زندگی و زمانه امام علی(ع) از زبان خودشان
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۹۴۴۴۹
حجتالاسلام محمدیان در این کتاب با بیانی کاملاً روان و شیوهای نو، زندگی و زمانه حضرت علی (ع) را از زبان خود آن حضرت به رشته تحریر درآورده است.
به گزارش مشرق، کتابهای فراوانی پیرامون سیره و زندگی حضرت علی به نگارش درآمده است. کتابهایی که هرکدام توانسته بیانکننده قطرهای از دریای معرفت امیرمومنان باشد؛ آثاری که جنبه معرفی داشتهاند و جنبههای شخصیتی حضرت علی را به تصویر کشیدهاند، کتابهایی که جنبه تاریخی داشته و آثار دیگری که به تحلیل زندگی حضرت پرداختهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همانطور که گفته شد البته ویژگی مهمتر این کتاب، تجمیع و گردآوری همه اطلاعات معتبر و مستند پیرامون حضرت علی (ع) و تلخیص آن در قالب یک اثر مستقل است؛ اتفاقی که پیش از این رخ نداده است. برای توضیح بهتر این ویژگی شاید بشود اینطور گفت که اگر قرار باشد داستانی از زندگی حضرت علی (ع) نوشته شود، یا فیلم و سریالی پیرامون زندگی آن حضرت تولید شود، نویسنده یا کارگردان پس از خواندن «علی از زبان علی»، شاید دیگر برای مطالعه کتب دیگر احساس نیاز نکند. در واقع به جهت تجمیع و تلخیص شکل گرفته در کتاب، «علی از زبان علی» میتواند برای تولید اثر درباره حضرت کفایت کند.
ویژگی مهم دیگر کتاب، همانطور که از عنوانش برمیآید، بیان زندگی حضرت از زبان خود ایشان است؛ لحنی که مخاطب امروزی راحتتر با آن ارتباط برقرار میکند. ظرافت انتخاب این شیوه تحسینبرانگیز است. از میان روایتهای تاریخی، معمولاً نوشتههایی که گوینده آن اول شخص است، در جذب مخاطب توفیق بیشتری پیدا کردهاند. به عبارت دیگر مخاطب احساس میکند این خود امیرالمومنین است که برای او صحبت میکند.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم کتاب، دادن نگاه تحلیلی به مخاطب است. نویسنده بر وقایع دوران زندگی حضرت علی، تحلیلی جداگانه الصاق نکرده است، بلکه صرفاً با انتخاب درست شیوه روایت، اولویت دادن به مطالب و حفظ تطبیقهای زمانی و تاریخی، به مخاطب نگاهی تحلیلی میدهد. در واقع تحلیل به مخاطب خورانده نمیشود، بلکه خواننده با سفر به زمان و حضور در اتفاقات خود به تحلیل میرسد. به عنوان مثال اگر استاد شهید مطهری در «جاذبه و دافعه علی (ع)»، در بخشهایی جداگانه «جاذبه» و فلسفه و فایده و کیفیت «جاذبه» را تشریح کرده است و در بخشی دیگر از راه معرفی افرادی که طرد شدهاند، به تبیین کیفیت دافعه حضرت پرداخته است، خواننده «علی از زبان علی»، در مسیر مطالعه کتاب از وجوه مختلف «جاذبه و دافعه علی (ع)» اطلاع پیدا میکند.
