Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-04-26@20:56:32 GMT

توسعه سیاسی ضامن سلامت توسعه اقتصادی است

تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۹۸۶۴۱

توسعه سیاسی ضامن سلامت توسعه اقتصادی است

اگر انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۵۷ را یک مطالبه عمومی برای تغییر مناسبات قدرت و دست یافتن به آرمان های معطل مانده انقلاب مشروطه و همچنین آرمان های بلند امام راحل بدانیم، بی شک انتخاب مردم در دوم خرداد ۷۶ نیز خیزشی پر رنگ در امتداد همان مسیر، در چهار چوب قانون اساسی بود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شکل گیری جریان های متنوع سیاسی در ساختار حاکمیتی کشورها، در بستر زمان و در پی تغییر و تحولات اجتماعی، سیاسی؛ امری است بدیهی و اجتناب ناپذیر.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در بهمن ۵۷ ، و با وقوع جنگ تحمیلی هشت ساله، امکان تحقق کامل مطالبات مردم در عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی دپیلماسی فراهم نشده بود، طبیعتا پس از جنگ نیز اهتمام ویژه در بازسازی خرابی های به جا مانده از دوران دفاع مقدس، مجالی برای پیگیری این مسائل باقی نگذاشت.

بعد از سپری شدن دوران سازندگی، به سرداری و هدایت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، با آغاز رقابت های انتخاباتی دوره هفتم ریاست جمهوری، مردم مجددا با آرمان ها و دیدگاه هایی مواجه شدند که سال ها پیش برای تحقق آنها مبارزه کرده بودند، اهدافی چون مطبوعات آزاد، توسعه سیاسی و آزادی های اجتماعی مشروع در چهارچوب قانون اساسی که تحت عنوان "جامعه مدنی" مطرح شد. البته همچون همیشه در برهه های حساس سال های پس از انقلاب، نقش اصلی و اساسی در این تحول را، قاطبه مردم با حضور در انتخابات "دوم خرداد ۷۶ " ایفا کردند.

"دوم خرداد" روزی که سرآغاز شکل گیری جریانی در ادبیات سیاسی ایران شد که ابتدا به نام "جنبش دوم خرداد" و در ادامه تحت عنوان "جریان اصلاحات" شناخته شد. روندی که فرازی مهم از حیات سیاسی ایران اسلامی را شکل داد و همواره در دل نیروهای برآمده از متن انقلاب، جایگاهی ویژه به خود اختصاص داده است. به همین بهانه و در سالگرد دوم خرداد، به گفت وگو با حیدرعلی حجتی، سخنگوی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اصفهان نشستیم تا ضمن مرور خاطرات آن دوران، شرایط جاری و آینده اصلاح طلبان را در نگاه ایشان جستجو کنیم.

بفرمایید زمینه های شکل گیری و ماهیت حرکت مردم در دوم خرداد ۷۶ چه بود؟ 

در دوم خرداد ۷۶ مردم باید پس از هشت سال ریاست جمهوری مرحوم  هاشمی رفسنجانی، رییس جمهور جدیدی انتخاب می کردند. دوره ریاست جمهوری مرحوم هاشمی پس از جنگ تحمیلی بود، ایشان سازندگی های پس از جنگ را در راس اقدامات دولت داشتند و مباحثی هم از نظر اقتصادی داشتند که طبعا به خاطر شرایط پس از جنگ، دولت با  مشکلات زیادی مواجه بود ولی با تمرکز آقای هاشمی روی این مسائل، خدمات زیادی هم به کشور ارائه شد. البته در آن خدمات، کاستی هایی را شاهد بودیم، به خصوص در عرصه مسائل سیاسی و همچنین در عرصه مسائل اقتصادی، اجتماعی معضلاتی همچون اختلافات طبقاتی شکل گرفته بود، ولی آنچه که زمینه آمادگی مردم به خصوص طیف روشن فکر و دانشجو و عامه مردم را متوجه این نکته کرده بود که بایستی تغییر و تحولی در کشور  ایجاد شود، همین کاستی های اقتصادی و اجتماعی بود. 

