‌هایی است که در کتاب جدید «دندان‌پزشکی به روایت تاریخ ایران» اثر سعید میرسعیدی توسط نشر دندانه چاپ شده است.

برای تهیه این کتاب می‌توانید به سایت www.dandane.org مراجعه کنید.

منبع: ایلنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۵۴۹۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت تاریخ از کارنامه روحانیت

حضرت امام‌خمینی (ره) با توجه به شرایط سیاسی ــ اجتماعی ایران، از همان اولین روز‌های حضورشان در حوزه علمیه قم و خصوصا پس از پاسخ‌نگرفتن اعلامیه معروف‌شان درسال۱۳۲۳ که برای برانگیختن مردم مسلمان علیه رژیم شاه صادر شده بود، به این نتیجه رسیدند که پرورش و تربیت طلاب، روحانیون و مدرسین آگاه و مبارز برای این حوزه می‌تواند بستر مناسب رشد اسلام و شناساندن صحیح آن به توده‌های مردم باشد؛ مردمی که پس از شناخت اسلام آن‌گونه که هست، قطعا به رهبری روحانیت مبارز، علیه رژیم ستم‌شاهی و اربابان غربی‌اش قیام خواهند کرد و پایه‌های ظلم و جور را برخواهند انداخت.

به همین علت همان‌طور که در سند ساواک هم آمده بود، امام در حوزه به تدریس فلسفه و فقه و اصول و اخلاق و تالیف مشغول گردیدند و از محضر ایشان روحانیون بسیاری برخوردار شده و درس گرفتند، روحانیون و طلابی که هریک بعد‌ها از مبارزین و انقلابیون فعال در پیشبرد نهضت و انقلاب اسلامی بودند. امام از سال‌ها قبل درس اخلاق را به منزله مدرسه‌ای برای آماده‌ساختن طلاب جوان جهت مبارزه پیگیر و خستگی‌ناپذیر شروع کرده بودند و از این راه به سایر طبقات و اقشار اجتماعی نیز آگاهی سیاسی می‌بخشیدند.

درواقع دیدگاه‌های سیاسی خود را در این درس‌ها مطرح می‌کردند. بسیاری از روحانیون مبارز ازهمین کلاس اخلاق حضرت امام، درس مبارزه و انقلاب را آموختند و بعد از آن وارد عرصه نهضت شدند. در شرایطی که اهم فعالیت حضرت امام‌خمینی (ره) درسال‌های مابین۱۳۰۰هجری شمسی که به حوزه علمیه قم آمدند وتحصیل خود راپی گرفتندتا۱۳۴۰ که به‌طورعلنی وارد مبارزات سیاسی شدند، پیرامون فراگیری و تدریس علوم مختلف اسلامی و فقهی و تربیت و پرورش شاگردان و روحانیون وطلاب مبارز می‌گذشت؛ یعنی مبارزه ریشه‌ای و مبتنی بر پایه‌های محکم ایدئولوژیک، آگاهی‌های تاریخی ــ اجتماعی و سیاسی، اما در همان دوران هم از موضعگیری‌های سیاسی در موارد تعیین‌کننده غافل نبودند.

در طول نهضت ملی شدن صنعت نفت، امام بیشتر به پیگیری مسائل حوزه و کار تدریس و تالیف و مشاوره با آیت‌ا... بروجردی و تقویت دستگاه مرجعیت مشغول بودند. ایشان در اندیشه اصلاح حوزه بودند، اگرچه در کنار آن سال‌های پرحادثه‌ای می‌گذشت؛ جنجال قرارداد کنسرسیوم، درگیری‌های حزب توده، ترور‌ها و اختلافات جناح‌های ملی و مذهبی نهضت و... ولی به‌دلیل عدم همراهی آیت‌ا... بروجردی با آیت‌ا... کاشانی، حوزه علمیه قم و روحانیونش تقریبا از این جریانات به دور بود.

امام خمینی (ره) و ولایت 
حضرت امام‌خمینی (ره) با توجه به تجارب تاریخی اسلام خصوصا در تاریخ معاصر و مبارزات موثر علما و روحانیونی همچون مرجع تقلید میرزای شیرازی در نهضت تنباکو و ملا محمدکاظم آخوند خراسانی و آیات دیگر در نهضت عدالت‌خانه و انقلاب مشروطیت، همچون سیدجمال‌الدین اسدآبادی دریافته بودند مبارزات مردم مسلمان ایران علیه استبداد و استعمار تنها در زمانی به نتیجه خواهد رسید که از بنیانی دینی برخوردار بوده و با رهبری و هدایت روحانیت و به‌خصوص مرجعیت اسلام انجام پذیرد. طبعا آن روحانیتی که بتواند مردم مسلمان را هدایت کرده و درعین‌حال از تفکر عمیق دینی و پشتوانه علمی اسلامی نیز برخوردار باشد، بایستی در حوزه‌های علمیه تربیت می‌شد و از دریای علم و معرفت اسلامی سیراب می‌گردید. 