«علی از زبان علی» در ۱۰ فصل به نگارش درآمده و فصول مختلف عناوین خاص خود را دارد، چرا که هرکدام به مقطعی از زندگی حضرت علی (ع) میپردازد. در فصل اول به دوران مکه و کودکی امیرالمومنین پرداخته شده است. ماجرای اولین کسی که به پیامبر ایمان آورد از بخشهای ارزشمند این بخش است. ارتباط عمیق میان پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) و خاطراتی از دوران حضور در مکه نیز از مطالب دیگر این بخش است. در یک روایت از خاطرات دوران مکه میخوانیم: «من همراه رسول خدا بودم که جمعی از سران قریش نزد او آمدند و گفتند ای محمد! تو ادعای بزرگی داری و خود را فرستاده خدا میدانی حال آنکه قبل از تو هیچکس یا فردی از افراد خانواده تو چنین ادعایی نکرده است، اینک ما از تو درخواست میکنیم معجزهای نشان دهی، اگر پاسخ مثبت دادی و از عهده آن برآمدی خواهیم پذیرفت که تو پیامبر و فرستاده خدایی و اگر از انجام آن برنیامدی خواهیم دانست که تو ساحر و دروغگویی. رسول خدا به آنها فرمود شما چه میخواهید؟ آنها به درختی اشاره کردند و گفتند در آن، آن درخت را بخوان تا با ریشههای خود از زمین کنده شود. رسول خدا فرمودند: خداوند بر همه چیز تواناست. اگر خداوند چنین کاری بکند، آیا ایمان میآورید و به حق شهادت میدهید؟
گفتند: آری!
رسول خدا فرمود من آنچه در خواست کردید، به شما نشان خواهم داد ولی میدانم شما نمیپذیرید و به راه خیر و نیکی گام نمینهید، زیرا در میان شما کسانی هستند که از دشمنی با من دست بر نمیدارند تا در چاه بدر افتند… رسول خدا به درخت اشاره کردند و فرمودند: ای درخت! اگر به خدا و روز قیامت ایمان داری و میدانی من پیامبر خدایم، با ریشههایت از زمین بیرون آی و به فرمان خدا در پیشروی من قرار بگیر!
درخت با ریشههایش از زمین کنده شد و حرکت کرد و حرکت او صدایی همانند بال زدن پرندگان داشت. درخت جلو آمد تا پیشروی رسول خدا قرار گرفت و برخی از شاخههای بلند خود را بر دوش رسول خدا و بعضی دیگر را بر دوش من که در طرف راست آن حضرت ایستاده بودم قرار داد. وقتی سران قریش این منظره را مشاهده کردند، با کبر و غرور گفتند: به درخت فرمان بده که نصفش جلو آید و نصف دیگرش در جای خود بماند. رسول خدا چنین فرمانی دادند. نیمی از درخت با وضعی شگفت و صدایی بلندتر از قبل به رسول خدا نزدیک شد، گویا میخواسته دور آن حضرت بپیچد. اما سران قریش از روی کفر و سرکشی گفتند: فرمان بده این نصف بازگردد و به نیمه دیگر ملحق شود و به صورت اول در آید. رسول خدا دستور دادند و چنان شد. من گفتم: لا اله الا الله ای رسول خدا! من نخستین کسی هستم که به تو ایمان آوردهام و نخستین فردی هستم که اقرار میکنم درخت با فرمان خدا برای تصدیق نبوت و بزرگداشت رسالت تو آنچه خواستی انجام داد.
اما سران قریش همگی گفتند: او ساحری دروغگو است که سحری شگفت دارد و این کار را با مهارت تمام انجام میدهد. سپس به رسول خدا گفتند: آیا نبوت تو را جز امثال علی کسی باور میکند؟» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۲؛ اعلام الوری، ص ۲۲؛ الطرائف، ج ۲، ص ۴۱۵)
فصل دوم به دوران مدینه اختصاص دارد. موضوعاتی که در این فصل به آنها پرداخته شده است عبارتند از هجرت به مدینه، پیمان برادری با رسول خدا، ازدواج با دختر رسول خدا، جهاد در رکاب رسول خدا، میدان بدر؛ نخستین تجربه کارزار با دشمنان اسلام، خاطراتی از جنگ احد، حضور حماسی در جنگ خندق، فتح خیبر، قرائت سوره برائت در مکه، انتصاب به جانشینی رسول خدا در غدیر خم، خاطراتی از دوران مدینه، نگرانیهای رسول خدا و ارتحال رسول خدا. در قسمتی از این بخش میخوانیم: «همراه با رسول خدا به سوی خیبر پیش رفتیم. مردان جنگجوی یعقوب پهلوانانی از قریش و غیر قریش با لشکریان سواره و پیاده و با ساز و برگ کامل همچون کوه در برابر ما ایستاده بودند و در پناه دژهای محکم و نیروهای فراوانشان جسورانه و شجاعانه میجنگیدند و ما را به نبرد فرا میخواندند. هرکدام از دوستان و همراهان من که به نبرد آنها رفت، نتیجهای نگرفت، تا اینکه بتدریج چشمها، همچون کاسه خون شد و هر کس به فکر خویش افتاد. همراهان به یکدیگر مینگریستند و همگی میگفتند: ای ابوالحسن برخیز!