زمانی که کاندیداهای ریاست جمهوری وارد عرصه انتخابات شدند، دو چهره شاخص آن ها سید محمد خاتمی و علی‌اکبر ناطق نوری بودند. ظاهرا طیفی که به دنبال تغییراتی از جمله توسعه سیاسی و آزادی بیان در کشور بودند، ابتدا از مهندس میرحسین موسوی درخواست داشتند که کاندیدای ریاست جمهوری شود که ایشان نپذیرفت، یعنی در واقع شرایط را به گونه ای دید که نیاز ندانست در این عرصه حاضر شود، پس طیف نیروهای خط امام(ره) یا چپ آن موقع، دنبال یک کاندیدا بودند، فرد شاخصی که توانستند پیدا کنند، آقای خاتمی بود که در آن زمان رییس کتابخانه ملی بودند و البته سابقه تصدی وزارت ارشاد و سرپرستی روزنامه کیهان و استادی دانشگاه تهران و همچنین عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی را داشتند و به عنوان فردی فرهیخته که در عرصه سیاست هم کار کرده بود، به عنوان کاندیدای خود معرفی کردند و رقابت ها آغاز شد. در ابتدای رقابت های انتخاباتی هم طیف مقابل گمان می بردند که تعداد آرا خاتمی زیاد نیست، و با همین دیدگاه تبلیغات خود را با آقای ناطق نوری آغاز کردند.

هرچه به روز انتخابات نزدیک تر می شدیم، رقابت های دو جناح بیشتر و حساس تر می شد، جو کشور و حضور مردم به گونه ای بود که احساس می شد مردم به دنبال  فضای باز جدیدی در کشور هستند، گفتمانی هم آقای خاتمی در اولین سخنرانی های خود مطرح کردند در همین راستا بود. رقابت بین دو جناح در انتخابات ۷۶ به نحوی پیش رفت که شاهد فعالیت های تخریبی و منفی نسبت به ستاد انتخاباتی و شخص آقای خاتمی بودیم و بحث هایی مطرح می کردند به این امید که مردم کمتر به آقای خاتمی رای دهند، مثلا این بود که می گفتند ماجرای مشروطیت قرار است تکرار شود یعنی لیبرال ها قرار است وارد شوند که در ماجرای مشروطه باعث انحراف از اهداف مشروطه شده بودند، خب رقابت های شدید انتخاباتی اوج گرفته بود، نهایتا در روزهای واپسین مانده به انتخابات بین مردم شایعه شده بود که قرار است تقلبی در انتخابات صورت گیرد که آقای هاشمی به عنوان رئیس جمهور وقت در نماز جمعه تهران به مردم اطمینان دادند جلوی هرگونه تقلب احتمالی در انتخابات را می گیرند.

سرانجام یک رقابت بسیار داغ و گرم که کم تر شاید در انتخابات دیده بودیم، شکل گرفت و با فرارسیدن دوم خرداد ۷۶ مردم گروه گروه و فوج فوج در ساعات اولیه روز به شعبات اخذ رای آمدند که در آن روز من به خاطر مسئولیتی که داشتم شاهد این حضور بودم. به عنوان مثال در یکی از حوزه های انتخاباتی غرب اصفهان در سمت آتشگاه، پیرمردی را دیدم که با مشقت زیاد فرزندانش آورده بودند برای رای دادن، که در پاسخ به سئوال من گفتند لازم بود شرکت کنیم. واقعا شگفتی ساز بود این حضور که بعدا به جنبش دوم خرداد معروف شد. حماسه یا جنبشی از طرف مردم ایران که در صحنه های بین المللی باعث شکل گرفتن نقطه قوتی بسیار مهم بود و در داخل هم امید های مردمی شکل گرفت. از همین رو حامیان سید محمد خاتمی از آن روز به بعد به عنوان دوم خردادی ها با گفتمان قانون گرایی و توسعه سیاسی و تشکیل جامعه مدنی مشهور شدند که بعد ها با مخالفت افرادی روبرو شد که می پنداشتند جامعه مدنی غربی قرار است در کشور حاکم شود؛ آقای خاتمی به اصلاح این تفکر پرداخت و به نوعی سعی کرد حالت تعدیلی را در این زمینه به وجود آورد.

