انقلابی از انقلاب برگشته، خطرناکتر از ضدانقلاب است
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۶۲۱۵۹
به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از پایگاه اطلاعرسانی آیتالله سیداحمد علمالهدی، امام جمعه مشهد امروز در پانزدهمین جلسه تفسیر سوره احزاب در ماه مبارک رمضان، با اشاره به آیه «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا» اظهار کرد: خداوند در این آیه نتیجه مطالب گذشته را که تصویری از مسلمانان در مقابل برخورد با کفار و لشکریان دشمن بود را بیان میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی افزود: این آیه از جمله آیات کلیدی قران است که میتوانیم ترسیم معنای واقعی مؤمنین، جریان خداباوری و جامعه خداباور را در این آیه را مشاهده کنیم؛ بعد از بیان آیات قبل، آن جامعه ناب اسلامی و بنده مخلص خدا مشخص میشود و آنان را خدا در این آیه تبیین میکند.
طبقات ایمان در اسلاموی اظهار کرد: خداوند میفرماید «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ...»، «من» در «من المؤمنین»، تبعیضیه است، یعنی بعضی از مردان صدق داشتند در آنچه باخدا پیمان بستهاند؛ یک تقسیمبندی در اسلام است که همه مسلمانان مؤمن نیستند، کسی تا خداباور نباشد، مؤمن نمیشود؛ گاهی در مقام مواجهه با برخی مشکلات در زندگی، خدا را فقط برای خودمان میدانیم درحالیکه خدای ما، همان خدای دشمن ما، همسایه ما و انسانها در دیگر نقاط عالم است، کسانی که به چنین خدا و معاد باور دارند، مؤمن هستند، اما مؤمن نیز طبقهبندی دارد.
آیتالله علمالهدی بابیان اینکه دوطبقه مؤمن مطلوب داریم، خاطرنشان کرد: یک طبقه «صادقین» و یک طبقه «مخلصین»، هر مؤمنی صادق نیست، بعضی مؤمنین صادق هستند؛ اینها راست میگویند و نسبت به عهدی که باخدا بستند صداقت به خرج دادند، «عاهدو» از باب مفاعله است، باب مفاعله فعل بین دو نفر است، «ما عاهد الله علیه»، یعنی به پیمانی که خدا با اینها و اینها باخدا بستهاند، صادق است.
وی با تأکید بر اینکه نماز و روزه مظهر عبادت است، یادآور شد: اگر خدا را در زندگی بندگی کردیم، در بندگی صداقت به خرج دادیم، باورمان با شک و تردید آمیخته نبود و درراه خدا از مال و جانمان گذشتیم، خداوند دنیا و آخرتمان را تأمین میکند، این عهدی است که خدا با ما بسته است؛ عبادت خدا این است که در باور کردن خدا تردید نکنم و در مقابل خداباوری خودم در درگاه بندگی و خدمت خدا، مال و جان برای من ارزش نداشته باشد.
سرانجام انسان صادق باخدا، شهادت استامام جمعه مشهد اظهار کرد: کسی که باخدا باصداقت برخورد میکند از دو حال خارج نیست، یا شهید میشود یا انتظار شهادت دارد یعنی طوری پای پیمان باخدا ایستاده که منتظر است اگر مصلحت اسلام و دفاع از دین به نقطهای رسید که جانش را بدهد، او نیز جانش را بدهد؛ اگر تصمیم دارد جان و مالش را درراه خدا بدهد، میشود مؤمن صادق؛ صادقین کسانی هستند که یا هستیاش را ازدستداده و یا منتظر شهادت است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه دو نوع شهادت، شهادت ارادی و شهادت غیرارادی وجود دارد، افزود: زمانی وجود دارد که فرد برای شهادت به میدان نرفته، اما در دل آماده شهادت است و انتظار شهادت را میکشد، چنین افرادی اگر غیرارادی نیز شهید بشوند، صادق هستند.
وی ادامه داد: خصوصیت دیگر مؤمنین صادق این است که تغییر نمیکنند، «.. وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»، در اخلاص و صداقتی که دارند، مقاوم ایستادهاند و در جریان حرکتی خود ریزشی نمیشوند؛ اینطور نمیشوند که آقایی جلودار انقلاب بود و بسیاری دنبالهروی او بودند، اما امروز عوضشده و در خط ضدانقلاب و ضد دین قرارگرفته است.