رسول خدا مرا خواستند و ماموریت فتح قلعه خیبر را به من واگذار کردند. من هر جنگجویی را که از قلعه خارج شد و به نبردم آمد کشتم و هر قهرمانی را که عرض اندام کرد زمینگیر کردم. چونان شیری بر آنها یورش بردم تا همگی به قلعه گریختهاند و در پشت دژهای مستحکم پناه گرفتند. در قلعه خیبر را با دست خود از جا کندم و به تنهایی وارد قلعه شدم. هر کس عرض اندام کرد کشته شد و بقیه به اسارت درآمدند و قلعه را فتح کردم. در آن حال جز خدا کسی یاور من نبود». (الخصال، ج ۲، ص ۳۹۶؛ الاختصاص، ص ۱۶۸؛ ارشاد القلوب، ج ۲، ص ۳۴۷)
فصل سوم به دوران خلفا میپردازد. در این فصل به مواردی چون تغییر مسیر خلافت، اتمام حجت با مردم در موضوع خلافت و امامت، نهایت بییاوری، سکوت برای حفظ وحدت، گفتوگویی مستدل با ابوبکر، ماجرای غمبار فدک، شهادت فاطمه زهرا، آغاز زمامداری خلیفه دوم، مشاور امین و منتقدی دلسوز، برخورد قاطع با انحرافات، راهنمایی در مسائل قضایی، شورای ۶ نفره خلافت، آغاز خلافت عثمان، اصرار بر اجرای حدود الهی، دفاع از اصحاب خاص رسول خدا، زمینههای انقلاب علیه عثمان، برداشت نادرست عثمان از اعتراضات مردم و زمینههای قتل عثمان پرداخته شده است.
در بخش ابتدایی این سرفصل بنای انحراف از مسیر امامت توضیح داده میشود: «آخرین کلام رسول خدا این بود که لشکر اسامه هر چه سریعتر روانه شود و هیچیک از افراد تحت فرماندهیاش به همراهی با او تخلف نکنند. رسول خدا در این زمینه بسیار تأکید و سفارش فرمودند و دستورهای صریحی را صادر کردند تا این لشکر به حوزه مأموریتش رهسپار شود اما متاسفانه با رحلتشان، وضع غیرمنتظرهای پیش آمد؛ مردانی که ایشان تحت فرماندهی اسامه به بیرون از مدینه فرستاده بودند، اردوگاههای خود را رها کردند. آشکارا دستور پیامبر را نادیده گرفتند و از ادامه همراهی با لشکر اسامه امتناع کردند و او را تنها گذاشتند و دوان دوان به مدینه بازگشتند تا پیمان خلافت مرا که با رسول خدا بسته بودند، نقض کنند و عهد خدا و رسولش را بشکنند و با هیاهو و داد و فریاد برای خود پیشوای دیگر برگزینند. شگفت اینکه که در انتخاب خلیفه، هیچ فردی از خاندان عبدالمطلب را جویا نشدند، زیرا هدف اساسی آنان شکستن بیعت با من بود که از قبل بر عهده آنان استقرار یافته بود. آنان مشغول عهدشکنی و انتخاب خلیفه بودند و من مشغول فراهم آوردن مقدمات دفن پیکر مطهر رسول خدا بودم. برای من رها کردن پیکر آن عزیز و پرداختن به کاری دیگر روا نبود، زیرا حفظ حرمت پیامبر و تکریم او بر هر کار دیگری مقدم بود… بعد از دفن پیکر مطهر رسول خدا مشغول مسطح کردن مرقد آن حضرت بودم که