در کل خاتمی در مدت ریاست جمهوری خود، از آنجایی که شخصی متفکر، آگاه، اهل مطالعه و با بینش سیاسی عمیق بود، سعی می کرد مردم را با حلم و حوصله و سعه صدر فرا بخواند و مسیر را در این می دانست که باید با صبر و تحمل جامعه مدنی را پایه گذاری کنیم و افکار  مخالف را بپذیریم که در همان روزها شعار زند باد مخالف من شکل گرفت و واقعا این تفکر سمت و سوی خودش را به مرور پیدا کرد.

انگیزه مردم برای رای دادن به آقای خاتمی چه بود؟ آیا هنوز آن آرمان ها در بین مردم وجود دارد؟

ببینید مطالبات مردمی شاید هنوز همان است. اما وقتی مباحثی همچون توسعه سیاسی در کشور مطرح شد، ممکن بود به مذاق خیلی ها خوش نیاید. بهرحال مخالفان زیادی پیدا کرد، آقای خاتمی مجبور بود با توجه به شرایط داخلی و خارجی به گونه ای حرکت  کند که خدای نکرده جامعه دچار یک معضل و بحران اجتماعی نشود. سعی ایشان در برقراری جو متعادل در جامعه بود. چراکه توسعه سیاسی باعث می شود اگر بخواهیم توسعه اقتصادی داشته باشیم، بتوانیم موفق باشیم. چرا که در تحقق توسعه سیاسی مردم دیده بان شرایط کشور هستند، احزاب دیده بان هستن، گروه های اجتماعی می توانند دیده بان باشند و از قضا اگر این توسعه سیاسی به خوبی شکل گرفته بود، شاید ما امروز شاهد این حجم از اختلاس ها که گریبان اقتصادمان را گرفته است، نبودیم. یعنی توسعه سیاسی منجر به دیده بانی مردم و مطبوعات می شد و می توانست دست من مدیر را اگر دارم به راه خطا می روم رو کند که یک جایی مدیران جوابگو باشند.

در بحث احزاب، البته قبل از دوم خرداد احزاب بودند ولی به آن شکل فعالیت نداشتند، مثلا ما حزب کارگزاران سازندگی را داشتیم که در مجلس پنجم فعالیت هایی را هم داشتند، اما می توان گفت عمده احزاب بعد از دوم خرداد شکل گرفتند. الان در جوامع دیگر احزاب با رقابتی که با سیاسیون مخالف خود دارند، دیده بانی هم می کنند. به عنوان مثال در انگلستان حتی دولت در سایه را حزب مخالف شکل می دهد، نه به معنای چوب لای چرخ دولت گذاشتن، بلکه دولتی که او هم در مسائل جاری کشور دارای روش و متد خاص خود است و اگر زمانی متوجه شوند در جایی امکان آسیب دیدن دولت رسمی وجود دارد، حزب مخالف هشدار می دهد و انتقاد می کند، البته این به آن معنا نیست که در کشورهای دارای احزاب قوی، مشکلی وجود ندارد؛ اما شما ملاحظه کنید در همین نوسانات اخیر نرخ ارز و تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی چه رانت ها و معضلاتی ایجاد شد، یا حتی همان اختلاس های اولیه، در حالی اگر جامعه مدنی به معنای واقعی کلمه شکل گرفته باشد، اگر احزاب رشد کرده باشند، این قبیل مسائل را مورد واکاوی قرار می دهند و مانع از رشد این قبیل انحرافات می شوند، و قبل از آن که همه، از مردم گرفته تا مسئولین و نظام از آن فساد آسیب ببینند، مانع شوند.

خب،تفکر آقای خاتمی این بود که این توسعه سیاسی و جامعه مدنی را شکل دهد تا در کنار آن، توسعه اقتصادیِ کم آسیب تر را شاهد باشیم.