پس نخستین شرط تربیت چنین روحانیتی، رشد و بقای حوزه علمیه قم در مقابل سیل بنیان‌کن تهاجم فرهنگی استعمارگران و فشار و زور رژیم پهلوی بود که از زمان تاسیس، بنا به اساس طرح صهیونیستی بنیادگذاری‌اش، انهدام حوزه‌های دینی را در دستورکار خویش قرار داده بود. در شرایطی که برنامه‌های ضداسلامی و سرکوب و اختناق رضاخانی، حوزه علمیه قم را به نهایت ضعف رسانده و در آستانه اضمحلال قرار داده بود، امام ضرورت حضور مرجعی جامع‌الشرایط را برای مرجعیت عامه و ریاست حوزه علمیه قم احساس می‌کردند.

ضرورتی که پس از درگذشت آیت‌ا... العظمی حاج‌شیخ‌عبدالکریم حائری‌یزدی، تقریبا بدون پاسخ مانده بود و حضور مراجع ثلاث یعنی آیت‌ا... سیدمحمد حجت و آیت‌ا... سیدصدرالدین صدر و آیت‌ا... سیدمحمدتقی خوانساری نتوانسته بود وحدت حوزه را دربرابر هجوم بی‌امان دشمنان دین و کشور حفظ نماید. امام بحق می‌دانستند که با حوزه‌ای متزلزل، آسیب‌پذیر و ضعیف نمی‌توان با توطئه‌های اسلام‌زدایی استعمار و رژیم شاه مقابله نمود و فقیه جامع‌الشرایط، باشهامت و آگاهی را می‌طلبد تا با تبدیل آن حوزه علمیه آشفته به پایگاهی استوار برای پرورش اندیشمندانی وارسته و اسلام‌شناسانی فرهیخته و پاکباز، کانون گرم نهضت اسلامی را جهت رویارویی با خطر‌هایی که اسلام و استقلال کشور را تهدید می‌کند، برپا سازد.

از همین رو بود که حضرت امام (ره) درسال۱۳۲۳ به‌عنوان یکی از شخصیت‌های مطرح حوزه علمیه قم، برای یکپارچه کردن حوزه تحت‌زعامت مرجعی واحد، در دعوت آیت‌ا... بروجردی به قم نقش اصلی را ایفا کردند و پس از درگذشت آیت‌ا... سیدابوالحسن اصفهانی (مرجع تقلید شیعیان در کاظمین) در۱۳آبان۱۳۲۵ و حاج‌آقا حسین قمی‌طباطبایی (سرپرست حوزه علمیه نجف) در ۱۷ بهمن همان سال، بیشترین تلاش را جهت مرجعیت عامه آیت‌ا... بروجردی به عمل آوردند. سابقه مبارزاتی آیت‌ا... بروجردی علیه رضاخان و حرکتش از بروجرد به‌منظور سرنگونی حکومت ضداسلامی رضاخان از نگاه امام پنهان نبود و این‌که خود مرحوم بروجردی به مناسبتی اظهار کرده بود: «من هرگز در قبال خلافکاری‌ها و قانون‌شکنی‌های دستگاه حاکمه ساکت نمی‌نشینم.» 

وهمین موضوع به زندان افتادن ایشان منجر شد، مد نظر امام قرار داشت. ازهمین رو حضرت امام (ره) اطمینان داشتند حضور آیت‌ا... بروجردی در صدر حوزه علمیه قم می‌تواند وحدت و یکپارچگی لازم را در حوزه علمیه قم پدید آورده، قوام و استحکام لازم را به آن ببخشد و در برابر هجمه شاه و اعوان و انصارش بیمه‌اش سازد. امام‌خمینی (ره) در تمام دوران زعامت آیت‌ا... بروجردی بر حوزه علمیه قم، کوشش فراوانی به خرج دادند که علی‌رغم موانع و دشواری‌های متعددی که پیرامون آیت‌ا... بروجردی قرار داشت، حقایق را به گوش آن مرحوم برسانند، اوضاع و شرایطی را که در کشور جریان دارد و نقشه‌های گوناگونی که از سوی رژیم شاه و اربابان خارجی‌اش علیه اسلام و استقلال ایران طرح می‌شود را به ایشان اطلاع دهند و تا آنجا که ممکن است او را از جریان امور آگاه سازند.