برایم خبر آوردند مردم با ابوبکر بیعت کردهاند. با شنیدن خبر این آیات را تلاوت کردم: بسمالله الرحمن الرحیم. الم. آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم» به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم؛ باید علم خدا درباره کسانی که راست میگویند و کسانی که دروغ میگویند تحقق یابد! آیا کسانی که اعمال ناروا انجام میدهند، گمان میبرند بر قدرت ما چیره میشوند؟! چه بد داوری میکنند!» (سوره عنکبوت، آیه یک تا ۴)
فصل چهارم به دوران خلافت امیرالمومنین میپردازد. امتناع از پذیرش خلافت، شور و هیجان بینظیر مردم برای بیعت، شرایط پذیرش خلافت، بیعتی بینظیر که در آزادترین وضع شکل گرفت، انگیزه پذیرش خلافت، بیعت طلحه و زبیر، برخورد با متخلفان با بیعت، سخنرانیهای آغاز خلافت و آغاز ناخشنودی خواص از موضوعات این فصل است. در فصل ۵ کتاب که با عنوان دوران جنگ جمل معرفی شده، به موضوعات عهدشکنی طلحه و زبیر، عزیمت طلحه و زبیر به مکه، حرکت طلحه و زبیر و عایشه به سمت بصره، بسیج مردم برای مقابله با فتنه ناکثین، در منزلگاه ربذه، مخالفتهای ابوموسی اشعری، نامههایی به مردم کوفه، منزلگاه ذیقار، فرستادن پیام و مکاتبه با سران لشکر جمل، صفآرایی ۲ لشکر، آغاز جنگ جمل، نقطه پایانی جنگ جمل، پایان پیروزمندانه جنگ جمل، پس از پیروزی جنگ جمل، رفتار با اسیران و تقسیم غنائم جنگی، تحلیلی جامع از جنگ جمل، ورود به شهر بصره، سخنرانیهایی در بصره، میهمانی در منزل دوستان، عبدالله بن عباس استاندار بصره، ارسال گزارش جنگ جمل، ورود به کوفه، برنامههای تربیتی در کوفه و حوادثی در شهر کوفه پرداخته شده است. فصل ششم کتاب به دوران جنگ صفین پرداخته است. موضوعاتی مانند اولین گامها برای برخورد با معاویه در مدینه، آغاز برخورد با معاویه در کوفه، مکاتبات با معاویه، اعزام نماینده به شام، پاسخ به فرستادگان معاویه، سلسله مکاتبات با معاویه، اتمام حجت با معاویه، نصیحت به معاویه، پاسخ به اتهامات و جوسازیهای معاویه، مکاتباتی با عمرو بن عاص، بسیج عمومی برای جنگ با معاویه، صدور فرمان جهاد به استانداران، چگونگی مواجهه با اهل تردید و مخالفان جنگ، فرمان جنگ به لشکریان و فرماندهان، اعزام طلایهداران لشکر به سوی شام، حوادث مسیر کوفه تا صفین، ورود به صفین، مشکل آب، هدایت لشکریان، آخرین اتمام حجت با معاویه، پرهیز از شروع جنگ، تشویق سپاهیان برای نبرد با پیشوایان کفر، رعایت اخلاق در جنگ، قدردانی و تشکر از یاران، حوادثی در جنگ، پاسخ به چند پرسش، آتشبس موقت، دعوت معاویه به جنگ تن به تن و شهادت عمار یاسر از سرفصلهای این بخش است.