انقلابیِ از انقلاب برگشته خطرناکتر از ضدانقلاب!آیتالله علمالهدی بابیان اینکه بیشترین مشکلات از جانب انقلابیونی که تغییر کردهاند به انقلاب واردشده است، گفت: مشکلی که از ریزشیهای انقلاب ایجاد میشود از سوی ضدانقلاب نداریم، ضدانقلاب موضع دارد و مقابل انقلاب ایستاده، اما از کسی که ابتدا در جریان انقلاب بوده و در ردههای انقلاب قرار داشته است، آسیب بیشتری دیدیم.
وی به طبقه بالاتر از صادقین اشاره کرد و افزود: مقام مخلصین بالاتر از صادقین است، این افراد ذوب در اراده و علاقه بهحق هستند؛ عرفا در خداباوری ۶ درجهدارند، درجه تخلیه که خود را از هر صفت، اخلاق، معاصی و سلسله نافرمانیهای خدا تخلیه کنند، درجه دوم، تهلیه است، زینت آرایی کردن، روحیات و سجایای خوب را در خط رضای خدا در خورد ایجاد کردن است و درجه سوم، مقام تجلیه است یعنی به مقامی میرسند که ذات مقدس حق در آنان تجلی پیدا میکند.
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی با اشاره به سه مقام دیگر عرفانی، خاطرنشان کرد: فنای در افعال، فنای فی الصفات و فنای فی الذات، سه مقامی است که هرکس غیر از ائمه حرفش را زد، دروغ میگوید، حرفهایی که کسانی به ادعای عرفان، قطب و این حرفها میزنند، دروغ میگویند، ممکن است خوب تصویر کنند، اما ادعایش دروغ است، چون کسی غیر از معصوم نمیتواند به این حد برسد.
خدا در مؤمنینِ مخلص تجلی پیدا میکندوی ادامه داد: مخلصین، مقامی است که آدم وقتی به مقام سوم تجلیه برسد، میشود مقام مخلصین، همه خرابیها، همه میولات نفسانی و همه گرایشهای حیوانی در او از بین رفته و فلج شده است، در چنین بندهای جز خدا هیچچیز وجود ندارد و حق در او تجلی پیداکرده است.
آیتالله علمالهدی با تأکید بر اینکه کسی که خود را به خدا سپرده باشد، در مقابل حوادث و وقایع، ترس و وحشتی ندارد، گفت: اگر آدم چنین باورمندی نسبت به خدا در برابر همه حوادث زندگیاش داشته باشد، دیگر هراس و اضطراب در وجود او راه پیدا نمیکند، اما اگر با همهچیز ساختیم، به همهکس دست دادیم جز خدا، به همهچیز امید داشتیم جز خدا، در مواجهه هر حادثهای با محاسبات خودمان نسبت به آن با هراس روبرو شدیم، به چنین موقعیتی نمیرسیم.
انتهای پیام/ف
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: مجلس خبرگان انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۶۲۱۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پنجم اردیبهشتماه، سالروز شهادت نخستین فرمانده سپاه یزد
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز یزد ، محمد منتظرقائم متولد سال ۱۳۲۷ در شهر فردوس از توابع استان خراسان است، البته خانواده محمد به علت ایستادگی پدرش در مقابل جیرهخواران حکومت وقت، مجبور به هجرت از فردوس میشوند و در شهر و دیار پدریش، یعنی یزد سکنی میگزینند، ولی این تازه ابتدای راه زندگی استکبارستیزانه محمد است که رقم میخورد.
محمدمنتظرقائم تحصیلات خود را در مدرسه تعلیمات اسلامی ادامه میدهد و در حالی که هنوز ۱۵ سال ندارد حماسه ۱۵ خرداد سال ۴۲ شکل میگیرد، اما با وجود سن کم، تفکری عظیم در خود پرورانده و فعالیتهای ضداستکبارانه اش در آن سالها، تعجب همگان را به خود جلب میکند.
وی تحصیلات خود را در رشته برق در هنرستان فنی ادامه میدهد و پس از اتمام و اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۷، لباس سربازی برای شاه را که کاملاً با تفکراتش در تناقض بود، برتن میکند و حتی در این دوره، یک بار به علت پاره کردن تصویر شاه و آتش زدن آن در بازار شهر به شدت تنبیه میشود.
