ادعای روزنامه آمریکایی درباره دو تماس مهم «قاسم سلیمانی»
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۸۴۰۱۳
روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» در مقالهای اعلام کرد، سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در سال ۲۰۱۸ دو تماس مهم با «عصائب اهل الحق» عراق و «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان داشته است.
در این گزارش آمده است: سلیمانی در آگوست ۲۰۱۸ پس از خروج از جلسه فوقالعاده شورای عالی امنیت ملی ایران چگونگی پاسخگویی به کاهش فروش نفت به دلیل تحریمهای آمریکا را مورد بررسی قرار داد و شروع به گرفتن چندین تماس مهم کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین تماس با فرمانده عصائب اهلالحق عراق و «کتائب حزبالله» عراق بود. بنا به ادعای واشنگتنپست، سلیمانی در این تماسها اعلام کرد: «ای برادران، شما اکنون از من اجازه دارید؛ مسیر صحیح را بروید».
این روزنامه آمریکایی در ادامه نوشت: این افراد مسلح تابع ایران در عراق (عصائب اهلالحق و کتائب حزبالله) از زمان شکست داعش در راستای اخراج حدود پنج هزار نظامی آمریکایی موجود در عراق تلاش میکنند.
در ادامه گزارش مذکور آمده، تماس دوم سلیمانی با سید حسن نصرالله بود و به وی گفت: «ائتلاف آمریکایی-صهیونیستی در حال توطئه هستند و طوفان در راه است؛ آماده باشید».
سال گذشته، سردار سلیمانی در ویژهنامه سالانهای که نشریه آمریکایی فارنپالیسی برای معرفی ۱۰۰ اندیشمند برتر دنیا منتشر میکند، در فهرست ۱۰ متفکر برتر حوزه دفاعی-امنیتی قرار گرفت
همچنین سال گذشته، «استنلی مککریستال» ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا و رئیس پیشین فرماندهی مشترک عملیات ویژه این کشور طی اظهاراتی اعلام کرد که قاسم سلیمانی یکی از کاریزماتیکترین رهبران نظامی جهان است. این ژنرال آمریکایی گفت: از چیزهایی که مشاهده کردم میتوانم بگویم، او بهترین کسی است که آنها دارند. ما زمانی که برای مقابله با ایرانیها تلاش میکردیم، او (سلیمانی) را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیر نظر گرفتم، او وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیطهای مختلفی عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است. قدرت سیاسی که قاسم سلیمانی دارد به او اجازه میدهد که کارهای بسیاری انجام دهد. ولی او کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوقالعاده انجام میدهد».
منبع: پارسینه
کلیدواژه: روزنامه آمریکایی قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۸۴۰۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آن چه از تهاجم ناکام آمریکاییها بر پهنه کویر طبس باقی ماند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ در تهران، «جیمی کارتر» رئیس جمهور ایالات متحده که از سوی افکار عمومی تحت فشار بود تصمیم گرفت با یک عملیات نظامی اقدام به آزاد کردن گروگانها کند.
روز ۴ اردیبهشتماه سال ۱۳۵۹ بود که کماندوهای آمریکایی آموزش دیده در آمریکا که پیش از این در مصر تمرین کرده بودند با استفاده از چند فروند بالگرد و هواپیما از خلیج فارس پرواز کرده و وارد خاک شدند.
این گروه عملیاتی روز ۵ اردیبهشت در صحرای طبس بر اثر طوفان شن، دچار سانحه شدند و عملیات «پنجه عقاب» آمریکاییها شکست خورد.
«بهرام محمدیفرد» نخستین عکاسی بود که این واقعه مهم تاریخی را به ثبت رساند. روایت او از حضور در محله حادثه و صحنههایی که دیده بود را در ادامه میخوانیم:
حدود ساعت ۱۴ روز جمعه ۵ ارديبهشت ۱۳۵۹ از حزب جمهوري اسلامي خيلي سربسته به مسئولان روزنامه خبر دادند كه آمريكاييها به طبس آمدهاند، دچار سانحه شدهاند و امكانش هست كه در منطقه حضور داشته باشند. بعد از ظهر در راهپله دفتر روزنامه بودم كه سردبير به من و غلامحسین افشردی [شهید حسن باقری؛ فرمانده نابغه جنگ] گفت: «بايد به طبس برويد.»
بنده به همراه شهيد باقري كه در آن زمان خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامي بود و يك راننده، با جيپ آهو ظرف ۱۵ دقيقه آماده شدیم و راه افتادیم. چون امكان حضور آمريكايیها در طبس وجود داشت اسلحه هم با خودمان برداشتيم.
براي رفتن به طبس بايد حدود ۱۲۰ كيلومتر جاده فرعی را طي ميكرديم. مسير رمل بود و گاهي به سختي خودرو را از رمل بيرون ميكشيديم. به پاسگاه ژاندارمري رسيديم. آنها از جريان مطلع نبودند و فقط ميدانستند از لشكر ۷۷ خراسان، نيروهايي به محل حادثه اعزام شدهاند. سربازان ژاندارمري در ابتدا به خاطر احتمال حضور كماندوهای آمريكايی از رفتن ما به منطقه ممانعت كردند اما پس از اصرار شهيد باقری به همراه ۲ نفر از آنها به منطقه رفتيم.