آیت‌ا... بروجردی نیز به نظرات و پیشنهادات امام توجه می‌کرد و به ایشان اعتماد و اطمینان ویژه‌ای داشت و در مواقع حساس با امام تماس گرفته و مشورت می‌کرد. حاج‌آقا روح‌ا... (عنوانی که امام در آن زمان در حوزه علمیه به آن معروف بودند) به مثابه نماینده و مشاور سیاسی آیت‌ا... بروجردی، یکی از مورد اعتمادترین علمای حوزه نزد ایشان به‌شمار می‌آمدند. چنانچه بار‌ها از سوی آیت‌ا... بروجردی به‌عنوان نماینده تام‌الاختیار به ماموریت‌های مهمی رفتند ازجمله هنگامی که رژیم قصد برپایی مجلس موسسان و تغییراتی در قانون‌اساسی همچون تفویض اختیار انحلال مجلسین به شاه را داشت، حضرت امام به‌عنوان نماینده آیت‌ا... بروجردی علاوه‌براین‌که با منوچهر اقبال، نخست‌وزیر وقت دیدار نمودند، ماموریت یافتند با شاه ملاقات کرده و نگرانی‌های حوزه علمیه قم را از این تغییرات اعلام کنند. حتی در سفری که آیت‌ا... بروجردی به مشهد داشت، امام را به‌جای خود، مسئول اداره حوزه کردند، درحالی‌که افراد مسن‌تر و معروف‌تری همان زمان در حوزه علمیه قم حضور داشتند.

سندی از ساواک نشان می‌دهد که وقتی خبرنگار مجله ترقی در سال ۱۳۳۱ (دوران صدارت دکتر مصدق) سراغ آیت‌ا... بروجردی می‌رود تا از ایشان درباره کشته‌شدگان تظاهرات همان سال بپرسد، آیت‌ا... بروجردی در پاسخ اظهار می‌دارد که بروید از نماینده رسمی من، آیت‌ا... خمینی سؤال کنید که خبرنگار نشریه یادشده با حضرت امام تماس می‌گیرند. امام ضمن این‌که در آن شرایط و علی‌رغم تاکید آیت‌ا... بروجردی بر کناره‌گیری از مسائل سیاسی، جهت حفظ وحدت حوزه علمیه قم تحت زعامت مرجعیتی واحد، نهایت سعی خود را برای حفظ احترام و روش‌های آیت‌ا... بروجردی مبذول می‌داشتند، اما درعین‌حال به‌دنبال برنامه درازمدت خویش جهت سامان‌یافتن حوزه علمیه قم در سال ۱۳۲۸ با همراهی برخی دیگر از مدرسین حوزه، طرح اصلاح حوزه را با هدف ایجاد نظم و تشکیلات، به آیت‌ا... بروجردی ارائه کردند که به علت مخالفت برخی از اطرافیان ایشان، به انجام نرسید. 

اما سؤال مهم که اغلب در ذهن برخی پرسشگران مطرح می‌شود، آن است که چرا امام‌خمینی (ره) در دوران حیات آیت‌ا... بروجردی، نهضت خود را آغاز نکردند (چنانچه نخستین موضعگیری‌های علنی سیاسی امام علیه رژیم شاه پس از وفات آیت‌ا... بروجردی اعلام می‌شود). چرا علی‌رغم ناسازگاری برخی مواضع سیاسی و اجتماعی امام‌خمینی با آیت‌ا... بروجردی، هیچ‌گاه آن مواضع را آشکار نساختند.

منبع: جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • خاطره کمک‌داور دربی: با تیر پشت پایم را زدند!
  • فیلم/ ابوعبیده: ما دیدیم که تاثیر عملیات ایران چقدر بود
  • «دست‌های فیلمسازان ما را در پروژه‌های تاریخی بسته‌اند»
  • آن‌سوی تاریخ نصف‌جهان به روایت میراث ناملموس
  • باغ بدشگون به سینمای ایران رسید
  • روایت زندگی نخستین فرمانده یزدی/ پنجم اردیبهشت ماه، روز مفتضحانه‌ترین باخت نظامی ایالات متحده در تاریخ کشور ایران
  • برای خانه‌ات بجنگ!
  • برگزاری «پویش سلامت دهان و دندان» ۱۷ تا ۱۹ اردیبهشت
  • روایت تاریخ از کارنامه روحانیت
  • «پویش سلامت دهان و دندان» ۱۷ تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شود