در فصل هفتم ماجرای حکمیت آورده شده و در فصل هشتم قضایای پیرامون جنگ نهروان مورد بررسی قرار گرفته است. زیرعناوین این فصل شامل مدارا و نرمخویی با خوارج، پاسخهایی به شعارهای خوارج، خبر خیانت نمایندگان در حکمیت و آمادگی برای جنگ، آمادگی دوباره برای جنگ با معاویه، دعوت از خوارج برای شرکت در جنگ با معاویه، تغییر مسیر جنگ از شام به نهروان، رخدادهایی در مسیر نهروان، ورود به نهروان، درنگ در نبرد با خوارج، در میدان نبرد، پس از پیروزی در نهروان و استمرار جریان خوارج در طول تاریخ است. در فصل نهم که یکی از تلخترین دورههای زندگی حضرت را روایت میکند، «دوران غارتها» مرور شده است. تلاشهایی که حضرت امیر برای ایجاد انگیزه جهاد در مردم میکند و بینتیجه میماند از حزنانگیزترین بخشهای این کتاب است. بسیج مردم برای عزیمت به جنگ با معاویه، اعزام مالک اشتر به مصر و شهادت وی در این مسیر، شهادت محمد بن ابیبکر استاندار مصر، فتنهانگیزی در بصره، مقابله با غارت ضحاک در اطراف عراق، مقابله با غارتهای نعمان و ابن مسعده و یزید ابن شجره، مقابله با غارت بسر بن ارطاه در حجاز و یمن، مقابله با غارت سفیان بن عوف غامدی در شهر الانبار، نامهای تاریخی و روشنگر، توبیخ مردم به سبب سستی در جنگ با معاویه و آمادگی مردم برای جنگ با معاویه از سرفصلهای این بخش است. در فصل دهم و آخرین بخش از «علی از زبان علی» نیز دوران شهادت آن حضرت مرور میشود. سفارش به مدارا با ابنملجم و آخرین وصایا از بخشهای خواندنی این اثر ارزشمند است.
*وطن امروز
منبع: مشرق
کلیدواژه: رونق تولید وعده های روحانی بازار سکه و ارز پرسپولیس امام علی ع کتاب نمایشگاه کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۹۴۴۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشهد در سوگ ششمین ولی مسلمین/عطر شهادت در اجتماع صادقیون پیچید
خبرگزاری مهر گروه استانها: در روزی که بارش رحمت الهی آب و هوای متفاوتی را میهمان شهر مقدس مشهد کرده بود، محبان و ارادتمندان به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) خود را به میدان شهدا این شهر رسانده بودند تا در اجتماع بزرگ صادقیون شرکت کنند.
دلدادگان و ارادتمندانی که حتی باران هم نتوانست جلوی حضور آنها را بگیرد و از نقاط مختلف خود را به میدان شهدا رسانده بودند تا با حضور در اجتماع بزرگ صادقیون و عزاداری گوشهای از عشق و ارادتشان به رئیس مذهب شیعه و جد بزرگوار حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را به نمایش بگذارند.
حضور تمام اقشار در اجتماع صادقیون
زن و مرد، پیر و جوان، کوچک و بزرگ و در یک کلام همه شیعیان و محبان اهل بیت (ع) در حالی که لباس مشکی به تن داشتند در سوگ صادق آل محمد (ع) اشک ماتم ریختند.
عزاداران ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت در حالی که پیکر پاک و مطهر شهید مجید شخصی از شهدای دوران دفاع مقدس که پس از ۴۲ سال چشم انتظاری به آغوش خانواده بازگشته است را بر دستان خود تشییع میکردند، سر و سینه زنان خود را به حرم مطهر رضوی رساندند و با سینهزنی و مرثیهخوانی به امام رئوف عرض تسلیت داشتند.