حدود ۲ كيلومتر مانده بود كه به محل حادثه برسيم كه با يك تانكر سوخته كه حامل نفت بود، مواجه شديم؛ ماجراي اين تانكر سوخته از اين قرار بود كه ساعت ۲۲ روز ۴ ارديبهشت، بالگردهاي آمريكايي با مشاهده تانكر در آنجا، به طرف آن تيراندازي كردند و پس از انفجار تانكر فكر كردند كه راننده تانكر كه يزدي بود و كاظم باقرپور نام داشت، كشته شده است. در حالي كه آن راننده از ناحيه صورت گلوله خورده با استفاده از فرصت تاريكي شب از منطقه خارج شده بود. این راننده در مسير با خودرويي كه به طرف حادثه در حال حركت بود، مواجه شد و او را وادار كرد كه برگردد و راننده تانكر نيز سوار آن خودرو شده و به بيمارستان رفته بود.
تقريباً ساعت ۱۱ صبح روز شنبه ۶ ارديبهشت به عنوان نخستين گروه عكاس و خبرنگار به طبس رسيديم؛ از نظر مشخصات جغرافيايي، محل واقعه در ۱۶۵ كيلومتري شهرستان طبس و ۲۷۰ كيلومتري يزد قرار دارد و محل حادثه براي رانندگان محلي به «ريگ شترا» معروف بوده است. آمريكاييها دور تا دور محل حادثه و هليكوپترهاي سالم مين كار گذاشته بودند؛ فقط دو هليكوپتر سالم در آنجا ديديم كه يكي راست جاده و ديگري چپ جاده قرار گرفته بود. يكي از هليكوپترهاي منهدم شده توسط جنگندههاي خودمان بمباران شده بود و هنوز در شعلههاي آتش ميسوخت. از يك هواپيماي سی ۱۳۰و يك هليكوپتر كه به هم برخورد كرده و كاملاً سوخته بودند جز تلي از خاكستر و آلومينيوم ذوبشده چيزي باقي نمانده بود.
ما در عكسبرداري و تهيه گزارش فقط ۴ نفر از مزدوران آمريكايي را ديديم. خلبان سی ۱۳۰ پاهايش شكسته و به خاطر شدت درد دندانهايش را روي هم فشار داده بود و ساعتش به رغم دماي بالاي انفجار بنزين هواپيما هنوز كار ميكرد و ديگر خلبانان و خدمههاي هواپيما به بيرون پرتاب شده بودند كه هردو كلاه داشتند. يكي بهرو افتاده و يكي به پشت و سوخته بود. جعبه سياه هواپيماي سي۱۳۰ نيز لابهلاي بقاياي هواپيما به چشم ميخورد كه بعدها جسد ۹ نفر را پيدا كردند كه يكي از آنها ايراني بود.
در ۱۰۰متري محل فرود هليكوپترها نيز، آثار خون شهيد منتظرقائم كه بر زمين ريخته بود، مشاهده شد. جعبه مهمات مختلف از جمله دو جعبه مواد منفجره، نوار فشنگ تفنگ ام ۱۶، ۲ عدد تيربار، يك كلت سوخته و تعدادي بمب دستي، گاز اشكآور و حتي ديناميت و مقدار زيادي پوكه شليك شده و فانسقه، جافشنگي، سه خشاب بيست تيري ام ۱۶، دو دستگاه دوربين زاويهياب و مقادير زيادي ماسك ضدگاز، چند چادر و دو سه تا چتر نجات، كلت سوخته كاليبر۵، مخازن بزرگي كه بعداً فهميديم براي تدارك سوخت اضافي همراه آورده بودند، تعدادي رختخواب و پروژكتور، مقادير زيادي شكلات و آدامس، تعداد زيادي موچين، پولهاي ايراني و خارجي و بعضاً سكههاي نيمسوخته، يك جيپ كوچك روباز و چهار موتور سيكلت پرشي تريل از جمله بقاياي كودتاي آمريكاييها بود.
از صحنههایی که دیدم، گزارش تصويري تهيه كردم اما امكاناتي در شهرستان فراهم نبود تا عكس را ارسال كنم. شهيد «حسن باقري» هم گفت: «حالا كه تا اينجا آمدهايم براي زيارت به مشهد هم برويم» من گفتم: «اين كار واجبتر از زيارت است و بايد هرچه زودتر به تهران برگرديم تا من اين گزارشهاي تصويري را تحويل دهم» چون ما نخستين عكاس و خبرنگار حاضر در صحنه بوديم، دلم ميسوخت و دوست داشتم قبل از همه عكس و گزارش ما منتشر شود.
با شهيد باقري خيلي بحث كرديم اما شهيد باقري روي حرف خودش بود و راننده هم بدش نميآمد به زيارت برود. مسير ما به سمت مشهد بود. بين راه شهيد باقري خوابيد و من به راننده گفتم: «به تهران برگردد»، راننده هم برگشت. حدود ۳۰ كيلومتر رفته بوديم كه شهيد باقري پس از بيدار شدن از خواب، متوجه تغيير مسير شد و به راننده گفت: «مقصد ما مشهد است و بايد دور بزند» بالاخره به مشهد رفتيم اما تا ۶ ـ ۵ ساعت من و باقري باهم حرف نزديم.
ساعت ۱۲ شب رسيديم مشهد و چون هنوز صفحهبندي روزنامه باز بود، شهيد باقري براي روز ۷ ارديبهشت گزارش خود را تلفني ارائه داد. من هم عكسها و گزارش تصويري را پس از بازگشت به تهران ارائه دادم كه در روزنامه منتشر شد.
«بهرام محمدیفرد» از عکاسان پیشکسوت روزنامه جمهوری اسلامی است که عکسهای بسیاری از دوران دفاع مقدس دارد. آلبوم تصاویر او توسط انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس به چاپ رسیده است.
انتهای پیام/