پس از گذران دوره سربازی با وجود همه سختیها، در شرکت برق مشغول به کار میشود. در سال ۱۳۵۰ با تشکیل گروهی مخفی، مبارزه را در قالب تشکلی منسجم هدایت و انجام میدهد و نخستین اعلامیه این گروه در ششم بهمن ۵۱ در یزد به شکل گسترده و مخفیانه توزیع میشود که انعکاسی وسیعی پیدا می کند ، اما بهعلت فعالیت سیاسی از کار خود اخراج و مدت ۱۵ ماه در سیاهچالهای نیروهای ساواک مورد شکنجه قرار میگیرد، اما با هوشیاری مثال زدنی بدون این که هیچ اعترافی از وی گرفته شود، آزاد میشود.
محمد پس از آزادی مصممتر از پیش به مبارزات خود علیه استکبار و استعمار ادامه میدهد تا این که انقلاب اسلامی پیروز میشود و پس از تشکیل سپاه پاسداران به فرمان رهبر کبیر انقلاب در سال ۵۸، بهعنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران استان یزد انتخاب و مسئول بنیانگذاری و تشکیل سپاه یزد میشود.
وی سپاه را گسترش میدهد و با قاطعیت با ضد انقلاب به مبارزه برمیخیزد بهنحوی که دو ماه پس از ایجاد تشکل، وقتی اوضاع کشور و انقلاب را در غرب کشور در خطر میبیند، آسوده ننشسته و با شماری از پاسداران برای مبارزه با ضد انقلاب و طاغوت راهی کردستان میشود.
دفاع از اسلام و انقلاب، آرمان و هدف وی بود به طوریکه در روز پنجم اردیبهشتماه سال ۱۳۵۹ نیز وقتی در جریان فرود چند هلیکوپتر آمریکایی در کویر طبس قرار میگیرد، هر چه سریعتر در محل حادثه حضور پیدا میکند تا از نزدیک واقعه را بررسی کند.
همزمان با حضور محمد منتظرقائم در محل صحرای طبس، بنیصدر رئیس جمهور وقت در خیانتی آشکار دستور حمله به هلیکوپترها و هواپیماهای آمریکایی را میدهد، ولی بعدها مشخص میشود که این هلیکوپترها حاوی اسناد مهمی از اقدامات بعدی آمریکا در حمله به طبس بودند.
بدین ترتیب محمد منتظرقائم که در صحنه مبارزه با استکبار حضور داشت، در بمباران منطقه به دستور بنیصدر، به درجه رفیع شهادت نائل میآید.
همرزمان سردار سپاه ابابیل در صحرای طبس در مورد حماسه کویر میگویند:
پنجم اردیبهشت بود که از سپاه تهران به ما خبر دادند که راننده تانکری نفتکش در نزدیکی جادهای متروک و کم تردد در صحرای طبس تعداد پنج فروند هلیکوپتر، یک هواپیما در حال سوختن، یک دستگاه جیپ، دو موتورسیکلت، تعدادی رختخواب و پرژکتور مشاهده کرده است؛ سریعاً خود را به منطقه برسانید.
محمد گفت: "اول نماز میخوانیم و سپس راهی میشویم. "
نماز آن روزش طولانیتر از بقیه روزها شد و حال و هوای دیگری داشت. بعد از اتمام نمازش یکی از بچهها به شوخی گفت: "حاجی نماز جعفر طیار میخواندی؟ " لبخند زد و گفت: شاید نماز آخرمان باشد. "
سوار اتومبیل شدیم و راه افتادیم. در مسیر، سوره فیل را برایمان خواند و بعد از خواندن سوره، تفسیرش را هم برایمان نقل کرد و گفت: "این مملکت متعلق به امام زمان (عج) است و خدا خود نیز از آن محافظت میکند و ما پاسداران وسیلهای بیش نیستیم. "
به منطقه که رسیدیم من برای تجسس و سوال از اهالی از بچهها جدا شدم، محمد و دو نفر از بچهها به سمت هلیکوپترها و هواپیمای سوخته راهی شدند.
در حال صحبت با اهالی بودم که هواپیماهای فانتوم که بر فراز منطقه پرواز میکردند، توجهام را جلب کردند. بعد از آن، صدای انفجار مهیبی از سمت هلیکوپترها به گوش رسید.
به سرعت به سمت هلیکوپترها به راه افتادم. دودی سیاه به آسمان بلند شده بود. محمد که برای بررسی هلیکوپترها وارد آنها شده بود تا اگر سند و مدرکی بر جا مانده، با خود بیاورد، طعمه خیانت بنیصدر و هم دستانش شده بود که میخواستند آن اسناد فاش نشود. تا به او رسیدیم به مولایش حسین (ع) پیوسته بود.