همان طور می دانید ریشه های شکل گیری جنبش دوم خرداد و جریان اصلاحات را در انشعاب مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز (که با تایید حضرت امام انجام شد) و همچنین مجلس سوم می شود پیدا کرد، مجلسی که در ادامه با دولت اول مرحوم هاشمی رفسنجانی هم دوره بود، و آقای خاتمی در آن دولت وزیر فرهنگ بودند، خب با توجه به اشراف آقای خاتمی نسبت به اینکه مطبوعات آزاد رکن چهارم دموکراسی است و این مطلب هم در صحبت های ایشان کرار مورد اشاره و تاکید قرار می گرفت، در راستای شکل گیری آن جامعه مدنی مورد اشاره شما، و در جهت تحقق شعار توسعه سیاسی، تعداد زیادی از نشریات مختلف در سال های آغازین دولت هفتم شروع به فعالیت کردند، روزنامه ها و مطبوعاتی که به صورت مستقیم یا با واسطه بیانگر دیدگاه های حزب یا گروه خود بودند، اما پس مدتی این جریان قطع و شاهد توقیف دسته جمعی مطبوعات بودیم، به نظر شما این برخورد قهر آمیز با روند رشد توسعه سیاسی و شکل گیری جامعه مدنی، آنگونه که مد نظر جنبش دوم خرداد بود، ریشه در چه نوع تفکری داشت؟ آیا رفتار و موضع گیری احزاب آن مقطع حرفه ای و در چهارچوب های لازم نبود؟ یا اینکه علت دیگری را برای آن متصور هستد؟ 

مجلس سوم شروع یک حرکتی بود که البته به تدریج و از مجلس اول این زمینه ها وجود داشت و به صورت نظری این مباحث از مجلس اول شکل گرفته بود و بحث چپ و راست، نه آن چپ و راست مارکسیستی و لیبرال؛ چپ و راستی که در خودمان وجود داشت شکل گرفت که در مجلس سوم اوج گرفت، ولی در مجلس چهارم سعی شد یک نوع نظارت استصوابی بدون اینکه قانونی برای آن وجود داشته باشد اعمال شود و این حالت استصوابی به صورت نسبی شکل گرفت و یک مجلس بی اثر تشکیل شد و بعد هم قانون نظارت استصوابی در همین مجلس چهارم تصویب شد مبنی بر اینکه آنچه در قانون اساسی آمده است به معنای نظارت استصوابی است، در صورتی که در مجلس سوم نظارت همان بود که در قانون اساسی آمده است.

اما در همان شرایط مجلس پنجم که شکل گرفت، متحول تر بود، در واقع حزب کارگزان سازندگی که به تعبیر امروز اصول گرای معتدل بودند شکل گرفته بوند. و با حدود ۹۰ نفر نماینده ای که داشتند، مجلس پنجم یک مجلس پرتحرکی شد و همین مجلس هم بود که شاید زمینه ساز دوم خرداد شد و تعدادی از نمایندگان همینمجلس پنجم هم به عنوان وزیر توسط آقای خاتمی انتخاب شدند.

این شکل و شمایل از همان زمان شکل گرفته بود تا رسیدیم به دوم خرداد و توسعه سیاسی شکل گرفت؛ انواع نشریات منتشر شدند و گسترش مطبوعات ایجادشد که خب مطالب خوبی هم منتشر می شد، ولی گاهی اگر از یک حالت بسیار داغ وارد یک فضای بسیار سرد شویم، یا برعکس؛ این حالت هم برای فضای مطبوعات ما به وجود آمده بود و شاید برخی نکات، موازین و هنجار ها، و برخی مسائلی که نیاز بود بود مصالح نظام و جامعه و کشور در آن مدنظر گرفته شود، رعایت نمی شد. و یک حالت افراطی برای برخی ها جا افتاد که به جایی رسیدند که اقدام و واکنش آنها دامن کل یا اکثریت مطبوعات آن زمان را گرفت و با اسنتاد به قانونی که مصوب قبل از انقلاب بود، دادستان وقت خیلی از رونامه های بعد از دوم خرداد را یک شبه بستند و آن فضای داغ مطبوعاتی یک دفعه کم شد و پایین آمد. اگر در همان موقع مطبوعات رعایت تعادل را کرده بودند، و جانب افراط نرفته بودمند آن مشکلات حادث نمی شد.