هادوی یکی از جوانان حاضر در این اجتماع در گفت وگو با خبرنگار مهر گفت: بسیاری از احادیث و روایاتی که امروز به دست ما رسیده است نتیجه تلاشهای امام صادق (ع) است و امیدواریم روزی برسد که بتوانیم با حضور باشکوه شیعیان در بقیع عزاداری کنیم و قدری از غربت این روزهای آن فضا بکاهیم.
اکبری هم که یکی از زائران بارگاه مطهر رضوی بود در گفتوگو با خبرنگار مهر گفت: این دو سه روز تعطیلات فرصت مناسبی فراهم کرد تا بتوانیم امسال در محضر امام مهربانیها در سوگ صادق آل محمد (ص) عزاداری و سوگواری کنیم.
رضائیان هم یکی از خواهران عزادار حاضر در اجتماع صادقیون بود که در گفت وگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: اینکه با حضور در این مراسم بتوانیم سیاهی لشکر مجلس عزای اهل بیت علیهالسلام باشیم کمترین کاری است که از دست ما بر میآید.
زائران و مجاوران در اجتماع بزرگ صادقیون
زائران، مجاوران و اقامه کنندگان اجتماع صادقیون مشهد پس از عزاداری از میدان شهدا تا حرم مطهر رضوی در رواق امام خمینی (ره) این حرم مطهر حاضر شدند و همراه با مرثیهسرایی مداحان اهل بیت عصمت و طهارت به سینهزنی و عزاداری پرداختند.
امام جمعه مشهد و نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی هم در جمع این عزاداران اظهار کرد: ارزشمندترین سوگواره امام صادق (ع)، همین محفل و مجلسی است که شما در آن هستید. همین که روی فرش علیابن موسیالرضا (ع)، برق اشک خود را به ساحت قدسی نوه مکرم آن ولی خدا نشان میدهید تا عزادار امامی باشید که حرم ندارد و امروز بهجز تعداد مختصری از شیعیان، هیچکس در جوار مرقد مطهرش اقامه عزا نمیکند.
لزوم شناخت دلایل مظلومیت امام صادق (ع)
آیتالله سید احمد علمالهدی با تأکید بر ضرورت شناخت دلایل مظلومیت امام صادق (ع) خاطرنشان کرد: شهرت اصلی امام صادق (ع) در میان ائمه اطهار (ع) به علم، دانش و تربیت اصحاب و شاگردان است اما آنچه باید در روز شهادت ایشان بیش از پیش موردتوجه قرار بگیرد، مظلومیت این امام همام و فلسفه مظلومیت ایشان است. باید بدانیم دلیل مظلومیت امام صادق (ع) چه بود و اساساً چرا حضرت تا این اندازه با برخورد قهری، سلبی و جنایتکارانه حاکمیت وقت روبرو میشد.
وی ادامه داد: از وجود اقدس امام صادق (ع) نقل شده که فرمود «مَن لَم یَعرِف سو ما اتی عَلَینا مَن ظَلَمنا وَ ذهاب حَقنا وَ ما رَکبنا بِه فَهُوَ شَریک مَن اَتی اِلَینا فیما وَ لینابه» یعنی هرکس برای درک ظلمی که بر ما رفت، تلاش نکند و بر آن نکوشد، شریک همان ظالمی است که در مقابل ما عمل کرده است. این حدیث راوی اهمیت این شناخت است.
امام صادق (ع) حجت را برای یک سبک زندگی سالم بر ما تمام کرده است
عبدالله ابراهیمی، کارشناس مذهبی در گفتوگو با خبرنگار مهر از امام صادق علیه السلام به عنوان دریای عظیم معارف الهی یاد کرد و افزود: این امام همام بواسطه احادیث فراوانی که از آن حضرت نقل شده و به ابعاد و مسائل مختلف زندگی انسان پرداخته است حجت را برای یک سبک زندگی سالم بر ما تمام کرده است.