پس در واقع اولین نقد شما به جریان اصلاحات در آن مقطع این است که معتقدید نتوانست خط تعادل را در خودش حفظ کند؟

بله، البته این هم از سر عمد نبود؛ شاید به نوعی ناخودآگاه بود ولی خب خیلی از خط قرمزها را رعایت نمی کردند که باعث شد مطبوعات آن زمان ذبح شوند.

بعد از جریان مشروطه هم این مشابهت وجود دارد که برخی از روزنامه نگاران در خارج و داخل در انتقاد به قاجار زیاده روی کردند.

بله، وقتی فضا باز می شود، موج هایی به وجود می آید که علی رغم مثبت بودن ممکن است تبعات منفی داشته باشد. این حالت در ایام پس از دوم خرداد هم به وجود آمده بود، اما در مقابل دیگرانی هم که نظر مخالف داشتند، فضا و امکانی در دست داشتند که به شکلی مانع شدند.

حرکت دوم خرداد برای کشور وآینده کشور چه دستاوردی داشت؟ آیا توانست آرمان‌های مطرح شده برای مردم را پاسخ گو باشد؟ 

از جمله تاثیرات سیاسی دوم خرداد می توان به فعال شدن احزاب در کشور اشاره کرد، ولی از جنبه اقتصادی در دوره اول ریاست جمهوری آقای خاتمی که بیشتر تمرکز خود را بر توسعه سیاسی قرار داده بود، از طرف مخالفینش مورد انتقاد قرار می گرفت که مباحث اقتصادی  را رها کرده، اما در دوره دوم ریاست جمهوری خود به مباحث اقتصادی پرداخت و نتایج خوبی را برای کشور به همراه داشت و اگر   شرایط اقتصاد اون موقع را از نظر رشد اقتصادی مطالعه کنیم متوجه خواهیم شد که خاتمی دولت را با رشد اقتصادی ۶ درصد تحویل آقای احمدی نژاد داد، دولتی که  آرمان ها و گفتمانش توسعه سیاسی بود، توسعه سیاسی را به هرحال با فراز و نشیب ادامه داد و شاید همان هم راهگشا شد که بتواند از افرادی استفاده کند که در مباحث و مسائل اقتصادی به خوبی پیشرفت کند، یعنی اگر دولت نهم و دهم در همان راستای حرکت اقتصادی دولت هشتم مسیرش را طی کرده بود، در حال حاضر شاید بسیاری از مشکلات و معضلات را شاهد نبودیم، و یا مشکلات بسیار کمی داشتیم و مملکت توسعه پیدا کرده بود ولی متاسفانه به این گونه عمل نشد. خب توسعه سیاسی خوب بود اما در کنار اون یکی دیگر از دستاورد های حرکت دوم خرداد، ایجاد ارتباط و تعاملات بین المللی دوستانه با کشور های  منطقه و سایر کشورهای جهان بود، آن هم در شرایطی که تا قبل از این روابط بین المللی ایران به گونه ای بود که به دلایلی بسیاری از کشورها سفیران خود را از ایران فراخوانده بودند، بعد از دوم خرداد به ایران بازگشتند و تعاملات خاتمی در سازمان ملل با کشور های جهان باعث ایجاد روابط گرم با ایران شد. با کشور های منطقه که خیلی عالی بود، مثلا روابط قابل قبول با عربستان سعودی که از زمان مرحوم هاشمی هم شکل گرفته بود واین ها خیلی مهم است. ببینید ما ممکن است که آمریکا را شیطان بزرگ بدانیم و می دانیم و آنها را جنایت کار بدانیم، اما وقتی باب تعامل کشور را با بقیه کشورها ببندیم، به خصوص کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی که ما هم ادعای کشور اسلامی حکومت و جمهوری اسلامی داریم، درست است که سایر کشورهای اسلامی هم مشکلاتی دارند ولی نباید ما مشکلات آنها را به جان بخریم. خب در اون مقطع این حالت به وجود آمد که این تعاملات خیلی خوب شد. بهرحال وقتی تعاملات خوب می شود یکی از پارامترهای قوی برای رشد اقتصادی ایران، روابط و تعاملات سازنده با دنیا بود که این تعاملات افتخار آمیز بود. آقای خاتمی این باب را گشودند و خب البته بحث توسعه سیاسی در دوره دوم یک مقدار کم رنگ شده بود که اثرات منفی بر قشردانشجو و روشنفکران داشت که بحث عبور از خاتمی را مطرح می کردند. ولی آن بحث هم بسیار افراطی بود. یعنی در حقیقت متوجه نمی شدند که باید یک مسیر توام با آرامشی وجود داشته باشد که بتوان کشتی جریان کشور را از تلاطمات عبور داد.

 بیش از بیست سال از دوم خرداد ۷۶ گذشته است، اساسا در شرایط فعلی چیزی با عنوان اصلاح‌طلبی وجود دارد؟ یا به بیان دیگر از  تفکر اصلاح‌طلبی چیزی باقی مانده است؟ 

بله، تفکر اصلاح طلبی که در جامعه موجود و فراگیر هم شده است، البته ممکن است افراد مختلفی در طیف اصلاح طلب حضور داشته باشند، گروهی از اصلاح طلبان هستند که مش و روش آقای خاتمی را قبول دارند و در چهار چوب توجه به همه‌ی آرمان های نظام حرکت می کنند و مسیرشان این است. احزابی هم که حالا در همان چهار چوب شکل گرفته، همین مسیر را دارند، اما ممکن است افرادی هم جزو اصلاح طلب ها حضور داشته باشند که روش تندتر و انتقادی تر را دارا باشند، بنابراین من معتقد هستم که تفکر اصلاحی در جامعه در حال حاضر به خوبی وجود دارد، البته ممکن است این سوء تفاهم برای بعضی ها به وجود بیاد و ممکن است بگویند اصلاح ناپذیر باشیم، که اتفاقا این حرف را بیشتر براندازان می گویند، یعنی براندازان خارج ، داخلی ها که صدایی ندارن، آنهایی که سعی دارند براندازی کنند حرفشان این است که اصلاح طلبی نتوانسته است کاری انجام دهد و مردم باید مسیر دیگری را انتخاب کنند و این تفکر را  که یک تفکر افراطی است دارند به وجود می آورند، اما اعتقاد ما این است که  آن تفکر اصلاحی، همان مسیر دوم خرداد است که آقای خاتمی الان هم در حال رهبری و جهت دادن به آن جریان هستند؛ یعنی بدون اینکه نظام آسیب ببیند و انقلاب آسیب ببیند، نقاط آسیب خیز را چه در دولت، چه در نهادهای دیگر نشانه روند و بعد خواستار این باشند که این حالت اصلاحی جوری به وجود آید که اصل ارکان نظام آسیب نبیند. این حالت تفکر اصلاحی هنوز هم هست اما با این تفکر مبارزه می شود به خصوص از جانب براندازان خارج و از داخل هم افراطی های جناح اصول گرا که شاید بشود گفت این ها دولبه قیچی هستند که می خواهند مانع اصلاحات شوند و اصلاحات باید تفکرش را حفظ کند و حرکتش را برهمان اساس ادامه دهد.

ادامه دارد...

منبع: ایمنا

کلیدواژه: احزاب ایران اصفهان اصلاح طلبان اصول گرا اعتدالیون امام خمینی ره انتخابات ریاست جمهوری تبلیغات کاندیدای ریاست جمهوری توسعه سیاسی توقیف خبرگزاری ایمنا دوم خرداد سید محمد خاتمی سیدمحمد خاتمی مجمع روحانیون مبارز مطبوعات مقام معظم رهبری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۹۸۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خون شهدا ضامن بقای انقلاب اسلامی است

به گزارش خبرنگار مهر، سرتیپ دوم آزاده جانباز داود نظام اسلامی شامگاه چهارشنبه در مراسم گرامیداشت خادم الشهدا شهید محمد سلیمانی با اشاره به اینکه دشمن امکان آسیب رساندن به این انقلاب و نظام را ندارد، اظهار کرد: چرا که خون شهدا ضامن بقای انقلاب اسلامی ایران است.