کارشناس مذهبی افزود: با داشتن امامی چون حضرت جعفر صادق علیه السلام میتوان به بهترین درجه از زندگی معنوی رسید و آرامش و آسایش را کسب کرد.
وی ادامه داد: با نظر به فرمایشات امام صادق علیه السلام میفهمیم که ایشان برای همه زمانها درس تربیتی داشته و به زمان امام عصر (عج) هم اشاره دارند که چگونه زندگی سالمی داشته باشیم و جز یاران آن حضرت باشیم.
ابراهیمی در همین رابطه به حدیثی نورانی از امام صادق (ع) اشاره کرد که میفرمایند: «هرکس دوست دارد که از اصحاب قائم باشد باید که منتظر باشد و ورع را پیشه سازد و به محاسن اخلاق عمل کند در حالی که منتظر است، پس اگر او از دنیا رفت و قآئم علیهالسلام بعد از او قیام کرد، برایش همان اجری هست که برای کسی که (قیام) او را درک کرده هست.»
این کارشناس مذهبی با بیان اینکه امروز بسیاری از گرفتاریهای معنوی و مادی ما به خاطر عدم پیروی درست از آن حضرت است، گفت: بهترین راه درمان این آسیب احیای مجالس و یاد آن حضرت در طول زندگی و یادآوری فرمایشات و سیره عملی و علمی آن حضرت است.
ابراهیمی خاطرنشان کرد: برای این امر مهم است که امام رضا علیه السلام میفرمایند: رَحِمَ اللّه ُ عَبْدا اَحْیا اَمْرَنا … یَتَعَلَّمُ عُلومَنا وَ یُعَلِّمُهَا النّاسَ، فَاِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعونا خداوند رحمت کند کسی که امر ما را احیا نماید. علوم ما را بیاموزد و به مردم یاد دهد اگر مردم زیباییهای کلام ما را بدانند یقیناً پیروی میکنند.
وی با تاکید بر اینکه با نگاه به این فرمایش امام رضا علیه السلام وظیفه ما در قبال گنجینه معارف امام صادق علیه السلام مشخص میشود، افزود: امروز شیعه باید به امام صادق علیه السلام ببالد که آن حضرت در آن عصر در موضوع بیش از ۱۵ رشته برای شاگردانشان تدریس میفرمودند که نشان از احاطه این بزرگوار بر تمام علومی است که سعادت دنیا و آخرت انسان را تأمین میکند.
حضرت امام صادق (علیه السلام) که در بیست و پنجم شوال سال ۱۴۸ ه ق از دنیا رحلت فرمود، و در قبرستان بقیع در کنار پدر و جد و عموی خود امام مجتبی (علیه السلام) به خاک سپرده شد در پاسخ به شخصی که از ایشان درخواست وصیتی کرد فرمودند: «تو را به تقوای الهی و پرهیز کاری، و عبادت، و سجده طولانی، و ادای امانت، و راست گویی، و خوش همسایگی وصیت میکنم، زیرا سرلوحه برنامه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) همین بوده است، و بعد فرمود: در بین فامیل صله رحم به جا آورید، مریضها را عیادت کنید، در تشییع جنازههای مؤمنین شرکت کنید، برای ما زینت باشید و باعث سرشکستگی ما نشوید.»
از همسر امام صادق (ع) هم نقل شده است که وقتی ایشان در بستر شهادت بودند فرمودند: «تا همه فرزندان و خویشان و نزدیکان امام جمع شوند. امام بیحال بودند و در همان حال چشمان خود را باز کرده و فرمود: شفاعت ما شامل کسی که نماز را سبک بشمارد، نمیرسد.».
همان طوری که در این وصیت پایانی امام صادق (ع) میبینیم ایشان نفرمودند کسی که نماز نمیخواند بلکه فرمودند کسی که نماز را سبک شمارد که امیدواریم این وصیت ایشان را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم.
کد خبر 6096440