وی با بیان اینکه شهید محمد سلیمانی یکی از جوانان فعال در عرصه انقلاب بود، افزود: افرادی چون شهید سلیمانی ضمن جانفشانی با خدا معامله کردند و چراغ راه شدند لذا آرامش امروزمان را از برکت خون شهدا داریم.

امیر اسلامی پیشرفت‌های دفاعی و نظامی کشور را مدیون رشادت و دلیرمردی شهدا و جانبازانی دانست که آینده کشور را به نفع شخصی خود ترجیح دادند، ادامه داد: عزت و سربلندی ایران در زمان دفاع مقدس با حداقل امکانات نظامی به دست آمد.

وی با اشاره به اینکه ابرقدرت‌ها گفته‌اند شما دست از سیستم دفاعی موشکی تان بردارید تا با شما مذاکره کنیم، گفت: اگر ما از نظر تسلیحات نظامی قوی نبودیم امروز چگونه می‌توانستیم جواب گستاخی اسرائیل و ابرقدرت‌ها را بدهیم.

امیر سلامی اضافه کرد: اسرائیل کودک کش آنقدر گستاخ شده که جوانان و دانشمندان هسته‌ای چون احمدی روشن، علی محمدی ما را چه در قلب تهران چه در سوریه به شهادت می‌رساند و با بی شرمی تمام مسؤولیت ترور آنان را بر عهده می‌گیرد.

رئیس شورای ایثارگران قرارگاه اجرایی گام دوم انقلاب اظهار کرد: اگر درایت و آینده نگری رهبر انقلاب نبود چگونه می‌توانستیم جواب ابرقدرت‌ها یی که برای حمله به کشور ما لحظه‌ای درنگ نداشتند می‌دادیم.

وی به شب عملیات غرورآفرین «وعده صادق» اشاره کرد و ادامه داد: این اقتدار و قدرت موشکی ایران یک هشدار به کشورهای ابر قدرت و یک نقطه امن برای جهان اسلام و کشورهای اطراف ایران ایجاد کرد.

امیر سلامی با بیان اینکه دنیا اعلام کرد که ایران سالگرد چهل سالگی خود را جشن نخواهد گرفت، تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب تیر خلاص بر پیکره استکبار وارد کرد و بیانیه گام دوم انقلاب را ابلاغ نمودند که همگان امروز دور اندیشی، هوش، جسارت حضرت آقا را مشاهده می‌کنیم.

گفتنی است، شهید محمد سلیمانی ۸/ ۱/ ۱۳۶۶ در شهرستان رودسر و در خانواده‌ای متدین و عاشق اهل بیت (ع) متولدشد و ۱۳۸۹/۱/۶ در سن ۲۳ سالگی در میشداغ به عنوان مسؤول تدارکات یگان اعزامی بسیج به شهادت رسید، محل دفن این شهید گرانقدر در گلزار شهدا رودسر می‌باشد.

کد خبر 6088230

دیگر خبرها

  • شوراهای اسلامی بدون حب و بغض‌های سیاسی در راستای حل مشکلات مردم گام بردارند
  • سیاست ارزی غلط دلیل احساس نشدن درآمدهای سرشار نفتی و رشد اقتصادی در زندگی مردم
  • کاهش واردات و توسعه صادرات؛ راهبرد مهم فعالیت مناطق آزاد
  • توریسم درمانی در سیستان و بلوچستان باید توسعه یابد
  • خون شهدا ضامن بقای انقلاب اسلامی است
  • رئیسی: ایران امروز کشوری پیشرفته و فناور است
  • رئیسی: ایران امروز کشوری پیشرفته و فن‌آور است
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت‌الله خاتمی اقامه می‌شود
  • فرصت طلایی «مشارکت مردم» در توسعه طلای سیاه
  • مصوبه کمیسیون اصل ۹۰ برای اقتصادی شدن پخت نان کامل